جغرافیا و توسعه ناحیه ای
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال شانزدهم پاییز و زمستان 1397 شماره 2 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش، بررسی نقش گردشگری در توسعه و بازسازی مناطق روستایی در ناحیه خرقان شهرستان اوج می باشد و به دنبال پاسخ گویی به این سؤال کلیدی می باشد که آیا توسعه گردشگری و فعالیت های مرتبط با آن توانسته است منجر به بهبود توسعه و بازسازی مناطق روستایی در محدوده مورد مطالعه شود. روش: نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- علی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه، مشاهده) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق ناحیه خرقان از توابع شهرستان اوج است که تعداد خانوار ساکن در آن بالغ بر 2177 مورد می باشد که با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران تعداد 249 مورد به عنوان نمونه انتخاب شده است. جهت ارزیابی پایایی داده ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضریب 76/0 و 78/0 نشان دهنده مناسب بودن داده ها و روابط آن ها می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری از قبیل آزمون رتبه ای فریدمن، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر و نرم ابزار EQS بهره گرفته شده است. یافته ها/نتایج: یافته های آزمون های استفاده شده نشان می د هد که تفاوت میانگین ها از دیدگاه پاسخگویان در نقاط روستایی نمونه با توجه به سطح آلفای 01/0کاملا معنادار گزارش شده است. برازش مدل رگرسیونی نشان دهنده تأثیر مثبت گردشگری در توسعه و بازسازی روستایی محل سکونت به میزان 64/0 می باشد. آزمون تحلیل مسیر نشان می دهد که بیشترین اثر کلی مربوط به بعد ابعاد اقتصادی با میزان (448/0) است و بعد زیست محیطی با میزان (301/0) کمترین اثر کلی در توسعه و بازسازی روستایی در منطقه مورد مطالعه را داشته است. همچنین، برازش مدل تحلیل مسیر هم بر اساس خروجی که از نرم افزار EQS گرفته شده است، برازش مناسبی را نشان داد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که گردشگری روستایی در توسعه و بازسازی مناطق روستایی با توجه به اثراتی که در ابعاد (اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی) ، در روستاهای محدوده مورد مطالعه به دنبال داشته است به عنوان راهبردی برای توسعه و بازسازی روستاهای همجوار که توجه کمتری به آن ها شده است قلمداد می شود.
مقابله با تخریب های زیست محیطی ناشی از پراکنده رویی شهری با استفاده از رویکرد نوین کد هوشمند (مطالعه موردی شهر قزوین و محیط پیراشهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: افزایش جمعیت از یک سو و بروز الگوهای توسعه ای ناپایداری چون پراکنده رویی شهری از دیگر سوی سبب ساز پیدایش معضلات مختلفی به ویژه تخریب های زیست محیطی شده است. یکی از نمونه های پراکنده رو کشورمان، شهر قزوین است که با گسترش پراکنده خود موجب تخریب زیست محیطی عناصر ارزشمندی چون باغات هزار ساله قزوین با قابلیت ثبت جهانی و همچنین زمین های کشاورزی مرغوب اطراف شهر شده است. پژوهش حاضر در پی مقابله با پدیده پراکنده رویی و تخریب های زیست محیطی ناشی از آن است. روش: کد هوشمند به عنوان رویکردی نوین جهت مقابله با پراکنده رویی مطرح شده است. پژوهش حاضر بر مبنای دستورالعمل کد هوشمند مدلی ارائه می دهد و بر اساس آن به کدبندی شهر قزوین و محیط پیراشهری آن می پردازد. این نقشه کدبندی مانع تخریب های زیست محیطی شده و راهکارهایی را در این زمینه ارائه می دهد. یافته ها: مدل پیشنهادی این پژوهش دارای سه سطح منطقه ای، محلی و بلوک است. از آنجا که راهکارهای سطح منطقه ای بر حفاظت زیست محیطی متمرکز است به برنامه ریزی در این سطح اکتفا می کنیم. طبق مدل پیشنهادی حوزه مرکزی مجموعه شهری قزوین را به عنوان محدودههمگن برنامه ریزی انتخاب می کنیم. با استفاده از مدل هلدرن مشخص می شود 56% از رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال قزوین است. در نهایت شش سطح بر مبنای ویژگی های محیط زیستی و قابلیت های توسعه ای در محدوده مورد نظر مشخص می شود. نتیجه گیری: راهکاری که کد هوشمند برای جلوگیری از تخریب باغات ارزشمند قزوین ارائه می دهد انتقال حق توسعه است، بر مبنای نقشه منطقه ای روستای چوبیندر در جنوب قزوین گزینه مناسبی بدین منظور است.
