چشم انداز مدیریت دولتی
چشم انداز مدیریت دولتی سال دوازدهم پاییز 1400 شماره 47 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی جهت مدیریت شایعه در دانشگاه آزاد اسلامی است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی با بهره گیری از تحلیل تم (مضمون) در بخش کیفی جهت تحلیل مصاحبه ها و شناسایی تم ها و در بخش کمی با روش تصمیم گیری چند متغیره (فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP) انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، اسناد و مبانی نظری موضوع و مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند و در بخش کمی پرسش نامه است که توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و از طریق ضریب آلفای کرونباخ اعتبار آن نیز مشخص شد که ضریب به دست آمده (0.84) است. جامعه آماری در بخش کیفی 15 نفر از رده های مختلف (ریاست، معاونت و مدیران گروه و اساتید) از دانشگاه های آزاد اسلامی سطح کشور، و جامعه آماری در بخش کمی، شامل کلیه کارکنان مشغول در واحدهای دانشگاه آزاد است که حجم نمونه آن 384 نفر در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش: نتیجه تحلیل تم و کدگذاری ها نشان داد مدیریت شایعه 8 تم اصلی (مهارت های مدیریتی، اخلاق، عوامل رفتاری، عوامل سازمانی، عوامل محیطی، ویژگی های شخصیتی، ارزش های مشترک، رهبری) و 31 تم فرعی دارد. تم مهارت های مدیریتی با وزن نسبی (0.708) نسبت به 7 تم دیگر در رتبه اول و عوامل رفتاری با وزن نسبی (0.01) در رتبه هشتم قرار دارد و واحد تهران مرکزی، با استفاده از ضرایب بارهای عاملی استاندارد شده نسبت به واحدهای دیگر بالاترین نمره (0.971) را از لحاظ مدیریت شایعه نسبت به واحدهای دیگر دانشگاه آزاد اسلامی داراست. محدودیت ها و پیامدها : از جمله محدودیت های این پژوهش عدم امکان مصاحبه با ریاست، معاونت و مدیران کل سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به منظور غنای بیشتر نتایج است. پیامدهای عملی: مدل ارائه شده در این پژوهش به مدیران کمک می کند تا به منظور مدیریت شایعه بیشتر از مهارت های مدیریتی خود استفاده نمایند. ابتکار یا ارزش مقاله: این پژوهش با بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت شایعه و ارائه مدلی به منظور مدیریت در فضای کار دانشگاه به پژوهش های این حوزه می افزاید.
ارائه مدلی جامع برای مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش یافتن مدلی جامع برای مدیریت استعداد در شرکت های دانش بنیان است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی توسعه ای، از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و به جهت رویکرد، یک پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی از تکنیک های دلفی فازی، ماتریس خودتعاملی ساختاری و تحلیل نفوذ وابستگی استفاده شده است. همچنین، در قسمت کمی از مدل سازی معادلات ساختاری بهره جسته شده است. یافته ها: بر مبنای یافته های پژوهش 13 عامل زمینه ای مدیریت استعداد، 4 بعد مدیریت استعداد و 4 پیامد عملکردی در شرکت های دانش بنیان شناسایی، سطح بندی و تعیین وضعیت شدند و میزان قدرت نفوذ (تأثیرگذاری) و میزان وابستگی (تأثیرپذیری) هر یک مشخص شد، یافته ها نشان دادند که متغیرهای استراتژی کسب وکار، قوانین استخدامی و شناسایی فرصت ها دارای بیشترین قدرت نفوذ و تأثیرگذاری است، همچنین مشخص شد که عوامل زمینه ای بر مدیریت استعداد و مدیریت استعداد بر عملکرد تأثیر مثبت و معنی داری دارد. محدودیت ها و پیامدها: گستردگی ابعاد مدیریت استعداد، پراکندگی شرکت های دانش بنیان در چهار استان گلستان، سمنان، خراسان شمالی و رضوی و محدودیت های دسترسی به آن ها، شیوع ویروس کرونا و عدم دسترسی راحت به خبرگان از جمله محدودیت های این پژوهش بوده است. پیامدهای عملی: شرکت های دانش بنیان با تکیه بر عوامل زمینه ای و ابعاد مدیریت استعداد می توانند عملکرد شرکت را بهبود ببخشند. ابتکار یا ارزش مقاله: مقاله توانست عوامل زمینه ای و ابعاد مدیریت استعداد و پیامدهای عملکردی را در هم آمیخته و به عنوان یک حوزه جدید خود را معرفی کند.
