۱.
هدف: هدف از این مقاله، شناسایی و شبکه بندی مؤلفه های ساختاری دانشگاه کارآفرین با رویکردی میان رشته ای بود. دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که سه وظیفه مهم حفاظت از دانش بشری و انتشار آن، پژوهش و بسترسازی برای نقش آفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، با استفاده از روش شناسی دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری مؤثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند. انتخاب خبرگان گزینشی و با ترکیب 10 خبره کاملاً دانشگاهی، سه خبره کاملاً عملیاتی و شش خبره دانشگاهی- عملیاتی همراه بود. سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه که از مهم ترین روشهای اولویت بندی گزینه های وابسته به یکدیگر است، به رتبه بندی مؤلفه ها پرداخته شد. یافته ها: ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبه بندی تحلیل شبکه ای به ترتیب عبارت بودند از: استقلال، ترکیب، حرفه ای گرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت. نتیجه گیری: به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، می بایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفه ای گرایی صورت گیرد؛ زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و هم افزایی باشد.
۲.
هدف: محقق با الگو گرفتن فرایند تفکر از تئوری محدودیتها، در پی کشف اثرات نامطلوب، ریشه ها و مشکلات اساسی با موضوع چالشی نامبرده، قدم برداشته و در پی حل این معضل اجتماعی کنکاش می کند. روش: در این مطالعه کیفی- توصیفی، جامعه شامل کلیه اساتید و دانشجویان دانشگاه یزد و خبرگان آشنا به تئورری محدودیتها می باشند. برای انتخاب نمونه جامعه خبرگان دانشگاهی، از روش نمونه گیری قضاوتی و در حد اشباع بهره گرفته شد. با توجه به این روش، تعداد 27 نفر از اعضای محترم هیئت علمی دانشگاه برای مصاحبه انتخاب شده اند. برای انتخاب نمونه از جامعه دانشجویان نیز با توجه به عدم دسترسی به جمیع دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی دانشگاه یزد، تعدادی از دانشجویان بالفعل دکتری دانشگاه یزد و دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی بومی استان که از دانشگاه یزد کسب خدمت کرده بودند، به منظور گردآوری داده ها، دعوت به مصاحبه شدند. یافته ها: هر سه پرسش اصلی پژوهش اعم از اثرات نامطلوب، ریشه های اساسی و مشکل اصلی، به طور وضوح و شفاف پاسخ داده شد. نتیجه گیری: مهم ترین اثر نامطلوب، انتخاب نامناسب موضوع است و با اتفاق آرا، مشکل اساسی، اسناد بالادستی، انتخاب و در وهله دوم، عدم ارتباط بین صنعت با دانشگاه قلمداد شد#,
۳.
پیچیدگی های رفتار انسان، نیازهای گوناگون بشری و نحوه برآوردن آنها در سازمان، هر یک موضوع جداگانه ای است که امروزه به یاری علم مدیریت شتافته و رفتار سازمانی نام گرفته است. تکریم مخاطب، کاربست روشهای درست، رضایت از کار، دوستی با مشتری و ... از جمله اصولی اند که جزء بایدهای این حرفه (رفتار سازمانی) محسوب می شوند و دست اندرکاران سازمان موظفند که در فعالیتهای خود به آنها مؤمن و عامل باشند. حال آن که بررسی سیرة پیامبر اعظم(ص) مبین کاربرد این اصول به شکلی کامل و متعالی در فعالیت های رفتاری ایشان بوده و امید است بررسی سیرة پیامبر اعظم(ص) ما را از غفلتی که تاکنون در پرداختن به بررسی علمی آن دامنگیرمان شده است، رهایی بخشد.هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی عناصر رفتار سازمانی در سیرة نبی اکرم(ص) است. روش: روش انجام این پژوهش، تحلیل اسنادی به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است و برای این منظور، از قرآن کریم، منابع حدیثی و سایر منابع معتبر در زمینه سیرة نبی اکرم(ص) استفاده شده است. یافته ها:در این پژوهش، 42 مؤلفه رفتار سازمانی در سه سطح فرد، گروه و سازمان شناسایی شد.نتیجه گیری: در این پژوهش بعد از جمع بندی مطالب، الگوی رفتار سازمانی برگرفته از سیره نبی اکرم(ص) ارائه شد.
۴.
