۱.
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی عملکرد دانشگاههای دولتی تک جنسیتی کشور بر اساس سند اسلامی شدن دانشگاهها بود که به صورت نمونه در دانشگاه حضرت معصومه(س) اجرا شد. روش: روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن شامل کارکنان، اساتید و دانشجویان دانشگاه حضرت معصومه(س) بود. نمونه گیری به شیوه در دسترس و تعداد نمونه 140 نفر بود. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس معادلات ساختاری و آزمون تی با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس.22 و اسمارت پی.ال.اس.3 انجام شد. یافته ها: با مطالعه سند اسلامی شدن دانشگاهها، ابعاد و مؤلفه های دانشگاه اسلامی در چهار حوزه فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهشی- فنّاوری و مدیریتی استخراج شد. یافته های خاص این پژوهش نشان داد که ابعاد فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهشی- فنّاوری و مدیریتی دانشگاه حضرت معصومه(س) در وضعیت قابل قبولی قرار دارد. نتیجه گیری: همه دانشگاهها بر اساس مقیاس استخراجی در این پژوهش می توانند وضعیت خود را از نظر مؤلفه های دانشگاه اسلامی ارزیابی کنند. در خصوص دانشگاههای تک جنسیتی نیز با توجه اهمیت نقش زنان در توسعه جامعه، با تقویت ابعاد فرهنگی- تربیتی، آموزشی، پژوهشی- فنّاوری و مدیریتی در این دانشگاهها می توان اثربخشی این مؤسسات را در آموزش عالی کشور افزایش داد.
۲.
هدف: با وجود تأسیس 14 دانشگاه تک جنسیتی دخترانه در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اما تا پیش از این به بررسی و آسیب شناسی این نوع دانشگاه پرداخته نشده است. با توجه به نقش و جایگاه ارزنده زنان در جامعه و حساسیت نسبت به عملکرد دانشگاههای تک جنسیتی دخترانه، شناسایی و رفع موانع حرکت در راستای اهداف متعالی این نوع دانشگاهها حائز اهمیت است. لذا هدف این پژوهش، آسیب شناسی نقش دانشگاههای تک جنسیتی دخترانه به عنوان نماد دانشگاه اسلامی در نظام آموزش عالی بود. روش: ضمن مرور ادبیات پژوهش، اسناد بالادستی مرتبط با این حوزه، بررسی و راهبردها و اقدامات مطرح شده در این اسناد استخراج شد. همچنین برای شناسایی آسیبها و راهکارهای اصلی و عوامل مؤثر بر اقدامات اثربخش دانشگاههای تک جنسیتی دخترانه، اقدام به مصاحبه های عمیق اکتشافی با 22 نفر از صاحب نظران و خبرگان حوزه های مرتبط با این حوزه شده است. یافته ها: پس از شناسایی و تجزیه وتحلیل گزاره ها با روش تحلیل مضمون، 393 مضمون پایه، 49 مضمون سازمان دهنده و چهار مضمون فراگیر، طبقه بندی و برچسب گذاری شدند. نتیجه گیری: یافته های تحقیق در دو دسته آسیبها و راهکارهای مدیریت دانشگاههای تک جنسیتی طبقه بندی و طی فرایند تحلیل مضمون، در حوزه های مدیریتی، آموزشی، پژوهشی- فنّاوری و فرهنگی- دانشجویی دسته بندی شده اند.
۳.
هدف: هدف این مقاله، طراحی مدل تصمیم گیری جمعی بر اساس مبانی جامعه اسلامی بود. تصمیم گیری جمعی فرایندی است که گروهی از افراد برای دستیابی به اهدافشان، درباره یک مسئله خاص تصمیم واحدی می گیرند. برای شناخت مسیر دستیابی به تصمیم جمعی، ابتدا باید عوامل مؤثر بر آن شناسایی شود. روش: روش این تحقیق، تحلیل محتوا بود. با استفاده از این روش، ابتدا داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری و بررسی شدند. سپس با تحلیل صورت گرفته روی داده های به دست آمده، ویژگی های مهم تصمیم گیری در مبانی اسلامی، شناسایی و فرایند رسیدن به تصمیم جمعی شفاف شد. در ادامه، با کمک 21 نفر از خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی و سازمانی این حوزه، مدل مدّ نظر با 19 شاخص و در سه مقوله اصلی باورهای مشترک، عقلانیت شناختی و عقلانیت عملی، طراحی شد. یافته ها: هویت مسلمانان در قالب نسبتهای چهارگانه رابطه انسان با خدا، جهان، جامعه و خود، از غیر مسلمانان متمایز است. نتیجه گیری: در صورتی که جمعی دارای عقلانیت شناختی مشابهی باشد، می توانند به عقلانیت عملی یکسانی نیز دست یابند که این امر، منجر به دستیابی جمع به یک تصمیم مشترک و در نهایت، کار جمعی می شود.