ارزیابی توانمندی های ژئومورفوتوریستی میراث های ژئومورفیک با رویکرد توسعه اقتصادی و پایداری محیط (مورد: چشمه های باداب سورت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رویکرد اصلی دانش ژئوتوریسم و ژئومورفوتوریسم رویکردی است توسعه گرا، حفاظتی و علمی در ارزیابی توانمندی میراث های ژئومورفیک که امروزه با گسترش مطالعات خود زیرشاخه های متعددی از قبیل ژئودایورسیتی (تنوع)، ژئوکانسرویشن (حفاظت )، ژئواینترپرتیشن(تفسیر) و غیره را در این شاخه از علوم زمین و همسوگری آن با سیستم های گردشگری پدیدار ساخته است که هدف تمامی آن ها پایداری و توسعه ناحیه ای در عرصه های زیست محیطی، اقتصادی- اجتماعی جامعه انسانی به ویژه جامعه بومی است. بر این اساس، هدف نوشتار حاضر را ارزیابی توانمندی های میراث زمین و در نهایت دستیابی به ارتقای علمی، توسعه ناحیه ای و حفاظت از میراث های ژئومورفیک در منطقه مورد مطالعه تشکیل می دهد. روش: از نظر روش شناسی نوشتار حاضر می کوشد به کمک مدلی تلفیقی از مدل های رایج ارزیابی توانمندی های ژئومورفوسایت ها و پیمایش های میدانی به بررسی جامعی از ادراک میراث زمین بپردازد. ساختار این مدل مبتنی بر معیارها و مؤلفه های تاثیرگذار (با امتیاز 10- 0) متناسب با رفتارشناسی چشمه های باداب سورت، قابلیت های این سایت را مبتنی بر سه موضوع کلان 1- دانش افزایی ژئومورفولوژی؛ 2- زیرساخت های گردشگری و 3- حفاظت میراث زمین مورد ارزیابی قرار گرفت تا بر اساس الگوی پیشنهادی بتوان به طور سازماندهی شده، در بهره برداری از این نوع میراث قدم برداشت. یافته ها/ نتایج: یافته های حاصل از ارزیابی های میدانی، مطالعات دفتری، تحلیل نقشه وغیره از منطقه بیانگر استعداد بالای ابعاد علمی و دانش ژئومورفولوژی با کسب مجموع امتیاز5/51 (از حداکثر60) است. در مقابل زیرساخت های گردشگری با کسب مجموع امتیاز 5/25 (از حداکثر70) و موضوع حفاظت با کسب مجموع امتیاز 5/27 نمره (از حداکثر70) در حال حاضر مراحل ابتدایی خود را می گذراند. قابل ذکر است مجموع امتیازات از جمع بندی نمره های اخذشده در بازدید میدانی و دفتری از معیارهای طراحی شده بدست آمد. نتیجه گیری: نتایج نهایی از ارزیابی صورت گرفته نمایان گر توانمندی های بالای علمی در کنار ضعف زیرساختی از نوع بهره برداری و حفاظتی است که عدم برنامه ریزی در منطقه مورد مطالعه در این عرصه را به نمایش می گذارد. این در حالی است که جامعه بومی به ویژه روستاها (از جمله روستای اروست مجاور باداب سورت) قادر است با بهره برداری سازمان یافته به کمک رویکردهای علمی، آگاهانه و احداث زیرساخت های گردشگری نه چندان پرهزینه (سرویس بهداشتی عمومی، خانه های دوم روستایی، تابلوهای راهنما، بروشور و غیره) توسعه پایدار روستاها و نواحی را به ویژه در زمینه اشتغال زایی و تثبیت جمعیت روستایی به ارمغان آورد.
