جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال یازدهم پاییز و زمستان 1401 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
با گذار از جامعه پیشامدرن به مدرن و فراصنعتی، توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در راستای اشتغال زایی و توسعه ی پایدار توجه اندیشمندان و صاحب نظران را به خود جلب کرده است. اساساَ زیست بوم کارآفرینی، محیط خلاق را برای کارفرینان و نوآوران فراهم می کند. توسعه زیست بوم کارآفرینی در گرو شناسایی موانع و چالش های این حوزه از منظر خبرگان می باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع و چالش های توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان می باشد. روش تحقیق کیفی و مشارکت کنندگان پژوهش حاضر 37 نفر از کارآفرینان، مدیران شرکت های دانش بنیان و اساتید رشته های اقتصاد، مدیریت و جامعه شناسی استان خوزستان می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و با لحاظ قاعده اشباع و حداکثر تنوع انتخاب شده است. کدگذای یافته های مصاحبه نشان داد که مقولاتی چون ضعف رهبری استراتژیک و کارآفرینانه، بحران سرمایه ی روان شناختی، عوامل جمعیت شناختی و زمینه ای، فرسایش سرمایه اجتماعی، ساختار سازمانی بوروکراتیک و غیر تواناساز، رکود و بی ثباتی اقتصادی، شکاف آگاهی و آموزش ناکافی، اقتصاد تک محصولی از موانع و چالش های توسعه ی زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان می باشد. همچنین، از متن یافته های مصاحبه ها، هابیتوس دولتی به عنوان مقوله مرکزی مکشوف گردید.
ادراک کشاورزان از موانع و تسهیل کننده های اجتماعی سازگاری با تغییرات آب و هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات آب و هوا اکنون به یکی از چالش برانگیزترین مسائل اجتماعی جوامع مدرن تبدیل شده که منشأ انسانی آن مورد اثبات قرار گرفته است. نقش انسان ها در انتشار گاز دی اکسید کربن و افزایش سطح گازهای گلخانه ای، موجبات گرمایش زمین و تغییرات ناگوار آب و هوا را فراهم آورده است. استان اصفهان آسیب های محیط زیستی زیادی را در رابطه با پدیده ی تغییرات آب و هوا علی الخصوص در بخش کشاورزی تجربه می کند. هدف این پژوهش بررسی ادراک کشاورزان از موانع و تسهیل کننده های سازگاری با تغییرات آب و هوا است. رویکرد این پژوهش کیفی است. در این پژوهش تعداد 29 مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با کشاورزان استان اصفهان انجام شده است. یافته ها نشان داد که کشاورزان 5 نوع راهبرد سازگاری آسیب زا، دولت محور، کشاورزی تکنولوژیک، بوم سازگار و دگرشغلی را در مقابله با تغییرات آب و هوا انجام می دهند. موانع سازگاری شامل ضعف اعتماد نهادی، شبکه ی همکاری ضعیف کشاورزان، آینده ی پیش بینی ناپذیر، موانع ساختاری، فقر اطلاعاتی و اطلاعات کسب شده ی غیرموثق رسانه ای است. همچنین تسهیل کننده های سازگاری شامل دانش تغییرات آب و هوا، خودکارآمدی ادراک شده، کارآمدی اقدامات سازگاری ادراک شده، حس تعلق مکانی و حمایت دولتی است. موانع و تسهیل کننده های سازگاری با تغییرات آب و هوا، جنبه های فردی و ساختاری دارد. هم راستایی آموزش ها در مورد اقدامات سازگاری با کمک ها و حمایت های دولتی و تقویت سرمایه اجتماعی، می تواند عاملی در جهت سازگاری بیشتر کشاورزان با تغییرات آب و هوا باشد.
