مقالات
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با استفاده از داده های ۱۵ سهم از ۷ گروه صنعتی مختلف در بازه ۵ دقیقه ای طی روز در سال ۱۳۹۸ به ارائه مدلی برای ساختار وابستگی نقدشوندگی و بازدهی سبدی از سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. در این راستا، به علت پیچیدگی های ناشی از مدل سازی توأمان بیش از 30 متغیر (توزیع توأمان نقدشوندگی و بازدهی)، پس از مدل سازی تک متغیره نقدشوندگی هر یک از سهم ها بر مبنای مدل پواسون خودرگرسیو شرطی (ACP) و بازدهی هر سهم بر مبنای مدل خودرگرسیون تعمیم یافته شرطی ناهمسانی واریانس (GARCH)، از توزیع های حاشیه ای مزبور برای مدل سازی توزیع توأمان با روش کاپیولا واین (Copula vine) استفاده گردید. یافته های مبتنی بر داده های پربسامد نشان داد میان نقدشوندگی سهم ها و همچنین میان نقدشوندگی و بازدهی سهم ها با یکدیگر همبستگی قوی غیرخطی دنباله ای وجود دارد. بنابراین، ارزیابی دقیق تر ریسک ایجاب می کند شاخص هایی نظیر ارزش در معرض خطر مورد توجه قرار گیرد. به علاوه ، نتایج تحقیق حاضر نشان داد مدل سازی توزیع توأمان نقدشوندگی و بازدهی سهام در ابعاد زیاد با تکیه بر کاپیولا واین به دلیل انعطاف بالا، برازش مناسبی برای توزیع توأمان نقدشوندگی و بازدهی دارای همبستگی قوی غیرخطی دنباله ای ارایه می دهد.
ویژگی های شرکتی توضیح دهنده نوسانات غیرسیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود اعتبار نظری و تجربی الگوی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، شواهد تجربی نشان می دهد سرمایه گذاران به دلیل تحمل نوسانات غیرسیستماتیک، صرف ریسک مطالبه می نمایند. لذا با در نظر گرفتن نوسانات غیرسیستماتیک در قیمت گذاری دارایی های ریسکی، پژوهش حاضر به بررسی ویژگی های شرکتی توضیح دهنده نوسانات غیرسیستماتیک شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای این منظور از روش های شرطی و غیرشرطی و مدل های پنج عاملی و هفت عاملی برای اندازه گیری قیمت گذاری دارایی ها استفاده شد و ارتباط نوسانات غیرسیستماتیک و ویژگی های شرکتی نیز با کاربرد رگرسیون داده های تابلویی بررسی گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران در بازه زمانی 1390 تا 1397 بود که با توجه به شرایط مدنظر در نمونه گیری، 82 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در نهایت، نتایج حاصل از تخمین رگرسیون داده های تابلویی با استفاده از سنجه های مختلف اندازه گیری نوسانات غیرسیستماتیک نشان داد متغیرهای ارزش دفتری به ارزش بازار، اندازه شرکت، رشد فروش، رشد دارایی ها و نقدشوندگی عوامل توضیح دهنده نوسانات غیرسیستماتیک شرکت ها به شمار می روند. به این صورت که شرکت های با ارزش دفتری به ارزش بازار بالا، اندازه بزرگتر، رشد دارایی کمتر، رشد فروش کمتر و نقدشوندگی کمتر، نوسانات غیرسیستماتیک کمتری دارند.
