چشم انداز مدیریت مالی (و حسابداری)
چشم انداز مدیریت مالی سال 13 بهار 1402 شماره 41 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش اثر ویژگی های توپولوژی ساختار شبکه بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر ریسک سیستمیک آن ها با استفاده از بازده روزانه سهام بانک ها در سال های 1400-1392 بررسی شده است. ابتدا به اندازه گیری و تجزیه شاخص ریسک سیستمیک با استفاده از نظریه ارزش فرین پرداخته شده و سپس این شاخص به دو بعد ریسک دنباله و پیوند سیستمیک تجزیه شده است. سپس شبکه بین بانک های پذیرفته شده در صنعت بانکی بورس اوراق بهادار تهران بر اساس همبستگی های شرطی پویا (DCC) با استفاده از روش درخت مینیمم پوشا (MST) ایجاد و ویژگی های توپولوژی ساختار این شبکه اندازه گیری شد. در نهایت با استفاده از رگرسآیون داده های تابلویی رابطه بین ریسک سیستمیک بانک ها و اجزای آن با ویژگی های ساختار توپولوژی شبکه بانک ها بررسی گردید. بر اساس نتایج پژوهش بانک های پست بانک، تجارت و صادرات به ترتیب دارای بیشترین و بانک های کارآفرین و اقتصاد نوین دارای کمترین مقدار ریسک سیستمیک می باشد. نتایج رگرسیون نشان داد که بین متغیرهای قدرت گره، مرکزیت بینابینی گره و اندازه بانک ها با ریسک سیستمیک آن ها رابطه مثبت و معنادار و بین متغیرهای درجه گره و نقدینگی بانک ها با ریسک سیستمیک آن ها رابطه منفی و معنادار وجود دارد.
بررسی پویایی روابط نوسانی میان رمزارزهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل پویایی روابط میان دارایی های مالی از جمله موارد با اهمیت در مباحث مدیریت ریسک و راهبردهای تشکیل سبد سرمایه گذاری است. سرمایه گذاران به جهت پوشش ریسک یا بهینه سازی سبدشان سعی در متنوع سازی دارایی های خود در بازارهای مختلف داشته و در این راستا به تعامل میان بازارها توجه می نمایند. در این پژوهش به تحلیل روابط همبستگی شرطی پویا و سرریز نوسانات در بازده چهار رمزارز شامل بیت کوین، اتریوم، ریپل و لایت کوین از 16/08/2015 الی 14/07/2022 پرداخته شده است. هدف این پژوهش درک و شناسایی سرریزهای نوسانی میان بازار رمزارزها و همچنین برآورد همبستگی متغیر طی زمان میان این دارایی ها با مدل گارچ چندمتغیره شرطی پویا به صورت زوجی است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان دهنده وجود اثرات سرریزی نوسان دوطرفه میان تمام رمزارزهای مورد بررسی است. همچنین باتوجه به اینکه در مقاطع بحران، همبستگی میان رمزارزهای مورد بررسی افزایش قابل توجه داشته است، می توان شواهدی از وجود اثرات نامتقارن میان رمزارزها را تأیید نمود.
بررسی توان شیوه های داده کاوی در تفکیک شرکت های درمانده و غیر درمانده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درماندگی مالی یکی از موضوعات مهم در بازارهای مالی بوده و می تواند در مدل تصمیم گیری سرمایه گذاران وارد شود تا بتوانند به تجزیه و تحلیل وضعیت مالی موارد سرمایه گذاری پرداخته و با مشخص شدن سطح درماندگی مالی، با اطمینان در موقعیت مناسب تصمیم گیری کنند؛ بنابراین در این پژوهش بررسی می شود که آیا می توان یک رویکرد محاسباتی نوین برای پیش بینی درماندگی مالی، با استفاده از شیوه های خوشه بندی و طبقه بندی ارائه کرد؟ جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال های 1393 الی 1399 می باشد؛ که با استفاده از روش حدف سیستماتیک؛ اطلاعات 123 شرکت استخراج گردید؛ برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش از 6 علامت هشدار دهنده درماندگی مالی به همراه شیوه های داده کاوی تحلیل مؤلفه های اساسی و خوشه بندی، برای تعیین شرکت های درمانده مالی استفاده شد؛ سپس به منظور ارائه مدلی برای پیش بینی درماندگی مالی، از 23 متغیر مالی و غیرمالی (که در نهایت تعداد 13 متغیر به عنوان ورودی به علت داشتن ضریب همبستگی بالا با متغیر در ماندگی مالی انتخاب شدند) به همراه شیوه درخت تصمیم استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر این موضوع هستند که شیوه های داده کاوی امکان تفکیک شرکت های درمانده و غیر درمانده را فراهم می کند و بیانگر یک روش تحلیلی خودکار برای کشف درماندگی بالقوه می باشد.
