مشاوره و روان درمانی خانواده
مشاوره و روان درمانی خانواده سال دهم پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (پیاپی 30) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی تأثیر دو رویکرد درمانی بافت نگر انصاف محور (مبتنی بر نظریه بوزورمنی-نایج) و روش درمان هیجان مدار برافزایش کیفیت و کاهش تعارضات زناشویی زوج ها بود. روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل همه زوج هایی بود که در سال 1398- 1397 به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی خصوصی زیر نظر سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در شهر ارومیه مراجعه داشتند از میان مراجعه کنندگان تعداد 24 زوج پس از همتاسازی آزمودنی ها، به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارش شدند. پرسشنامه های استفاده شده در این تحقیق شامل مقیاس کیفیت زناشویی فرم تجدیدنظر شده (Busby, Christensen, Crane, & Larson, 1995) و پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدیدنظر شده (sanai zaker, Barati, & Bustani pour, 2008)بود. برای تحلیل داده ها و فرضیه ها از روش آزمون آماری «تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر» و نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته ها نشان داد اثربخشی رویکرد هیجان مدار در کاهش «تعارضات زناشویی»، به صورت معنی داری (001/p <) بیشتر از درمان بافت نگر انصاف محور است. همچنین میان دو رویکرد برافزایش «کیفیت زناشویی» تفاوت معنادار مشاهده نشد اما باگذشت زمان اثربخشی رویکرد بافت نگر نسبت به رویکرد هیجان مدار در «کیفیت زناشویی» ثبات و پایداری بیشتری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت ازآنجاکه متغیر تعارضات زناشویی ازنظر تئوری، وابستگی زیادی به نظریه دل بستگی و هیجانات دارند لذا رویکرد هیجان مدار اثربخشی مؤثرتری در این متغیر نشان داده است و ازآنجاکه در درازمدت حس عدالت و انصاف در رابطه منجر به بهبودی پایدار کارکردهای خانواده می گردد رویکرد بافت نگر در متغیر کیفیت زناشویی ثبات درمانی بهتری نشان داده است.
هم سنجی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری مداخلات فراخور برای کاهش اثرات منفی خیانت زناشویی ارج فراوانی دارد. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر هم سنجی کارایی زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی زناشویی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی منطقه غرب تهران در سال 1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه زوج درمانی شناختی رفتاری، زوج درمانی پذیرش و تعهد و گروه گواه گمارش شدند. آزمودنی های گروه شناختی رفتاری و گروه پذیرش و تعهد هرکدام به صورت جداگانه طی دوازده جلسه و یک بار در هفته به مدت 90 دقیقه تحت آموزش قرار گرفتند. طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. همه آزمودنی ها قبل و بعد از پژوهش به پرسشنامه بی رمقی زناشویی ((Pines, 1996 و تنیدگی پس ضربه ای (Foa, Riggs, Dancu, & Rothbaum, 1993) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که هر دو درمان تأثیر معناداری بر بی رمقی بدنی (64/ 7 ;F=002/ 0P=)، بی رمقی هیجانی (07/ 19 ;F=001/ 0P=)، بی رمقی روانی (42/ 16 ;F=001/ 0P=) و تنیدگی پس ضربه ای (72/ 65 ;F =001/ 0P=) داشتند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در بی رمقی زناشویی وجود نداشت (05/0<p) ولی در تنیدگی پس ضربه ای تفاوت دو گروه معنادار بود و نتایج به نفع گروه زوج درمانی پذیرش و تعهد بود (05/0p <). بر اساس نتایج حاضر، می توان دریافت که زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی پذیرش و تعهد بر بی رمقی و تنیدگی پس ضربه ای زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی مؤثر است؛ بر این اساس پیشنهاد می شود متخصصین مشاوره روان شناختی خانواده از این روش های زوج درمانی برای کاهش اثرات خیانت زناشویی بهره بگیرند.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی – رفتاری بر خوشنودی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل فراوانی روی خوشنودی زناشویی تأثیر می گذارد، ناخشنودی جنسی یکی از این عوامل است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی- رفتاری بر خوشنودی زناشویی زنان دارای ناخشنودی جنسی بود. پژوهش حاضر ازنظر روش شناسی جزء طرح های آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، عبارت بودند از زنان دارای ناخشنودی جنسی که در سال 98 به مراکز مشاوره شهر تهران (9 مرکز مشاوره) مراجعه کرده بودند (750 نفر). از این جامعه با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر از زنان داوطلبی که دارای ملاک های ورود به طرح درمانی بودند، از طریق مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان شناختی – رفتاری و کنترل جایگزین شدند. سپس هر گروه آزمایشی طی 9 جلسه 5/1 ساعته تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. اعضای هر سه گروه در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه خوشنودی زوجی اینریچ Fowers, Olson,1989)) را تکمیل کردند. تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات متغیر خوشنودی زناشویی در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری داشته است (P ≤0/05, F=259/39). همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سنجش با درمان شناختی- رفتاری اثربخشی بیشتری بر خوشنودی زناشویی داشته است؛ بنابراین درمانگران و مشاورین خانواده می توانند با به کارگیری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی ناخشنودی جنسی زوجین کار کنند تا افزون بر حل مشکل آن ها خوشنودی زناشویی شان نیز افزایش پیدا کند و گام باارزشی جهت کاهش طلاق بردارند.
