مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره پنجم تابستان 1401 شماره 16 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شبکه اجتماعی «توییتر» به دلیل داشتن برخی ویژگی های منحصر به فرد، توانسته مخاطبان زیادی را در میان سیاستمداران پیدا کند؛ به گونه ای که اصطلاح جدیدی با عنوان «توئیپلماسی» یا «توییتر- دیپلماسی» وضع شده است؛ سیاستمداران از طریق توییتر، با مخاطبان گسترده ای در کشورهای مختلف ارتباط برقرار کرده و از این طریق، مرزهای دیپلماسی عمومی خود را توسعه داده اند. این پژوهش، به دنبال بررسی تطبیقی نحوه استفاده سیاستمداران ایران و آمریکا از پلتفرم توییتر است؛ مورد مطالعه در این پژوهش، شهادت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی است. بازه زمانی موردنظر در بررسی توئیپلماسی دو کشور، از روز شهادت سردار سلیمانی به مدت ده روز (از 13 تا 23 دی ماه سال 1398) بوده است. جمع آوری داده ها با روش غیراحتمالی هدفمند انجام شده و به دلیل محدود بودن حجم داد ه ها، از روش تمام شماری به جای نمونه گیری استفاده شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل داده ها انجام شده و نهایتاً 7 مضمون فراگیر در توئیپلماسی ایران و 6 مضمون فراگیر در توئیپلماسی ایالات متحده آمریکا استخراج شده است. در پایان پژوهش، با تأیید فرضیه استفاده حداکثری جریان راست از توییتر- در مقایسه با جریان دموکرات- مشخص شد که توئیپلماسی ایالات متحده آمریکا عمدتاً به دنبال اقناع افکار عمومی درمورد قانونی بودن اقدام خود در ترور سردار سلیمانی و همچنین ضرورت اتحاد سیاسی داخلی در برابر ایران بوده است. در حالی که توئیپلماسی ایران، عمدتاً مبتنی بر گفتمان عاطفی و حول محور بیان ویژگی های شخصیتی سردار سلیمانی و حتمی بودن انتقام گیری از عاملان ترور ایشان بوده است.
بازنمایی خلقیات سیاح منظری ایرانیان در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شناخت خود، پیوندی ناگسستنی با تعاملات اجتماعی دارد. گذشته از علم حضوریِ هر کس نسبت به خویش و شناخت درونی هر جامعه ای از خود، این شناخت، ناگزیر در تعاملات اجتماعی متحول می شود. یکی از منابع شناخت تاریخی از خود، تحلیل سفرنامه های ایران گردی سیاحان بیگانه است. هدف این پژوهش، صرفاً تحلیل سفرنامه ها و استخراج خلقیات سیاح منظری ایرانیان نیست، بلکه به دنبال بازنمایی این خلقیات در شبکه اجتماعی اینستاگرام هستیم. برای این منظور، سفرنامه های سیاحان بیگانه را که در عصر صفویه و قاجار به ایران سفر داشته اند، بررسی کرده ایم تا به بازنمایی خلقیات سیاح منظرانه در اینستاگرام دست یابیم. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، دو گام برداشته ایم. ابتدا با مطالعه 57 سفرنامه عصر قاجار و صفویه، ۸۵ گزاره مرتبط با خلقیات ایرانیان به دست آمد. در ادامه، از این مضامین به ۸۲ هشتگ در اینستاگرام رسیدیم و در مجموع ۱۶۴۰ پست مرتبط با این هشتگ ها را تا رسیدن به اشباع نظری بررسی کردیم. در این مرحله، مشخص شد که بازنمایی امروزی این خلقیات نسبت به عصر قاجار و صفویه چه تغییراتی داشته است. از 82 هشتگ موردبررسی قرارگرفته در اینستاگرام فارسی، 62 درصد بازنمایی کامل، 14.6 درصد بازنمایی معکوس، 5 درصد بازنمایی به صورت ناقص و در نهایت، 19 درصد فاقد هرگونه بازنمایی در اینستاگرام فارسی بودند.
الزامات، موانع و راهکارهای بومی جهش تولید و نقش رسانه استانی در تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی الزامات، موانع و راهکارهای بومی جهش تولید در استان اردبیل و نقش رسانه استانی در مقوله مهم جهش تولید است. این تحقیق به صورت کیفی اجرا شده است؛ در بخش کیفی، از روش دلفی برای ساختن یک مدل نظام مند از یافته های حاصل از داده های کدگذاری شده، استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، 15 تن از خبرگان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. براساس یافته ها، موانع، راهکار و نقش رسانه استانی در تحقق اهداف جهش تولید از شش عامل استراتژی، محیطی، قوانین و مقررات، زیرساختی و آموزش و یادگیری تشکیل شده است. افزایش نرخ نوسانات ارزی، بالا بودن هزینه های سرمایه گذاری، عدم آگاهی از فرایندهای توسعه صنایع، مسائل و مشکلات حوزه مدیریتی و... نیز ازجمله موانع مهم جهش تولید هستند؛ در این ارتباط، لازم است رسانه ها با فرهنگ سازی، آموزش دهی، حساسیت زایی، شورآفرینی و انگیزه زایی، به کاهش مشکلات در این زمینه کمک کنند. علاوه بر این، یافته های پژوهش، الزامات و راهکارهای رسانه ای در پیشبرد اهداف درراستای جهش تولید را معرفی کرده اند که نیازمند ایجاد ارتباط با دستگاه های اجرایی، تبادل اطلاعات با متصدیان و مجریان بخش های مختلف است.
