۱.
قدرت نرم توانایی تأثیرگذاری بر دیگران برای کسب نتایج مطلوب از طریق جذابیت به جای اجبار یا تطمیع است. بررسی وضعیت پژوهش های انجام شده توسط پژوهشگران حوزه قدرت نرم، علاوه بر اینکه سطح توانمندی علمی و میزان تأثیر آنان را در توسعه علمی نشان می دهد، می تواند به عنوان معیار مناسبی با هدف ارزیابی علمی این جامعه، برای ارتقای علمی موردتوجه مسئولان قرار گیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی شبکه هم تألیفی نویسندگان حوزه قدرت نرم در ایران است. این پژوهش از نوع علم سنجی بوده و با رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی و با استفاده از نرم افزار نود ایکس ال انجام گرفته است. جامعه مورد بررسی تمامی مقالات حوزه قدرت نرم بوده که در پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (sid) و پایگاه سیولیکا نمایه شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که در طول دوره مورد بررسی، 174 مقاله با موضوع قدرت نرم در این پایگاه ها نمایه شده اند. این مقالات توسط 348 نویسنده نوشته شده اند. بررسی ها نشان می دهد که میزان همکاری علمی در بین نویسندگان حوزه قدرت نرم پایین است. در ادامه فعال ترین نویسندگان حوزه قدرت نرم بر حسب تعداد گره، بیشترین مرکزیت بینابینی و بیشترین مرکزیت بردار ویژه مشخص شده اند.
۲.
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد تعهد ورزشی نوجوانان ورزشکار بر اساس شیوه های فرزندپروری والدین طراحی شد. روش پژوهش حاضر پیمایشی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش 497 نفر از نوجوانان ورزشکار شهرستان لنگرود هستند که در شش رشته ورزشی به صورت هفته ای سه جلسه در تمرین حاضر می شدند. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و به صورت تصادفی 241 نفر انتخاب شدند و به دو پرسشنامه تعهد ورزشی و فرزندپروری پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش هم زمان نشان داد با اینکه شیوه های فرزندپروری مقتدرانه و مستبدانه پدر اثر مثبت و معنی داری بر تعهد، لذت و مشارکت نوجوانان دارد، اما شیوه فرزندپروری سهل انگارانه پدر و مادر، رابطه معکوس و معنی داری با ابعاد لذت و مشارکت نوجوانان در فعالیت های ورزشی دارد. علاوه بر این، مانند پدران، مادران نیز با استفاده از سبک فرزندپروری مقتدرانه، در مقایسه با شیوه فرزندپروری مستبدانه، به نسبت بیشتری اثر مثبت و معنی داری بر ابعاد تعهد ورزشی نوجوانان ورزشکار دارند. این یافته ها به روشنی نشان می دهد والدینی که از روش منطقی برای سبک فرزندپروری استفاده کرده اند اثر بیشتری روی تعهد ورزشی فرزندان داشته اند. از این رو پیشنهاد می شود به منظور افزایش تعهد ورزشی نوجوانان در محیط های ورزشی، به والدین آموزش داده شود تا زمان بیشتری صرف صحبت با فرزندان کنند، زیرا این کار آثار مثبتی در نگرش نوجوانان به ورزش دارد.
۳.
هدف از این پژوهش، تبیین رابطه بین ویژگی های مصرف رسانه ای با رعایت شاخص های مطلوب در مصرف شبکه های اجتماعی مجازی خانواده های بوشهری است. در این مجال با ترکیبی از رویکرد کیفی و کمی در روش شناسی برای استخراج شاخصه های مطلوب و طراحی ابزار پرسشنامه، رابطه معناداری بین متغیر مستقل (میزان مصرف، نوع مصرف، جذابیت و انگیزه مصرف شبکه های اجتماعی مجازی) و متغیر وابسته (شاخص های مطلوب مصرف شبکه های اجتماعی مجازی خانواده های بوشهری) را با بهره گیری از نرم افزار spss مورد آزمون قرار دادیم. نتایج یافته ها در آزمون فرضیه ها، حاکی از آن است که از تعداد 4 متغیر مستقل در آزمون با رعایت شاخص های مطلوب مصرف رسانه ای؛ متغیر نوع شبکه های اجتماعی مجازی مورد استفاده، رابطه معناداری را نشان داد و 3 متغیر میزان مصرف، جذابیت و انگیزه مصرف شبکه های اجتماعی مجازی رابطه معناداری را در رعایت شاخص های مصرف این شبکه نشان ندادند. به عبارت دیگر، قابل تعمیم به کل جامعه آماری نیستند.
