۱.
مطالعه پیش روی، با هدف بررسی تأثیر تعهد کاری و مشارکت کارکنان بر سازمان جهادی با میانجی گری رهبری تحول گرا در سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع علی و جامعه آماری شامل کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان به تعداد 1399 نفر در 44 شعبه و نمونه ای برابر 149 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از نوع تک مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه های استاندارد تعهدکاری، مشارکت کارکنان، رهبری تحول گرا و سازمان جهادی بود که روایی محتوایی آن تأیید و سپس پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 80/0، 77/0، 86/0و 90/0 برآورد شد. یافته های این مطالعه نشان داد که تعهدکاری (58 درصد) و مشارکت کاری (4درصد) بر سازمان جهادی و ابعاد آن بین کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان تأثیر داشته (05/0>P)، اما رهبری تحول گرا، در میانجی گری رابطه بین مشارکت کاری و ابعاد آن، همچنین تعهدکاری و ابعاد آن بین کارکنان سازمان تأمین اجتماعی استان اصفهان ناکام بوده است (05/0<P). به نظر می رسد کارکنان با تعهد بالا و کارکنانی که در تصمیم گیری ها در سازمان نقش دارند، می توانند بر ابعاد مختلف ساختاری، زمینه ای و رفتاری سازمان جهادی مؤثر باشند.
۲.
گفتمان سازی مقاومت، موجب برانگیختگی اذهان، اثرگذاری در افکار و بسیج آنها برای کنشگری در امر مقاومت است. نوشتار حاضر با هدف ارائه الگوی گفتمان سازی مقاومت با بهره گیری از قرآن کریم تدوین شده است. روش پژوهش ترکیبی از نوع گرندد تئوری و توصیفی- تحلیلی بوده است. طبق یافته ها، مهم ترین ارکان الگوی گفتمان سازی مقاومت در قرآن، شامل شرایط علی: تبیین گری عاملان، تولید محتوای غنی، تسلط دانشی، پندپذیری مخاطب، عامل بودن؛ شرایط زمینه ای: مهارت زبانی، استواری و استحکام سخن، استدلال، دعوت، مقابله گفتمانی، مصمم سازی، ایمان و شرایط مداخله گر: اخبار موثق، تمثیل، معرفی الگو، انگیزه، تشویق به اقدام، تسهیل، تکرار، تذکر و یادآوری، استفهام و روش خطابی است. راهبردهای گفتمان سازی مقاومت عبارت اند از: مبارزه، استحکام روحی و تاب آوری، نشاط، همبستگی، بهره گیری از دانش، تحرک، دوری از صلح ذلت بار و عدم پیوند دوستی با دشمن و انتظار شهادت. پژوهش در نهایت، پس از ارائه الگوی گفتمان سازی مقاومت، پیشنهادهایی نیز در این زمینه مطرح می کند. نتایج پژوهش حاضر برای سازمان ها، نهادها و مراکزی که در زمینه فرهنگ مقاومت فعالیت می کنند، از جمله مراکز آموزشی، دانشگاه ها و مراکز حوزوی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، صدا و سیما و نهادهای انقلابی و نظامی که نیازمند الگوی گفتمان سازی فرهنگ مقاومت هستند، مفید و قابل استفاده است.
۳.
