چشم انداز مدیریت مالی (و حسابداری)
چشم انداز مدیریت مالی سال 12 پاییز 1401 شماره 39 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر مشارکت سرمایه گذاران در بازار سهام، وجود اطلاعات در مورد روند و تحولات تلاطم قیمت های این بازار است. در سال های گذشته تحریم های اقتصادی و شیوع همه گیری کووید-19، بازار سهام ایران را دستخوش تلاطم نموده است. کاهش مداوم شاخص کل بازار سهام یکی از پیامدهای پایداری امواج تلاطمی ناشی از این وقایع است. برخی از تئوری های مالی نشان داده اند که کاهش قیمت های سهام می تواند ناشی از وجود ریشه واحد در تلاطم بازده قیمت های این بازار باشد. در پژوهش حاضر، فرضیه افت قیمت های سهام به دلیل وجود ریشه واحد در تلاطم، با داده های شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در بازه ی 5 مهر 1395 تا 28 اسفند 1400 و با استفاده از مدل تلاطم تصادفی معرفی شده توسط سو و لی (1999) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است تخمین پسین ضریب پایداری در مدل تلاطم تصادفی برابر با یک می باشد. بنابراین، نمی توان عملکرد نامناسب بازار و فرضیه سقوط شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران را به دلیل پایداری تلاطم رد کرد.
راهبری شرکتی و هزینه نمایندگی (با رویکرد مبتنی بر مدل) و نقش میانجی سیاست های مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با جدایی مالکیت از مدیریت، راهبری شرکتی در هدایت سیاست های مالی مدیریت توسط سهامداران ابزار مناسبی برای کاهش هزینه نمایندگی است. نوآوری این پژوهش، اندازه گیری هزینه نمایندگی با رویکرد مبتنی بر مدل (برای اولین بار در جهان) و تعدیل Q توبین با تورم (برای اولین بار در کشور) است. هزینه نمایندگی با 6 سنجه متفاوت سنجیده شده و اثر راهبری شرکتی بر آن با نقش میانجی نسبت بدهی و نسبت تقسیم سود تحلیل شده است. داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران به استثنای شرکت های واسطه گری مالی در بازه زمانی 1385 الی 1398 به کمک مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل و با توجه به نرمال نبودن داده های پژوهش از رویکرد واریانس محور آن، روش حداقل مربعات جزیی (PLS) استفاده شده است. طبق نتایج در همه مدل های اجرا شده بر مبنای6 سنجه هزینه نمایندگی، راهبری شرکتی بر نسبت سود تقسیمی تاثیر مثبت و نسبت بدهی بر هزینه نمایندگی تاثیر منفی دارد. ضمناً در رویکرد مبتنی بر مدل (جز خطای رگرسیون به عنوان سنجه هزینه نمایندگی) (نوآوری پژوهش)، برخلاف سایر سنجه های هزینه نمایندگی، مسیر تاثیر راهبری شرکتی بر تقسیم سود و تقسیم سود بر هزینه نمایندگی تایید شد. به دلیل تاثیر نسبت بدهی بر هزینه نمایندگی، اصلاح دیدگاه سهامداران برای هدایت تعدیل نسبت بدهی در راستای هزینه سرمایه پیشنهاد می شود.
