پویش در آموزش علوم تربیتی و مشاوره
پویش در آموزش علوم تربیتی و مشاوره دوره 8 پاییز و زمستان 1401 شماره 178
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اضطراب کرونا با انزوای تحصیلی و مهارت شناختی دانش اموزان متوسطه اول شهر سرخس بود. روش تحقیق توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش اموزان متوسطه اول شهر سرخس به تعداد 900 نفر بودند. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان، شامل 269 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش سه پرسشنامه اضطراب کرونا علیپور و همکاران (1399)، مهارت های شناختی کرمی (1381) و انزوای تحصیلی دیلی و گرونت (2003) به کار برده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون با نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به نتایج پژوهش همبستگی پیرسون بین اضطراب کرونا با انزوای تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد و بین اضطراب کرونا با مهارت های شناختی رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد و بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام در گام اول علائم روانی اضطراب و در گام دوم علائم جسمانی اضطراب وارد الگوی پیش بینی شده است و این دو متغیر با هم توانسته اند 71 درصد تغییرات انزوای تحصیلی و 49 درصد تغییرات مهارت های شناختی را پیش بینی کنند.
مقایسه اثربخشی شیوه ایفای نقش و قصه گویی بر مهارت های زندگی مستقل و ابراز وجود حرفه آموزان کم توان ذهنی (پژوهش تک آزمودنی)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شیوه ایفای نقش و قصه گویی بر مهارت های زندگی مستقل و ابراز وجود حرفه آموزان کم توان ذهنی (پژوهش تک آزمودنی) بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، جز تحقیقات تجربی با طرح تک آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه حرفه آموزان کم توان ذهنی شهرستان بافق در سال 1401 تشکیل داد که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 6 نفر انتخاب شد که در گروه ایفای نقش (2نفر) و قصه گویی (2 نفر) و کنترل (2 نفر) قرار گرفتند، افراد گروه های آزمایش طی 10 جلسه 1 ساعته آموزش ایفای نقش و قصه گویی را دریافت کردند. همه این شش نفر در زمان خط پایه، جلسه سوم، ششم و هشتم (جلسه آخر مداخله) پرسشنامه مهارت های زندگی مستقل کودکان کم توان ذهنی بهراد (1384) و پرسشنامه ابراز وجود شرینگ (1980) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از شاخص درصد بهبودی و بازبینی گرافیکی شکل ها انجام شد. نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه های آزمایش از مرحله خط پایه تا آخر درمان درصد بهبود متوسط و معنی داری در مهارت های زندگی مستقل و ابراز وجود تجربه کردند. در حالی که آزمودنی های گروه کنترل طی این مدت افزایش یا کاهش نمره قابل ملاحظه ای نداشتند. همچنین مقایسه اثربخشی دو درمان نشان داد که که آزمودنی های گروه ایفای نقش اثربخشی بیشتری در مقایسه با گروه قصه درمانی در مهارت های زندگی مستقل و ابراز وجود داشتند. بر مبنای نتایج پژوهش حاضر می توان دریافت که آموزش ایفای نقش و قصه گویی بر مهارت های زندگی مستقل و ابراز وجود حرفه آموزان کم توان ذهنی موثر می باشد و باید در برنامه های بازتوانی مورد توجه مشاوران و روانشناسان قرار گیرد.
واکاوی گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم: سنجش تفاوت های جنسیتی بر اساس فاکتورهای فردی، خانوادگی و همسالان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر تفاوت های جنسیتی بر اساس عوامل فردی، خانوادگی و همسالان در نگرش و گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از ن وع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم مدارس غیر دولتی شهر تهران در س ال تحصیلی1400-1399 می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 249 نفر ،(153 پسر و 96 دختر) از طریق نمون ه گی ری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به 3 پرسشنامه؛ فاکتور های روانی اجتماعی خطر ساز و محافظ رفتار مشکل ساز جسور، توربین و کاستا (2003)، پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاریکارور و وایت (1994) و رفتارهای پرخطر زاده محمدی به روش خود ارزیابی پاسخ دادند. داده ه ا از طری ق آمار توصیفی، همبستگی و مدل رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون تحلیل واریانس از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلی ل ش دند. یافته ها: یافته ها نشان داد که صفات شخصیتی 59 درصد از تغییرات نمره کل رفتار پرخطر را در دانش آموزان تبیین می کند (01/0p<، 74/36= (224و 9) F) و بین گروه دختران و پسران در خرده مقیاس های سیگار، رانندگی خطرناک، خشم، سومصرف مواد ، الکل، رفتار جنسی و دوستی با جنس مخالف تفاوت معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی، انسجام خانواده و گروه همسالان ب ه عن وان یک منبع مؤثر درونی و بیرونی در برابر گرایش و نگرش نوجوانان به سمت رفتارهای پرخطر به ص ورت س پر محافظتی عمل می کنند.