در تحقیق حاضر هدف اصلی محقق بررسی شیوه های مختلف تبلیغاتی رسانه های چاپی و دیجیتال و تأثیر آنها بر احزاب و سیاست های تبلیغاتی و همچنین جایگاه اجتماعی نامزد های انتخاباتی در استان مازندران در جهت نیل به اهداف انقلاب است. متغیرهای اصلی «سیاست های رسانه ای، متغیر های اجتماعی و الگوی انتخاباتی» است. روش تحقیق این پژوهش به روش داده بنیاد و مصاحبه با 20 تفر از خبرگان با استفاده از روش گلوله برفی است و برای نمونه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی استفاده شد. جامعه آماری تمام افراد بالای 18 سال استان مازندران در سال 1397 است که تعداد آنها براساس آمار رسمی 2,628,918 نفر بوده است. نمونه آماری این تحقیق 748 نفر بودند. در تحقیقات انجام گرفته، این پژوهش تأثیر سیاست های تبلیغاتی رسانه ای چاپی و دیجیتال با ضریب 48% مورد تأیید قرار گرفت، اثر متقابل آنها بر افراد رد شد، تأثیر معنادار تعلق خاطر حزبی بر تعیین سیاست های تبلیغاتی رسانه ها در جهت دستیابی به اهداف انقلاب با ضریب 35% به دست آمد و اثربخشی شیوه های تبلیغاتی به کار گرفته شده به وسیله احزاب رد شد. در نتیجه، بهره مندی از رسانه های مختلف توسط احزاب، گروه ها و نامزد ها و استفاده از شیوه های مناسب تبلیغاتی و همچنین حضور نامزد های معتبر می تواند در مشارکت رأی دهندگان در جهت نیل به اهداف انقلاب تأثیر بسزایی داشته باشد.
۴.
هدف از این پژوهش که به روش تحلیل محتوای کیفی انجام پذیرفته است، نشان دادن مؤلّفه هایی است که با توجّه به درس «زمزمه محبّت» از کتاب فارسی سال سوم راهنمایی- و نیز درس های دیگری از کتاب های فارسی قدیم و جدید دوره اوّل متوسّطه- برای «دلبری» معلمان از دانش آموزان مطرح شده است. براساس یافته های پژوهش می توان گفت که برای دلبری، مقدّماتی لازم است که برخی از آنها در زمره عوامل باطنی تأثیرگذار در این کار قرار می گیرد؛ نظیر خودسازی معلم، سوخته دلی و شیفتگی او به این حرفه؛ و برخی دیگر در جمله عوامل ظاهری؛ نظیر دانش بسیار معلم و نیز مهارت بالای او در ارائه آن معلومات به دانش آموزان؛ و بعضی دیگر نیز در شمار هر دو عامل (باطنی و ظاهری)؛ همچون شخصیّت اثرگذار معلّم و اشتیاق فراوان فراگیران برای دانش اندوزی. مؤلّفه هایی همچون احترام فراوان به معلّم و پدر و مادر، توجّه به معنویّت، جدّیّت در امر دانش اندوزی، مقدّس شمردن کار تعلیم وتعلّم و... از جمله عوامل تأثیرگذاری بوده است که در این درس بر روی آن تأکید شده است. در پایان، این نتیجه به دست می آیدکه یکی از مهم ترین شرط های موفّقیّت یک معلّم، چه در امر تدریس (آموزش) و چه سازندگی اخلاقی (پرورش) دانش آموزان، دلبری از آنان است.
۵.
تربیت از مفاهیم و پدیده هایی است که در خصوص معنا، مفهوم و رویکردهای آن توافق کمتری وجود دارد و هر مکتب، برپایه جهان بینی خود، از تربیت تعریف ویژه ای می کند. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه شیوه های تربیتی دانش آموختگان یک دانشگاه نظامی است. نوع پژوهش کاربردی و روش تحقیق آن، پیمایشی بوده، برای بیان رابطه داده ها از آمار توصیفی و استنباطی کمک گرفته شده است. جامعه آماری به تعداد نود و هشت نفر، شامل استادان، اعضای هیأت علمی دانشگاه و کارشناسان تربیتی اند که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده، در راستای پایایی آن می توان به مقدار آلفای کرونباخ با عدد 932/0 اشاره کرد. اعتبار صوری پرسشنامه محقق ساخته توسط استادان و خبرگان مورد تأیید است. اطلاعات پرسشنامه (محقق ساخته) جمع آوری و وارد رایانه شده و با استفاده از نرم افزارspss تجزیه و تحلیل شده است. برای رسم نمودار و جداول از نرم افزارهای excel و word کمک گرفته شده است. جامعه آماری مورد مطالعه به روش تمام شمار انجام گرفته است. نتایج نشان داد که حوزه مجریان تربیتی با میانگین 50/4 و حوزه محیطی با میانگین 30/4، حوزه محتوایی با میانگین 21/4 به ترتیب در اولویت شیوه های تربیتی احصاءشده قرار دارند. با شناخت این شیوه های تربیتی که به صورت جداگانه برای هر حوزه مطالعه شد، می توان کیفیت این شیوه ها را برای تربیت و آموزش دانشجویان در دانشگاه نظامی بالاتر برد.