تأثیر بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده روی جو خانواده و مشکلات رفتاری کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های فراوانی به صورت مجزا راجع به اثربخشی رویکرد خانواده درمانی نظام دار در حل مشکلات خانواده و استفاده از بازی درمانی یا درمان های خانواده مدار جهت کاهش مشکلات رفتاری کودکان مخصوصاً کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه بهره فراوانی برده شده است در این پژوهش به تلفیق رویکرد نظام دار خانواده و بازی درمانی برای کار با این کودکان و خانواده هایشان پرداخته شد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده بر جو خانواده و مشکلات رفتاری کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه بود. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 6 تا 8 سال دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه و خانواده های آن ها در شهر تهران بودند که در سال 1399-1398 به مراکز مشاوره تصمیم، باران دانش و آفتاب زندگی مراجعه کرده بودند و 3 کودک به صورت در دسترس بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت پلکانی زمانی وارد طرح پژوهشی شدند و 10 جلسه مداخله انجام شد. ابزارهای سنجش پژوهش حاضر پرسشنامه های مشکلات رفتاری کودکان (Rutter, 1967) و جو خانواده ( Moos & Moos,1994) بود. یافته های پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی، طراز، روند و تغییرپذیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده بر بهبود جو خانواده (برای هر سه آزمودنی) و کاهش مشکلات رفتاری کودکان دچار اختلال فزون کنشی/کاستی توجه (برای هر سه آزمودنی) مؤثر بود. یافته ها کارایی بازی درمانی مبتنی بر نظام خانواده را بر مشکلات رفتاری و جو خانواده نشان می دهد؛ بنابراین پیشنهاد می شود روانشناسان و درمانگران خانواده و کودک از این روش جهت بهبود مشکلات رفتاری و جو خانواده استفاده نمایند.
اثربخشی بخشایش درمانگری بر طلاق هیجانی همسران خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های درمانی کارآمد بخشایش درمانگری است که در ادبیات مشاوره و روان درمانی کمتر موردتوجه قرارگرفته است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بخشایش درمانگری بر طلاق هیجانی، همسران خیانت دیده شهرستان نکا بود. این پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون گروه گواه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده همه همسران خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره ندای زندگی و ققنوس شهرستان نکا در سال 1399 که دربرگیرنده 124 نفر بود. از میان آن ها 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گنجانده شدند. شرکت کننده ها، پرسشنامه طلاق هیجانی Gottman, Gottman, and Silver (1995)را در سه نوبت (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) تکمیل کردند. به گروه آزمایش 7 جلسه آموزش بخشایش درمانگری برای زمانی برابر 120 دقیقه (یک جلسه در هفته) ارائه شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که میان میانگین نمرات طلاق هیجانی 65/92 در سطح معنی داری 001/0 در گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد. بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش بخشایش درمانگری در کاهش طلاق هیجانی اثربخش است؛ بنابراین، به مشاورین و درمانگران استفاده از روش بخشایش درمانگری در مراکز مشاوره خانواده برای بهبود روابط زناشویی همسران خیانت دیده پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر باورهای ارتباطی، خودکار آمدی و معناجویی در دانشجویان پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش پیش از ازدواج یکی از اولویت های اصلی در برنامه های جلوگیری از ناهنجاری های فردی و خانوادگی، کاهش میزان طلاق و افزایش خوشنودی زناشویی است. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش پیش از ازدواج بر باورهای مرتبط با رابطه، خودکارآمدی و معنای زندگی در دانشجویان پرستاری تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری دانشجویان پرستاری مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز در سال تحصیلی ۹۶-۹۷ دربرگیرنده 560 نفر بودند. آزمودنی ها به تعداد 40 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویانی که درخواست کننده شرکت در این دوره بودند انتخاب گردیده و در دو گروه 20 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در ۶ جلسه ۶۰ دقیقه ای آموزش پیش از ازدواج به روش انجل و رایت دریافت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با به کارگیری سنجه های باورهای مرتبط با رابطه (Eielson & Epstein, 1982 )، خودکارآمدی (Schwarzer & Jerusalem, 1995) و معنا در زندگی (Steger et al., 2006) گرد آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد اثربخشی برنامه آموزشی پیش از ازدواج بر باورهای مرتبط با رابطه، خودکارآمدی و معنای زندگی معنی دار بوده است (0001>p). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که به کارگیری این آموزش پیش از ازدواج بر روی باورهای مرتبط با رابطه ، خودکارآمدی و معنای زندگی در زندگی کارساز است.