فراتحلیل تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع و هدف: سرمایه گذاری اقتصادی زمینه ی رشد اقتصادی و ارتقای رفاه عمومی جامعه را فراهم می کند. یکی از مهم ترین متغیرهای تاثیرگذار بر سرمایه گذاری اقتصادی، امنیت است. در سال های اخیر، با توجه به اهمیت تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری اقتصادی در ایران، تحقیقات متعددی در این حوزه انجام شده است. با در نظر گرفتن فراوانی و تنوع تحقیقات انجام شده در این زمینه، نیاز به انجام تحقیقات ترکیبی مثل فراتحلیل در این حوزه احساس می شود. اصلی-ترین سوال پژوهش حاضر این است که شدت و جهت تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری اقتصادی در تحقیقات انجام شده در ایران به چه صورتی است؟ روش: روش تحقیق پژوهش حاضر، فراتحلیل می باشد. جامعه آماری تحقیق همه ی مقالات معتبر علمی هستند که در سال های 1380 تا 1399 با موضوع تاثیر امنیت بر سرمایه گذاری منتشر شدند. در نهایت 15 تحقیق انتخاب و با نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA2)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که اندازه اثر ترکیبی امنیت انتظامی بر سرمایه گذاری اقتصادی، معادل 315/0 و در حد متوسط می باشد. تاثیر امنیت اقتصادی بر سرمایه گذاری در تحقیقات مرور شده حدود 407/0 و در حد متوسط قرار دارد. تاثیر امنیت اقتصادی بر سرمایه-گذاری در دهه ی 1380(با اندازه اثر 557/0) بیشتر از دهه ی 1390 (با اندازه اثر 313/0) می باشد. این یافته ها متناسب با نظریات کوز(1961) و ویلیامسون(2000) در قالب نظریه ی اقتصاد نهادگرای جدید و نظریات نئولیبرالیسم سرمایه گذاری می باشد. این نتایج و یافته ها نشان می دهد که برای تبیین ارتباط امنیت و سرمایه گذاری در ایران باید بیشتر به این رویکردهای نظری توجه شود.
مرجعیت «استاد» در میدان فرهنگی دانشگاه با تاکید بر متغیر سرمایه اجتماعی دانشگاهی (مطالعه موردی دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک و شناخت گروه های مرجع بویژه گروه مرجع جوانان و دانشجویان از مهمترین و ضروری ترین داده های اجتماعی و فرهنگی برای سیاست گذاری و مدیریت برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی مراکز آموزش و دانشگاهی بوده و مورد توجه و اهتمام پژوهش های علوم اجتماعی و انسانی است.هدف این مقاله بررسی میزان مرجعیت فرهنگی اساتید و میزان اعتماد دانشجویان به استاد برای کنشگری فرهنگی و اجتماعی در میدان فرهنگی دانشگاه است.چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریه گروه مرجع مرتن و مظفر شریف است. این پژوهش در سال۱۳۹۸ در دانشگاه اصفهان با جامعه آماری 14500نفر و با نمونه آماری۵۵۰ نفری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میدان فرهنگی دانشگاه، اساتید به عنوان مهمترین گروه مرجع توسط دانشجویان انتخاب شدند و ۶۴ درصد دانشجویان اظهار داشته ترجیح می دهند که در امور مختلف شخصی و اجتماعی و فرهنگی و ازدواج با استادان مشورت نموده و نظر آنها را به عنوان معیار و مهم می دانند. همچنین ۷۳ درصد دانشجویان ترجیح می دهند در محیط دانشگاه در امور مختلف فرهنگی و اجتماعی و شخصی که توسط استادان مورد تذکر قرار بگیرند.روابط صمیمانه و تعاملات فرهنگی و اجتماعی دارای پیامدهای فرهنگی مثبتی بوده و بر رضایتمندی دانشجویان از جنبه های مختلف دانشگاه تاثیر مثبت و مستقیم دارد.
بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و احساس خودکارآمدی با سلامت اجتماعی در میان جانبازان انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت اجتماعی ، تصوری است که افراد درباره خود، تعاملات و ارتباطات اجتماعی ، سودمندی ، نقش اجتماعی و مثبت بودن در اجتماع دارند . سلامت اجتماعی جانبازان بعنوان یکی از اقشار اجتماعی جامعه ، یکی از مسایل قابل توجه در حوزه جامعه شناسی سلامت می باشد . هدف اصلی پژوهش حاضر ، تحلیل جامعه شناختی حمایت اجتماعی ادراک شده و احساس خودکارآمدی با سلامت اجتماعی جانبازان انقلاب اسلامی استان آذربایجان شرقی بود . جامعه آماری ، جانبازان استان آذربایجان شرقی به تعداد 24340 بود و 294 جانباز به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند . بر اساس یافته ها ، میانگین سلامت اجتماعی آنها 45/56 درصد و حمایت اجتماعی ادراک شده 8/72 درصد بود . نتیجه آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین احساس خودکارآمدی و حمایت اجتماعی ادراک شده جانبازان استان آذربایجان شرقی با میزان سلامت اجتماعی آنان و مولفه های پذیرش، مشارکت و خودشکوفایی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و مولفه انسجام اجتماعی فقط با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه معنادار و مثبت داشت . همچنین بین سلامت اجتماعی و درصد جانبازی ، سن ، مدت حضور جانبازان در جنگ رابطه معنادار وجود نداشت ، اما تفاوت معناداری بین سلامت اجتماعی جانبازان برحسب سواد آنها وجود داشت ، جانبازان دارای تحصیلات پایین تر از دیپلم ، بیشترین تفاوت میانگین با سایر گروه ها را داشتند.
ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی شرکت فولاد مبارکه اصفهان بر زیست اجتماعی محیط پیرامون آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای طرح های بزرگ صنعتی و عمرانی، همواره با آثار سازنده و مخرب بر محیط طبیعی و جوامع انسانی همراه است. اجرای این طرح ها، بر ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه محلی در این مناطق تأثیرهای متعددی می گذارد. تدوین و اجرای برنامه های توسعه فرهنگی و اجتماعی در موفقیت اجرای طرح ها، و در فرایند انتقال این جوامع از حالت سنتی و روستایی به جامعه صنعتی و شهری، نقش مهمی دارد. این امر، بر اهمیت انجام دادن مطالعات اجتماعی می افزاید. امروزه با حضور شرکت فولاد مبارکه، برای بسیاری از شهروندان مبارکه این سوال مطرح می شود که تاثیرات اجتماعی و فرهنگی این شرکت بر شهرشان چیست؟ علاوه بر این، حضور این صنعت چه تاثیرات منفی احتمالی بر جامعه محلی و مجموعه اطراف آن خواهد داشت؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش پیمایش و نمونه گیری خوشه ای انجام شده است. جامعه آماری در این پژوهش، تمامی افراد بالای 18سال ساکن شهرستان مبارکه هستند. پرسشنامه محقق ساخته، بین 480 نمونه توزیع شد. نتایج حاکی از آن است که مهاجرپذیر شدن منطقه، تاثیر فرهنگ مهاجران بر فرهنگ بومی و بهبود امکانات ورزشی و فرهنگی شهر، از مهمترین تاثیرات فرهنگی فولاد، همچنین اختلاف طبقاتی و ایجاد نابرابری، افزایش شبکه ارتباطی با خارج از منطقه، شکل گیری ترس از افزایش بیماری ها و توسعه اجتماعی از مهمترین تاثیرات اجتماعی فولاد بر این منطقه می باشد. میانگین به دست آمده از ابعاد توسعه اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، توسعه فرهنگی، تغییر فرهنگی و سازگاری فرهنگی بالاتر از میانگین متوسط، و میانگین برابری اجتماعی، پایین تر از میانگین متوسط می باشد.
