جغرافیا و توسعه ناحیه ای
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال نوزدهم بهار و تابستان 1400 شماره 1 (پیاپی 36) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بازارهای سنتی در شهرهای ایرانی - اسلامی به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر محسوب می شوند. بازار اصفهان مانند سایر بازارهای قدیمی و سنتی ایران، یکی از مراکز مهم تجاری و بازرگانی اصفهان و حتی ایران محسوب می شود و در مرکز بافت قدیمی شهر قرار دارد. امروزه با افزایش بی-رویه جمعیت و توسعه شهری و باتوجه به قدیمی بودن بازار، بافت درهم تنیده و مسیرهای باریک، آسیب پذیری این بافت افزایش یافته و در صورت بروز خطراتی همچون زل زله، آتش سوزی، ترکیدگی لوله آب، انفجار خطوط گاز و حتی مخاطرات انسانی نظیر بحران های اجتماعی به مشکلی بسیار پیچیده تبدیل می شود. اهداف: هدف اصلی از این پژوهش، شناسایی بافت های فرسوده در محدوده بازار شهر اصفهان، بررسی وضعیت آسیب پذیری و مقاومت آثار و بناهای با ارزش در مقابل زلزله و سایر مخاطرات طبیعی و شناسایی مناطق با آسیب پذیری بالا می باشد. روش: روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. قلمرو پژوهش، واحدهای تجاری - خدماتی، فرهنگی و فضای فیزیکی و کالبدی بازار اصفهان، از بازارچه حسن آباد در جنوب شرق میدان امام تا بازار مجاور مسجد جامع در شمال غربی این محدوده از شهر اصفهان است. این محدوده در ادبیات برنامهریزی شهری اصفهان به عنوان محور فرهنگی شهر اصفهان شناخته میشود. یافته ها/ نتایج: داده های موجود با استفاده از برداشت میدانی واحد به واحد حجرههای تجاری و تمام عناصرتاریخی و نیز منابع کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. سپس با پیاده سازی این عناصر بر روی نقشه های مبنای شهرداری اصفهان و استفاده از 6 شاخصِ فرسودگی، قدمت، تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، تعداد طبقات و ریزدانگی بافت در تعیین میزان آسیب پذیری محدوده موردمطالعه، وضعیت محدوده ازنظر میزان آسیب پذیری در محیط Arc GIS و با استفاده از الحاقیه Spatial Analyst، مشخص گردید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد: براساس شاخص های مورد استفاده، بازار سنتی شهر اصفهان و محدوده اطراف آن از آسیب پذیری بالایی برخوردارند. و بیشتر فضاهای کالبدی بازار از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. قدمت حدود 70٪ از بناهای پیرامون بازار بیش از 30 سال است. این قدمت در مورد بازار اصفهان به بیش از دویست سال میرسد. کیفیت کالبدی این عرصه، نیز نامناسب است(فقط 2/7 % نوساز هستند). بافت بازار ریزدانه است و این نماگر، آسیب پذیری را افزایش می دهد. شبکه دسترسی در محدوده بازار از کارآیی لازم در مواقع بحران، برخوردار نیست و به دلیل کم بودن عرض معابر و تراکم بیش از حد انسان و وسایل نقلیه و انبوهش بیش از حد کالا، در مواقع بحران، آسیبپذیری بازار افزایش مییابد و امداد و نجات را با مشکل مواجه میسازد. موارد فوق در صورت بروز بحران به معضلات امنیتی نیز دامن میزند. براساس یافته های پژوهش و نقشه آسیبپذیری بازار نتیجه میگیریم که: بافت بازار در مواقع بحران از آسیبپذیری بالایی برخوردار است و مهمترین عامل تشدیدکننده آسیبپذیری بازار، کیفیت و قدمت ابنیه و شبکه دسترسی ناکارآمد است.