تدوین مدل علی رابطه میان چشم انداز زمان آینده و خودتنظیمی بلندمدت با تحول شغلی؛ تلویحاتی درباره مشاوره روان شناختی با والدین دارای فرزند نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نگرانی های شدید خانواده ها، انتخاب مسیر شغلی و هدایت تحصیلی فرزندان نوجوان است. پژوهش های فراوانی به بررسی تحول شغلی در گروه های گوناگون پرداخته اند، ولی پژوهشی که به مدل یابی تحول شغلی در نوجوانان پرداخته باشد، تاکنون انجام نشده است. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علی از رابطه میان چشم انداز زمان آینده و خودنظم جویی بلندمدت بر تحول شغلی با توجه به نقش واسطه ای نگرش به مدرسه در فرزندان نوجوان خانواده های شهر سنندج انجام شد. روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. از میان جامعه دانش آموزان نوجوان مقطع متوسطه اول شهر سنندج تعداد 284 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و به ابزارهای خودگزارشی چشم انداز زمان آینده (2008) Husman & Shell، خودنظم جویی نوجوانان Dias, Castillo & Moilanen, (2014)، نسخه تجدیدنظر شده مقیاس ارزیابی نگرش به مدرسه McCoach & Siegle (2003) و نسخه استرالیایی سیاهه کوتاه تحول شغلی Creed & Patton (2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار AMOS و SPSS انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که تحول شغلی با اطلاع از تراز چشم انداز زمان آینده و نگرش به مدرسه پیش بینی شد؛ خودنظم جویی بر نگرش به مدرسه و تحول شغلی به طور مستقیم تأثیری نداشتند؛ نگرش به مدرسه تأثیر علی و مستقیمی بر تحول شغلی نداشت. همچنین چشم انداز زمان و خودنظم جویی با میانجیگری نگرش به مدرسه اثر غیرمستقیم بر تحول شغلی نداشت. یافته های این پژوهش مؤید تأثیر معنی دار چشم انداز زمان آینده بر تحول شغلی فرزندان نوجوان خانواده های شهر سنندج است.
بررسی تأثیر تعارض زناشویی بر نگرانی های دوران بارداری: نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درگیر شدن در تعارض و اختلافات زناشویی در دوران پر تنیدگی بارداری، دارای اثرات فراوانی است که می توان با گسترش بهزیستی روان شناختی زنان باردار، آن ها را در برابر تنش های روانی پایدار کرد ، ازاین روی هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تعارض زناشویی بر نگرانی های دوران بارداری با نقش میانجی گر بهزیستی روان شناختی بود. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری همه زنان باردار 18-40 ساله مراجعه کننده به دفتر پزشک کارآزمودگان زنان و زایمان، بیمارستان ها و مراکز بهداشت شهر مشهد در نیمه نخست سال 99-98 بود؛ نمونه آماری شمار 150 زن باردار است که به روش نمونه گیری در دسترس و بر پایه جدول مورگان انتخاب شده و موردبررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد تعارضات زناشویی بازنگری شده- ۵۴ پرسشی (1388)، پرسشنامه نگرانی های دوره بارداری (آلدرسی و لین، ۲۰۱۱) و همچنین پرسشنامه بهزیستی روان شناختی (ریف، ۲۰۰۲) استفاده شد. داده های جمع آوری شده، با به کارگیری مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) به وسیله نرم افزار Spss23 و Lisrel 8.8 تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد با توجه مقادیر ضریب مسیر و T، تعارض زناشویی بر نگرانی دوران بارداری اثر مستقیم و معنادار دارد (68/0 و 48/7=T)؛ به عبارت دیگر هرچقدر تعارض زناشویی بالا رود نگرانی هم بالا می رود (01/0>P). از سویی نتایج پژوهش نشان داد تعارض با بهزیستی روان شناختی اثر معکوس دارد (69/0- و 82/7-=T)؛ یعنی هرچقدر تعارض بالا رود بهزیستی روان شناختی پایین می آید. با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که تعارض زناشویی افزون بر اینکه می تواند عامل خطری برای نگرانی های دوران بارداری باشند، می تواند از راه بهزیستی روان شناختی اثر غیرمستقیمی بر تراز نگرانی های دوران بارداری بگذارد.
تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش اخبار کووید-19، تنیدگی غیرمنتظره ای را در همه جنبه های جامعه به وجود آورده و چه بسا در بسیاری از نقاط جهان اختلالات مربوط به تنیدگی را افزایش خواهد داد. با توجه به شکاف های پژوهشی در صورت عدم توجه به این چالش بی سابقه، جهان با مشکلات بسیار جدی رویارو خواهد شد. ازاین روی پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تنیدگی های عمودی و افقی خانواده های گسسته بر نشانه های مرضی روانی برآمده از گسترش اخبار کووید-19 انجام شد. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بود؛ که به منظور انجام این پژوهش کیفی، 12 خانواده گسسته به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت غربالگری از سنجه انطباق پذیری و همبستگی خانواده استفاده شد. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختارمند با سؤالات باز بود و داده ها با روشSmith (1995) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. صحت و اعتبار پژوهش حاضر ریشه در چهار محور «باورپذیری، انتقال پذیری، تصدیق پذیری و اطمینان پذیری» داشت. یافته های برآمده از تجربیات خانواده ها در پنج مضمون اصلی «عوامل تنش زا در دوره قرنطینه خانگی»، «سازوکار توزیع مسئولیت»، «سازوکار حمایت خانواده»، «مشکلات انطباقی» و « نشانه های مرضی روانی » و چندین مضمون فرعی خلاصه شد. به طورکلی نتایج نشان داد، برخی از عوامل خانواده های گسسته مانند سازوکار توزیع مسئولیت و حمایت خانوادگی ناسازگار، آن ها را هنگامی که تنیدگی های افقی (وجود بیماری های زمینه ای در افراد خانواده ، مشکلات تحصیلی و مشکلات شغلی) و تنیدگی های عمودی (گسترش اخبار کووید-19 و بحران اقتصادی جامعه) به صورت هم زمان رخ داده بود، با تنیدگی مضاعف روبرو کرده و در چنین خانواده هایی نشانه هایی از آسیب شناسی روانی (ایجاد، عود و تشدید) و مشکلات انطباقی (خانوادگی) وجود داشت.
آسیب شناسی اثر درون مایه سریال های شبکه نمایش خانگی بر خانواده؛ یک تحلیل درون مایه مبتنی بر نگاه سیستمی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری ارتباط برای همه خانواده ها ضروری است و ازآنجایی که بیشتر مخاطبین تلویزیون خانواده ها هستند، وسایل ارتباط جمعی می توانند نقش و کارکردهای مؤثری داشته باشند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیب شناسی سریال های شبکه نمایش خانگی بر خانواده مبتنی بر نگاه سیستمی انجام شده است. روش این پژوهش تحلیل درون مایه بود. بدین منظور از میان ده سریال شبکه نمایش خانگی در میان سال های 1395 تا 1399 شمار پنج سریال به نام های ممنوعه، دل، مانکن، عاشقانه ها و کرگدن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. خیانت زناشویی، خشونت، عشق مثلثی، زندگی اشرافی، پنهان کاری و دروغ، سازوکار حل مشکلات شخصی و خانوادگی و ملاک های انتخاب افراد برای ازدواج در این سریال ها تحلیل شده است. ابزارهای این پژوهش با به کارگیری مشاهده درون مایه سریال ها از سوی متخصصین رشته های جامعه شناسی، روانشناسی بالینی و روانشناسی بالینی گرایش خانواده جهت ثبت مصادیق ذکرشده گردآوری شد. در تحلیل حاضر تفاوت میان تعداد مفاهیم مورد مشاهده نسبت به فراوانی مورد انتظار از طریق آزمون خی دو موردبررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد میان فراوانی مورد انتظار و فروانی مشاهده شده تفاوت معنی داری وجود نداشت (p >0/05 ). به عبارتی یافته های پژوهش نشان داد در این سریال ها شاهد فراوانی خیانت زناشویی، خشونت، عشق مثلثی، زندگی اشرافی، پنهان کاری و دروغ، روش های منفی حل مشکلات شخصی و خانوادگی و عدم انتخاب ملاک های مناسب افراد برای ازدواج با یکدیگر هستیم؛ که لازم است در مطالعه ای تأثیر این مفاهیم در ارتقا بهداشت روانی خانواده ایرانی با توجه به سناریو و گفتمان درونی فیلم ها ارزیابی شود که این سریال ها چه تغییراتی در سبک زندگی خانواده ایرانی ایجاد می کنند.