شناسایی مسائل تعاونی های صنایع دستی: یک پژوهش کیفی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
تعاونی های صنایع دستی با هدف ارتقای ابعاد فرهنگی و اقتصادی صنایع دستی شکل گرفتند و بر آن بودند تا موجب افزایش سهم صنایع دستی در تولید اقتصادی شوند. بااین حال، تعاونی های صنایع دستی در اصفهان نتوانسته اند عملکرد مؤثری داشته باشند. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی مسائلی بود که مسیر توسعه تعاونی های صنایع دستی را مسدود کرده اند و مانع از آن شده اند که تعاونی ها بتوانند به سهم مطلوب خود در تولید اقتصادی دست یابند. بر مبنای رویکرد کیفی اتخاذشده در این پژوهش تکنیک گردآوری مصاحبه و تکنیک تحلیل داده ها منطبق بر روش تحلیل مضمون بود. جمعیت موردمطالعه شامل فعالان و مسئولان بود. به دلیل اینکه منبع و مبنای اصلی داده ها تجزیه وتحلیل نظرات کارشناسان و متخصصان است، شیوه ی نمونه گیری این پژوهش نمونه گیری هدفمند بود. نمونه گیری پس از انجام 21 مصاحبه به حد اشباع رسید ولی برای اطمینان نمونه گیری تا 25 نمونه ادامه پیدا کرد. بر مبنای یافته های پژوهش، مسئله از آنجایی شروع می شود که تعاونی ها دیگر تعاونی نیستند و از انجام وظایف تعاونی ناتوان اند. به همین خاطر خودبه خود تعطیل شده یا به حالت تعلیق درآمده اند. ازجمله وظایف اصلی تعاونی های صنایع دستی، تأمین مواد خام و مواد اولیه موردنیاز صنعتگران و هنرمندان است که همه افراد مصاحبه شونده در پژوهش بر این نظر بودند که تعاونی ها از عهده این وظیفه برنمی آیند. حمایت از صنعتگران برای فروش محصولات وظیفه دیگری است که آن هم از توان تعاونی ها خارج شده است. عدم دسترسی تعاونی ها به مواد اولیه صنایع دستی از یک سو تحت تأثیر تحریم ها و عدم واردات مواد اولیه و از سوی دیگر تحت تأثیر برخی ناکارآمدی های داخلی است. مسائلی که منجر به ناکارآمدی و حتی تعطیلی برخی تعاونی های صنایع دستی در اصفهان شده به سه دسته عمده تقسیم می شوند. این سه عبارت اند از مسائل درون سازمانی تعاونی ها، مسائل بین سازمانی (بین تعاونی ها و دیگر سازمان های مرتبط)، و مسائل فرا سازمانی که فراتر از سازمان خاص و در سطح کلان بر این روند اثرگذار هستند.
نشاط اجتماعی و زمینه های شکل گیری آن از منظر سیاستگذاران فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به نگاه فرهنگ محور به نشاط اجتماعی در رویکردهای نوین و نقش تعیین کننده آن در سلامت فرد و جامعه و در نهایت فرایند توسعه، پژوهش حاضر به تحلیل و تبیین نشاط اجتماعی از دیدگاه سیاستگذاران عرصه فرهنگ می پردازد. در این مطالعه بر مبنای نظریات شودر و آرلی هوقشیلد نشاط اجتماعی به عنوان یک برساخت فرهنگی و طبق نظر وینهوون به مثابه یک کنش اجتماعی تلقی گردید. رویکرد پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل تماتیک (مضمونی) بهره گرفته شده است. میدان پژوهش شامل سازمان ها و نهادهای سیاستگذار در حوزه نشاط می باشند که از بین آنها 6 سازمان به صورت هدفمند و از هر سازمان 2 نفر جهت مصاحبه انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با معیار اشباع نظری می باشد. بر مبنای یافته های پژوهش نشاط و شادکامی مفهومی روانی – اجتماعی است که لازم است در تعریف های فردی مورد بررسی قرار گیرد که البته بخش قابل توجهی از درک و شرح آن به فهم شرایط اجتماعی، محیطی و فرهنگی مربوط می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که جهان زیست سیاستگذاران و زمینه فرهنگی و باورهای آنها به وضوح منجر به تجربه ابعاد خاصی از معنا و متعاقباً تجربه محیط های خاصی در مسیر دستیابی به نشاط اجتماعی می شود. بعد از انقلاب اسلامی بخش قابل توجهی از آیین های جمعی بر آیین های دینی متمرکز شد؛ لذا سیاستگذاران بر این باورند که دین باوری عمیق و قلبی در نهایت منجر به فراغ خاطر، آرامش درونی و نشاط پایدار در بین تجربه کنندگان می شود. سیاستگذاران فرهنگی کشور مهمترین زمینه های شکل گیری نشاط اجتماعی را شامل رضایت شغلی، سرمایه اجتماعی و فرهنگی، سبک زندگی، عوامل شخصیتی، خانوادگی، اقتصادی، آموزشی و کیفیت زندگی می دانند.
