چشم انداز مدیریت مالی (و حسابداری)
چشم انداز مدیریت مالی سال ششم بهار 1395 شماره 13 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
چگونگی تعامل بازار سرمایه با ارکان نظام اقتصادی، همواره یکی از مسائل مهم تلقی می شود. تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر عملکرد بازار سهام همواره مسئله ای مهم قلمداد شده است؛ به طورکلی متغیرهای اقتصادی به دو بخش خرد و کلان تقسیم می شوند. متغیرهای خرد در سطح شرکت و صنعت مطرح می شوند که شامل متغیرهایی نظیر ترکیب و ساختار دارایی ها و بدهی های شرکت، نسبت های مالی و حاشیه سود بنگاه ها و غیره هستند. متغیرهای کلان اقتصادی که شامل متغیرهایی نظیر نرخ بهره، نرخ ارز، قیمت جهانی نفت، شاخص تولیدات صنعتی و غیره می باشند، منحصر به بنگاه یا صنعتی خاص نباشد و با عملکرد کل بازار ارتباط دارد. با توجه به تأثیرگذاری قابل ملاحظه متغیرهای کلان در بازار سهام، تحلیل گران مالی همواره در تلاش هستند تا مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر عملکرد بازار را شناسایی کنند تا بتوانند پیش بینی های بهتری ارائه دهند. این تحقیق سعی دارد به بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی شامل نرخ ارز، نرخ بهره، نرخ تورم، عرضه پول، شاخص تولیدات صنعتی و قیمت جهانی نفت بر شاخص کل بازار سهام، ارزش جاری بازار سهام و حجم معاملات بازار سهام بپردازد. بدین منظور اطلاعات ماهانه متغیرهای یادشده از مهرماه 1377 تا شهریورماه 1393 گردآوری و برای تحلیل از آزمون علّیت گرنجر، آزمون هم انباشتگی یوهانسون، تحلیل همبستگی و رگرسیون و آزمون عکس العمل های آنی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بر اساس تحلیل رگرسیون، نرخ ارز رسمی و غیررسمی، نرخ بهره و قیمت جهانی نفت رابطه مثبت با شاخص بازار سهام و نرخ ارز رسمی، شاخص تولیدات صنعتی و نرخ تورم رابطه مثبت و عرضه پول رابطه منفی با ارزش جاری بازار سهام دارد. همچنین نرخ ارز رسمی، نرخ تورم و شاخص تولیدات صنعتی رابطه مثبت با حجم معاملات بازار سهام دارد. بر اساس آزمون علّیت گرنجر، رابطه علّی یک طرفه از سمت متغیرهای کلان اقتصادی به سمت ارزش جاری بازار سهام و حجم معاملات بازار سهام وجود دارد؛ ولی هیچ گونه رابطه علّی با شاخص بازار سهام ندارند.
انتخاب سبد سهام بهینه با استفاده از مدل سازی آرمانی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی- رویکرد ارزش افزوده اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیمات منطقی سرمایه گذاری، نیازمند توجه به معیارها و عوامل مختلف به طور همزمان است. برای رسیدن به این مقصود، می توان از برنامه ریزی آرمانی که در علم مدیریت به دلیل انعطاف پذیری در بررسی مشکلات تصمیم گیری با چندین هدف متناقض و اطلاعات مبهم به طور گسترده استفاده می شود، بهره جست. در این پژوهش، تفاوت انتخاب سهام و نتایج آن در مدل های مارکویتز و برنامه ریزی آرمانی نشان داده شده است. معیارهای حداقل سازی ریسک، حداکثرسازی بازده، مثبت شدن چولگی بازده سبد سهام و منفی شدن کشیدگی ریسک سبد سهام به طور مشترک و معیار های ارزش افزوده اقتصادی و سود تقسیمی به طور جداگانه در دو مرحله، به عنوان آرمان های مدل در نظر گرفته شده اند. با استفاده از روش فرآیند تجزیه وتحلیل سلسله مراتبی (AHP) میزان اهمیت معیارهای موردنظر محاسبه و داده های 10 شرکت از 30 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران در مدل استفاده شد. با استفاده از نرم افزار های spss و LINGO، تحلیل آماری داده ها و حل مدل صورت گرفته است. با توجه به نتایج، مدل برنامه ریزی آرمانی، بازده بیشتری در مقایسه با مدل مارکویتز به سرمایه گذار ارائه می کند. همچنین براساس نسبت پاداش نوسان، انتخاب سبد سهام بر اساس سود تقسیمی نسبت به ارزش افزوده اقتصادی ترجیح دارد.
