۱.
هدف: هدف از این پژوهش، استفاده از منابع اسلامی مانند قرآن و روایات برای بازفهمی عدالت سازمانی است. عدالت، اصلی ترین دغدغه ادیان الهی بوده است. عدالت در یک سازمان به عنوان یک نظام اجتماعی می تواند در منابع اسلامی موضوع تحقیق و مطالعه قرار گیرد. روش: روش این پژوهش، کتابخانه ای با رویکرد اکتشافی است و ابزار مورد استفاده فیش برداری بوده، بر مطالعه آیات شریف قرآن کریم متمرکز شده و برای فهم معنای آیات، در قسمت استخراج دیدگاه قرآن و احادیث، روش تفسیر موضوعی قرآن به قرآن و قرآن به احادیث و استظهار و استنباط استنطاقی متون مقدس قرآن و روایات بوده و در مواردی نادر، از تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته ها: از دیدگاه قرآن و روایات معتبر، عدالت سازمانی بر وحدت کامل اجزای سازمان با محوریت اوامر خداوند دلالت دارد. . نتیجه گیری: رویکرد، سازمان عادل، سازمانی متعبد و مؤمن به خداوند است و ولایت انسان کامل را(که در هر عصر و زمانی شخصی از سوی خداوند تعیین می شود) می پذیرد؛ سلطه کافر ظالم را نمی پذیرد و همه رفتارهای خود را برای حاکمیت حق در چارچوب قوانین الهی انجام می دهد.
۲.
هدف: در دنیای امروز مسئله تولید در راستای بهره گیری بهینه از امکانات و منابع به منظور ارائه خدمات و تولیدات بیشتر است. مسئله این پژوهش پاسخ به این سؤالات است که: آیا در تولید محصولات، ابعادی مانند توجه به جامعه، مشتری، محیط زیست، قدرت خرید مردم، نیازهای واقعی جامعه و... مد نظر قرار می گیرند؟ مؤلفه های مورد توجه اخلاق اسلامی در حوزه مسائل مربوط به تولید چیست؟ ارتباط این مؤلفه ها با یکدیگر چگونه است؟ که در نهایت، با هدف طراحی مدل مفهومی «اخلاق اسلامی در تولید» بر اساس آموزه ها و تعالیم دینی یکپارچه سازی شده است. روش: در طراحی مدل، از رویکرد مدل سازی ساختاری- تفسیری استفاده شده است. پس از استخراج مفاهیم اولیه از متون معتبر دینی همچون: قرآن، نهج البلاغه و دیگر کتب روایی، مؤلفه های مذکور در ماتریس های مقایسه زوجی به 10 نفر از خبرگان صاحب نظر در دو رشته معارف اسلامی و مدیریت تولید و عملیات که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند، ارائه شد. یافته ها: یافته های پژوهش در قالب مدلی متشکل از ده معیار و در پنج سطح با تعیین ارتباط بین مؤلفه های مستخرج ارائه شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد اگر تعالیم اسلامی در رابطه با تولید درونی شوند، می تواند مبنای مناسبی در اختیار مدیران به منظور تغییر نگرش و رفتارهای اخلاقی آنها در عرصه تولید قرار دهد#,
۳.