تخمین تابع سودآوری با استفاده از متغیرهای ساختار سرمایه در صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، دستیابی به یک ساختار سرمایه بهینه با هدف حداکثرسازی سود و ارزش شرکت و حداقل سازی هزینه سرمایه از موضوعات مورد توجه متخصصان مالی بوده و چهار نظریه اصلی شامل نظریه میلر و مودیگلیانی، نظریه نمایندگی، نظریه توازن ایستا (هر سه ناظر بر رابطه مثبت میان نسبت بدهی و سودآوری) و نظریه سلسله مراتبی (رابطه منفی بین نسبت بدهی و سودآوری) درباره ارتباط میان تصمیمات تأمین مالی و سودآوری شرکت ها مطرح شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل رگرسیون و روش الگوریتم ترکیبی شبکه عصبی موجکی و الگوریتم رقابت استعماری به تخمین تابع سودآوری ساختار سرمایه در نمونه آماری شامل 161 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در پنج صنعت ( کاشی و سرامیک، سیمان، فلزات، نفت و گاز و داروسازی) طی بازه زمانی 1396-1389 پرداخته است. نتایج به دست آمده از رابطه منفی بین نسبت های بدهی و نسبت بازده دارایی ها (تأیید نظریه سلسله مراتبی) در شرکت های فعال در صنایع کاشی و سرامیک، سیمان، فلزات و داروسازی حکایت داشت. اما، رابطه معناداری بین متغیرهای مذکور در صنعت نفت و گاز مشاهده نشد. به علاوه، عملکرد شبکه عصبی موجکی بهینه سازی شده با الگوریتم رقابت استعماری در تمامی صنایع، قدرت تبیین بیشتری نسبت به رگرسیون خطی ساده از خود نشان داد.
ویژگی های جمعیت شناختی مدیران ارشد مالی و استراتژی مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت سود، نوعی دستکاری در فرایند گزارشگری مالی است که توسط مدیران شرکت ها جهت کسب منافع شخصی انجام می شود. از سویی، طبق نظریه مدیریت ارشد، مدیران؛ راهبردهای شرکت را بر مبنای تفاسیر شخصی خود انتخاب می کنند و این تفاسیر تابعی از تجربیات، ارزش ها و ویژگی های شخصیتی آنها است. لذا، پژوهش حاضر با استفاده از الگوی رگرسیون چندگانه و داده های ترکیبی به بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی مدیران ارشد و راهبرد مدیریت سود در 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1392 تا 1397 پرداخته است که نتایج نشان داد حضور مدیران ارشد مالی زن با مدیریت سود تعهدی و واقعی رابطه معناداری ندارد. همچنین، تجربه مدیران ارشد مالی با مدیریت سود تعهدی رابطه مثبت و معنادار و با مدیریت سود واقعی فاقد رابطه معناداری است. به علاوه، تحصیلات عالی مدیران ارشد مالی با مدیریت سود تعهدی و واقعی رابطه مثبت و معناداری دارد.
بررسی واکنش نامتناسب سرمایه گذاران در بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تورش های رفتاری در بازار سرمایه، وضعیتی است که طی آن فرد بنا به دلایل منطقی یا غیرمنطقی، اطلاعات و تحلیل های شخصی خود را نادیده گرفته و با تأثیرپذیری از اخبار، تحولات اقتصادی، سیاسی و.... واکنشی به موقع یا به اندازه و یا هر دو به تحولات بازار نمی دهد و سبب فاصله گرفتن بازار از بازار کارا می شود. در این راستا، مقاله حاضر با استفاده از داده های روزانه قیمت سهام و حجم معاملات سهام به ارزیابی دو تورش رفتاری بیش واکنشی وکم واکنشی سرمایه گذاران و بررسی رابطه آنها با تورش دیگری به نام رفتار توده وار در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 لغایت 1398 پرداخته است. برای دستیابی به این هدف، از مدل باربریز و همکاران برای ارزیابی بیش واکنشی و کم واکنشی و از مدل لاکونیشوک برای بررسی رفتار توده وار سرمایه گذاران استفاده شده که نتایج نشان داد در دوره مورد بررسی، بیش واکنشی، کم واکنشی و نیز رفتار توده وار سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران وجود داشته است.