سنجش عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی شهروندان در نگهداری فضای سبز در شهر مشهد (نمونه موردی: منطقه 3 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله بررسی و تبیین میزان مشارکت شهروندان منطقه 3 شهرداری مشهد در نگهداری فضای سبز است. روش: نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش مطالعه پیمایشی می باشد. جامعه آماری شهروندان مشهدی ساکن در منطقه 3 با جمعیت 387862 نفر هستند که طبق تقسیمات شهرداری مشهد از نواحی کم برخوردار درآمدی بوده و پایین ترین سرانه فضای سبز را در بین مناطق سیزده گانه شهرداری داراست. حجم نمونه با استفاده از روش کوکران و نمونه برداری تصادفی 380 نفر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS و روش های آماری آزمون کروسکال والیس، آزمون اسپیرمن و آزمون کندال استفاده شده است. پنج متغیر وضعیت اقتصادی، احساس تعلق و مالکیت، مهاجرت، سطح رضایت از فضای سبز و تحصیلات شهروندان منطقه 3 به عنوان متغیرهای مستقل و میزان مشارکت آن ها در نگهداری فضای سبز به عنوان متغیر وابسته بررسی شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج نشان می دهد بین پایگاه اقتصادی افراد و میزان مشارکت آ ن ها رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین متغیرهای احساس تعلق مکانی ساکنان و سطح رضایت از فضای سبز با میزان مشارکت آن ها رابطه معناداری وجود دارد. حاشیه نشینی و مهاجرت از میزان مشارکت می کاهد و تحصیلات افراد بر مشارکت آن ها اثرگذار نیست. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده حاکی از آن است که بیشتر شهروندان معتقدند با مشارکت خود می توانند در نگهداری فضای سبز تأثیرگذار باشند و هرچه میزان رضایتمندی از خدمات رسانی در فضای سبز شهری بیشتر باشد، شهروندان تمایل بیشتری به مشارکت دارند. بنابراین، از آنجایی که اکثر پاسخ دهندگان تمایل دارند در این امر با مدیریت شهری همکاری کنند، شایسته است مدیریت شهری برنامه های ویژه ای را از طریق مردم برای نگهداری فضای سبز اجرا کند.
ارزیابی فضایی پتانسیل نصب صفحات خورشیدی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (نمونه موردی: بخشی از ناحیه 2 منطقه 8 کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: بهره گیری از انرژی های خورشیدی گام بسیار مؤثری در زمینه رسیدن به شهرهای پایدار و قابل سکونت تر است. از این رو، در پژوهش حاضر، پتانسیل سنجی سطوح پشتِ بام ساختمان ها جهت نصب صفحات خورشیدی در بخشی از ناحیه 2 منطقه 8 شهر مشهد بررسی شد. روش: روش تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها شامل (کاربری قطعات، ارتفاع ساختمان ها، میزان جمعیت، درآمد بیست ساله، شیب و جهت شیب، توان پتانسیل، سایه اندازها، مساحت پشت بام و میزان کیلووات تولیدی) از مد ل های تصمیم گیری چندمعیاره شامل مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل میانگین گیری وزنی (OWA) استفاده شده است. نتایج/ یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که از مجموع مساحت 923 قطعه ارزیابی شده در محدوده مورد مطالعه، نزدیک به 19 هزارمتر مربع از فضای پشت بام ها در بهترین شرایط جهت نصب صفحات خورشیدی قرار گرفته اند. این پتانسیل ارزشمند با توجه به سابقه تجاری-مسکونی منطقه مورد نظر و میزان مصرف بالای انرژی برق می تواند در تأمین و پایداری تولید انرژی مورد نیاز محدوده و حتی بیشتر از آن بسیار مؤثر باشد.
ارزیابی نقش آگاهی از جاذبه های گردشگری در توسعه اکوتوریسم (مطالعه موردی: آگاهی سنجی کارشناسان و گردشگران استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش موردنظر ارزیابی تأثیرگذاری آگاهی کارشناسان و گردشگران استان اردبیل از جاذبه های گردشگری در توسعه اکوتوریسم استان می باشد. روش: پژوهش پیش رو ازنظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش موردنظر شامل گردشگران و کارشناسان ذی ربط می باشد که از میان گردشگران تعداد 360 نمونه و از بین کارشناسان به دلیل کمی تعداد، کل جامعه به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. جهت سنجش متغیرهای وابسته پژوهش (توسعه اکوتوریسم) از طریق متغیرهای مستقل (میزان آگاهی گردشگران، کارشناسان و بهبود نقاط قوت اکوتوریسم استان) از آزمون پیرسون تک متغیره و دومتغیره، تحلیل رگرسیون خطی ساده و قدم به قدم، ضریب تعیین رگرسیون، تحلیل واریانس (ANOVA) استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون ها نشان دهنده معناداری بین میزان آگاهی گردشگران، کارشناسان در توسعه اکوتوریسم (همبستگی 45/0 و Sig کمتر از 5 درصد) و بهبود نقاط قوت اکوتوریسم در ایجاد و توسعه فرصت های اکوتوریسم (46/0 و Sig کمتر از فاصله اطمینان) می باشد. نتیجه گیری: بررسی نهایی داده ها نشان می دهد که افزایش استفاده مطلوب از قوت ها و به عبارتی بهبود و افزایش کارایی نقاط قوت باعث توسعه استفاده از فرصت ها به نحو مطلوب می شود.