تحلیل ارتباط شوک های عدم نقدشوندگی بازار مالی و پویایی های اقتصاد کلان با رویکرد خود رگرسیون برداری با ضرایب متعیر در زمان (TVP-VAR) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات اخیر نشان داده است که نقدشوندگی بازار های مالی عمده جهان در طول زمان متفاوت بوده و غیرقابل پیش بینی بودن نقدشوندگی این بازار ها منبع مهمی از ریسک برای سرمایه گذاران می باشد. این شوک نقدشوندگی بازار های مالی بر اقتصاد کلان تأثیرگذار است. در این تحقیق به تحلیل ارتباط شوک های عدم نقدشوندگی بازار مالی و پویایی های اقتصاد کلان با رویکرد خود رگرسیون برداری با ضرایب متغیر در زمان (TVP-VAR) در ایران پرداخته شده است. نتایج مطالعه با به کارگیری داده های سری زمانی فصلی طی سال های 1387:3 تا 1399:4 نشان می دهد که واکنش رشد تولید در دوره های مورد مطالعه به شوک عدم نقدشوندگی منفی و کاهشی می باشد. همچنین شوک های عدم نقدشوندگی دارای اثرگذاری فزاینده بر تورم بوده اثرگذاری رشد حجم نقدینگی به این شوک ها نیز در دوره مورد مطالعه با افزایش نسبی همراه بوده است. سرانجام اثرگذاری شوک عدم نقدشوندگی بازار سهام بر نرخ بیکاری در ابتدا دوره و سال های مورد بررسی افزایش بوده و در ادامه و انتهای سال ها و دوره ها این اثر کاهش یافته است.
تأثیر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نوسانات بازار بورس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقش بسیار مهمی در تغییر مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصاد جامعه داشته است که ازجمله مهم ترین مصادیق آن در بعد اقتصادی، بازارهای مالی و بورس اوراق بهادار است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ارتباط میان تغییرات فناوری های نوین ارتباطی و نوسانات شاخص بورس اوراق بهادار تهران (یا ریسک بازار) می باشد. موضوع از این جهت دارای اهمیت است که توسعه بازارهای مالی و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن از فضای مجازی و حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، از یک سو می تواند زمینه ایجاد نوسان و درنتیجه سوءاستفاده را برای عده ای فراهم آورده و از سوی دیگر می تواند با آگاهی بخشی و ارائه اطلاعات صحیح، اسباب کاهش نوسانات را فراهم آورد. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش، از داده های حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و نوسانات شاخص قیمت سهام به عنوان متغیرهای اصلی و نوسانات نرخ قیمت در بازار کالا و خدمات، نوسان نرخ ارز، نوسان قیمت طلا و نوسان قیمت نفت خام به عنوان متغیرهای کنترلی طی دوره زمانی 1370-1399 استفاده شده است. نتایج تجربی حاصل از روش خود رگرسیون با وقفه های توزیعی (ARDL) بیانگر آن است که شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات بر شاخص نوسانات بازار بورس اثر منفی و معناداری دارد. به عبارت دیگر در طول سالیان گذشته، بهبود شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات، نوسانات بازار بورس را کاهش داده است. ازاین جهت می توان با مدیریت صحیح و بهبود عملکرد شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات، ریسک بازارهای مالی را کاهش داد و مانع سوءاستفاده نوسان گیران از بازار شد. اثر متغیرهای کنترلی نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
سبد بهینه نوسانگیری روزانه بر پایه پیش بینی بازه ای مقدار با رهیافت شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به کمک شبکه های عصبی، پیش بینی بازه ای مقدار مربوط به کمترین و بیشترین قیمت روزانه صورت می گیرد و سپس بر اساس آن یک سیستم معاملاتی نوسان گیری روزانه شامل خرید و فروش در مقادیر پیش بینی شده شکل می گیرد. برای کاستن از ریسک سیستم معاملاتی و افزایش تعداد موقعیت های معاملاتی، سبد بهینه نوسان گیری روزانه در چهارچوب میانگین-واریانس توسعه می یابد. سبد نمونه ای پژوهش شامل پنج سهم از بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 190 روزه با احتساب هزینه های معاملاتی خرید و فروش نشان می دهد که میانگین بازده روزانه سبد نوسان گیری پژوهش 0028/0 و نسبت شارپ آن 6379/0 می باشد که از نسبت شارپ سیستم نوسان گیری روزانه انفرادی دارایی های سبد، بهتر است. میانگین روزانه سبد هم وزن در دوره پژوهش 0014/0 و نسبت شارپ آن 0749/0 می باشد که نشان می دهد که سیستم معاملاتی عملکردی به مراتب بهتر از سیستم خرید و نگهداری در سبد هم وزن روزانه دارد.