تبیین کاربرد تئوری اختیار واقعی با تاکید بر میزان نوسانات بازدهی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر سیستم اقتصادی با توجه به گستردگی و عمق بازارهای بخش واقعی و مالی، مدیران با فرصت های متنوعی برای انجام سرمایه گذاری های آتی مواجه هستند که بیشتر در قالب مفاهیم تئوری اختیار بیان می شود. از آنجاکه در مواردی، نوسانات بازدهی سهام متاثر از این نوع فرصت ها است؛ لذا پژوهش حاضر در پی تبیین تئوری اختیار واقعی و بررسی تاثیر آن بر نوسانات بازدهی سهام است. در این پژوهش، نوسانات بازدهی دارایی پایه (سهام) بر مبنای انحراف معیار بازدهی سهام و اختیارات واقعی شرکت ها بر اساس چهار معیار اندازه شرکت، سن شرکت، رشد درآمدهای فروش و نسبت ارزش بازاری به ارزش دفتری سهام محاسبه شده است. نتایج برازش مدل رگرسیون چند متغیره و رگرسیون لجستیک با استفاده از اطلاعات 63 شرکت حاضر در نمونه تحقیق در فاصله سال های 1383 تا 1392، نشان می دهد که درسطح اطمینان 95 درصد متغیرهای موثر بر اختیار واقعی، بر نوسان بازدهی دارایی پایه اثرگذار است و هرچه میزان اختیارات واقعی یک شرکت بیشتر باشد، این تاثیر قوی تر می شود.
عوامل مؤثر بر بازدهی بانک های تجاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده بازدهی به همراه ریسک، همیشه یکی از مهم ترین معیارهای سرمایه گذاری است. دارایی بنگاه های اقتصادی، اصلی ترین منبع خلق ارزش افزوده برای سهامداران است. سرمایه گذاران در بازار سهام، معیارهایی را برای قیمت گذاری دارایی ها درنظر می گیرند که این عوامل در بازدهی سهام آن ها تأثیرگذار است. این پژوهش عوامل بنیادی مؤثر در بازدهی سهام بانک ها را بررسی می کند. از عوامل مورد تأکید در این پژوهش، بازده دارایی بوده و این تحقیق درصدد است تا با بسط بازده دارایی ها، جنبه های مختلفی از سودآوری بانک ها را در بازدهی سهام مطالعه کند. در این تحقیق، ابتدا با استفاده از پانل دیتا، رابطه بین بازده دارایی ها و سایر عوامل بنیادی بر بازدهی سهام بررسی می شود و درنهایت با مدل های اقتصاد سنجی بیزین اتورگرسیو برداری، روابط فیمابین متغیرهای بنیادی و بازدهی سهام بانک ها مطالعه خواهد شد. نتایج نشان می دهد بازدهی سهام بانک ها دارای ارتباط مثبت معنا داری با مقادیر تأخیری بازدهی سهام بانک ها، سود خالص به جمع درآمدهای عملیاتی، نسبت جمع درآمدهای عملیاتی به سهم بانک از درآمدهای مشاع و رابطه منفی معناداری با سهم بانک از درآمدهای مشاع به درآمدهای مشاع و لگاریتم اندازه بانک است.
تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری شرکت ها در چرخه های تجاری مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران های اقتصادی اخیر (2007 تا 2008)، تمرکز بر مدیریت سرمایه در گردش را در همه شرکت های دنیا، مورد توجه قرار داد. با توجه به اهمیت چرخه های تجاری بر وضعیت سرمایه در گردش شرکت ها، در این پژوهش به بررسی نقش چرخه های تجاری بر رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و سودآوری پرداخته شده است. در این پژوهش از دو معیار بازده دارایی ها و سود ناخالص عملیاتی برای سنجش سودآوری استفاده شده است و تعداد 200 شرکت در دوره زمانی 1391-1380 به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که در مجموع تعداد 2218 سال- شرکت را ایجاد می کردند. یافته های پژوهش حاکی از این است که تأثیر چرخه های تجاری بر رابطه بین سرمایه در گردش و سودآوری در شرایط رونق اقتصادی، برجسته تر از شرایط رکود اقتصادی است. به علاوه، نتایج نشان می دهد اهمیت مدیریت چرخه تبدیل وجه نقد و دوره وصول مطالبات در شرایط رونق اقتصادی افزایش می یابد؛ همچنین مدیریت کارای موجودی کالا و دوره پرداخت حساب های پرداختنی در شرایط رونق اقتصادی کاهش می یابد. به طورکلی، نتایج نشان می دهد مدیریت سرمایه در گردش امری ضروری و حیاتی برای شرکت ها است؛ بنابراین شرکت ها باید آن را در برنامه های تأمین مالی خود مدنظر قرار دهند.