۴.
این تحقیق، با هدف «بررسی تأثیر اخلاق فردی بر اخلاق سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی اخلاق خانوادگی» انجام شده است. سؤال اصلی این است: آیا اخلاق فردی می تواند تأثیری در اخلاق سازمانی و چگونگی تعامل فرد با همکاران خود داشته باشد؟ آیا با ورود متغیر اخلاق خانوادگی به عنوان متغیر میانجی، شدت رابطه بین اخلاق فردی و اخلاق سازمانی دچار تغییر می شود؟ روش تحقیق، با توجه به هدف، کاربردی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کارکنان یکی از دانشگاه های نظامی تهران و نمونه آماری تعداد 70 نفر از کارکنان است که با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوایی آن توسط 20 نفر از خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن هم با استفاده از آلفای کرونباخ، 91/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که اخلاق فردی دارای تأثیر مثبت و معنادار در اخلاق سازمانی است. همچنین اخلاق فردی دارای تأثیر مثبت و معنادار در اخلاق خانوادگی است؛ هرچند شواهدی دال بر نقش میانجی اخلاق خانوادگی در رابطه بین اخلاق فردی و اخلاق خانوادگی مشاهده نشد.
۵.
دستیابی به امنیت مورد نظر اندیشمندان و از نیازهای فردی و اجتماعی می باشد. هدف این نوشتار مفهوم شناسی امنیت در بیانیه گام دوم انقلاب است و سعی شده به این سؤال پاسخ داده شود که مفهوم امنیت در بیانیه گام دوم انقلاب چگونه و در چه ابعادی مطرح شده است؟ در پژوهش پیش رو برای گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای متن محور استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، مأیوس شدن مردم از آینده نظام، دوری مسئولین از زهد انقلابی، طهارت اقتصادی و... از آسیب های امنیتی نظام مقدس ج.ا.ا است. مواردی که به عنوان راهبرد امنیتی مورد تأکید قرار گرفته عبارتند؛ استفاده از نهادهای مردمی در جنگ نرم، مقابله با اقدامات ضد معنویت، مراقبت از مشروعیت نظام، مبارزه با فساد، پاکدستی مدیران، حفظ ارزش های انقلابی است گفتمان غالب بیانیه ایجابی، از جنس نرم افزاری، با تأکید بر مدیریت خواسته مردم، بالا بردن توان پاسخ گویی و مدیریت نرم بوده لیکن بهره گیری از گفتمان سلبی متناسب با تهدیدات سخت دشمن نیز در دستور کار است.
۶.
با توجه به ادبیات پژوهش، بررسی تحقیقات قبلی نشانگر فقدان مدلی جامع در حوزه سبک زندگی دینی و مسئولیت اجتماعی اسلامی در نظام سلامت کشور است. هدف این پژوهش ارائه یک الگوی جامع است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها یک پژوهش با روش غیرآزمایشی و پیمایشی است و به صورت یک پژوهش آمیخته در دو مرحله کیفی و کمی اجرا شده است. ابتدا عوامل مورد مطالعه با مرور ادبیات تحقیق و مصاحبه با نخبگان حاصل شده است. سپس به روابط بین آنها از طریق نظر 30 نفر از خبرگان تشکیل دهنده تیم تصمیم به روش پرسشنامه، نسبت به ارزیابی روابط بین عوامل با روش آماری معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی، پرداخته شده است. بر اساس نتایج پژوهش و نتایج به دست آمده از نمودار معناداری ضرایب مسیر و آماره t بین عوامل علّی (کسب منافع اقتصادی، مقتضیات قانونی، آموزه های دینی و شخصیت مدیریتی) با مقوله اصلی پژوهش، یعنی فرایند رخداد مسئولیت اجتماعی اسلامی در نظام سلامت، با عدد 1.969 رابطه وجود دارد. بر اساس رابطه راهبردهای پژوهش که شامل: انجام امور مذهبی، امور فرهنگی، امور اجتماعی، اجرای خط مشی های لازم و تدوین خط مشی های آموزشی با پیامدهای آن (پایداری اعتباری، پایداری سازمانی، بهزیستی انسانی و توانمندسازی سلامت) است، عدد 8.420 در سطح اطمینان 99 درصد حاصل شده است که منتج به اجرای مقوله اصلی پژوهش می شود. اگرچه در این پژوهش با هدف بررسی روابط درونی عوامل تعیین کننده خط مشی گذاری موضوع تحقیق، یک مدل ساختاری جامع ارائه شده است، اما می توان با بررسی و اضافه کردن سایر ابعاد مرتبط با موضوع پژوهش و بررسی اختصاصی برخی از ابعاد پژوهش، به تعمیم پذیری و کاربردی کردن آن در حوزه هایی غیر از سلامت نیز اقدام کرد.