عوامل مؤثر در شکل گیری تقویت فضاهایی عمومی در روستاهای استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش ، بررسی عوامل موثر در شکل گیری تقویت فضاهای عمومی در روستاهای استان لرستان است، و به دنبال پاسخ گویی به این سوال کلیدی می باشد؛ کدام عوامل در شکل گیری تقویت فضاهایی عمومی بیشترین نقش داشته است؟ روش : نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری توصیفی( میانگین، انحراف معیار و واریانس) و استنباطی(تحلیل عاملی و تحلیل واریانس) بهره گرفته شده است. یافته/نتایج: یافته های تحلیل عاملی نشان داد، که 7 عامل با مجموع 274/55 درصد واریانس روابط بین شاخص ها ر ا تبیین می کند وبیشترین سهم را عامل اول با531/10 درصد واریانس و کمترین سهم را عامل هفتم با 178/6 درصد را تبیین می کند. همچنین از آزمون تحلیل ها واریانس نشان داد، که تفاوت معناداری بین عامل های مورد نظر در سطح آلفا کمتر از 05/0 وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد، توجه به فضاهای عمومی می تواند در راستای تقویت اجتماعات انسانی به کار گرفته شود و زمینه را برای بهبود فعالیت ها سرزندگی و حیات مدنی در جوامع روستایی فراهم کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهری با رویکرد مدلسازی ساختاری – تفسیریISM (نمونه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر زیست پذیری شهر ایلام با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، و گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایش است، و ابزار گردآوری اطلاعات در آن پرسشنامه است. با مرور ادبیات و تحلیل محتوایی و نظرخواهی از نخبگان، 16 مورد از شاخص های مؤثر بر زیست پذیری شهر ایلام شناسایی و سپس روابط درونی بین آنها، با استفاده از روش ISM، بررسی شد. و نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است. نتایج بیانگر این است که شهر ایلام براساس عوامل مؤثر بر زیست پذیری به شش سطح طبقه بندی شده است و پنج عامل توزیع عادلانه امکانات و خدمات زیرساختی، مسکن مناسب، داشتن شغل و درآمد مناسب، میزان تأمین مصرف کالا و خدمات، کیفیت مناسب معابر و خیابان ها به ترتیب با میزان قدرت نفوذ 15، 15، 14،14، 14 با بیشترین تأثیر، محرک و برانگیزاننده زیست پذیری در شهر ایلام به شمار می روند. در نتیجه هرگونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و ارتقای زیست پذیری شهر ایلام باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه کند. بر این اساس نخستین ابعاد کلی مؤثر بر زیست پذیر کردن شهر ایلام ابعاد اقتصادی و در مراحل بعدی ابعاد زیست محیطی ابعاد و اجتماعی است. همچنین براساس تحلیلMICMAC هیج یک از توانمندسازها در گروه خود مختار قرار نگرفته اند و این نشان دهنده اهمیت همه توانمند سازها در زیست پذیری شهر ایلام است.
سازگاری و هویت مکانی مهاجران: روابط و تعدیل گرها (مطالعه موردی: مهاجران ساکن شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت با هر قصد و هدفی که انجام شود، یک فرایند و مستلزم گذراندن مراحل خاصی است که سازگاری با محیط و جامعه ی مقصد، یکی از مهم ترین این مراحل است. در فرایند سازگاری، الگوهای رفتاری مهاجران دستخوش تغییراتی می شود و جنبه های مهمی از هویت شخصی آنها تحت تأثیر قرار می گیرد. تبیین میزان و نحوه ی سازگاری مهاجران با شرایط محیط جدید می تواند در توضیح بسیاری از پدیده های مرتبط با مهاجرت مؤثر واقع شود. نظر به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با مطالعه نمونه ای متشکل از 385 نفر از مهاجران ساکن کلان شهر اصفهان و با تحلیل داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه، به بررسی اثر ابعاد مختلف سازگاری بر هویت مکانی پرداخته و اثر تعدیل گری برخی متغیرها را آزمون نموده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری مختلف و بهره گیری از نرم افزار SPSS و افزونه ی Process صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مقدار میانگین متغیر هویت مکانی و ابعاد سه گانه سازگاری شامل سازگاری روانی، اجتماعی و محیطی بالاتر از حد متوسط می باشد. نتایج همچنین نشان داد سازگاری بر هویت مکانی اثر مثبت و معناداری دارد و حدود 52 درصد از واریانس هویت مکانی، توسط واریانس سازگاری روانی، محیطی و اجتماعی تبیین می شود. بر اساس نتایج، متغیرهای تحصیلات و مدت اقامت در رابطه بین سازگاری محیطی و هویت مکانی مهاجران به عنوان تعدیل گر نقش ایفا می کنند. این در حالی است که نقش تعدیل گری متغیرهای جنس، سن و مبدأ استانی مهاجرت در رابطه میان ابعاد مختلف سازگاری و هویت مکانی مهاجران تأیید نشد.