نگاشت شناختی عوامل مؤثر بر افزایش مشارکت در پرداخت مالیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی عوامل مؤثر بر گسترش مشارکت عمومی در پرداخت مالیات و ارائه راهکارهای عملی برای ارتقای نظام مشارکت مردمی در تمکین مؤدیان مالیاتی از اهداف این پژوهش است. طراحی/روش شناسی/رویکرد: با استفاده از روش نگاشت شناختی طی مطالعه پیشینه تحقیقات انجام شده و مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با خبرگان مالیاتی، پدیده تبین شد. یافته های پژوهش: پس از مطالعه ادبیات پژوهش 53 عامل مؤثر در پرداخت مالیات شناسایی شدند. با استفاده از نرم افزارهای موجود نسبت به استخراج نقشه مورد اتفاق خبرگان مبتنی بر روابط نسبتاً قوی میان عوامل اقدام شد. نتیجه به یک مدل منجر شد که بر اساس آن عوامل مؤثر در افزایش مشارکت عمومی در پرداخت مالیات عبارت از، نظام مالیاتی بهره ور دولتی، به سامانی امور مالیاتی، توسعه فرهنگ ملی مذهبی، نهادینه سازی عمومی امور مالیاتی، ویژگی های بوم شناختی مؤدیان مالیاتی، وضعیت خرد و کلان اقتصادی و یادگیری از الگوهای اثربخش بین المللی می باشد. محدودیت ها و پیامدها : در این مطالعه تلاش شد، مدل اولیه با استفاده از نظر خبرگان استخراج شده و آزمون کمی مبتنی بر پارادایم پوزیتویسم به منظور تست مدل و تعمیم یافته به مطالعات آتی موکول گردد. از این رو، عدم پرسش گری از خود مؤدیان و مالیات دهندگان محدودیت این پژوهش می باشد. در این مطالعه از متخصصان مالیاتی و مدیران سازمان برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. پیامدهای عملی: شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش مشارکت عمومی در پرداخت مالیات. ابتکار یا ارزش مقاله: در این پژوهش ما به دنبال ارائه مدل افزایش مشارکت عمومی در پرداخت مالیات هستیم تا به وسیله آن فرایند افزایش بیشتر مشارکت در پرداخت مالیات تحقق یابد. شناخت و آگاهی نسبت به فرهنگ مالیاتی حاکم بر جامعه برای سیاست گذاران، تصمیم گیران و مدیران کشور در امر برنامه ریزی از اهمیت بالایی برخوردار است.
مدل ارزیابی هوش سازمانی با استفاده از رویکرد ترکیبی تکنیک دنپ، (مورد مطالعه: سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: طراحی و تبیین مدلی است که با استفاده از آن بتوان سازمان تأمین اجتماعی را با توجه به معیارهای سازمان هوشمند ارزیابی نمود. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این ﭘﮋوﻫﺶ ﺑ ﺮاﺳ ﺎس روش ﮔ ﺮدآورى دادهﻫ ﺎ، ﺗﻮﺻ یﻔﻰ و از ﻧﻈﺮ ﻫ ﺪف، ﺗﻮﺳﻌﻪاى کﺎرﺑﺮدى اﺳﺖ. جامعه آماری پانل دلفی 20 نفر از خبرگان حوزه مدیریت و جامعه آماری سازمان مورد مطالعه مدیران و کارشناسان ارشد سازمان تأمین اجتماعی می باشد. اﺑﺰار ﮔﺮدآورى داده ﻫﺎ ﭘﺮسش نامه دیمتل اﺳﺖ کﻪ ﺑﺮاى ﻃﺮاﺣ ﻰ آن از ﺗکﻨیک دﻟﻔﻰ ﻃﻰ ﺳﻪ راﻧﺪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑ ﻪ ﻣﻨﻈ ﻮر ﺗﺠﺰی ﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ دادهﻫﺎ و به دست آوردن روابط علت و معلولی و وزن هر یک از شاخص ها از تکنیک ترکیبی DANP استفاده گردید. یافته های پژوهش: بر اساس نتایج، هوش تکنولوژیک با دو