مدلیابی تاثیر فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی بود. تحقیق حاضر از نظر ماهیت محتوایی توصیفی- همبستگی (مدل معادلات ساختاری) و از منظر هدف کاربردی بود. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر یا به عبارتی جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل به تدریس در دوره ی ابتدایی سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان نمین به تعداد 721 نفر بودند. روش نمونه گیری به کار گرفته شده، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده و با توجه به ناهمگون بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای نیز استفاده گردید، که از میان جامعه ی آماری پیش گفته، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 279 نفر (200 نفر زن و 79 نفر مرد) انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای پاسخ به سوال پژوهشی از طریق پرسشنامه های کتبی جمع آوری شد و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای spss و lesril مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی به ترتیب با مقدار بار عاملی 39/. و 42/0 بر کیفیت زندگی کاری معلمان تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اعتماد سازمانی با مقدار بار عاملی 78/0 و مقدار تی (85/3) بر کیفیت زندگی کاری معلمان تاثیر گذار بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در سازمان هایی که در آنها فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی مطلوب همراه با اعتماد سازمانی باشد، کیفیت زندگی کاری کارکنان نیز بهبود خواهد یافت.
رابطه خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی دانشجو-معلمان فرهنگیان استان فارس
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شیراز در سال تحصیلی 1400-99 بود که از میان آنها 310 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. گردآوری داده ها با استفاده از مقیاس خودکار آمدی شرر و خلاقیت هیجانی آوریل انجام شد. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید و صاحبنظران مورد تأیید قرارگرفت و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای خودکارآمدی 85/0 و خلاقیت هیجانی 82/0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده نرم افزار spss21 و با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، ماتریس همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که بین ابعاد خلاقیت هیجانی با خودکارآمدی دانشجویان رابطه مستقیم معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر این بود که خلاقیت هیجانی و ابعاد آن قادر به پیش بینی خودکارآمدی دانشجویان می باشند.
بررسی رابطه بین خلاقیت و اعتماد به نفس با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان مقطع متوسطه اول
حوزه های تخصصی:
در دنیای کنونی هدف تعلیم و تربیت از خواندن و نوشتن به اهداف مهمتری چون تفکر خلاق، حل مسئله، یادگیری مادام العمر، سواد اطلاعاتی و آشنایی با فناوری اطلاعات وارتباطات سوق یافته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین خلاقیت و اعتماد به نفس با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان مقطع متوسطه اول بود. این تحقیق به صورت توصیفی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان سبزوار (10807 نفر) بود که از این تعداد 5564 نفرمقطع متوسطه اول پسرانه و 5243 نفرمقطع متوسطه اول دخترانه بودند . برای تحقیق حاضر از روش نمونه گیری طبقه ای استفاده شد. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 371 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش پرسشنامه خلاقیت تورنس(1996)و پرسشنامه اعتماد به نفس روزنبرگ(1965) بود. داده ها با استفاده ازروش همبستگی پیرسون ورگرسیون از طریق نرم افزار spss18آزمون و تحلیل شد. نتایج نشان داد که خلاقیت و اعتماد به نفس با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر سبزوار رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین خلاقیت و اعتماد به نفس قابلیت پیش بینی پیشرفت تحصیلی را دارند.
بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با استرس شغلی و خودکارآمدی شغلی آموزگاران ابتدایی ناحیه 2 کرمان
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به اهمیت توجه به مشکلات شغلی از جمله استرس و خودکارآمدی شغلی و نقش طرحواره های ناسازگار اولیه(EMS) در محیط شغلی، در این مطالعه به بررسی نقش طرحواره های ایثار، اطاعت، بازداری هیجانی و معیارهای سخت گیرانه با استرس و خودکارآمدی شغلی معلمان پرداخته شد. روش : به این منظور پرسشنامه های خودکارآمدی معلم بندورا(۱۹۹۷)، استرس شغلی کاهن و همکاران(1964) و سوالات مرتبط پرسشنامه طرحواره های یانگ (1994) مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل آموزگاران ابتدایی شاغل در سال تحصیلی 1400-1401 در ناحیه 2 کرمان بودند که براساس جدول مورگان تعداد 201 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه در فضای آماری spss22 مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که استرس شغلی با خودکارآمدی رابطه منفی و معناداری دارد و نتایج رگرسیون نیز تائید کننده رابطه استرس شغلی و خودکارآمدی بود. طرحواره های ناسازگار اولیه ی اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی و معیارهای سختگیرانه با افزایش استرس شغلی و کاهش خودکارآمدی شغلی مرتبط هستند و حتی می توانند نقش پیش بین برای این دو متغیر داشته باشند. نتیجه گیری: از این رو با توجه به تاثیرات منفی طرحواره های ناسازگار اولیه در تمام ابعاد زندگی فرد و از طرفی اهمیت نقش و تاثیرگذاری معلم در تعلیم و تربیت دانش آموزان به خصوص در دوران ابتدایی ضرورت دارد که به تعدیل طرحواره ها در معلمان پرداخته شود تا هم استرس شغلی آنها کاهش یابد و هم اینکه خودکارآمدی شغلی آنها در امر آموزش افزایش یابد.