ارزش گذاری اوراق اختیار معامله با نرخ سود تصادفی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله قیمت گذاری اختیار معاملات مبتنی بر مدل های نرخ سود تصادفی و مقایسه عملکرد هر یک از آن ها با مدل قیمت گذاری اختیار معامله تحت نرخ سود غیرتصادفی (مدل بلک، شولز و مرتون) در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از داده های اختیار معامله که از ابتدای سال 1397 تا انتهای آذرماه 1401 در بورس اوراق بهادار تهران معامله شده اند استفاده شده است. در این مطالعه قیمت نظری به دست آمده از هر مدل با قیمت های معامله شده در بورس اوراق بهادار تهران مقایسه گردیدند. براساس معیار RMSE و همچنین نتایج رگرسیون های برازش شده، مشخص شد که در ارزش گذاری اختیار معامله های کوتاه مدت، تفاوت چندانی میان مدل های ارزش گذاری اختیار معامله تحت نرخ سود تصادفی و مدل بلک، شولز و مرتون وجود ندارد. در حالی که ارزش گذاری اختیار معامله های بلندمدت با استفاده از مدل های ارزش گذاری اختیار معامله تحت سود تصادفی عملکرد بهتری نسبت به مدل بلک، شولز و مرتون داشته اند. در این میان، استفاده از مدل واسیچک در قیمت گذاری اختیار معامله، مناسب ترین و دقیق ترین روش قیمت گذاری اختیار معامله نسبت به مدل های دیگر است. پس از آن، به ترتیب مدل مرتون و مدل CIR بیشترین دقت را داشته اند.
فرصت های آربیتراژ در صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس و دارایی های تحت مدیریت آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی فرصت های آربیتراژ در صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله و دارایی های تحت مدیریت آن ها است. به این معنا که با استخراج داده های طی روز فرصت های آربیتراژ شناسایی شده و علت و رفتار قیمت حول این فرصت ها بررسی می شود. دو صندوق سرمایه گذاری پالایش و دارایکم و دارایی های تحت مدیریت آن ها به عنوان مورد مطالعه انتخاب شدند. در این تحقیق از چهار متغیر بازده صندوق، بازده پرتفوی صندوق، جریان سفارشات صندوق و جریان سفارشات پرتفوی صندوق به عنوان متغیرهای تحقیق استفاده شده است. پس از استخراج داده های طی روز، روابط میان صندوق و دارایی تحت مدیریت با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری بررسی شده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد متغیر بازده صندوق رابطه معناداری با متغیرهای دیگر دارد. در گام بعدی نیز که شامل آزمون های واکنش-تکانه و تجزیه واریانس می باشد، این یافته ها تایید می شوند. پس از این بررسی ها به تشریح فرصت های آربیتراژ پرداخته و سپس فرصت های آربیتراژ شناسایی شده اند. در ادامه رفتار متغیرهای تحقیق قبل و بعد از فرصت های آربیتراژ بررسی شد. بررسی ها نشان دهنده واگرایی قیمت صندوق و پرتفوی و ایجاد فرصت آربیتراژ می باشد که این اختلاف قیمت ها پس از مدتی اصلاح می شود. همچنین نوسانات قیمت صندوق ها از دارایی تحت مدیریت بیشتر می باشد که بیانگر جذابیت بیشتر با توجه به هزینه معاملاتی کمتر برای معامله گران می باشد.
تحلیل رفتار سرمایه گذاران حقیقی بر اساس تیپ شخصیتی 16گانه مایرز-بریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علاوه بر عوامل اقتصادی و مالی، عوامل دیگری همچون عوامل اجتماعی، عاطفی و روانی بر تصمیمات سرمایه گذاران حقیقی اثرگذار است. براین اساس ضرورت دارد موسسات مالی و سرمایه گذاری در هنگام ارائه خدمات مشاوره ای به سرمایه گذاران به تیپ شخصیتی مشتریان خود توجه لازم را داشته باشند. این عامل می تواند تاثیر بسزائی می تواند بر موفقیت آن ها داشته باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر تلاش دارد تا رفتار سرمایه گذاران حقیقی را بر اساس تیپ شخصیتی 16 گانه مایرز-بریگز مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش حاضر از طریق توزیع پرسش نامه بین 250 سرمایه گذار حقیقی گردآوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های کای اسکوئر و آزمون های تعقیبی (مقایسه های چندگانه) استفاده شده است. بنابر یافته های این پژوهش نحوه توزیع 16 تیپ شخصیتی نمونه مورد مطالعه با توزیع مورد انتظار (سایت مایرز-بریگز) متفاوت است. همچنین بین پروفایل سرمایه گذاران با تیپ شخصیتی درون گرا با برون گرا، منطقی با احساسی، قضاوتی با ادراکی تفاوت معناداری دارد. براساس آزمون مقایسه های چندگانه تفاوت های موجود عمدتاً ناشی از پروفایل تهاجمی است. در مقابل بین پروفایل سرمایه گذاران با تیپ شخصیتی حسی با شهودی تفاوت معناداری مشاهده نشد. درنهایت، موسسات مالی و سرمایه گذاری از طریق تمرکز بر جنبه های رفتاری و روانی سرمایه گذاران که قابل حصول از طریق تیپ شناسی شخصیتی 16 گانه MBTI است، می توانند به نحو مناسبی علایق و انتظارات مشتریان را شناسایی کنند.