۴.
هدف: دانشگاهها و مؤسسات غیر انتفاعی در شرایط رقابتی و مخاطرات محیطی قرار دارند و باید به تاب آوری سازمانی بیشتر توجه کنند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد تاب آوری سازمانی در دانشگاههای غیر انتفاعی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی بود، که با رویکرد کیفی انجام شد. جامعه پژوهش، خبرگان آشنا به موضوع پژوهش و فعال در دانشگاههای غیر انتفاعی استان قم بودند که به روش قضاوتی و با معیار اشباع نظری داده ها، 18 نفر انتخاب شدند. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: در مجموع، 30 شاخص برای تاب آوری دانشگاههای غیر انتفاعی شناسایی شد که در پنج دسته قرار گرفتند: تاب آوری مالی، تاب آوری راهبردی، تاب آوری فرهنگی، تاب آوری یادگیری و تاب آوری ساختار. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دانشگاههای غیر انتفاعی در محیط رقابتی قرار دارند، توجه به ابعاد پنج گانه شناسایی شده و ارتقای آنها، در تاب آوری این دانشگاهها نقش دارد. این ابعاد می تواند الگویی برای بهبود تاب آوری سازمانی دانشگاههای غیر انتفاعی باشد.
۵.
هدف: تحقق تمدن اسلامی بر پایه دین، عقلانیت، علم و اخلاق، هدف انقلاب اسلامی است. دانش معطوف به فرهنگ و فنّاوری، عاملی برای بازتولید فرهنگ اصیل ایرانی به همراه جهش تولید است که رسیدن به آن با رویکرد دانشگاه تمدن ساز جدّیت می یابد. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی پیشایندهای دانشگاه تمدن ساز بود. روش: روش پژوهش حاضر، تفسیری با رویکرد کیفی بود. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، شامل خبرگان دانشگاهیِ آشنا با مفهوم دانشگاه تمدن ساز به تعداد 12 نفر بود. با بررسی اسناد و نمونه گیری هدفمند، مصاحبه با خبرگان تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته ها: ابعاد مرتبط با پیشایندهای این رویکرد، عبارتند از: به کارگیری دانش توسط جامعه؛ تلفیق کارکرد دانشگاه با تمدن سازی؛ توجه به تولید علم متناسب با نیاز جامعه؛ استفاده از فنّاوری ارتباطات و اطلاعات؛ شکل گیری ارکان تمدنی؛ نحوه اداره دانشگاهی؛ ارزش و معنویت؛ برنامه درسی درسطح جهانی و تمدن سازی. نتیجه گیری: با فراهم ساختن زمینه لازم برای تمدن سازی دانشگاه بر اساس نشانگرهای شناسایی شده، دانشگاهها در مسیر تمدن سازی قرار می گیرند.
۶.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و طراحی مدل شایستگی مدیران در حوزه ورزش حرفه ای بر اساس الگوی اسلامی ایرانی اسلامی انجام شد. روش: تحقیق حاضر کاربردی است و به روش کیفی- کمّی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران وزارت ورزش، مدیران فدراسیونها، اساتید دانشگاه و فعالان در ورزش از سراسر کشور بود. نمونه گیری در این پژوهش به شیوه گلوله برفی بود که به صورت هدفمند و غیر تصادفی انجام شد. نمونه آماری پژوهش شامل 22 نفر از اساتید خبره(چهار زن و 18 مرد) بود که در زمینه فعالیتهای پژوهشی و اجرایی فعالیت داشته اند. یافته ها: از داده های خام اولیه، 1303 نکته کلیدی در قالب 320 مفهوم انتزاعی، ضمن کدگذاری باز، استخراج و مفاهیم مذکور در قالب 24 مقوله فرعی و پنج مقوله اصلی دسته بندی شدند. در مرحله بعدی مقولاتی شامل شرایط علّی(علل موجده پدیده اصلی)، راهبردها(بستر و حوزه راهبردی)، شرایط زمینه ای(شرایط بسترساز خاص مؤثر بر راهبردها)، شرایط مداخله گر(شرایط بسترساز عام در راهبردها) و پیامدها(رهاورد و بستر به کار بستن راهبردها) به طور نظری به هم ارتباط داده شدند. در نهایت، طی فرایند کدگذاری انتخابی، گزاره های حکمی یا قضایای پژوهش که بر روابط درونی مقوله ها اشاره دارند، شکل گرفتند. نتیجه گیری: ویژگی و شایستگی مدیران بر مبنای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به دلیل همخوانی با محیط و سازمانهای ورزشی ایران، از تطابق بیشتری با محیط داخلی ایران برخوردار است و می تواند در موفقیت سازمانها نقش اساسی ایفا کند.
۷.
