مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره دوم زمستان 1398 شماره 6 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مخاطبان، مهم ترین سرمایه رسانه های جمعی محسوب می شوند. از این رو، جذب و حفظ مخاطب همواره یکی از دغدغه ها اصلی سازمان های رسانه ای است. این دغدغه ، مشابه دغدغه سودآوری در سازمان های تجاری است. برندینگ برای هر سازمان رسانه ای ، ارزشی ویژه ایجاد می کند، باعث تمایز آن با رقبا می شود و برای مشتری یا مخاطب، معنا خلق می کند. یکی از راهکارهای جذب و حفظ مخاطب، ایجاد برند برای رسانه های خبری است. هدف از انجام این تحقیق، پاسخگویی به این سؤال است که: چه عواملی در برند شدن یک رسانه خبری مؤثرند؟ برای پاسخ به این سؤال از روش «متاسنتز» استفاده کرده ایم. جامعه آماری این تحقیق، مطالعات کیفی است که با موضوع برند رسانه به ویژه برند رسانه خبری در بازه زمانی سال های 2000 تا 2017 منتشر شده اند. با استفاده از تحلیل محتوا، درمجموع، تعداد 87 کد، 18 مفهوم و 5 مقوله برای برند رسانه خبری کشف و برچسب گذاری شدند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که عواملی چون: اداره و سازمان، پیام، ارتباطات، مخاطبان و ارزش ها در برند شدن یک رسانه خبری مؤثرند.
تولید فیلم مستند آموزشی با ساختار تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش که با مشاهده تعدادی از آثار مستند - به منظور تحلیل ساختار و محتوای آن ها - در ترکیب با روش پژوهش کتابخانه ای انجام شده، تعیین الگویی کاربردی برای تولید فیلم مستند آموزشی تعاملی بر مبنای نظریه دیوید آزوبل(1918-2008) ( نظریه پرداز آمریکایی حوزه روان شناسی آموزش) است.گروهی از فیلم های آموزشی مورد استفاده در نظام آموزش وپرورش ایران و سایت های تولیدکننده محتوای آن ها (برای نمونه سایت فرا درس) همچنین مستندهای وبی (Web documentary) تعاملی «مردی با دوربین فیلم برداری: یک نسخه جهانی» (2010)، « سفر به انتهای زغال سنگ» (2008) به عنوان نمونه های هدفمند، در این پژوهش بررسی شده اند. تعیین مهم ترین یا اصلی ترین معیارها و اصول تولید فیلم مستند آموزشی تعاملی، همچنین شناخت ویژگی ها و معرفی انواع ساختارهای آن ، عمده ترین هدف این پژوهش است که در کانون آن ، نظریه روانشناسی آموزش آزوبل برای تعلیم مخاطب قرار دارد. الگوی پیشنهادی مقاله برای ساخت مستند آموزشی تعاملی متوجه پاسخ به این پرسش کلیدی است : در شیوه های نوین آموزش با استفاده از رسانه های دیداری- شنیداری امروزی، چگونه می توان از فیلم مستند با ساختار تعاملی، به مثابه جانشین آموزگار ، در حیطه آموزش استفاده کرد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در مرحله تولید این نوع مستند، انتخاب مخاطب فیلم اولاً باید منطبق با الگوی « یادگیری معنادار» صورت گیرد ، ثانیاً مستند آموزشی با ساختار تعاملی کاملاً باز ، مناسب ترین نوع فیلم در حیطه آموزش رسانه های دیداری - شنیداری با پلتفرم های دیجیتال است . ثالثاً این فرم مستند می تواند یاد دهنده و یادگیرنده را از حضور فیزیکی در فضای سنتی آموزش - در کلاس درس - بی نیاز کند و آن دو ، ارتباطی متقابل و پویا با یکدیگر داشته باشند.
نشانه شناسی تصویر کودک در فیلم های انیمیشن (مطالعه موردی: مجموعه انیمیشن ایرانی «بچه های ساختمان گل ها»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عواملی که تصورات مخاطبان، به ویژه کودکان، را از مفهوم کودک و دوران کودکی شکل می دهد، تماشای فیلم های انیمیشن است. این نوع فیلم، دیدگاه هایی را درباره ی وضعیت جسمانی، رفتاری، خانوادگی و زیستی کودکان به نمایش می گذارد. جهان بینی های که درباره ی کودکان در آثار انیمیشن ارائه می شود تصادفی نبوده و منطبق با رمزگذاری های خاصی صورت می پذیرد. هدف این پژوهش تحلیل نشانه شناختی الگوی بازنمایی کودک در انیمیشن است. بدین منظور با استفاده از روش نشانه شناسی، به بررسی انیمیشن «بچه های ساختمان گل ها»که در سال1395-1394تولید و در 91 قسمت ده دقیقه ای از شبکه ی پویا پخش شده، پرداخته ایم و کلیه قسمت های این مجموعه را برای این منظور، مشاهده و تحلیل کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد که: در این مجموعه ، با نوعی بازنمایی توأم با «خوب نمایی» از کودک و دوران کودکی مواجهیم. شخصیت کودکان مجموعه، در جایگاه طبیعی سن خود بازنمایی نمی شوند، بلکه بزرگ تر و بالغ تر از سن زیستی شان نمایش دار می آیند. چنین الگویی از بازنمایی ، به طورکلی ، در چهارچوب گفتمان «مدرن» جای می گیرد. ازاین رو ، مجموعه انیمیشن«بچه های ساختمان گل ها» در صدد معرفی الگوی دوران کودکی با مؤلفه های گفتمان مدرن است.
