مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری و خودکارآمدی با مدیریت زمان و مکان دانش آموزان متوسطه بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 2950 نفر از دانش آموزان متوسطه آمل بود. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 333 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به صورت تصادفی انتخاب گردید. ابزار پژوهش، بخشی از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران شامل خودکارامدی، راهبردهای یادگیری و مدیریت زمان بود.داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS21 تحلیل شد. بین راهبردهای یادگیری، خودکارآمدی با مدیریت زمان و مکان مطالعه دانش آموزان رابطه وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سازماندهی، بسط معنایی، خودتنظیمی و خودکارامدی مدیریت زمان و مکان مطالعه دانش آموزان را پیش بینی می کنند (به ترتیب با 17/0، 39/0 ، 224/0 ، 178/0- = Beta و(01/0p<). اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی مدیریت زمان و مکان مطالعه دانش آموزان معنی دار نبود.
زیسته در افق روایت؛ بررسی موردی تحلیل کارکرد روایت و روایت پردازی در آموزش و فهم دانش
حوزه های تخصصی:
روایت پردازی را می توان ازجمله مهارت هایی دانست که از آغاز زیست آدمی تاکنون که فضاهای مدرن و پست مدرن را تجربه می کند، روایی و اهمیت خود را از دست نداده است. روایت، متشکل از گزاره های ساختارمند است که با به کارگیری شخصیت ها و کنش های آنان، به طرح حادثه یا اتفاقی می پردازد. این جنبه از روایت نه تنها به کار آموزه های اخلاقی و فرهنگی می آید بلکه نقش مؤثری نیز در انتقال و تشریح علوم و دانش های تخصصی دارد. به کارگیری این نقش مؤثر، مسلماً نیازمند داشتن بنیان های علمی بنیادی و تخصصی و از سوی دیگر فراهم نمودن شایستگی های روایت پردازی و روایت شنوی معلمان و دانش آموزان در هر سطحِ دانشی است. این نوشتار با نقل تجربه روایی یک دانش آموز از خوانش کتاب «جهان های موازی» به بررسی و تأثیر روایت و کارکرد آن در انتقال مفاهیم علمی به دانش آموزان می پردازد و درنهایت به اثبات این نکته می پردازد که انواع فنون روایت چون روایت شناسی، روایت پژوهی و داستان گویی، مهارتی است بین رشته ای که بایسته و شایسته همه فضاهای آموزشی و دانشگاهی است.
تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پنجم دبستان از لحاظ میزان توجه به مهارت های زبانی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتاب جدیدالتاًلیف مطالعات اجتماعی پنجم دبستان ازلحاظ میزان توجه به مهارت های زبانی انجام گرفته است. نوع تحقیق، توصیفی و روش آن تحلیل محتوا بود. جامعه ی آماری شامل کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه پنجم دبستان بوده و برای نمونه گیری از روش چندمرحله ای و برای اطمینان از کفایت نمونه از تکنیک تصنیف استفاده شد. به این صورت که ابتدا کل کتاب انتخاب شد، در مرحله بعد 10 درس اول آن برگزیده شدند و سپس در این 10 درس تنها به تحلیل جملات کتاب بسنده شد. به منظور داده اندوزی از فهرست وارسی محقق ساخته استفاده شد. این فهرست مشتمل بر تعدادی مؤلفه مربوط به هرکدام از مهارت های زبانی بوده است. روایی ابزار ازنظر 7 نفر کارشناس تاًیید و پایایی آن از روش های همسازی و بازنمایی برآورد شد. از شاخص های فراوانی و درصد برای تحلیل داده ها استفاده گردید. عمده ترین نتایج پژوهش بیانگر آن است که: 1. درزمینه ی مهارت نوشتن مؤلفه های توسعه ی توانایی تبدیل نشانه های آوایی به نوشتاری؛ آشنایی با اجزای جمله موضوع؛ آشنایی با بند روایتی، بندهای بدنه و بند توصیفی به میزان بالایی نسبت به سایر مؤلفه ها موردتوجه قرار گرفتند؛ اما مؤلفه های آشنایی با بند نتیجه گیری و انشانویسی یا کلاً موردتوجه قرار نگرفته یا به میزان کمی به آن ها توجه شده است. 2. در مورد مؤلفه های مهارت خواندن بیشترین توجه به آشنایی با حروف ربط عطفی و کمترین توجه به آشنایی با حروف ربط تقابلی و سببی شده است. 3. درزمینه ی مؤلفه های مهارت گوش دادن، به شاخص های بحث و گفت وگو و اظهارنظر در مورد مطالب متن شنیداری و رسیدن به استنباط با توجه به متن شنیداری به میزان بالایی و به شاخص افزایش تمرکز بر لحن کلام در متون شنیداری در سطح پایینی پرداخته شده است. 4. درزمینه ی مهارت سخن گفتن توجه بالایی به شاخص سخن گفتن متناسب با بافت و مخاطب شده ولی مؤلفه های به کارگیری گونه های مختلف زبان و قصه گویی ازنظر دور ماندند.
