۱.
شناخت صحیح از انسان و جایگاه وی در نظام هستی و بازتحلیل درست از تعاملاتی که توسط او در سطوح مختلف ایجاد میشود، نیازمند دست یازیدن به سطوح بالاتری از معرفت است که توسط آموزههای متقن وحیانی حاصل میشود. هدف: هدف این تحقیق، ترسیم هویت وجودی انسان الهی با استفاده از نظریههای جدید پیرامون انسانشناسی بود. روش: در این مقاله نخست به روش تحقیق کیفی، تفسیر انسان به انسان با نگرشی ذاتی به نوع انسان، به شناخت ابعاد وجودی انسان الهی پرداخته شد. سپس با تحلیل داده مضمون، مطالعه تطبیقی مدیریت منابع انسانی با تأکید بر مبانی انسانشناسی مکاتب مدیریت غربی و اسلامی صورت گرفت. کدگذاری منابع مورد مطالعه با نرمافزار Quirkos انجامشد. یافتههاونتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد با وجود اختلافات شدید در بعد هستیشناسی دو جریان و جهانبینی نشئت گرفته از آن، در بعد رفتاری و عملکردی شباهتهایی بین این دو رویکرد وجود دارد.
۲.
هدف: هدف محققان در این پژوهش، شناسایی و دستهبندی ابعاد و مؤلفههای اشتیاق کارکنان مبتنی بر دانش بومی و اصیل با توجه به رهنمودهای قرآن کریم و ترجمه تفسیر شریف المیزان بود. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کیفی تحلیل مضمون و بهرهگیری از نرمافزار مکسکیودا-11، تفسیر 20 جلدی المیزان در نرمافزار جامع نور، مرور و شناسهگذاری شد. یافتهها: در این زمینه بیش از 284 مضمون اولیه شناسایی شد که پس از پالایش نهایی، به 104 مورد تقلیل یافت. مضامین اولیه در قالب 29 مضمون اصلی دستهبندی و سپس در قالب هشت مضمون سازماندهنده، سازماندهی شد. هشت مضمون سازماندهنده نیز در قالب دو مضمون فراگیر اشتیاق فردی و اشتیاق سازمانی دستهبندی شدند. نتیجهگیری: اشتیاق از منظر قرآن به جنبه خود فردی اشاره دارد و توجه ویژهای به فطرت انسان دارد. بنابر این، توجه به سیستم اعتقادی افراد و پرورش آن منطبق با فطرت و سرشت انسان منجر به شکلگیری باورها و تعلقات درونی در فرد برای رسیدن به رضای پروردگار میشود و خشنودی و اشتیاق فرد را به دنبال دارد.
۳.
هدف: هدف از این پژوهش، مطالعه و بررسی نقش تقوا در بهبود عملکرد کارکنان بود که برای رسیدن به آن، یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی بر اساس پنج متغیّر شناساییشده در مطالعات اکتشافی، تدوین شد. روش: جامعه آماری پژوهش، کارمندان سازمان تأمین اجتماعی شهرستان اراک و نمونه آن، 141 نفر از کارمندان سازمان مزبور بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور پاسخگویی به سؤالات و آزمون فرضیههای تحقیق، دو پرسشنامه طراحی و پایایی آنها به وسیله ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. از آزمون اف برای شناخت وضعیت متغیّرهای پژوهش، از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف به منظور بررسی نرمال بودن دادهها، از آزمون دوربین واتسون برای استقلال خطاها و از همبستگی و ضریب همبستگی برای سنجش رابطه بین متغیّرها با کمک نرمافزار آماری اس.پی.اس.اس۲۴ استفاده شد. یافتههاونتیجه گیری: پس از بررسی دادههای به دست آمده، تمام پنج فرضیه پژوهش تأیید شد. یافتهها نشاندهنده تأثیر معنادار و مثبت شاخصههای تقوا، تقوای فردی، تقوای اجتماعی، تقوای اقتصادی و تقوای سیاسی بر عملکرد کارکنان بود؛ ولی شدّت و قوّت این رابطه با توجه به متغیّرهای مختلف، متفاوت بود.
۴.
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی و استخراج معیارها و شاخصهای نقشآفرینان و گفتمانسازان فرهنگ انقلاب اسلامی در دامنه دانشگاه بر اساس نظرات و دیدگاههای رهبر انقلاب اسلامی بود. روش: روش تحقیق با توجه به وسعت بیانات رهبری، تحلیل مضمون بود. بر اساس این روش، 112 سخنرانی از بیانات رهبر انقلاب اسلامی در محور دانشگاه و دانشگاهیان مورد مطالعه دقیق قرار گرفت. یافتهها: استخراج ۱۱۲ مضمون پایه به عنوان شاخص و معیار، در قالب دو مضمون سازماندهنده «شاخصهای فعالیتهای فرهنگیِ گفتمانساز» و «فاعلان و گفتمانسازان فرهنگی»، که هر یک با توجه به مخاطبانی همچون: اساتید، روحانیان نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه و دانشجویان، دستهبندی و الگویی کلان در پاسخ به این مسئله ترسیم و ارائه شد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بیشتر شاخصهای ارائه شده در بخش فعالیتها، ناظر به فعالیتهای دانشجویان و تشکّلهای دانشجویی است. بنابر این، به نظر میرسد که از نگاه مقام معظم رهبری، فعالیتهای خودجوش و از پایین به بالا در دانشگاه، نقش بیشتری در گفتمانسازی فرهنگ انقلاب اسلامی در دانشگاه دارد.