تحلیل وضعیت ثبات مالی صنعت بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع بحران های مالی گسترده و افزایش میزان نگرانی نسبت به نابرابری های موجود به معرفی زیرشاخص های ثبات مالی برای شرکت های بیمه توسط نهادهای بین المللی انجامیده است. زیرا، بروز هرگونه مشکلات مالی و متعاقباً رسوایی شرکت های بیمه تحت عنوان ورشکستگی مالی و اقتصادی، نه تنها سهامداران آنها را متضرر می سازد. بلکه به بسیاری از افراد جامعه از جمله بیمه گذاران و سایر ذینفعان نیز آسیب وارد می کند. بنابراین، ناظرین صنعت بیمه نیازمند یک ابزار کارآمد برای بررسی و شناخت چالش های درونی صنعت بیمه در کشور هستند و بدیهی است که شاخص های تک بعدی، توان و استحکام لازم برای بیان آثار این گونه چالش ها را ندارند. به همین منظور، تحقیق حاضر با استفاده از داده های سری زمانی 1397-1385 به محاسبه شاخص ترکیبی ثبات مالی صنعت بیمه کشور اقدام نموده است. این شاخص با استفاده از 27 زیرشاخص احصاء شده از ادبیات نظری و تجربی و روش مؤلفه های اصلی محاسبه شد و نتایج نشان داد ثبات مالی صنعت بیمه کشور در بلندمدت دارای روند نزولی است که وضعیت بحرانی این صنعت را نشان می دهد. اما، در کوتاه مدت، ثبات مالی صنعت بیمه روند نوسانی دارد.
الگوی خلق ارزش در شرکت ملی صنایع مس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با روش ترکیبی به کشف الگوی خلق ارزش در شرکت ملی صنایع مس ایران پرداخته است. برای این منظور، در بخش کیفی از روش داده بنیاد نظام مند و مصاحبه با 10 نفر از خبرگان تجربی و اجرایی آشنا با خلق ارزش برای ارائه مدل مفهومی استفاده شد. در بخش کمی، با توزیع پرسشنامه بین 183 نفر از مدیران و کارشناسان تصمیم گیرنده در شرکت ملی صنایع مس ایران و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار اسمارت پی ال اس، اعتبارسنجی مدل انجام شد. مدل شامل مقوله محوری (خلق ارزش)، شرایط علّی (ویژگی های ذاتی، ویژگی های رابطه ای با واحدهای کسب وکار، ویژگی های ساختاری و کارکردی و ویژگی های سبد کسب وکار)، شرایط زمینه (مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت سیستم ها و روش ها، مدیریت منابع و مدیریت چشم اندازها و ارزش ها)، شرایط مداخله گر (وضعیت اقتصادی ایران، قوانین و مقررات ملی و بین المللی و مادرهای رقیب)، راهبردها (نفوذخودمدرانه، توسعه بنگاه، نفوذ وظیفه ای و خدماتی، نفوذ ارتباطی و ترکیبی از راهبردها) و پیامدها (تخصیص بهتر منابع، فرمول بندی راهبردهای ارزش آفرین، کنترل مدیریت عملکرد و متمایزسازی) است. نتایج برآورد مدل حاکی از اثر مثبت و معنادار مقوله های علّی بر مقوله محوری، مقوله محوری بر راهبردها، مقوله زمینه ای بر راهبردها، مقوله مداخله ای بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و در نتیجه اثر مثبت و معنادار کلیه متغیرهای یادشده بر خلق ارزش در شرکت ملی صنایع مس ایران است. بنابراین، شرکت ملی صنایع مس ایران می تواند از مؤلفه های مطرح در مدل ارائه شده برای اتخاذ بهترین راهبرد استفاده نماید.