نهاد های آموزش عالی پیشتاز در جهان، دریافته اند که کلید موفقیت روزافزون آنها، ساماندهی نظامهای تولید و خلق دانش نو است. در این میان، ارتقای فرهنگ تولید علم نقشی مهم در کارامدی نظام تولید دانش این نهادها دارد. بنابر این، مفهوم پردازی درارتباط با عوامل مؤثر بر آن و ماهیت این موضوع در آموزش عالی، از اهمیت بسیاری برخوردار است. هدف: این پژوهش تلاش کرده است با بهره گیری از روش ترکیبی اکتشافی، عوامل مؤثر بر این پدیده را کاوش و تبیین کند. روش: پژوهش حاضر در مرحله کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی و در مرحله کمی از راهبرد پیمایش بهره برده است. جامعه آماری پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز بودند که در مرحله کیفی پژوهش 15 نفر و در مرحله کمی 139 عضو هیئت علمی مشارکت داشتند. یافته ها: نویسندگان به 13 عامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ تولید علم در دو دسته ساختاری(ایجاد هماهنگی بین بخشهای مختلف علمی و پژوهشی دانشگاهها، ارتقا و اصلاح مستمر محتواهای آموزشی، پرهیز از سیاست زدگی و عدم ثبات مدیران، برنامه ریزی هدفمند راجع به ارتقای فرهنگ علم، ارتباط مستمر بین مراکز آموزشی و پژوهشی در داخل و خارج از کشور، توجه به کیفیت و کاربرد پژوهشها در حل مشکلات جامعه، تدوین و استقرار نظام یکپارچه مدیریت استعداد در نظام آموزشی عالی، تأمین و توسعه امکانات پژوهش) و رفتاری(ایجاد فرهنگ صحیح نقد و انتقادپذیری، ایجاد فرهنگ مطالبه گری در دانشگاه، رواج آزاد اندیشی در دانشگاه، همراستایی آموزش و پژوهش، رعایت استانداردهای آموزشی و پژوهشی) دست یافته اند. نتیجه گیری: دانشگاهها جهت ارتقاء فرهنگ تولید علم می بایست به عوامل ساختاری و رفتاری فوق توجه نموده و سعی در اجرایی نمودن آنها نمایند.
۴.
هدف: هدف پژوهش، شناسایی شایستگی های مدیریتی حضرت موسی(ع) و تعیین روابط علت- معلولی آنها جهت استفاده دانش پژوهان و مدیران است. روش:برای شناسایی شایستگی ها از روش راهبرد نظریه برخواسته از داده ها استفاده شد و تعیین میزان اثرات علت و معلولی این شایستگی ها بر یکدیگر با دیماتل خاکستری صورت گرفته شد. یافته ها: بر اساس نتایج بخش اول، هشت شایستگی مدیریتی؛ شامل مهارت ارتباطی، قدرت تصمیم گیری، هوش معنوی، مدیریت استعداد، قدرت تنبیه، قدرت رهبری، مدیریت بحران و ویژگی های شخصیتی به عنوان شایستگی های مدیریتی حضرت موسی(ع) استخراج شدند و بر اساس یافته های روش دیماتل خاکستری، ابعاد «ویژگی های شخصیتی» و «قدرت رهبری»، تأثیرگذارترین و ابعاد «مدیریت بحران» و «قدرت تصمیم گیری»، تأثیرپذیرترین شایستگی ها معرفی شدند. نتیجه گیری: شایستگی های مدیریتی حضرت موسی(ع) و روابط شناسایی شده آنها می توانند راهنمای مناسبی برای آموزش مدیریتی اسلامی در دانشگاه ها و کاربرد آن توسط مدیران در جامعه اسلامی باشند.
۵.
هدف: هدف این پژوهش، کاربست مفهوم چرخه حیات سازمانی در برنامه ریزی راهبردی دانشگاهها بوده است. امروزه تغییرات مداوم نهادی و فنی در دانشگاهها و ارتباط شدید آنها با محیط بیرونی، این نوع مؤسسات را ملزم به پاسخگویی به خواسته های محیطی و انجام اقدامات راهبردی می کند. روش: در این پژوهش، ضمن ترکیب مدل چرخه حیات سازمانی با ماتریس SWOT، با استفاده از مفهوم سه شاخگی، ابعاد ماتریس SWOT در قالب سه دسته عوامل ساختاری، محتوایی و زمینه ای طبقه بندی شدند. یافته ها: با توجه به در مرحله بلوغ قرار داشتن دانشگاه مورد بررسی، اهرم راهبردی تغییر در حوزه عوامل زمینه ای (T=13، O=59، W=79، S=99) است. سپس ابعاد محتوایی از اهمیت بیشتری برخوردارند(T=35، O=20، W=158، S=18). ابعاد ساختاری(T=50، O=23، W=42، S=17) نیز در رتبه سوم اهمیت قرار دارند. از نظر اهمیت نیز نقاط قوت در حوزه ابعاد زمینه ای(S=99)، نقاط ضعف در حیطه ابعاد محتوایی (W=158)، فرصتهای موجود در ابعاد زمینه ای(O=59) و تهدیدهای موجود در ابعاد ساختاری(T=50) از بیشترین اولویت برخوردارند. نتیجه گیری: راهبرد کمینه کردن نقاط ضعف و بیشینه کردن استفاده از فرصتها باید به کار گرفته شود. برای جلوگیری از اشباع و افول سازمانی باید به دنبال انجام اقدامات ابتکارآمیز و بهره گیری از نوآوری در سازمان بود. در حوزه پژوهش پیشنهاد می شود که واحد ارتباط صنعت با دانشگاه در این مؤسسه تقویت و پشتیبانی شود#,
۶.