تحلیل عوامل موثر بر تنوع بخشی اقتصادی در روستاهای مرزی غرب ایران (مطالعه موردی: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در روستاهای مرزی است که جهت بررسی دقیق تر روستاهای مرزی شهرستان مریوان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش: این تحقیق بنابر هدف کاربردی است و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق جامعه آماری، روستاهای شهرستان مریوان می باشد. روستاهای واقع شده در فاصله 10 کیلومتری از مرز بین المللی عراق با توجه تاثیر پذیری بالای آنها از مرز، به عنوان نمونه در نظر گرفته شد که بر اساس فرمول ، 18 روستا به عنوان روستاهای نمونه از طریق نمونه گیری طبقه بندی شده از میان آنها انتخاب شد. جهت تعیین تعداد خانوارهای نمونه از فرمول کوکران استفاده شد که براساس آن، تعداد نمونه ها 334، تعیین شد که این تعداد پرسشنامه در میان خانوارهای روستاهای نمونه توزیع شد. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمو های تی استیودنت، فریدمن و ... و نیز از نرم افزارهای SPSS و Excel در راستای پاسخگویی به سوال تحقیق، استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: عوامل موثر در متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی، در چهار دسته اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و موقعیت مرزی طبقه بندی شد. میانگین رتبه برای عوامل فوق به ترتیب برابر با11/2، /07/2، 03/3 و 79/2 بدست آمد. نتیجه گیری: عوامل اجتماعی، اقتصادی، توانهای محیطی و موقعیت مرزی در متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی منطقه تاثیر داشته که از بین آنها، توان های محیطی و موقعیت مرزی بیش از سایر عوامل (عوامل اقتصادی و اجتماعی) در متنوع سازی اقتصادروستایی منطقه نقش دارند.
تحلیل اثرات توانمندسازی اجتماعی بر بهبود مشارکت سیاسی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایتمندی اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی و ارزش مندی اجتماعی) با بهبود مشارکت سیاسی زنان روستایی رابطه معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: در کل، با مددگیری از یافته های تحقیق می توان با ارتقای مولفه های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، رضایتمندی و مسئولیت پذیری زمینه مشارکت سیاسی روستاییان زنان روستایی را بهبود بخشید تا آنان به عاملیت و آمریت فردی در تعیین سرنوشت اجتماعی خودشان پی برده و به تداوم آن همت بگمارند.
فرا تحلیل کیفی روش و نتایج پژوهش های مرتبط با بازارچه های مرزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق مرزی در مقایسه با مناطق مرکزی کشورها از انزوای جغرافیایی، دوری از قطب های رشد اقتصادی، صنعتی، قرارگرفتن در حاشیه و همچنین توسعه نیافتگی در ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردار هستند. دولت ها برای کاهش این نقاط ضعف به دنبال احداث بازارچه مرزی برآمده اند. بازارچه مرزی به دلیل تماس این مناطق با محیط خارجی سبب گسترش مبادلات و پیوندهای فضایی در دو سوی مرزها و کاهش آسیب پذیری و تهدیدات مختلف در این مناطق شده است؛ بنابراین توجه به بازارچه مرزی از سوی صاحب نظران علوم مختلف از اهمیت وافری برخوردار شده است. به گونه ای که تحقیقات گسترده ای در این زمینه برای بررسی ویژگی ها و ابعاد این بازارچه ها صورت گرفته است. این مقاله با رویکرد فرا تحلیل به بررسی مقالات و پایان نامه های منتشر شده به زبان فارسی تا سال 1398 پرداخته است. فرا تحلیل به عنوان روشی برای تجمیع نتایج پژوهش های پراکنده در دستیابی به دیدگاهی نوین برای گسترش دانش بشری مورداستفاده قرار می گیرد. ازاین رو، یافته های تحقیق نشان می دهد عوامل گردشگری، توسعه اقتصادی - اجتماعی، اقتصادی - کالبدی، سیاسی - امنیتی، توسعه پایدار منطقه ای استفاده از شاخص های ترکیبی نقطه قوت پژوهش های مورد بررسی است و عدم توجه به توسعه یافتگی مناطق، توجه وافر به بعد امنیتی مناطق مرزی و در روش تحقیق عدم انعکاس روایی و پایایی ابزار مورد سنجش از نقاط ضعف پژوهش ها محسوب می گردد. از سویی دیگر تمامی تحقیقات تنها به صورت نظری به موضوع پرداخته اند و تاکنون دیدگاه کاربردی از سوی صاحب نظران برای تقویت بازارچه مرزی در سطح ملی ارائه نگردیده است.