چالش های حرفه ای زنان شاغل در رادیو و تلویزیون و تاثیر آن بر بازنمایی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بررسی موقعیت شغلی و کار زنان در سازمان صدا و سیما ، درصدد شناسایی مهمترین چالش های حرفه ای زنان شاغل در این سازمان و تأثیر آنها بر بازنمایی زنان در این رسانه است. محقق با استفاده از روش پژوهش کیفی ، داده های تحقیق را در مصاحبه هایی با 30 نفر از زنان فعال در عرصه های مختلف رسانه ای، مانند مدیریت، کارگردانی، تهیه کنندگی و خبرنگاری، جمع آوری و به روش تحلیل تماتیک مورد بررسی قرار داده است که از این طریق ، چهار تم انگیزه ها، خانواده و مادری، چالش های سازمانی و جنسیتی شناسایی شده اند. محقق با تحلیل تم چالش ها ی سازمانی به این نتیجه رسیده که علی رغم تاکید سیاست های کلان سازمان صدا وسیما بر تکریم جایگاه زنان و نفی شئ انگاری زن در رسانه، زنان در محیط کار خود ، سیاست ها و خط مشی های اجرایی مشخصی در زمینه بسط فرصت ها و شرایط پیشرفت کار حرفه ای مشاهده نمی کنند. محقق مقاله در انتها پیشنهاد می کند که تدوین سیاست ها و خط مشی ها در این زمینه ، بر اساس الگوی سوم «زن مسلمان ایرانی» در دستور کار این سازمان قرار گیرد.
مسائل و مشکلات تولید برنامه های مشارکتی در رسانه ملی: بررسی آسیب ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چند سالی است که موضوع تولید برنامه های مشارکتی به یکی از مسائل قابل اعتنای سازمان صدا و سیما تبدیل شده است. کمبود بودجه و وابستگی برنامه سازی به سرمایه، یکی از زمینه های اهمیت یافتن این شیوه از برنامه سازی است. چالش های موجود در این عرصه، زمینه ساز انتخاب موضوع مقاله ای با عنوان آسیب شناسی برنامه سازی مشارکتی در سیمای جمهوری اسلامی و راهکارهای اصلاح آن شد. هدف از این مقاله تلاش برای فهم این مسائل و آسیب ها در مسیر تولید بایسته این نوع از برنامه سازی است، و در ادامه ارائه راه حل هایی برای رفع آن ها با هدف ارتقاء سطح برنامه سازی مشارکتی است. سؤال اصلی مقاله؛ آسیب ها و مسائل برنامه سازی مشارکتی کدامند؟ و با چه راه کارهایی می توان بر کارایی و تعالی این نوع برنامه ها افزود؟ بعد از بررسی روند ساخت برنامه های مشارکتی از سه منظر مدیریتی، تولید و پخش، و نظارت و ارزیابی؛ مسأله اصلی مقاله «فقدان لایه مدیریتیِ مستقل متکی بر مشاوره خلاق، حد فاصل بین بخش تولید شبکه ها و حامیان مالی برنامه ها است».در روش پژوهش، از روش کیفی و مصاحبه عمیق با مدیران، برنامه سازان و کارشناسان حوزه تولید، استفاده شده است. در یافته ها به سه دسته چالش ها از منظرهای مدیریتی، تولیدی و پخشی، و نظارتی دست یافته و در مجموع با 17 کدمحور تقسیم بندی شده، راه کارهایی نیز از این سه منظر، برای پیشنهاد بهبود وضعیت موجود ارائه شده است. تشکیل یک کمیته اعتبارسنجیِ برندها، بازمهندسی کم کردن هزینه ساختِ برنامه ها، افزایش اعتماد و اقبال مخاطبان، و تشکیل گروهی متمرکز متشکل از کارشناسان اقتصاد و رسانه، به منظور واسط گری بین حامیان مالی با رسانه ملی، از جمله نتایج و پیشنهادات این مقاله است.
بررسی تطبیقی ویژگی های رئالیسم و ناتورالیسم در قلمرو سبک فیلم ( مطالعه موردی : فیلم های «جدایی نادر از سیمین» و «ابد و یک روز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین وجوه تمایز رئالیسم و ناتورالیسم ، به عنوان دو سبک عمده ، در حوزه هنر سینما است. برای این منظور، نخست زمینه های تاریخی شکل گیری این دو مکتب و مضامین محوری آن ها را مرور می کنیم. سپس با استفاده از رهیافت مطالعه موردی مقایسه ای، نسبت دو فیلم از سینمای ایران («جدایی نادر از سیمین» و «ابد و یک روز») را برای نمونه با ویژگی های درون مایه ای و زیبایی شناختی دو سبک مذکور بررسی می نماییم تا معلوم کنیم که: تمایزات درون مایه ای این دو سبک سینمایی ، چگونه خود را در ویژگی های شکلی این فیلم ها نمایان می کنند؟ در این پژوهش از روش تحلیل متن برای مقایسه ویژگی رمزگان های نظام سبکی متفاوت این دو فیلم، به همین منظور استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که :عوامل دخیل در ساختار روایی فیلم ناتورالیستی، در مقایسه با فیلم رئالیستی، از جمله عناصر مؤثر در شکل گیری سبک و خلق فرم سینمایی(نظیر موقعیت استقرار دوربین، عمق میدان وضوح تصویر، مقیاس بصری نماها، شیوه تدوین و طول زمانی نماها) از ویژگی های متفاوت و متمایزی در این دو سبک برخوردارند.