۷.
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی گفتمان سازی آموزه های انقلاب اسلامی در برنامه های درسی انجام شد. مقاله از نظر هدف، بنیادی و از حیث روش کیفی و در زمره پژوهش نظریه ای قرار دارد. بدین منظور، با تأسی به مراحل انجام پژوهش نظریه ای و با توجه به ویژگی های اساسی رویکرد گفتمان سازانه، الگوی مفهومی در دو بعد «فرایند» و «کارکرد» طراحی شد. این الگوی مفهومی، شش مرحله برون سازی، تبیین، اقناع، نهادینه سازی، رفتارسازی و فراگیرسازی را دربر می گرفت که شش کارکرد تکوین مفاهیم، صراحت بخشی، پذیرش، ملکه سازی، مطالبه گری و اشاعه گفتمان را به همراه داشت. بر اساس مدل مفهومی پژوهش، توجه به گفتمان سازی به علت همخوانی با نظام تعلیم و تربیت اسلامی، از حیث توجه به آموزه های انقلاب اسلامی در برنامه های درسی قابل تأمل است.
۸.
پژوهش در زمینه اصول تربیت و روش های آن، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان اسلامی بوده است. این توجه ناشی از اهمیت والای مسائل تربیتی در معارف دینی است. از آنجا که خلأ وجود پژوهش هایی کاربردی، دقیق و موشکافانه درباره «اصل تربیت» و «روش های آن»، به ویژه از منظر معارف دینی، به شدت احساس می شود، پژوهش حاضر بر آن است تا با روش تحقیق کیفی و داده بنیاد به تبیین روش های تربیت دینی، بر پایه یکی از اصول مهم و کاربردی تربیت دینی، یعنی «اصل تدریج» بپردازد. اشباع نظری بسندگیِ انتخاب مفاهیم، و کشف و بازرسی پایایی و اعتبار ابزار را برعهده دارد. جست وجوی متون دینی و به کارگیری مفاهیم و سپس مقوله ها تا جایی ادامه یافت که احساس اشباع نظری لازم به دست آمد. در این زمینه، اطلاعات لازم از متون دینی جمع آوری شده است. در پژوهش حاضر، اصل تربیتیِ تدریج و رهاوردهای آن در عرصه روش های تربیتی، اعم از آنچه که از سوی خود متربی لازم است تحقق یابد، و آنچه که مربی به عنوان یک راهنما باید مد نظر قرار دهد، مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس پژوهش حاضر، اصل تدریج یکی از اصول مهم تربیتی در کنار اصول دیگر مثل خدامحوری، مسئولیت پذیری، آخرت گرایی، توجه به مناسبات اجتماعی، اخلاق مداری، نظارت مداری و تکریم شخصیت متربی است. روش های تربیت دینیِ مبتنی بر اصل تدریج عبارت اند از: اعتدال و میانه روی، اولویت بندی و موقعیت شناسی، تکرار و تمرین، رفق و مدارا، آسان گیری
۹.