هدف: هدف این پژوهش «بررسی تأثیر مسئولیت پذیری و هوش اخلاقی کارکنان بر سلامت نظام اداری با رویکرد اسلامی» بوده است. روش: روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی و از نوع همبستگی- مدل معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشگاه دولتی استان ایلام بود که تعداد 220 نفر برای نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد بوده که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 915/0 به دست آمده است. یافته ها: نتایج پژوهش هم در تحلیل با لیزرل و هم تحلیل با پی ال اس نشان دادند که هوش اخلاقی و مسئولیت پذیری کارکنان بر سلامت نظام اداری دارای تأثیر مثبت و معناداری هستند. همچنین ابعاد هوش اخلاقی(هوشیاری، همدردی، توجه و احترام به دیگران، خودکنترلی، انصاف و مهربانی و صبر و بردباری) نیز بر سلامت نظام اداری دارای تأثیر مثبت و معناداری هستند. نتیجه گیری: برای برقراری سلامت نظام اداری در دانشگاه ایلام باید کارکنانی با مسئولیت پذیری بالا و برخورداری از هوش اخلاقی و ابعاد آن تربیت کرد. همچنین، باید مدیران دانشگاه، تلاش جدی و مضاعف در جهت فراهم ساختن زمینه های مسئولیت پذیری برای مدیران و کارکنان فراهم آورند.
۵.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ارزش های کاری درونی در ارتباط بین ارزش های کاری بیرونی و رفتارهای ضد شهروند سازمانی با تأکید بر نگرش اسلامی انجام یافته است. روش:روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، کارشناسان جهاد کشاورزی استان گیلان است. تعداد جامعه آماری 788 نفر و اندازه نمونه 157 نفر می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری چند مرحله ای، پرسشنامه بین کارکنان توزیع شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه ارزش های کاری اسلامی درونی، ارزش های کاری اسلامی بیرونی و رفتار ضد شهروند سازمانی استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای هر کدام به ترتیب 0.95، 0.94 و 0.94 به دست آمد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که ارزش های کاری درونی و بیرونی، در رفتار ضد شهروند سازمانی نقش منفی و معنادار دارد. همچنین، متغیر ارزش های کاری درونی در ارتباط بین ارزش های کاری بیرونی و رفتار ضد شهروند سازمانی نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: ارزش های کاری اسلامی در رفتار ضد شهروندی نقش منفی و معناداری وجود دارد که در این میان ارزش های کاری درونی نقش میانجی را در ارتباط بین ارزش های کاری بیرونی و رفتار ضد شهروندی دارد. به عبارت دیگر؛ ارزش های کاری درونی به عنوان یک متغیر میانجی، اثرات ارزش های کاری بیرونی را جذب می کند و به متغیر وابسته رفتارهای ضد شهروند سازمانی منتقل می کند#,
۶.
هدف: شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از منظر اسلام. روش: این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آ« شامل متخصصان حوزه مدیریت آموزشی و معارف اسلامی است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 21 نفر از متخصصان هر دو حوزه انتخاب شده اند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده های لازم جمع آوری و از طریق بررسی اسناد و تحلیل متن مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها: این پژوهش حاکی از آن است که نظام پاداش دهی، مدیریت مشارکتی، الگوسازی، رشد حرفه ای کارکنان و اعتمادسازی، از جمله عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی از نظر متخصصان دانش مدیریت می باشند. نتیجه گیری: در حالی که از دیدگاه اسلام، علاوه بر عوامل مذکور، تحقق کرامت انسانی و اخلاق کاری مدیران نیز در زمره عوامل مؤثر بر توانمندسازی اعضای هیئت علمی تلقی می شوند#,
۷.
هدف: در این مقاله نگرش اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور به دوره های معرفت افزایی و اثربخشی آن که طی سالهای 92-1390 برگزار شد، مورد بررسی قرار گرفت. روش: روش تحقیق، پیمایش است. جامعه آماری 12 هزار نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور است که در دوره های معرفت افزایی شرکت کردند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 502 نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته حاوی 167 سؤال بازوبسته با پایایی 87/0، استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از روشهای آماری میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از طریق محاسبه آزمونهای کای اسکوار، گاما، کروسکال والیس و تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته ها:برخی از نتایج پژوهش عبارتند از: 1. استادان از شرکت در دوره های معرفت افزایی رضایت دارند و برگزاری دوره ها را ضروری می دانند؛ 2. برگزاری دوره ها باعث ارتقای بینشی و معرفتی اعضای هیئت علمی شده است؛ 3. اعضای هیئت علمی نگرش مثبتی نسبت به سرفصلها، گرایشها و منابع معرفی شده دارند؛ ۴. شرکت در دوره ها باعث افزایش رضایت شغلی آنها شده است. نتیجه گیری:با توجه به یافته های بیان شده، به طور کلی می توان گفت که اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور، نگرش مثبتی نسبت به دوره های معرفت افزایی دارند و دوره ها از اثربخشی برخوردار بوده است.