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین مؤلفه های مهارتهای نرم آموزشی در توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی تراز دانشگاه اسلامی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع کیفی و روش تحلیل مضمون بود که به شیوه استقرایی، مؤلفه ها شناسایی و استخراج شدند. مشارکت کنندگان در پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی و فرهنگیان بوشهر بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند و رویکرد اشباع نظری، 25 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در نهایت، شبکه مضامین با استفاده از روش آتریاد- استرلینگ کدگذاری و ترسیم شد. روایی پژوهش با استفاده از تکنیک ممیزی کردن از سوی داوران تأیید شد. برای محاسبه پایایی، کدگذاری داده ها در دو مرحله انجام گرفت که با استفاده از روش هولستی، 94 درصد به دست آمد. یافته ها: پس از کدگذاری و تحلیل داده ها، تعداد 144 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و پنج مضمون فراگیر استخراج شد که شامل «مهارت رهبری»، «مهارت توسعه فردی»، «مهارت کارآفرینی»، «مهارت اخلاق حرفه ای» و «مهارت ارتباطی» بود. نتیجه گیری: شناسایی و به کارگیری مهارتهای نرم به عنوان مهارتهای قرن بیست و یکم در نظام آموزش عالی در جهت اقتدار و مرجعیت علمی اهمیت فراوان دارد.
۸.
در هر سازمانی، رهبری از مهم ترین اعضای سازمان است که بر اساس نفوذ و تأثیرگذاری در راستای کسب اهداف فردی و سازمانی، از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به وجود سبکهای رهبری متعدد، در پژوهش جاری بر رهبری فروتنانه تمرکز شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری فروتنانه مبتنی بر نامه های نهج البلاغه بود. روش: با استفاده از روش تحلیل مضمون و شیوه کدگذاری، به استخراج کدها و تلخیص و طبقه بندی آنها در مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر اقدام شد. با بررسی و کدگذاری مجموع نامه های نهج البلاغه به عنوان مضمون مورد استفاده در پژوهش، تعداد 159 مضمون فرعی، 18 مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده، تبیین و مدل شبکه ای رهبری فروتنانه ارائه شد. یافته ها: بر اساس مدل به دست آمده در پژوهش، ابعاد و مؤلفه های رهبری فروتنانه شناسایی شد. از جمله یافته های اصلی در پژوهش، با توجه به مفهوم فراگیر رهبری فروتنانه، شناسایی ابعادی از قبیل سرمایه اخلاقی، سرمایه خودشناختی، سرمایه ساختاری، سرمایه قرارداد روان شناختی، سرمایه رابطه ای و سرمایه معنوی بود. نتیجه گیری: در محیط های پیچیده و کاملاً متغیّر امروزی، داشتن سبک رهبری فروتنانه یکی از عوامل اصلی موفقیت سازمانها از طریق اداره و مدیریت بهتر منابع انسانی و امور سازمانی است.
۹.
هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر، طراحی الگوی بازدارنده از تخلفات اداری با اتکا به آموزه های نهج البلاغه در میان کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تهران بزرگ بود. روش: روش این پژوهش، آمیخته(کیفی و کمّی)، از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری بخش کمّی تحقیق، شامل مدیران، سرپرستان و کارشناسان مبارزه با تخلفات اداری سازمان تأمین اجتماعی تهران بزرگ به تعداد 245 نفر بود که حجم نمونه آن با استفاده از جدول مورگان، 150 نفر تعیین شد. از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در بخش کمّی بهره برداری شد. برای سنجش روایی، از روایی محتوایی به شکل کمّی استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 848 درصد محاسبه شد که نشان دهنده روایی و پایایی بالای ابزار به کار رفته در پژوهش(پرسشنامه) است. تجزیه و تحلیل و دستیابی به مدل نهایی با آزمون تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار پی.ال.اس صورت گرفت. از تکنیک حداقل مربعات جزیی، برای سنجش مدل کلی تحقیق استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های تحلیلی، 348 تم فرعی با رعایت اصل معناشناسی و در سه سطح(پیشگیری، تعالی بخشی و مواجهه/درمان)، در خصوص بازدارندگی از تخلفات اداری استخراج شد که در نهایت، طی هم اندیشی با خبرگان و با توجه به همپوشانی ها، در هفت تم اصلی و 34 تم فرعی دسته بندی شدند. بین تمامی محورها و گزاره های سه سطح، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: مدل بازدارندگی تخلفات اداری با اتکا به آموزه های نهج البلاغه، بر اساس روابط به دست آمده و هم پوشانی این روابط در حوزه های فردی، سازمانی و اجتماعی- فرهنگی طراحی شد.
۱۰.