تغییر و تداوم عادت واره اقتصادی در میدان عشایری (مطالعه موردی: عشایر شهرستان گیلانغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر درصدد کشف ساختار عادت واره اقتصادی در میدان عشایری است، تا بدین وسیله نگاهی واقعبینانه به نحوه عمل عشایر در عرصه تصمیم گیری اقتصادی بیندازد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ساختار گرایی برساختگرا است و برای گردآوری داده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته و عمیق بهره گرفته شده است و حجم نمونه نیز شامل 19 مشارکت کننده بوده که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوای جهت دار تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نوع عادت واره ای که عاملان اجتماعی درون میدان عشایری دارند بسیار مقتصدانه است. عاملان اجتماعی این میدان، به ویژه اعضای بزرگسال، هزینه مصرفی اندک و هزینه تجملی ندارند و بسیار پرتلاش و اقتصادی هستند. پرورش گوسفند برای عاملان اجتماعی این میدان امری صرفاً صرفاً اقتصادی نیست، بلکه هدف و معنای زندگی است. با این حال میدان فعالیت آنها سبب شده آن ها مدام در حال تلاش و کوشش بوده و با صرف کمترین هزینه بیشترین بهره اقتصادی را نصیب خود کنند. این عاملان نسبت به شغل و دام های خود چنان وابستگی عاطفی ای دارند که توان تصور زندگی به شیوه ای دیگر برایشان ممکن نیست. آن ها به دنبال سود اقتصادی نیستند ولی عادت واره آن ها سبب شده که نتیجه کار و اعمال آن ها منجر به کسب سود و سرمایه گذاری اقتصادی شود و از اتلاف سرمایه اقتصادی اجتناب ورزند. اعضای جوان میدان، همراه با تداوم شیوه کسب سود و درآمد اقتصادی، تغییراتی اندکی در نوع نگاه به سود و فعالیت اقتصادی دارند.
طراحی مدل عوامل مؤثر بر مصرف گرایی در ایران با تکیه بر روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
مصرف گرایی پدیده ای جهانی است که بر اثر دگرگونی های ناشی از انقلاب صنعتی به ویژه سلطه نظام سرمایه داری متأخر، در چند دهه اخیر در سرتاسر جهان گسترش یافته است، در ایران نیز در چند دهه اخیر مصرف گرایی به شکل گسترده ای تمام حوزه های زیسته افراد را دربرگرفته است و به عنوان یک مسئله اجتماعی مهم ذهن بسیاری از محققین را به خود مشغول کرده است، بر همین اساس بررسی عوامل مؤثر بر مصرف گرایی در ایران ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر مصرف گرایی در ایران است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی فراترکیب و الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو که در سال 2003 طراحی کرده اند، انجام شده است. با استفاده از روش فراترکیب نتایج مطالعات پیشین که بین سال های 1390 تا 1400 انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از کلیدواژه های مرتبط تعدادی از مقالات مرتبط شناسایی و از بین 256 مقاله در نهایت 24 مقاله با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. برای بررسی کیفیت و پایایی یافته های این پژوهش از شاخص کاپا استفاده شده که نتایج آن حکایت از کیفیت مناسب یافته های پژوهش دارد. یافته های حاصل از این پژوهش به استخراج کدهای مختلفی منجر شد و پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و ادغام یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی، هشت زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارتند از؛ ابعاد فردی، ابعاد اجتماعی، ابعاد اقتصادی، ابعاد سیاسی، متغیرهای زمینه ای، ابعاد فلسفی، ابعاد رسانه ای و ابعاد زیست محیطی، همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که متمایز کردن خود از دیگران، اسراف و تجمل گرایی، حضور پررنگ رسانه ها و شبکه های اجتماعی مجازی، تغییر در نوع نگاه به بدن به مثابه کالا، سیاسی شدن مصرف و ... بر مصرف گرایی در ایران بسیار مهم بوده و یافته های این پژوهش برخی از نظریات قبلی در رابطه با مصرف گرایی را تأیید می کند.