هدف: این مقاله به دنبال شناسایی، اولویت بندی معیارهای مؤثر در برون سپاری آموزشهای سازمانی و انتخاب مؤسسه آموزشی مناسب بوده است. روش: در این تحقیق با رویکرد جامع ANPBOCR، ابتدا با مطالعه ادبیات پژوهش و بهره گیری از نظرات خبرگان، معیارهای مؤثر و وابستگی میان معیارها، تعیین و ماتریس مقایسات زوجی تشکیل و اولویت معیارها پژوهش ، مشخص و امتیازات نسبی مؤسسات شناسایی شد. سپس رتبه بندی گزینه ها انجام و نتایج به صورت عددی و گرافیکی نشان داده شد و در نهایت، با در نظر گرفتن معیارهای پژوهش، موسسه مناسب انتخاب شد. یافته ها: معیارهای رفتار سازمانی مناسب و دارا بودن فرهنگ سازمانی مناسب، برگزاری به موقع دوره های آموزشی، نبود کنترل بر فرآیند آموزش و نحوه ارزشیابی، مهمترین معیارهای تصمیم گیری محسوب می شود و با در نظر گرفتن معیارهای پژوهش بهترین انتخاب، موسسه آموزشی شماره 2 است. نتیجه گیری: مدیران هنگام به کارگیری راهبرد برون سپاری آموزشی، ابتدا باید به بررسی مزایا، هزینه ها، فرصتها و ریسکهای حاصل از این برون سپاری پرداخته، سپس با در نظر گرفتن این موارد و الویت بندی مؤسسات آموزشی مورد نظر، در صورت مفید بودن این راهبرد برای سازمانشان، اقدامات بعدی را در جهت پیاده سازی آن انجام دهند.
۷.
هدف: هدف این مطالعه، شناسایی و اولویت بندی شاخصهای تخصیص اعتبارات فرهنگی دانشگاههای سراسر کشور در دوره های نهم و دهم ریاست جمهوری بوده است. روش: این پژوهش به صورت آمیخته انجام شده است. جامعه تحقیق مشتمل بر 150 خبره بودند. برای تحلیلهای آماری، از 75 پرسشنامه عودت داده شده و برای رتبه بندی مؤلفه ها، از مقایسات زوجی در تکنیک AHP براساس نظرات هشت تن از خبرگان فرهنگی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری استفاده شد. یافته ها: هر دو بُعد در نظر گرفته شده در پژوهش(فرهنگی- سیاسی و ساختار اجرایی) تأثیر معنادار در تخصیص اعتبارات فرهنگی دانشگاههای کشور دارند. از دید خبرگان، ابتدا بُعد فرهنگی- سیاسی و سپس ساختار اجرایی در اولویت قرار دارند. نتیجه گیری: شاخصهای میزان تطبیق فعالیتهای فرهنگی با منویات رهبری، اهتمام به فعالیتهای دینی و نماز و نیایش و بیداری اسلامی، اولویت قراردادن فرهنگ اسلامی- ایرانی، میزان ارتباط معاونان و مدیران فرهنگی دانشگاه با حوزه ستادی و همکاری در برنامه ها با ستاد برای تخصیص اعتبارات فرهنگی دانشگاهها در اولویت شاخصهای تخصیص اعتبارات فرهنگی در دولتهای نهم و دهم قرار داشته است#,