۶.
هدف اصلی مقاله حاضر، سنجش میزان وجدان کاری کارکنان، شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر وجدان کاری و ارائه راهکار به مدیران و برنامه ریزان برای افزایش وجدان کاری کارکنان شاغل در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. روش تحقیق پیمایشی است. برای سنجش روایی ابزار اندازه گیری از دو روش اعتبار محتوایی(اعتبار صوری) و اعتبار سازه (تحلیل عاملی تأییدی) استفاده و بعد از برآورد پایایی، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان (1426 نفر) شاغل در وزارتخانه می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، برای اطمینان بیشتر حجم نمونه 400 نفر انتخاب گردید. پرسشنامه ها شامل 131 گویه بسته و باز در بین کارکنان که به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند انتخاب شدند، توزیع گردید. پس از جمع آوری اطلاعات برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماریSPSS وLISREL استفاده شد. در بخش یافته های استنباطی برای بررسی روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته از آزمون پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و در ادامه تحلیل مسیر، استفاده شد. با توجه به مقیاس داده ها، به منظور آزمون برخی از فرضیات پژوهش از آزمون کای اسکوئر استفاده شد. مشخص گردید که سطح وجدان کاری کارکنان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بالاست. اجرای رگرسیون خطی چندمتغیره نمایانگر آن است مجموع متغیرهای مستقل می توانند تغییرهای وجدان کاری کارکنان را تبیین کنند و متغیرهای رضایت شغلی، مشارکت کارکنان، بیگانگی از کار، تقسیم کار، عدالت سازمانی و ارتقاء شغلی از عوامل مؤثر بر وجدان کاری کارکنان می باشند.
۷.
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد تعهد ورزشی نوجوانان ورزشکار بر اساس شیوه های فرزندپروری والدین طراحی شد. روش پژوهش حاضر پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش 497 نفر از نوجوانان ورزشکار شهرستان لنگرود هستند که در شش رشته ورزشی به صورت هفته ای سه جلسه در تمرین حاضر می شدند. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و به صورت تصادفی 241 نفر انتخاب شدند و به دو پرسشنامه تعهد ورزشی و فرزندپروری پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد با اینکه شیوه های فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه پدر اثر مثبت و معنی داری بر تعهد، لذت و مشارکت نوجوانان دارد، اما شیوه فرزندپروری سهل انگارانه پدر و مادر، رابطه معکوس و معنی داری با ابعاد لذت و مشارکت نوجوانان در فعالیت های ورزشی دارد. علاوه بر این، مانند پدران، مادران نیز با استفاده از سبک فرزندپروری مقتدرانه، در مقایسه با شیوه فرزندپروری مستبدانه، به نسبت بیشتری اثر مثبت و معنی داری بر ابعاد تعهد ورزشی نوجوانان ورزشکار دارند. این یافته ها به روشنی نشان می دهد والدینی که از روش منطقی برای سبک فرزندپروری استفاده کرده اند اثر بیشتری روی تعهد ورزشی فرزندان داشته اند. از این رو پیشنهاد می شود به منظور افزایش تعهد ورزشی نوجوانان در محیط های ورزشی، به والدین آموزش داده شود تا زمان بیشتری صرف صحبت با فرزندان کنند، زیرا این کار آثار مثبتی در نگرش نوجوانان به ورزش دارد.