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی کاراترین شیوه های تأمین مالی در بخش آموزش عالی دانشگاه قم انجام شد. به همین منظور، مطالعات تطبیقی بر الگوهای تأمین مالی دانشگاههای برتر جهان برای شناخت و بهره مندی از تجارب آنان صورت گرفت. روش: با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات مرتبط با آن، به مرور پیشینه پرداخته شد. پس از آن، طی مصاحبه ای با خبرگان و مسئولان دانشگاه قم، به بررسی گزینه های مالی پرداخته شد و در نهایت، با غربال گزینه های تأمین مالی با استفاده از آزمون بینم، تکنیک آنتروپی شانون و تعیین اولویت گزینه های تأمین مالی با استفاده از روش کداس، پیشنهاد مناسب به منظور بهبود روش تأمین مالی دانشگاه قم ارائه شد. یافته ها: عمده روشهایی که دانشگاههای برتر جهان برای تأمین مالی خود به کار می برند، از چهار منبع اصلیِ کمکهای مالی دولتی، پرداختی های دانشجویان، درآمدهای حاصل از سرمایه گذاری و ارائه و فروش خدمات و محصولات و کمکهای مالی و موقوفات است. نتیجه گیری: اولویتهای گزینه های مالی پیشنهادی در حوزه آموزش، افزایش جذب دانشجویان شهریه پرداز غیر ایرانی؛ در حوزه پژوهش، جذب پروژه های پژوهشی صنعت و جامعه توسط اعضای هیئت علمی؛ در حوزه امکانات و فضاهای کالبدی دانشگاه، استفاده از ظرفیتهای سالنهای اجتماعات و آمفی تئاترهای دانشگاه؛ در حوزه خیّرین و وقف، گسترش و تنوع بخشی دارایی های موقوفه دانشگاه و در حوزه بودجه و برنامه ریزی، استفاده حداکثری از ظرفیتهای قانونی در تبصره های بودجه تعیین شدند.
۱۱.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی اسلامی بر توانمندی کارکنان و مسئولیت پذیری اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه بود. حجم نمونه تحقیق بر اساس فرمول کوکران، 175 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه توانمندی کارکنان اسپریتزر، پرسشنامه مسئولیت پذیری اجتماعی جرمی گلیبرث و پرسشنامه مدیریت منابع انسانی اﺳﻼﻣﯽ نیکنام جو بود. روایی پرسشنامه ها با نظرخواهی از اساتید و پایایی پرسشنامه ها نیز با محاسبه آلفای کرونباخ تأیید شد. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس و اسمارت پی.ال.اس، تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها: نتایج نشان داد مدیریت منابع انسانی اسلامی بر مسئولیت پذیری اجتماعی و توانمندی کارکنان تأثیر مستقیم و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد مدیریت منابع انسانی اسلامی بر مسئولیت پذیری اقتصادی، مسئولیت پذیری قانونی، مسئولیت پذیری احتیاطی، احساس معناداری در شغل، احساس شایستگی در شغل، احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثر بودن، احساس مشارکت با دیگران تأثیر مستقیم و معناداری دارد. نتیجه گیری: اجرای مدیریت منابع انسانی اسلامی در سازمان باعث توانمندسازی نیروی انسانی می شود و از این رهگذر، مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ارتقا خواهد یافت.
۱۲.
هدف: پژوهش حاضر با آسیب شناسی دقیق و موشکافانه مقالات فصلنامه مدیریت در دانشگاه اسلامی، نخست به این پرسش پاسخ داد که مقالات منتشرشده در این فصلنامه چه نقاط ضعفی دارند و دوم اینکه، این مقالات تا چه میزان توانسته اند منویات و سیاستهای نشریه را تأمین کنند. روش شناسی: این پژوهش با استفاده از روش پژوهش ترکیبی تدوین و در این شیوه با استفاده از دو روش تحلیل کمّی و کیفی به تبیین داده ها اقدام شد. یافته ها: در بخش آسیب شناسی عناوین، از بین 86 عنوان مقاله منتشرشده بین سالهای 1394 تا 1398، 4.65 درصد مقالات دارای تشابه عنوانی، 8.13 درصد مقالات دارای آسیب طولانی بودن، 4.65 درصد دارای نامفهومی عنوان بودند و 1.1 درصد مقالات با سیاستها و اهداف نشریه همخوانی نداشتند. در بخش چکیده، 12.79 درصد چکیده ها در بیان هدف، 1.16 درصد در بیان روش، 9.30 درصد در بیان یافته ها، 10.46 درصد در بیان نتیجه گیری و 9.30 درصد در تعداد کلمات، ضعف و نقص داشتند. همچنین از 376 کلیدواژه، 70 مورد معادل 18.61 درصد، دارای آسیب بود. نتیجه گیری: صرف نظر از آسیبها و ضعفهای کمی که در مقالات منتشرشده در دوفصلنامه مدیریت در دانشگاه اسلامی وجود داشت، مقالات بررسی شده توانستند انتظارات نشریه را برآورده سازند.