تأثیر سطح توسعه یافتگی مناطق و تحصیلات بر پیامدهای خشونت نمادین علیه زنان در خانواده با نقش میانجی خشونت نمادین (مورد مطالعه زنان متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
خشونت واقع بر زنان در خانواده می تواند به سلامت و امنیت آنان (بعنوان نیمی از جامعه) و کودکان (آینده سازان جامعه) آسیب رساند و خانواده را دچار بحران نماید. به علاوه این امر در خانواده نه یک موضوع خانوادگی بلکه یک معضل اجتماعی است چنانچه بحران خانواده دامن جامعه را نیز خواهد گرفت و خود از عوامل بازدارنده توسعه می باشد. تحقیق حاضر در تلاش است تا پیامد های خشونت نمادین را در روابط خانوادگی مورد بررسی قرار دهد؛ خشونتی که حافظه جمعی از آن بعنوان خشونت یاد نمی کند و مورد غفلت جمعی قرار گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و با ابزار پرسش نامه است. هدف تحقیق کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان متأهل شهر تهران هستند که بر اساس ملاک توسعه یافتگی، مناطق 2، 6، 10، 13 و 17 انتخاب و 450 نفر از زنان این مناطق به عنوان حجم نمونه براساس نرم افزار sample power تعیین شده و به روش نمونه گیری سهمیه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. واحد تحلیل فرد است و در تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادله ساختاری استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد متغیر آموزش و تحصیلات برخودشکوفایی، ازخودبیگانگی و بر سرمایه فرهنگی فرزند با نقش میانجی خشونت نمادین معنادار است. ولی متغیر توسعه یافتگی مناطق بصورت مستقیم بر خشونت نمادین موثر است اما بر خودشکوفایی بر ازخودبیگانگی و بر سرمایه فرهنگی فرزند با نقش میانجی خشونت نمادین معنادار نیست. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که متغیر خشونت نمادین در رابطه بین متغیر سطح تحصیلات و پیامدهای خشونت مذکور، نقش میانجی ایفا می کند اما در رابطه بین متغیر سطح توسعه یافتگی مناطق و پیامدهای این خشونت نقش میانجی ندارد.
بررسی اثرات همه گیری کرونا بر اقتصاد گردشگری در شهر لالجین: با تاکید بر نقش صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
شیوع همه گیری کرونا یکی از جدی ترین آسیب ها را بر صنعت توریسم و گردشگری دنیا وارد کرده است. با توجه به نقش پر اهمیت صنعت گردشگری و صنایع دستی در اقتصاد شهر لالجین، هدف از این مطالعه نیز بررسی کانال های اثرگذاری شیوع کرونا بر صنعت گردشگری در شهر لالجین بوده تا ابعاد مختلف این بحران بر اقتصاد گردشگری این شهر استخراج شده و مشخص گردد که آیا محوریت بودن صنایع دستی در شکل گیری گردشگری شهر لالجین، توانسته است اثرات بحران همه گیری کرونا بر گردشگری را تقلیل دهد یا خیر؟ بدین منظور برای یافتن ابعاد مختلف اثرگذاری همه گیری کرونا بر گردشگری و توسعه پایدار شهر لالجین، به بررسی روایت های فردی و تجربه های شخصی 21 نفر از صنعتگران و تولید کنندگان سفال و سرامیک در شهرک صنعتی لالجین، کارگران و فروشندگان صنایع دستی، صادرکنندگان، و صاحبان مشاغل در حوزه خدمات گردشگری شهر لالجین پرداخته شده است. نتایج حاصل از کدگذاری مصاحبه ها نشان دهنده 9 مکانیزم اصلی اثرگذاری شیوع کرونا بر کسب و کارهای گردشگری در حوزه صنایع دستی می باشد که شامل: 1) تغییر در بازار فروش محصولات 2) تغییر در بازار نیروی کار 3) تغییر در ساختار بازار 4) تغییر در استراتژی های فروش و بازاریابی 5) تغییر در علایق و سلایق مردم 6) بروز مشکلات مالی7) مشکلات ناشی از اعمال قوانین منع تردد و محدودیت های کرونایی 8) سوء مدیریت دولتی و 9) عوامل تشدید-کننده همچون تورم و تحریم های بین المللی می باشند. همچنین نتایج این پژوهش حاکی از آنست که حضور صنایع دستی در صنعت گردشگری شهر لالجین باعث بالا بودن درجه تحرک نیروی کار در این شهر شده و از این طریق از بروز بیکاری گسترده در دوران بحران ممانعت به عمل آورده است. نتایج حاصل از این مطالعه کاربردهای سیاستی مفیدی برای کسب وکارهای فعال در حوزه صنایع دستی، به خصوص در دوران پساکرونا در بر خواهد داشت.