بررسی ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای خیانت زناشویی می توان دلایل فراوانی برشمرد که آسیب های دوران کودکی می تواند یکی از آن ها باشد. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با به کارگیری مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در 12 نفر (7 زن و 5 مرد) از افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی انجام شد. این افراد در سال 1397 به دلیل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهرستان لارستان، استان فارس، مراجعه کرده بودند، خیانت حداقل شش ماه طول کشیده و به تأیید مراجع و مشاور رسیده بود. شرکت کنندگان به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. داده ها با به کارگیری شیوه کیفی نظریه زمینه ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی در دوران کودکی خود دچار آسیب های هیجانی و روان شناختی همچون محرومیت، درماندگی، گسستگی هیجانی، شکاف میان نسلی و تمرکز بیرون از خانواده والدین شده بودند. بررسی روند مصاحبه ها نشان داد که این آسیب ها مشکلاتی را برای افراد در کودکی و بزرگ سالی و در زمینه های گوناگون زندگی (تحصیلی، اقتصادی، اجتماعی، نوجوانی، شغل و کار وزندگی زناشویی) به وجود می آورند. بر پایه این یافته ها و همچنین الگوی پارادایمی برآمده از آن ها می توان جهت شناسایی و همچنین پیشگیری از آسیب هایی که می تواند در خانواده منجر به خیانت شوند، اقدامات لازم را انجام داد.
پیش بینی بی رمقی زناشویی بر پایه خود-تمایزیافتگی و باورهای ارتباطی با میانجیگری ساماندهی هیجانی در زنان درخواست کننده طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه زناشویی و عوامل مؤثر بر آن نقش برجسته ای در خوشنودی زوجین از زندگی مشترک و دوام پیوند زناشویی ایشان دارد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ساماندهی هیجانی در رابطه میان خود-تمایزیافتگی و باور های ارتباطی با بی رمقی زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده همه ی زنان درخواست کننده طلاق مراجعه کننده به دادگاه شهر کرمانشاه در سال 1398 بود که از میان آن ها به صورت در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه خود-تمایزیافتگی Skowron & Friedlander, 1998)( ، پرسشنامه بی رمقی زناشویی Pines & Nunes, 2003))، سنجه ساماندهی هیجان (Garnefski, Kraaij & Spinhoven, 2001) و پرسشنامه باورهای ارتباطی Eidelson & Epstein, 1982 ) ) بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده گردید تا روابط علی میان متغیرها مشخص شود. نتایج نشان داد که متغیرهای مهارت ارتباطی و خود-تمایزیافتگی به طور معنادار قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی بودند. همچنین هیجانات مثبت و منفی نیز به طور معنادار قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی بودند. همچنین یافته های تحلیل مسیر نشان داد هیجان مثبت و منفی دارای نقش میانجی گر جزئی در رابطه میان خود-تمایزیافتگی و مهارت ارتباطی با بی رمقی زناشویی است. به عبارت دیگر، نقش میانجی گری هیجانات مثبت و منفی مورد تائید قرار گرفت. درمجموع، به نظر می رسد بی رمقی زناشویی پدیده ای است که ضمن درگیر کردن بسیاری از زوج ها، از عوامل فراوانی ازجمله خود-تمایزیافتگی، باورهای ارتباطی و ساماندهی هیجان تأثیر می پذیرد. بنابراین نیاز است در مداخله های درمانی، خانواده درمانی و آموزش های خانواده توجه ویژه ای به خود-تمایزیافتگی، باورهای ارتباطی و همچنین ساماندهی هیجان صورت پذیرد.