تحلیل رقابت پذیری شاخص های بهداشتی- درمانی استان های کشور با استفاده از تکنیک ماباک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: با توجه به اهمیت روزافزون سلامت بشر و دسترسی عادلانه و متناسب آن ها به شاخص های بهداشتی و درمانی، سنجش رقابت پذیری بهداشتی و درمانی در سطح ملی می تواند در شناسایی سطوح برخورداری استان های بالأخص در شرایط اپیدمی ها و بحران های بهداشتی در تخصیص سریع کمبودها به استان ها و برنامه ریزی برای توسعه آتی آن ها بسیار مؤثر باشد. روش: پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و هدف گذاری کاربردی، 31 استان کشور را ازلحاظ شاخص های رقابت پذیری بهداشتی و درمانی مورد بررسی قرار می دهد. 36 شاخص در قالب 2 مؤلفه اصلی(نیروی انسانی و زیرساخت ها) با استفاده از داده های مرکز آمار ایران در سال 1397 گردآوری گردیده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های آنتروپی شانون تعمیم یافته، تحلیل ماباک (MABAC) و روش خودهمبستگی فضایی موران جهانی (Moran's I)، رگرسیون وزن جغرافیایی در محیط نرم افزار Arc GIS 10.3 استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج این پژوهش نشان می دهد ازنظر رقابت پذیری بهداشتی- درمانی، استان تهران با توجه به مرکزیت کشور و برخورداری از امکانات و زیرساخت های کلان با میزان امتیاز ماباک (621/0) و اختلاف فاحش با سایر استان ها در جایگاه اول و خراسان رضوی و فارس با امتیاز (346/0) و (281/0) در جایگاه های دوم و سوم قرار گرفتند. هم چنین شاخص موران در نیروی انسانی و شاخص نهادی کمتر از یک است که نشان از الگوی غالب توزیع شاخص ها به صورت تصادفی است. در تحلیل تأثیر جمعیت بر کل شاخص های بهداشتی و درمانی با استفاده از رگرسیون وزن جغرافیایی نیز می توان دریافت که استان های فارس، خراسان رضوی، مازندران و خوزستان بیشترین تأثیرپذیری را از جمعیت داشته اند.
تحلیل سناریوهای مؤثر بر تحقق پذیری مؤلفه های شهر شاد (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر آینده نگاری شاخص های شهرشاد در شهر ارومیه است تا با مشخص سازی وضعیت-های محتمل پیش روی شهر در قالب سناریو، آینده شهر درک شود و متناسب با آن برنامه و سیاست های در جهت تحقق شهر شاد اجرا شوند. روش تحقیق: روش پژوهش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده است که جهت تبیین شهرشاد ارومیه از 29 شاخص استفاده شده است که جهت سنجش نوع رابطه بین شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی از Mentalmodel ، برای سطح بندی مناطق از مدل کوپراس، برای وزن دهی از مدل فولر و برای نمایش بصری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده است. یافته/نتایج: یافته های تحقیق نشان داده است که در بین 29 شاخص موردبررسی، 8 شاخص به عنوان عوامل کلیدی در تحقق شهر شاد ارومیه مشخص شده اند. چگونگی توزیع این عوامل در سطح مناطق شهر ارومیه بیانگر بهترین وضعیت برای منطقه 1 با امتیاز 0.30 درصد و بدترین آن برای منطقه 2 با امتیاز 0.22 درصد بوده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داده است که سناریوهای محتمل از مجموع 152 حالت ممکن دارای ضریب 38 درصد برای وضعیت مطلوب، 35 درصد برای وضعیت ایستا و 25 درصد برای وضعیت بحرانی بوده است، که احتمال تحقق وضعیت مطلوب بیش از دیگر وضعیت ها محتمل بوده است، که خود نشانگر تحقق شاخص های شهرشاد برای ارومیه در آینده به شرط اجرایی شدن پیشنهادهای ارائه شده در تحقیق حاضر است.
تحلیلی بر اقدامات مرزی و ارائه الگوی مناسب برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر (مورد مطالعه: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله قاچاق مواد مخدر به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی؛ ضرورت های مقابله هر چه بهتر و بیشتر با آن را دوچندان می کند. ازآنجایی که مرزها و خصوصاً مرزهای زمینی به عنوان معبر اصلی ورود غیرقانونی مواد مخدر می باشند، اقدامات مرزی نقش پررنگی را در عرصه جلوگیری از قاچاق ایفا می کنند. این پژوهش که با هدف بررسی الگوی مناسب مرزی برای جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از مرزهای استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است، به روش کیفی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است و بر اساس هدف، به دلیل استفاده از نتایج آن در برنامه ریزی های مورد نیاز سیاسی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی و مطالعات استان های مرزی، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تعدادی از متخصصان حوزه امنیت مرزی اعم از مرزبانان نظامی و انتظامی، نیروهای شاغل در ستاد مبارزه با مواد مخدر، فرمانداری ها و اساتید و صاحب نظران علوم جغرافیایی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی مدیریتی گشت زنی و بازرسی که دولتهای سه گانه ایران، پاکستان و افغانستان به همکاری و همیاری یکدیگر آن را اجرا کنند، به عنوان الگوی مناسب برای حفاظت از مرزهای شرقی براساس یافته های این مقاله، مناسب است.