فروش دین و تأثیر آن بر ارزش بانک اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بانک اسلامی قادر است ارزش خود را از طریق فروش بدهی، حداکثر کند. برای مثال، در مورد وام های مسکن از این طریق می تواند افزایش ریسک ناشی از نوسانات نرخ بهره را مدیریت کند. این مقاله نشان می دهد که چگونه به کارگیری سازوکار مدیریت ریسک از راه فروش دین می تواند روی ارزش بانک اسلامی اثر مثبت بگذارد. یک مدل نظری اولیه در مورد حداکثر کردن ارزش بانک اسلامی وجود دارد که بر اساس آن تأمین مالی از طریق فروش دیون مسکن می تواند به عنوان یک راهکار برای پوشش ریسک ناشی از تغییرات نرخ های بهره به کار گرفته شود. یافته های تجربی حاکی از آن است که بانک های اسلامی می توانند با بهره گیری از مزیت های نهفته در فروش دین، درآمدهایشان را افزایش داده و با تنظیم و برقراری تعادل بین دارایی ها و بدهی ها مسائل شان را حل کنند. هرگونه افزایش در نرخ های بهره بازار منجر به افزایش در نرخ تأمین مالی در بانک های اسلامی می شود؛ زیرا نرخ های بهره بازار در تعیین میزان سود یا به عبارتی نرخ بهره بانکی اثرگذار است. اگر بانک های اسلامی روش فروش دین را برای مدیریت ریسک شان به کار گیرند، قطعاً درآمد یا ارزش بانک تقویت خواهد شد؛ چرا که این فرصت را پیدا می کنند که اجرای پروژه های دیگری را به عهده بگیرند که دارای ارزش خالص فعلی (NPV) مثبت است. این بازدهی می تواند از طریق فروش دین حاصل شود.
انتخاب و بهبود عملکرد سهام رشدی با استفاده از ترکیب مدل های DANP و VIKOR در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب سهام مناسب جهت خرید و فروش به منظور کسب عایدات بیشتر، مهمترین موضوع سرمایه گذاران در بازار بورس اوراق بهادار است؛ درحالی که در شرایط کنونی بسیاری از سرمایه گذاران براساس شایعات بازار و اخبار غیررسمی اقدام به خرید سهام می کنند. در این پژوهش بااستفاده از روش هایDANP و VIKOR به انتخاب سبد سهام مناسب برای سرمایه گذاری پرداخته خواهد شد؛ ابتدا بااستفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و براساس نظر خبرگان، وزن معیارها محاسبه شده است و سپس اطلاعات مورد نیاز 30 شرکت مورد بررسی از واحد آرشیو و سایت اینترنتی سازمان بورس اوراق بهادار و صورت های مالی شرکت ها که در سال 1391 بیشترین نسبت P/E را دارا هستند جمع آوری و سپس با استفاده از روش VIKOR شرکت ها رتبه بندی می شوند. معیارهای به کارگرفته شده در این تحقیق در 4 دسته معیارهای سودآوری (شامل بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها، حاشیه سود خالص، حاشیه سود عملیاتی و سود هر سهم)، معیارهای رشد (شامل نرخ رشد بالقوه، نرخ رشد سود هر سهم، نرخ رشد سود خالص و نرخ رشد درآمدها)، معیارهای ریسک (شامل ریسک بازار، ریسک تجاری و ریسک مالی) و معیارهای توسعه و بازاریابی قرار گرفتند. این تحقیق از نظر هدف از نوع کاربردی است و از نظر ماهیت و روش جمع آوری داده ها، از نوع توصیفی و از شاخه مطالعه موردی است.