تحلیل سطح برخورداری از خدمات عمومی در مقیاس محله ای (مطالعه موردی: محله های شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: انجام مطالعات عدالت محور فضایی و جغرافیایی برای شناخت نابرایری فضایی در شهرها برای ایجاد جامعه در خور تعالی انسان یک ضرورت است. محله، کوچکترین سطح تقسیم کالبدی شهر که به طور مستقیم با اساسی ترین نیاز های زندگی انسان در ارتباط است، مهمترین بخش تأثیر پذیر از نابرابری های فضایی می باشد. محله های شهر اصفهان از این قاعده جدا نیستند. هدف این پژوهش تحلیل سطح برخوداری از خدمات عمومی در مقیاس محله ای در محله های شهر اصفهان است. روش: از نظر روش شناسی براساس ماهیت از نوع توصیفی _موردی و تحلیلی است. براساس هدف از نوع کاربردی می باشد. به منظور گرد آوری اطلاعات از روش های اسنادی، کتابخانه ای و میدانی و ابزار های مشاهده، پرسش نامه، آرشیوهای اطلاعاتی شهرداری اصفهان استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های شاخص توسعه انسانی (HDI)، آزمون های آمار فضایی، همبستگی فضایی شاخص موران و میانگین نزدیکترین همسایه و تحلیل های ZONAL در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به صورت ترکیبی بر اساس مدل مفهومی استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتیجه نشان می دهد که نابرابری در توزیع شاخص های عدالت فضایی با عملکرد محله ای در بین محله های شهر اصفهان وجود دارد و این نقش مهمی در ایجاد دوگانگی فضایی در شهر اصفهان داشته است. این نابرابری فضایی در درون هر محله شهر نیز وجود دارد. در پهنه شهر اصفهان جزیره هایی با سطح برخورداری بالا در مقابل سطح وسیع با برخورداری کم شکل گرفته است.
تحلیل الگوی استقرار نظام فضا و توزیع فعالیت های صنعتی در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی نحوه توزیع و تمرکز فعالیت های بیست و هشت گانه صنعتی منطقه کلان شهری تهران بوده که در ارتباط با الگوهای فضایی نظری متفاوت، تحلیل می شود. روش: روش شناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش کار کمی-تحلیلی است. برای رسیدن به این مهم از روش های مختلف کمی اقتصادی همچون شاخص جینی، هرفیندال و شاخص فضایی موران استفاده شده است که در نهایت با الگوهای فضایی تحلیل می شوند. داده های مورد نیاز این مدل ها شامل تعداد اشتغال و همچنین مساحت نواحی مورد بررسی می باشد. یافته ها/نتایج: نتایج نشان می دهد که الگوی فضایی-فعالیتی منطقه کلان شهری تهران از الگوی تک مرکزی پیروی کرده در صورتی که توزیع فعالیت ها در زیربخش های صنعت به صورت الگوی اتفاقی بیشتر مشاهده می شود. این الگوهای اتفاقی و یا بدون الگو بودن توزیع زیربخش های صنعتی از سراسیمه بودن برنامه ها و سیاست ها در زمینه مکان یابی فعالیت های صنعتی حکایت دارد. نتیجه گیری: می توان اقدامات مختلفی جهت بهبود کانون های فعالیتی در منطقه، برای تقویت الگوی چندمرکزی و شبکه ای صورت داد که لازمه آن شناسایی زیرمراکز دارای قابلیت و ظرفیت فعالیت های صنعتی در بخش صنعت است. ز این رو، توصیه می شود نگرش خوشه ای به شکل گیری فعالیت های صنعتی برای استفاده از مزیت های مکانی منطقه کلان شهری تهران از یک طرف و تقویت چندمرکزگرایی از طرف دیگر در دستور کار مقامات و برنامه ریزان منطقه قرار بگیرد.