تحلیل نابرابری فضایی سکونتگاه های رسمی و غیر رسمی محلات منطقه 2 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به توسعه، مستلزم برقراری تعادل در درون شهر می باشد که در قالب عدالت فضایی در شهر بروز می کند. برقراری عدالت اجتماعی و به تبع آن عدالت فضایی راه حل بسیاری از نارسایی ها و ناهنجاری ها در شهر است. در این فرایند اسکان غیر رسمی و نابرابری فضایی کانون بی ثباتی و تعارض محسوب می شوند و به واسطه فرایندهای مشابه به یکدیگر مرتبط می گردند. هدف این مقاله، بررسی عوامل ساختاری موثر برشاخص های عدالت فضایی سکونتگاه های غیررسمی منطقه 2 تهران است که با استفاده از روش های تحلیل عاملی، آمار فضایی در محیط GIS، به مقایسه تطبیقی نابرابری فضایی محلات غیررسمی و تحلیل شاخص های اجتماعی، اقتصادی و رفاهی-کالبدی این محلات پرداخته است. نتایج نشان می دهد که محلات منطقه 2 شهر تهران، به لحاظ برخورداری از شاخص های مورد بررسی در وضعیت مناسبی قرار ندارند. محلات شهرک غرب و پونک در بهترین وضعیت برخورداری و محلات اسلام آباد و فرحزاد در بدترین وضعیت برخوردری از شاخص های مطرح شده، قرار دارند. در مجاورت محلات کم برخورداری مانند اسلام آباد و فرح زاد، در محلات برخوردار منافع عده ای محدود و مرفه شکل گرفته، انگاره ای که نشانگر مهندسی نسبتاً دقیق، علم، فن و معماری و ... می باشد(تولید فضای برآمده از رفاه). در مقابل، فضایی که تنها براساس رفع نیاز ساده توده فقیر شکل می گیرد و هر روز در یک سیر قهقرایی رو به زوال است(تولید فضای برآمده از فقر)، به نابرابری هرچه بیشتر محله اسلام آباد و فرحزاد و حتی کوهسار با محلات هم جوارشان دامن می زند. این مهم، نمایانگر این است که در محلات برخوردار همبودگی پول، سرمایه، قدرت، رانت و... بر فضا غالب شده و موجب شکل گیری فضای نابرابر در کل منطقه و پهنه های هم جوار در ساختار فضایی منطقه 2 می شود.
تدوین و تبیین الگوی گردشگری کارآفرینی در پاندومی کووید 19 (مورد مطالعه: استان های آذربایجان شرقی و غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع ویروس کووید 19 و به دنبال آن ایجاد محدودیت ها سبب گردیده تا کسب وکارهای حوزه گردشگری متوقف شده و واحدها و فعالیت های فراوانی در زنجیره آن آسیب ببینند. از این رو درصدد ارائه مدل گردشگری با رویکرد کارآفرینی در شرایط شیوع پاندومی است. این مطالعه با بهره گیری از رویکرد روش تحقیق: روش تحقیق ترکیبی (کیفی- کمّی)، ابتدا با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد، و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 18 تن از خبرگان و مدیران و فعالان صنعت گردشگری، نسبت به کدگذاری داده های استخراج شده از متن مصاحبه ها (کدگذاری باز)، طبقه بندی مفاهیم (کدگذاری محوری) و ارائه نظریه بر مبنای داده های به دست آمده از مراحل قبل و ارائه مدل مفهومی (کدگذاری گزینشی)، اقدام نموده است. سپس به برازش و آزمون مدل به دست آمده در گام دوم (بخش کمّی)، از روش مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی بهره برده است. یافته ها: با توجه به شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر ناشی از شیوع پاندومی کرونا، در صورت اتخاذ راهبردهایی چون توسعه گردشگری مجازی، مدیریت بحران در صنعت گردشگری؛ توسعه گردشگری داخلی با تاکید بر رعایت پروتکل های بهداشتی و تمرکز بر توسعه زیرساخت های گردشگری، می توان صنعتگرئشگری در دوران بیماری های پانومی را احیا کرد. نتایج: با به کارگیری راهبردهای اشاره شده در دوران بیماری های پاندومیک می توان حفظ و رونق کسب وکارهای گردشگری؛ تقویت صنعت گردشگری و خلق بازار جدید گردشگری برای دوران پسا کرونا را تحقق بخشید .