بررسی تاثیر مدارس تیز هوشان بر آینده تحصیلی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر مدارس تیزهوشان بر آینده تحصیلی دانش آموزان می باشد، ابزار جمع آوری اطلاعات، مشاهده کتابخانه ای مدارک موجود و در دسترس بوده و جامعه آماری موردمطالعه 409 نفر بوده است؛ که از هر دو گروه دانش آموزان عادی و تیزهوش به روش نمونه گیری تصادفی و در دسترس تعداد 197 نمونه انتخاب گردیده است و برای پاسخ به سؤال اول از روش توصیفی استفاده شده است. در پاسخ به سوا لات فرعی دوم و سوم و چهارم از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که امکان ادامه تحصیل دانش آموزان تیزهوش در کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانش آموزانی که در مدارس عادی درس خوانده بودند درصد بیشتری قبولی داشته اند. همچنین تفاوت معنی داری در معدل این دو گروه دانش آموز وجود ندارد. در مدارس دخترانه و پسرانه هم به صورت جداگانه مدارس دانش آموزان تیزهوشان دارای معدل برابر با دانش آموزان مدارس عادی هستند. درنتیجه تحصیل در مدارس تیزهوشان و عادی دانش آموزان تفاوت معنی داری در معدل دانشجویی آنان ایجاد نمی کند. این مسئله ایجاب می کند تا بیشتر به مسئله بررسی عوامل قوت و ضعف در پرورش مؤثر دانش آموزان در مدارس تیزهوشان جهت موفقیت بر آینده تحصیلی آنان بپردازند.
چالش های ارزشیابی کیفی درحوزه اجرا و آموزش
حوزه های تخصصی:
نظام ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی در ایران در سال تحصیلی 83-82 باهدف ایجاد تغییرات بنیادی در نظام موجود ارزشیابی و با عنایت به رویکردهای نوین درفرایندیاددهی-یادگیری و شیوه های اثربخش ارزشیابی دانش آموزان، در تعدادی از مدارس دوره ابتدایی اجرا شد. اجرای این طرح در حال حاضر تا پایه پنجم ابتدایی گسترش یافته است. این نوآوری علیرغم استقبال خوب مانند هر نوآوری دیگر با چالش هایی در حوزه آموزش و اجرا مواجه بوده است. این تحقیق باهدف بررسی چالش های فراروی ارزشیابی کیفی انجام شده است. پس از مطالعه منابع موجود به ویژه تحقیقات صورت گرفته در سازمان های آموزش وپرورش استان ها ، به منظور بررسی این چالش ها پرسشنامه ای محقق ساخته تهیه شدوپس از تعیین اعتبار و روایی، بر روی 83 نفر از دانشجو معلمان آموزش ابتدایی مراکز تربیت معلم شهید هاشمی نژاد و شهید بهشتی مشهد اجرا گردید. علاوه بر آن مصاحبه ای نیمه ساختاریافته از برخی اساتید مرکز تربیت معلم که سابقه تدریس در ارزشیابی کیفی داشتند به عمل آمد. اطلاعات پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، رسم نمودار) استخراج شد. نهایتاً چالش ها در 5 گروه اصلی دسته بندی شد که نامناسب بودن شرایط فیزیکی بالاترین و ضعف انگیزه در اجرا کمترین فراوانی را ازنظر دانشجو معلمان شرکت کننده در پژوهش داشت. این نتایج با نتایج سایر تحقیقات نیز هم خوانی داشت.
دوزبانگی در نظام آموزشی ایران (بررسی اجمالی عملکرد تحصیلی، هویت و تطبیق با نظام های آموزشی سایر کشور ها)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به تعریف اجمالی از دوزبانگی و برنامه های آموزش دوزبانگی می پردازد. این مقاله همچنین تعدادی از مطالعات و بررسی های انجام شده در ایران و جهان در ارتباط با تأثیرات آموزش دوزبانه و اهمیت زبان مادری را به صورت خلاصه ارائه می دهد. سیاست و برنامه ریزی دوزبانی و آموزشی ایران به صورت خلاصه موردنقد و ارزیابی قرار می گیرد. بخش عمده مطلب به بررسی سیستم آموزش دوزبانه و مدل های آن و همچنین تطبیق سیستم آموزشی ایران با نظام آموزشی کشورهای مطرح در سیستم آموزشی ازجمله سوئد و سوئیس اختصاص دارد. همچنین یکی از محتوای این مقاله بررسی اهمیت تدریس زبان بومی دوزبانه ها است. لذا نیاز به تدریس زبان بومی از سه چشم انداز مطالعه شده است. در رویکرد علمی شرایط لازم برای دوزبانه ها برای بهره مندی از امتیازها و تأثیرهای مثبت دوزبانگی (مثل کنترل شناختی، خلاقیت و حل مسئله) تبیین می گردد. رویکرد دوم به مسئولیت سیاست گذاران زبان فرهنگی در دو محور بوم شناسی زبان و هویت می پردازد. رویکرد سیاسی با بررسی دو مقوله «چالش های بین المللی و خارجی» و «چالش های داخلی» به ارتباط تنگاتنگ زبان و سیاست اشاره کرده، بر لزوم بازنگری در سیاست زبانی و عدالت آموزشی تأکید می کند.