شناسایی راهبردهای مالی رقابتی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری فراگیر TISM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش ترکیبی (کیفی و کمی) نسبت به شناسایی راهبرد های مالی رقابتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اقدام نموده است. در مرحله کیفی، ابتدا ۱۰ نفر از نخبگان جامعه علمی حسابداری مشارکت داشتند و از طریق آنها چک لیست های مرتبط با راهبرد های رقابتی شرکت ها تعیین گردید و سه راهبرد عملکردی، حاکمیتی و سرمایه در گردش در قالب ۱۹ شاخص تأیید و وارد مرحله تحلیل دلفی شدند. در تحلیل دلفی نیز ۶ شاخص براساس معیارهای میانگین و ضریب توافق حذف شده و مجموع شاخص ها در راند دوم دلفی به ۱۳ شاخص تقلیل یافت و مورد تأیید قرار گرفت. سپس در بخش کمی، تعداد ۳۰ نفر از کارگزاران و تحلیل گران بازار بورس اوراق بهادار طی ۷ مرحله تحلیل تفسیری ساختاری فراگیر مشارکت نمودند. نتایج نشان داد سه شاخص افزایش حجم معاملات به عنوان راهبرد عملکردی، تقویت استقلال هیأت مدیره به عنوان راهبرد حاکمیتی و کارایی بدهی های جاری به عنوان راهبرد سرمایه در گردش، بیشترین تأثیر را در جایگاه رقابتی شرکت ها دارند. همچنین، کاهش هزینه های عملیاتی به عنوان راهبرد عملکردی کم ترین اثر را در جایگاه رقابتی شرکت ها دارد.
بررسی رابطه بحران مالی، چرخه عمر و استراتژی های تجدید ساختار دارایی و مالی شرکت های دارای بحران مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجدید ساختار به مفهوم تغییرات عمیق و راهبردی در شرکت است که به طور گسترده بر فعالیت های آینده آن تأثیر می گذارد. لذا، مطالعه حاضر به بررسی تأثیر راهبردهای تجدید ساختار دارایی و مالی در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت های بحران زده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1394-1384 پرداخته است. برای انتخاب شرکت های بحران زده از Z-score Toffler استفاده شد و 406 سال- شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. مراحل چرخه عمر شرکت با استفاده از مدل جریانات نقدی دیکینسون (2007) تعیین گردید. از مدل رگرسیون لاجیت نیز برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر Q توبین فقط با راهبرد تجدید ساختار دارایی رابطه منفی و معناداری دارد. متغیر دارایی کل با راهبرد تجدید ساختار مدیریتی رابطه مثبت و با راهبرد تجدید ساختار دارایی رابطه منفی دارد. بین متغیرهای اهرم مالی، جریانات نقدی، سهامداران نهادی، بازده دارایی شرکت و هر دو راهبرد تجدید ساختار رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین یافته ها نشان داد شرکت های مرحله رشد نسبت به شرکت های مراحل تولد، بلوغ، احیا و افول کمتر از برنامه تجدید ساختار دارایی استفاده می کنند و شرکت های مرحله تولد نسبت به شرکت های مراحل رشد، بلوغ، احیا و افول کمتر از تجدید ساختار مالی استفاده می کنند.
بررسی تاثیر توانایی مدیریتی مدیر عامل در ابهام شرکتی و ارزش نهایی وجه نقد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین کنندگان قوانین و آیین نامه های اجرایی بازارهای سرمایه در سال های گذشته سعی کرده اند با ارتقای سطح شفافیت های اطلاعاتی و ایجاد تقارن اطلاعاتی بیشتر بین شرکت ها با سهامداران، جذابیت سرمایه گذاری در بازار بورس اوراق بهادار را افزایش دهند. لذا، تحقیق حاضر با استفاده از داده های 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1392 تا 1396 و بهره گیری از الگوی رگرسیون چندمتغیره به بررسی تأثیر توانایی مدیریتی مدیر عامل بر ابهام شرکتی و ارزش نهایی وجه نقد پرداخته است. با این توضیح که برای سنجش توانایی مدیریتی از مدل دیمرجیان و همکاران (2012)، برای سنجش ارزش نهایی وجه نقد از مدل فالکندر و وانگ (2006) و برای سنجش ابهام شرکتی از مدل ائویگار (2018) استفاده شده است. یافته ها نشان داد توانایی مدیریتی بر ارزش نهایی وجه نقد تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، توانایی مدیریتی بر حجم معاملات و به موقع بودن سود به عنوان دو معیار ابهام شرکتی تأثیر مثبت و معنادار و بر تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش به عنوان دیگر مؤلفه ابهام شرکتی تأثیر منفی و معناداری دارد.