تأثیر بی ثباتی نرخ ارز و ورود سهام داران حقیقی بر نرخ بازده دارایی در صنایع غذایی و آشامیدنی بورس اوراق بهادار تهران (رهیافت داده های تابلویی پویا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت موادغذایی و آشامیدنی به عنوان یکی از صنایع صادراتی سهم عمده در بازار جایگاه ویژه ای در بازار سرمایه داشته و نقش قابل ملاحظه ای را در معامله های بازار بورس از طریق جمع آوری پس اندازهای خرد جامعه بر عهده داشته است. از این رو هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ اسمی ارز و ورود سهام داران حقیقی بر نرخ بازده دارایی در44 شرکت مواد و محصولات غذایی و آشامیدنی به جزء قند و شکر به عنوان شرکت های صادرات محور طی سال های 1398-1390 می باشد. برای این منظور بی ثباتی نرخ اسمی ارز به روش خودرگرسیونی تعمیم یافته تحت شرایط ناهمسانی واریانس برآورد شده و تأثیر این متغیر به همراه متغیرهای ورود سهام داران حقیقی، حاشیه سود خالص، میزان سرمایه و هزینه بهره به سود عملیاتی شرکت ها بر نرخ بازده دارایی شرکت ها بررسی شده است. نتایج تخمین مدل به روش تخمین زننده گشتاور تعمیم یافته نشان می دهد متغیر بی ثباتی نرخ اسمی ارز تأثیر منفی و ورود سهام داران حقیقی تأثیر مثبت و معنی دار بر نرخ بازده دارایی شرکت ها در دوره جاری داشته و متغیرهای کنترلی حاشیه سود خالص و میزان سرمایه اثر مثبت و هزینه بهره به سود عملیاتی تأثیر منفی و معنی دار بر بازده دارایی ها داشته اند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، پیشنهاد می شود سیاست گذاران اقتصادی و مالی با کاهش بی ثباتی نرخ ارز از طریق کنترل سطح عمومی قیمت های داخلی و نرخ تورم و نیز سیاست های تثبیت کننده بازار سرمایه، انگیزه ورود سهام داران حقیقی را به بازار سرمایه فراهم نموده و موجبات افزایش تولید و سودآوری شرکت های مواد غذایی و آشامیدنی را فراهم نمایند.
بهینه سازی سبد سهام با سنجه های مبتنی بر ارزش در معرض ریسک و محدودیت تعداد سهام با استفاده از الگوریتم فراابتکاری دسته های میگو (مطالعه موردی: بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همواره یکی از اساسی ترین مسائل در تصمیمات سرمایه گذاری و بهینه سازی سبد سهام انتخاب یک سنجه مناسب برای بررسی ریسک و کاهش آن بوده است. در این مطالعه، به بررسی عملکرد الگوریتم دسته های میگو در بهینه سازی مدل های میانگین-ارزش در معرض ریسک و میانگین-ارزش در معرض ریسک شرطی با در نظر گرفتن محدودیت تعداد سهام برای 35 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای آموزش الگوریتم از روش پنجره غلتان در دوره های 1390 تا 1397 و 1391 تا 1398 استفاده شده است. همچنین نسبت شارپ و نسبت شارپ شرطی سبد های حاصله مقایسه شده و معناداری تفاوت مدل ها با آزمون ویلکاکسون ارزیابی شده است. یافته ها حاکی از آن است که بیشترین مقدار بازده با اختلاف کمی متعلق به مدل با سنجه ارزش در معرض ریسک شرطی می باشد. لیکن در هر دو روش، سبدهای متشکل از 5 سهم دارای عملکرد بهتری می باشند. با توجه به بررسی های صورت گرفته در میان خروجی ها و مقایسات میان رده ای، این نتیجه حاصل گردید که بین عملکرد مدل های بهینه سازی مبتنی بر سنجه ی ارزش در معرض ریسک و ارزش در معرض ریسک شرطی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین محدودیت کاردینالیتی عملکرد مدل را بهبود می بخشد و سبد با تعداد سهام کمتر بازدهی بهتری از خود نشان می دهد.