بررسی وضعیت پایداری روستاهای شهرستان پلدختر بر اساس نگرش های زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: از بین رفتن منابع طبیعی از جمله مشکلات مهمی می باشد که به طور قابل توجهی معیشت جامعه روستایی را متأثر ساخته است؛ زیرا ناپایداری در محیط نهایتا موجب ناپایداری جوامع انسانی خواهد شد. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت پایداری محیطی در نواحی روستایی شهرستان پلدختر صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری خانوارهای روستایی شهرستان پل دختر است. (11289N=). به روش نمونه گیری سهمیه ای، 400 نمونه (136 روستا) انتخاب شد. برای بررسی وضعیت پایداری از آزمون t تک نمونه ای، برای بررسی تفاوت مناطق روستایی از نظر وضعیت پایداری از آزمون های تعقیبی (Post Hoc) و برای ارائه مدل پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. یافته ها/ نتایج: یافته ها نشان داد که منابع آب با میانگین (82/2)، جنگل ها و درختان (74/2) و مرتع و چراگاه ها (56/2) در وضعیت ناپایداری به سر می برند. تنها عاملی که در وضعیت تاحدودی پایدار قرار دارد عامل خاک (03/3) است. مدل پایداری محیطی نشان داد که عامل مراتع و چراگاه ها (Y1) با بار عاملی 82/0 بیشترین اثر را در ناپایداری محیطی داشته است. همچنین، تفاوت مکانی قابل توجهی بین مناطق روستایی از نظر عوامل ناپایداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که روستاهای شهرستان از نظر عوامل پایداری در شرایط ناپایداری قرار دارند. مهمترین عامل ناپایداری در این شهرستان عامل مراتع و چراگاه ها می باشند. دو دهستان میانکوه غربی و جایدر به ترتیب ناپایدارترین و پایدارترین دهستان های مورد بررسی هستند.
کاربرد مدل های تصمیم گیری چندمعیاره در سنجش زیست پذیری مناطق کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رشد شهرنشینی و تمایل جمعیت های انسانی به محیط های شهری، بستر با اهمیت شدن مفهوم زیست پذیری شهری را بیش از پیش فراهم ساخته است. زیست پذیری شهری یکی از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری و همچون سکه دارای دو رو می باشدکه یک روی آن معیشت است و روی دومش پایداری بوم شناختی است. پژوهش حاضر با هدف سنجش زیست پذیری مناطق بیست ودوگانه کلان شهر تهران با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناختی با توجه به اهداف موضوع از نوع کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. با توجه به ابعاد و شاخص های مد نظر در موضوع و مبانی نظری پرسش نامه طراحی شده برای محققان و متخصصان، برخی از شاخص ها و ابعاد پس از عبور از صافی پرسش نامه اولیه مرحله پیش آزمون در پرسش نامه نهایی به کار رفتند. یافته ها/ نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد در تمامی مناطق مناطق بیست و دو گانه کلان شهر تهران؛ شرایط زیست پذیری یکسان نیست و بین مناطق از نظر تفاوت شاخص زیست پذیری تفاوت معناداری دیده می شود. به طوری که که رتبه بندی مناطق بیست و دو گانه کلان شهر تهران با تکیه بر مدل ویکور نشان داد که منطقه 1 با بیشترین میزان زیست پذیری با اتخاذ کمترین میزان ویکور(0) در جایگاه نخست و منطقه 3 با میزان ویکور(62/0) و منطقه 2 با میزان ویکور(71/0) به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم قرار گرفتند. در مقابل مناطق 20، 19، 17، 15، 18،16 با اتخاذ بیشترین میزان ویکور محاسبه شده در جایگاه های آخر قرار گرفتند. نتیجه گیری: شهرنشینی مهار نشده، امروزه یکی از مهم ترین عوامل تشدید کننده مخاطرات و کاهش دهنده زیست پذیری در کلان شهر تهران می باشد و رشد جمعیت و به تبع آن تمرکز، ترافیک، رشد کالبدی و دست اندازی شهر بر اراضی پیرامونی و حریم شهری خود بستر تحریک و تشدید مخاطراتی چون شکل گیری جزایر گرمایی، گازهای گلخانه ای و غیره را فراهم آورده است.