۵.
هدف: هدف این پژوهش طراحی و تبیین الگوی بومی اخلاق حرفهای مدیران دانشگاهها و شناسایی ابعاد و مؤلفههای آن بر اساس آموزههای نهجالبلاغه بود. روش: راهبرد این پژوهش، روش تحلیل مضمون بود. از طریق مطالعه عمیق و سطر به سطر کتاب گرانقدر نهجالبلاغه، مصادیق اخلاق حرفهای در آن با کمک نرمافزار Maxqda10 استخراج شد. یافتهها: در بررسی اولیه متن، 386 مضمون پایه شناسایی شد. مضمونهای دارای همپوشانی مفهومی، در 33 مضمون سازماندهنده جمعبندی و در نهایت، با سه مضمون فراگیر سازماندهی شدند. حاصل نهایی تحلیل متن نهجالبلاغه، منجر به ظهور الگوی بومی ایرانی- اسلامی، به عنوان «اخلاق حرفهای مدیران دانشگاهها» شد. مهمترین مؤلفهها عبارتند از: آزادی بیان و استقلال رای؛ خدمتگزاری؛ اعتدال و میانهروی؛ شفافیت و حقمداری، شایستهسالاری. نتیجهگیری: این پژوهش الگوی کامل و جامع اخلاق حرفهای را برای مدیران دانشگاهها ارائه کرد. رهنمودهای امام علی(ع) در این الگو میتواند به عنوان منشور اخلاقی مدیران دانشگاهها، استفاده شود.
۶.
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مرجعیت علمی دانشگاه(دانشگاه بینالمللی امام رضا) به عنوان مدلی بومی انجام شد. روش: در این پژوهش، روش تحقیق آمیخته اکتشافی در دو بخش کیفی و کمّی استفاده شده است. در بخش کیفی برای شناسایی و استخراج مؤلفههای پژوهش، از دو روش مطالعه کتابخانهای گسترده و فن دلفی استفاده شد و در بخش کمّی، دادهها با استفاده از فرایند تحلیل سلسلهمراتبی(AHP) تجزیه و تحلیل و رتبهبندی شدند. یافتهها: پس از دستیابی به اجماع نظر 22 نفر از متخصصان و خبرگان دانشگاهی، مدل مرجعیت علمی دانشگاه در قالب پنج بُعد و 15 رکن طراحی شد. نتیجهگیری: تجزیه و تحلیل و اولویتبندی یافتهها نشان دادکه از پنج بُعد زمینهای، آموزشی، پژوهشی، مدیریتی- ساختاری و سرمایه انسانی، بُعد زمینهای دارای رتبه اول اهمیت است. بنابر این، تحقق مرجعیت علمی دانشگاه، نیازمند بسترسازی مناسب فضای علمی دانشگاه، برنامهریزی دقیق و سازماندهی صحیح امکانات و عوامل زمینهای است.
۷.
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای رؤسای دانشگاههای دولتی مؤثر بر بهرهوری دانشگاه کارآفرین(نسل سوم) با استفاده از رویکرد دلفی فازی بود. روش: روش تحقیق، آمیخته و جامعه آماری آن شامل اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی شهر تهران است که بر اساس نمونهگیری هدفمند، 54 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه و پرسشنامه بود. یافتهها: 31 معیار، از جمله: حمایت از نوآوری، مدیریت بهینه منابع، شبکهسازی، تفکر راهبردی، تفکر سیستمی، تفکر خلاق، تیمسازی و قدرت جذب سرمایه، از مؤلفههای مهم برای انتخاب مدیران دانشگاهها در راستای حرکت به سمت دانشگاه کارافرین و بهرهوری در اینگونه دانشگاههاست. نتیجهگیری: ، مدیران دانشگاهها از عناصر مهم برای حرکت به سمت دانشگاه نسل سوم(دانشگاه کارآفرین) محسوب میشوند؛ زیرا تأثیر مدیران در جهتدهی و برانگیختن نیروها بسیار بیشتر از سایر کارکنان است. بدین منظور در این تحقیق ضمن تعریف دانشگاه کارافرین، شایستگیها و معیارهای انتصاب مدیران دانشگاهها و مؤلفههایی برای انتصاب ایشان بر اساس نتایج تحقیقات، مبانی نظری و مصاحبه با خبرگان شناسایی و تدوین شده که میتواند راهنمای مدیران و خط مشیگذاران مرتبط باشد.
۸.