مؤلفه و درصد اهمیت 27.52، هوش ساختاری (چهار مؤلفه) 25.6، هوش درون سازمانی (سه مؤلفه) 23.81 و هوش برون سازمانی (سه مؤلفه) 23.06، به عنوان مهم ترین معیارها و همچنین از میان 12 زیرمعیار، مدیریت دانش، فناوری اطلاعات و یادگیری سازمانی به عنوان مهم ترین زیرمعیارهای سازمان هوشمند مورد شناسایی خبرگان قرار گرفته و وزن هر یک مشخص گردید. محدودیت ها و پیامدها: با توجه به تخصصی بودن مؤلفه های سازمان هوشمند، نگرانی در خصوص عدم برداشت یکسان از مفاهیم توسط پاسخ دهندگان وجود داشت لذا همراه پرسش نامه، هر یک از مفاهیم شرح داده شد. پیامدهای عملی: نتیجه عملی این پژوهش مدل جامعی است که با استفاده از آن می توان سازمان های دولتی مشابه را با توجه به شاخص های سازمان هوشمند ارزیابی نمود. ابتکار یا ارزش مقاله: سازمان هوشمند بخش مهمی از برنامه راهبردی دولت الکترونیک است. همچنین، از نظر رویکرد در روش معمول استفاده از روش دیمتل و ANP ممکن است بسیاری از تأثیرگذار ها و روابط حذف شود. در روش DANP با استفاده از ماتریس ارتباطات کل سوپر ماتریس ANP را تشکیل می دهیم و وزن معیارها و زیرمعیارها را محاسبه می کنیم.
تحلیل شبکه اجتماعی دانشگاهی حوزه شبکه دانش: نسبت ها، روندها و خوشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحلیل شبکه اجتماعی دانشگاهی حوزه شبکه دانش به منظور ترسیم ساختار فکری و مفهومی این حوزه. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و از طریق تحلیل شبکه های اجتماعی دانشگاهی انجام شده است. برای انجام این پژوهش روش های تحلیل عملکرد و نگاشت نقشه علمی حوزه شبکه دانش اجرا شدند. در تحلیل عملکرد از شاخص فراوانی استنادها و برای نگاشت نقشه علمی از شاخص های هم استنادی، هم رخدادی واژه های مهم و کتابشناسی زوجی استفاده شد. ابزار انجام تحلیل و نگاشت نقشه علمی در این پژوهش نرم افزارVOSviewer است. پایگاه داده پژوهش مشتمل بر اطلاعات کامل کتابشناختی و استنادی 1748 مقاله علمی، فصل کتاب و مقاله مروری مربوط به حوزه شبکه دانش است که در طول سال های 2020 و ماقبل آن در مجموعه هسته پایگاه استنادی وب آو ساینس نمایه شده اند. یافته های پژوهش: علاوه بر بحث جامع در خصوص مفهوم شبکه دانش، برجسته سازی نسبت شبکه دانش با سایر مفاهیم، شناسایی روندهای پژوهشی، و معرفی آثار و منابع شاخص این حوزه، ساختار فکری حوزه شبکه دانش نیز ترسیم شد. محدودیت ها و پیامدها: حضور کم نشریات منتشر شده داخلی در پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس محدودیت این پژوهش به شمار می رود. این محدودیت ترسیم ساختار فکری و مفهومی شبکه اجتماعی دانشگاهی داخل کشور را ناممکن می سازد. پیامدهای عملی: شبکه دانش از موضوعات پرکاربرد در حوزه های مختلف است. با توجه به نقش آن در نوآوری، اشتراک دانش، ارتقای همکاری، انتقال تکنولوژی و ... لازم است توجه بیشتری به این حوزه صورت پذیرد. این مطالعه راهنمای مناسبی برای این منظور به شمار می رود. ابتکار یا ارزش مقاله: بر اساس جستجوهای انجام شده این مقاله نخستین پژوهشی است که به ترسیم ساختار فکری و مفهومی حوزه شبکه دانش پرداخته است .