این مقاله، به منظور بررسی تأثیر تدوین الگوی راهبردی دیپلماسی دفاعی بر ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران نگارش شده است. این تحقیق از نوع کاربردی- توسعه ای است و با غلبه رویکرد کیفی و روش موردی– زمنیه ای می باشد. شامل دو بخش اسنادی و میدانی(مصاحبه باخبرگان) است. یافته های پژوهش نشان داد مدل سازی و ارائه الگو در دیپلماسی دفاعی، از ضرورت های راهبردی ج.ا.ایران محسوب می شود. دیپلماسی دفاعی در ساختار راهبردی ج.ا.ایران از این منظر اهمیت دارد که می تواند سازوکار جدیدی برای ایفای نقش نهادهای دیپلماتیک نظامی در راستای ارتقای قدرت نرم ج.ا.ایران فراهم آورد. اهمیت دیپلماسی دفاعی تابعی از ضرورت های ایفای نقش منطقه ای و بین المللی ج.ا. ایران محسوب می شود. دیپلماسی دفاعی ج.ا.ایران باید بتواند زمینه های لازم برای بسط قدرت نرم ج.ا.ایران را به وجود آورد. در چنین وضعیتی، دیپلماسی دفاعی بخشی از معادله قدرت در عرصه بین الملل محسوب می شود. به هر میزان قابلیت قدرت نرم کشور برای مقابله با تهدیدات افزایش یابد. نیاز راهبردی برای بهره گیری از سازوکار متنوع تولید قدرت بیشتر می گردد. رویکرد موسع به قدرت نرم می تواند دامنه تهدیدات را به زمینه های فرصت ساز تبدیل کند که نتیجه آن در حوزه تعاملات با واحدهای سیاسی اعتمادسازی بیشتر است. در این جهت دیپلماسی سیاسی با درهم آمیختن دیپلماسی و دفاع در روندی نظام مند به ابزاری اثربخش تبدیل می شود که با بکارگیری و تولید قدرت نرم تلاش می کند تا از طریق تعامل ملی با سایر واحدهای نظام بین الملل، هدف راهبردی جمهوری اسلامی در پیشگیری و مقابله با تهدیدات مخرب محقق کند. به همین دلیل بازدارندگی به عنوان اصلی ترین ملاحظه در تأیید حدود عملکرد دیپلماسی دفاعی مورد توجه قرار می گیرد.
۱۰.
پژوهش حاضر در پی آن است که نشان دهد بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب به عنوان نقشه راه انقلاب اسلامی، به مثابه نظریه انتظار در اندیشه حضرت آیت العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) است. این مقاله از نظر هدف، اکتشافی است و با تحلیل محتوای بیانات حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) به شناسایی و تبیین این مهم پرداخته است. رویکرد این پژوهش استقرایی و چگونگی انجام آن، کیفی است و در انجام این تحقیق از روش پژوهشی داده بنیاد استفاده شده است. برابر نظریه ارائه شده از منظر حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) به عنوان یک متفکر و اندیشمند اسلامی، هدف نهایی انقلاب اسلامی «رسیدن به تمدن نوین» در زنجیره منطقی و مستمر است که بر چهار رکن «دین، عقلانیت، علم و اخلاق» بنا شده است و برای تحقق آن باید پنج مرحله «انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی» پشت سر گذاشته شود تا آمادگی برای ظهور امام عصر(عج) فراهم شود. انتظار درواقع، فراهم کردن مراحل پیش گفته است که در صورت تحقق آن، پرواضح است که زمینه ظهور منجی عالم بشریت فراهم خواهد شد.
۱۱.
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی در کاهش رفتارهای پر خطر، به خصوص خودکشی نوجوانان پسر شهر کرمان در سال 1400 1399 است. روش تحقیق کمی و پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق، نوجوانان پسر کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان بوده که تعداد آنها برابر با 43 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری همه شماری با روش تحقیق نیمه تجربی مورد آزمون قرار گرفتند. تمام آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر مورد پیش آزمون قرار گرفتند و بعد از آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی به گروه آزمایش که شامل 22 نفر می شدند، پس آزمون انجام شد. با استفاده از شاخص مانکوا در نرم افزار اس پی اس اس 21، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی و ارتباطی بر کاهش خودکشی نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر کرمان مؤثر بوده، یعنی نسبت اِف با اطمینان 95 درصد برابر با 69/11 بوده است.
۱۲.
این مقاله با هدف بررسی جهت گیری کنش های ارزشی دانش آموزان بر اساس پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده تهیه شده است. روش این پژوهش پیمایش بوده و ابزار گردآوری اطلاعات آن بر پایه ی پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل همه ی دانش آموزان دوره متوسطه اول (راهنمایی) مدارس خلخال در سال تحصیلی 94-93 می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 283پرسشنامه بین پاسخگویان بصورت تصادفی توزیع شد. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد؛ میزان جهت گیری کنش ارزشی 58.3 درصد از دانش آموزان دوره متوسطه اول، سنتی و 41.7درصد مدرن است. مقایسه جهت گیری کنش ارزشی دانش آموزان براساس پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده نشان داد؛ نوع جهت گیری کنش ارزشی دانش آموزان بر اساس متغیرهای (سطح تحصیلات والدین، وضعیت شغلی والدین، عضویت والدین در تشکل های اجتماعی و قدرت اقتصادی خانواده) متفاوت است .