هدف: پژوهش حاضر کوشیده است بستهای از راهکارهای پیشنهادی مبتنی بر رویکرد نوآوری اجتماعی را به منظور بهبود مشارکت اجتماعی برای نیل به مرجعیت علم و فنّاوری متناسب با شرایط بومی ایران طراحی کند. روش: پس از استخراج مؤلفههای ناظر بر مرجعیت علمی و مشارکت اجتماعی از ادبیات دانشگاهی، بیانات رهبری و اسناد سیاستی، با استفاده از دادهکاوی، تحلیل مضمون و دلفی فازی، تلاش شد بر اساس روش تحلیل گزینههای راهبردی موقعیت ارتباط میان مؤلفههای مورد اجماع خبرگان مشخص شود. سپس متناسب با مؤلفههای شناساییشده به ارائه راهکارهای مبتنی بر رویکرد نوآوری اجتماعی پرداخته شد. یافتهها: 40 مؤلفه در قالب پنج بعد ناظر بر مفهوم مرجعیت علمی و 59 مؤلفه در قالب چهار بعد ناظر بر مفهوم مشارکت اجتماعی شناسایی و متناسب با آنها، 10 راهکار مبتنی بر نوآوری اجتماعی ارائه شد. نتیجهگیری: کاربست نوآوری اجتماعی به عنوان مجموعه فعالیتها و خدمات نوآورانه با انگیزه برآورده کردن یک نیاز اجتماعی که همانا بالا بردن سطح مشارکت اجتماعی برای دستیابی به مرجعیت علمی است، به نهادهای کلان کشور کمک خواهد کرد.
۹.
هدف: ظهور دانشگاه کارآفرین در نتیجه توسعه درونی دانشگاه و تأثیر عوامل بیرونی و اهمیت روزافزون دانش و نوآوری در جامعه صورت میگیرد. هدف محققان این پژوهش، شناسایی شاخصهای دانشگاه کارآفرین و ارائه الگو برای دانشگاههای دولتی بود. روش: روش این پژوهش، مطالعه آمیخته اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی از نظریه دادهبنیاد و در بخش کمّی از روش همبستگی مبتنی بر تحلیل حداقل مربعات جزیی و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری شامل سیاستگذاران و اساتید صاحبنظر در زمینه آموزش عالی و کارآفرینی، مدیران مراکز کارآفرینی، رشد و پارکهای علم و فنّاوری، مسئولان بخش صنعت و دانشجویان دکتری دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبایی بود. در بخش کیفی 20 نفر با مصاحبه نیمهساختارمند و روش نمونهگیری هدفمند نظری و در بخش کمّی 223 نفر با روش تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. یافته ها : در مرحله کدگذاری محوری، موجبات علّی و زمینهای و واسطهای، کنشها و تعاملات و آثار، احصا و مدل مفهومی ارائه شد. در بخش کمّی، 72 گویه و 20 مؤلفه با بار عاملی، میانگین واریانس استخراجی و روایی همگرا بالای 4/0، ضرایب معناداری بالای 96/1، ضریب تعیین و نیکویی برازش مناسب(55/0) تأیید شدند. نتیجه گیری: دانشگاهها به ساخت و توسعه یک اکوسیستم کارآفرینی نیاز دارند تا در آن کارآفرینی شکوفا شود. اکوسیستم کارآفرینی نتیجه تعامل و تعهد جامعه و دانشگاه، نقشها، زیرساختها و اتفاقاتی است که محیطی مناسب را برای ایجاد و توسعه سطوح فعالیتهای کارآفرینانه فراهم میکنند.
۱۰.
هدف: مقاله حاضر، شناسایی و تحلیل مؤلفههای مدیر اثربخش فرهنگی از منظر قرآن کریم برای رسیدن به شبکه مضامین بود. روش: به منظور پاسخ به سؤال اصلی پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شد که پنج مضمون کلان با عناوین رهبری اثربخش، اقدامات مدیریت منابع انسانی مدیراثربخش، ویژگیهای مدیر اثربخش، وظایف مدیریتی مدیر اثربخش و توجه به یادگیری فردی، شناسایی شده است. حوزه پژوهش، کلیه آیات قرآن کریم بود. یافتهها: بر اساس رویکرد تحلیل مضمون تلاش شد مضامین مرتبط با مدیر اثربخش فرهنگی از آنها استخراج شود که پس از خوشهبندی، تلفیق و حذف کدهای مشترک؛ 231 مضمون کلیدی، 69 مضمون یکپارچهکننده سطح دو، 19 مضمون یکپارچهکننده سطح یک و پنج مضمون کلان به دست آمد. برای تبیین روایی تحقیق از رویکرد لینکولن و گوبا استفاده شد که نشان از روایی قابل قبول نتایج حاصل است. برای ارزیابی پایایی نیز از روش هولستی استفاده شد که بر مبنای آن، میزان پایایی محاسبهشده 911/0 و بالاتر از مقدار استاندارد 7/0 بود. نتیجهگیری: نتایج حاصل در قالب شبکه مضامین، تحلیل و منجر به تدوین مدل نهایی پژوهش شد.