مطالعه و تحلیل اثرات فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر هویت اجتماعی جوانان روستایی شهرستان مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرآیند گسترش فن آوری اطلاعات و ارتباطات به واسطهجهانی شدن از طریق بازسازی فضا و زمان، نفوذپذیر ساختن مرزها و گسترش چشم گیر فضای اجتماعی، منابع و شرایط لازم برای هویت سازی و معنایابی سنتی را تا حدود بسیار زیادی از بین می برد. هدف این مقاله، مطالعه و تحلیل اثرات فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر هویت اجتماعی جوانان روستایی شهرستان مشگین شهر می باشد. روش: این تحقیق از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی و نیز از نوع تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام جوانان روستایی ساکن در روستاهای دارای دفاتر ICT روستایی شهرستان مشگین شهر است. برای برآورد حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران با سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد استفاده شده است. در این تحقیق روش گردآوری داده ها برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) است و ابزار مورد استفاده در روش پیمایشی پرسش نامه و مصاحبه بوده است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. مطالعه راهنما در منطقه مشابه جامعه آماری با تعداد30 پرسش نامه صورت گرفت و با داده های کسب شده و استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق 79/0 الی 87/0 بدست آمد. نتایج/ یافته ها: نتایج میانگین های بدست آمده از دو گروه چنین نشان داد که به جز هویت خانوادگی و هویت فردی در تمام موارد ذکرشده هویت های مذهبی، ملی، گروهی و جنسیتی روستاییان برخوردار بیش تر از روستاییان غیر برخوردار بوده است. در خاتمه، با توجه به نتایج پژوهش چند پیشنهاد کاربردی ارائه شده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد که به جز هویت خانوادگی و هویت فردی در تمام موارد ذکرشده هویت های مذهبی، ملی، گروهی و جنسیتی روستاییان برخوردار بیش تر از روستاییان نابرخوردار بوده است
نقش گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی در انتخابات مجلس شورای اسلامی (نمونه پژوهی: حوزه انتخابیه ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی در عرصه سیاسی نقش مهمی ایفا می کنند و می توانند مسیر آینده تحولات را به نفع خود سامان دهند. در حوزه انتخابیه ممسنی تأثیر گذاری گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی در طیفی از جهت گیری های متغیر در کوتاه مدت و ثابت در بلندمدت در نوسان است. برخی از آن ها در روندهای سیاسی شهرستان ممسنی به طور مُستمر حضور دارند و در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی بر حجم اثرگذاری خود می افزایند و می توانند روند تحولات را در راستای اهداف خود هدایت کنند. بزرگان و موی سپیدان طوایف، گروه های خویشاوندی و متنفذان محلی از جمله گروه های ذی نفوذ و بازاریان، کشاورزان، اقشار مذهبی، زنان، روشنفکران و نخبگان از جمله نیروهای اجتماعی در حوزه انتخابیه ممسنی هستند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چگونگی و ارزیابی میزان نقش آفرینی این بازیگران سیاسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در فضای جغرافیایی ممسنی است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و با بهره گیری از اطلاعات کتابخانه ای و تحلیل آماری داده های میدانی (پرسش نامه و مصاحبه) به انجام رسیده است. سؤال اصلی این است که گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی چه نقشی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی دارند؟ یافته ها/ نتایج: یافته ها و نتایج پژوهش نشان داد که گروه های ذی نفوذ به صورت ثابت و پایدار و نیروهای اجتماعی به صورت فعال و منفعل از طریق هویت و تعلق مکانی و ساخت طایفه ای و تماس با کارگزاران در فرایند انتخابات مجلس و جهت دهی به آرای مردم در حوزه انتخابیه ممسنی ایفای نقش می کنند که در این میان نقش گروه های ذی نفوذ پر رنگ تر است (چگونگی). از طرفی میزان نقش آفرینی بازیگران سیاسی متفاوت است. در بین گروه های ذی نفوذ در مناطق شهری و روستایی به ترتیب متنفذان محلی و ریش سفیدان از بیشترین و ریش سفیدان و متنفذان محلی از کمترین میزان تأثیرگذاری برخوردار هستند. در میان نیرو های اجتماعی در مناطق شهری و روستایی به ترتیب بیشترین اثرگذاری مربوط به معلمان و کمترین میزان تأثیرگذاری مربوط به اقشار مذهبی است.