بررسی تأثیر توانمندسازی کارکنان بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی مسرت و پیامدهای مثبت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با تمرکز بر مسرت کارکنان به نقش میانجی آن در رابطه میان توانمندسازی و رفتار نوآورانه کارکنان و همچنین تعلق خاطرکاری و رضایت شغلی به عنوان دو پیامد مثبت آن، که تأثیرگذار بر عملکرد بهینه کارکنان است، می پردازد. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد : این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشی تحلیلی است و کارکنان شهرداری مشهد جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS و SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش: نتایج مؤید نقش میانجی مسرت در رابطه میان توانمندسازی با دو متغیر رضایت شغلی و تعلق خاطرکاری است. همچنین، تأثیر مسرت که منتج از توانمندسازی کارکنان است، بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی رضایت شغلی و تعلق خاطرکاری نیز مورد تأیید قرار گرفته است. محدودیت ها و پیامدها: جامعه مورد مطالعه محدود به کارکنان شهرداری است و تعمیم پذیری نتایج این پژوهش، به سازمان های مشابه این سازمان امکان پذیر است. پیامدهای عملی: با توجه به پیامدهای مثبت توانمندسازی کارکنان در بهره وری، مدیران شهری می توانند با تفویض اختیار و استقلال عمل، از یک سو موجبات مسرت و رضایت کارکنان را فراهم آورند؛ و از سوی دیگر با استفاده از حس اعتماد ایجادشده امکان بهره گیری از ایده های نوآورانه در انجام کار را فراهم آورند. ابتکار یا ارزش مقاله: مطالعات پیشین بر رابطه مستقیم بین توانمند سازی کارکنان و رفتار نوآورانه متمرکز بوده است و در آن ها به چگونگی این تأثیر پرداخته نشده است. پژوهش حاضر به نقش هیجانات مثبت و به طور خاص مسرت، که حاصل از توانمندسازی افراد است، پرداخته است.
ارائه مدل ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی، با استفاده از ابزارهای نوین مدیریت هزینه و بودجه بندی با تأکید بر رویکرد اقتضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابزارهای مدیریت هزینه و بودجه بندی بر عملکرد سازمانی با تأکید بر رویکرد اقتضایی بوده است. طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: با استفاده از فاکتورهای اقتضایی درون سازمانی و برون سازمانی، ابزارهای مدیریت هزینه و بودجه بندی، به ارزیابی عملکرد، پرداخته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسش نامه استاندارد با طیف لیکرت بوده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران شرکت های دولتی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1398 تشکیل داده است؛ که 360 پرسش نامه، برای تحلیل گردآوری شد. روابط بین متغیرها، با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش: نتایج نشان داد که فاکتورهای اقتضایی درون سازمانی و برون سازمانی، ابزارهای مدیریت هزینه و بودجه بندی، بر ارزیابی عملکرد سازمانی تأثیر معناداری دارند. فاکتورهای اقتضایی بیرونی، نسبت به فاکتورهای اقتضایی درونی، بر مدیریت هزینه و بودجه بندی، تأثیر بیشتری داشته است. همچنین، تأثیر فاکتورهای اقتضایی بیرونی، با درنظرگرفتن نقش میانجی مدیریت هزینه و بودجه بندی، بر عملکرد شرکت های دولتی، نسبت به فاکتورهای اقتضایی درونی، بیشتر بوده است. محدودیت ها و پیامدها: با توجه به اینکه پرسش نامه این پژوهش یک پرسش نامه استاندارد می باشد، بنابراین هیچ گونه محدودیتی در حین کار که تأثیری بر نتایج تحقیق گذاشته باشد مشاهده نشد. پیامدهای عملی :1.پیامد پژوهش نشان می دهد که مدیران دولتی در تصمیم گیری هایشان به فاکتورهای اقتضایی درون سازمانی بیشتر توجه می کنند.2.پیامد پژوهش نشان می دهد مدیران دولتی با استفاده از ابزارهای نوین مدیریت هزینه و بودجه بندی می توانند عملکرد شرکت را ارتقاء دهند. ابتکار یا ارزش مقاله: استفاده از ابزارهای نوین حسابداری مدیریت جهت ارزیابی عملکرد مدیران شرکت های دولتی.