مقایسه دانش آموزان دارای اضافه وزن با دانش آموزان عادی از لحاظ همجوشی شناختی، درگیری تحصیلی و لذت از فعالیت های بدنی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه دانش آموزان دارای اضافه وزن با دانش آموزان عادی از لحاظ همجوشی شناختی، درگیری تحصیلی و لذت از فعالیت های بدنی بود. بدین منظور 178 دانش آموز دارای اضافه وزن به شیوه نمونه گیری هدفمند و 178 دانش آموز عادی از مدارس متوسطه شهر شهرکرد به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های همجوشی شناختی، درگیری تحصیلی و لذت از فعالیت بدنی پاسخ دادند. یافته ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از این بود که دانش آموزان دارای اضافه وزن در همجوشی شناختی نمره بالاتری کسب نمودند. لذت از فعالیت بدنی در این افراد پایین تر بود. یافته ها نشان داد که درگیری رفتاری و انگیزشی دانش آموزان دارای اضافه وزن به میزان معنی داری پایین تر از افراد عادی بود، اما درگیری شناختی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید
رابطه هویت تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی جهت گیری هدفی
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف رابطه هویت تحصیلی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی جهت گیری هدفی صورت گرفت. روش مطالعه، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بوده و جامعه آماری کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در کل کشور و در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 350 نفر با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های جهت گیری هدف میدگلی و همکاران (۱۹۹۸)، منزلت های هویت تحصیلی توسط واز و ایزاکسون (2008) و فرسودگی مسلش- فرم عمومی را تکمیل نمودند. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای spss و لیزرل و شاخص های آمارتوصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج آزمون الگوی پیشنهادی اولیه حکایت از عدم برازش این الگو داشت. با تعدیل های صورت گرفته، شاخص کلی برازش کلی الگو را تایید کرد. (18/3 = χ 2 /df، 08/0 = RSMEA، 97/0GFI = ، 94/0AGFI = ،98/0 CFI =). نتایج حاصل از مدل تایید شده در پژوهش حاضر، حاکی از آن است که فقط جهت گیری هدفی تبحری توانسته نقش میانجی معناداری برای رابطه هویت های تحصیلی دیررس و موفق با فرسودگی تحصیلی ایفا نماید.
بررسی اثر بخشی آموزش درمان پذیرش و تعهد بر استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره دوم متوسطه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی بسته آموزشی درمان پذیرش و تعهد بر استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، همه ی دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهر اهواز در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای و با غربالگری آزمون استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی نوجوانان تعداد 30 نفرکه در این آزمون نمره آنان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند.گروه آزمایش مداخله آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را طی 8 جلسه 90دقیقه ای دریافت کردند.ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر پرسشنامه بود که شامل پرسشنامه های استرس تحصیلی ASQ و اضطراب اجتماعی نوجوانان (SAS-A)است.داده های گردآوری شده در پژوهش حاضر به روش تحلیل کواریانس چند متغیره(MANCOVA) و تک متغیره (ANCOVA) تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحلیل کواریانس نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان موثر است. بنابراین، براساس نتایج این پژوهش، برگزاری دوره های آموزشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به منظور کاهش استرس تحصیلی و اضطراب اجتماعی توصیه می شود.
بررسی نقش واسطه ای نشاط ذهنی در رابطه بین ذهن آگاهی و خود متمایزسازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای نشاط ذهنی در رابطه بین ذهن آگاهی و خود متمایزسازی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی بود که در آن روابط میان متغیرهای پژوهش در قالب بررسی مسیرهای یک مدل علّی مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه مورد پژوهش تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزار پژوهش پرسشنامه ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، پرسشنامه خودمتمایزسازی اسکورن و فریدلندر (1998) و پرسشنامه استاندارد مقیاس سرزندگی ذهنی رایان و فردریک (1997) بود. جهت بررسی مدل پیشنهادی پژوهش و تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات از نرم افزار SPSS نسخه 25 و نرم افزار AMOS نسخه 24 استفاده گردید. نتایج نشان داد که نشاط ذهنی در رابطه بین ذهن آگاهی و خود متمایزسازی نقش واسطه ای دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد ذهن آگاهی هم با نشاط ذهنی و هم با خودمتمایزسازی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار دارد. در نهایت یافته ها نشان داد نشاط ذهنی نیز با خودمتمایزسازی رابطه مستقیم، مثبت و معنادار دارد. بنابراین روابط مستقیم و غیر مستقیم در این مدل معنادار به دست آمدند و نقش واسطه ای تایید شد. شاخص های برازش مدل نیز نشان دادند که مدل نهایی پژوهش از برازش قابل قبولی برخوردار می باشد.
بررسی نقش ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر شهرستان کلیبر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ناگویی هیجانی، حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر شهرستان کلیبر انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم (پایه های دهم تا سال دوازدهم) مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان کلیبر بودند. نمونه ای شامل 278 نفر بر اساس فرمول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری در دسترس از جامعه پژوهش انتخاب و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف(RSPWB) ، پرسشنامه ناگویی هیجانی، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده را تکمیل نمودند. به منظور بررسی فرضیه ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی، حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی روانشناختی دانش آموزان دختر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج، ناگویی هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده به میزان 260/0، بهزیستی روانشناختی نوجوانان دختر را پیش بینی می کنند.