تحلیلی آینده پژوهانه از نقش محوری رسانه در شکل گیری سبک زندگی نسل آلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر در سبک زندگی به معنای تحول در ابعاد مختلف زندگی از جمله ابعاد فرهنگی، آموزشی، تربیتی و... است و از موارد حائز اهمیت در طبقه بندی نسل ها به حساب می آید. از این رو، سبک زندگی، ذهنیت و طرز تفکر نسل های مختلف، همواره از موضوعات موردتوجه پژوهشگران حوزه های گوناگون بوده است. هدف این پژوهش، ارائه تحلیلی آینده پژوهانه از سبک زندگی نسل آلفا و بررسی نقش رسانه در ساخت این سبک زندگی است. در این راستا، با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی و استقرایی و با مرور نظام مند محتواهای علمی پیرامون نسل ها و به خصوص نسل آلفا، تغییرات در سبک زندگی این نسل، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که پنج مفهوم محوری: 1. فناوری، 2. بازی و سرگرمی، 3. خانواده، 4. آموزش و 5. اشتغال، عمده ترین سرفصل های مطالعه و تحلیل نسل آلفا هستند و رسانه به صورت کاملاً آشکار در تمام این ابعاد، نقشی پررنگ دارد. نسل آلفا نسل سبک زندگی متاورسی است و زندگی این نسل نه تنها با رسانه، بلکه در رسانه جاری خواهد بود. این نوع سبک زندگی، افرادی که با این نسل در ارتباط هستند را با چالش هایی مواجه خواهد کرد که لازم است جامعه به منظور جلوگیری از ایجاد تعارض، خود را با این تغییرات درگیر کند تا بتواند تعاملی سازنده ای با آنها داشته باشد.
تحلیل محتوای نظرات کارشناسان در زمینه پوشش اخبار بحران در صداوسیما (سال های 1390 تا 1399 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر (دهه نود شمسی) که کشور دچار بحران های متعددی همچون سیل، زلزله، ترور ، برخی اعتراضات و بحران کرونا بوده، پوشش اخبار بحران در صدا وسیما همواره محل انتقاد بسیاری از اهالی رسانه و مسئولین قرار گرفته است. این تحقیق سعی کرده به روش تحلیل محتوای کمی، همه نظرات انتقادی کارشناسان و مسئولین پیرامون موضوع پوشش اخبار بحران در صدا وسیما را تحلیل کند. نظرات منتشرشده کارشناسان، استادان و مسئولین در بستر فضای مجازی در قالب های مختلف، شامل: فیلم، خبر، مقاله، اظهارنظر در صفحات شخصی و... به عنوان واحد مشاهده (304 واحد) و انتقادات ایشان به عنوان واحد تحلیل (440 واحد) مورد مطالعه قرار گرفته است. با دسته بندی و تحلیل انتقادات مشخص شد که ضعف پوشش اخبار بحران در صدا وسیما در 5 حوزه بوده است: راهبردی، ساختاری، محتوا، ناهماهنگی و برون سازمانی. براساس یافته ها، کارشناسان نسبت به رویکرد و راهبرد صدا وسیما در پوشش بحران، بیشترین میزان انتقاد (46.6 درصد) را داشته اند، سپس آسیب های برون رسانه ای را که بر عملکرد رسانه مؤثر بوده با 34.3 درصد مورد نقد قرار داده اند؛ در مجموع ریز مقوله های احصاشده، بالاترین میزان انتقاد کارشناسان به تعلل، سکوت و تأخیر در پوشش اخبار بحران بوده و پس از آن، حاکمیت نگاه سیاسی، درک نادرست از جایگاه رسانه، تأثیر رقبا، فشار نهادهای خارج از رسانه و نبود روایت رسمی در رتبه های بعدی قرار گرفته است.
تحلیل محتوای کیفی بازنمایی مفهوم فقر و امور خیریه در تبلیغات تلویزیونی صداوسیما (مطالعه موردی: تبلیغات کمیته امداد امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه تبلیغات تلویزیونی کمیته امداد امام خمینی(ره) است. سؤال اصلی پژوهش نیز، چگونگی بازنمایی مفهوم فقر در تبلیغات و چگونگی استفاده از فنون تبلیغی برای مشارکت در فعالیت خیریه، در نمونه های مورد مطالعه است. با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و با راهبرد شدت، 4 نمونه از تبلیغات، برای مطالعه انتخاب شدند و با روش تحلیل محتوای کیفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده، کمیته امداد برای بازنمایی مفهوم فقر از 6 مؤلفه زنان سرپرست محض خانواده تک والد؛ حوزه غذایی، جهت دهنده ارتباطات میان فردی؛ میزانسن کهنه؛ ظاهر مستمندانه؛ اشتغال اجباری زنان و کمک های خیریه به مثابه کاهش دهنده فقر استفاده کرده است. به عبارتی، کمیته امداد در انتخاب مؤلفه های فقر، مطابق با تعریف معیارها و مفهوم فقر عمل کرده است. از طرف دیگر، از فنونی مانند به کارگیری ارزش ها برای اعتبار بخشیدن به خود، جاذبه های احساسی، جواب مثبت فرضی، راه حل ساده، نمادها، داستان محور بودن، جاذبه اخلاقی و روش غیرمستقیم (نرم) استفاده کرده است. در نمونه های مورد مطالعه، از رویکرد بازنمایی برساخت گرا استفاده شده و درصدد برساخت مفهوم فقر و فقرزدایی بوده اند؛ به نحوی که ساخت کلیشه های همه فهم درباره فقر و امر خیریه میسر می شود. این شیوه بازنمایی، فقر اجتماعی را رفع نکرده، بلکه باعث تقویت ساختار طبقاتی موجود در جامعه شده و صرفاً با برانگیختن احساسات مخاطبان به دنبال کمک های مردمی و موردی به طبقه محروم جامعه است.