مطالعات مدیریت دولتی ایران
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره دوم تابستان 1398 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پیچیده تر شدن روزافزون سازمان های دولتی و افزایش میزان اقدامات غیراخلاقی و غیرقانونی در محیط های کاری توجه به ایجاد و حفظ جو اخلاقی در این سازمان ها را ضروری ساخته است. این مقاله در راستای پژوهشی به منظور شناخت عوامل مؤثر در شکل گیری جو اخلاقی از دیدگاه کارکنان سازمان های دولتی با رویکرد پیمایشی تدوین شده است. هدف پژوهش بررسی نقش اقدامات مدیریت منابع انسانی و ارزش های فرهنگی بر جو اخلاقی در سازمان های دولتی شهر بندرعباس است. حجم نمونه آماری به کمک جدول کرجسی و مورگان 260 نفر به دست آمد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روایی صوری، واگرا و همگرا و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 24 و Smart-PLS 3 استفاده شده است. بر اساس نتایج پژوهش، شیوه های شکل گیری جو اخلاقی در سازمان های دولتی عبارتند از: اقدامات توانمندساز مدیریت منابع انسانی شامل برنامه های آموزشی، آموزش ارزش های اخلاقی، استخدام کارکنان دارای ارزش های اخلاقی، توسعه مهارت کارکنان و همچنین ایجاد تعارض شناختی در موقعیت های مبهم اخلاقی. سایر نتایج نشان داد که مؤلفه درگیر شدن در کار (شامل تیم سازی، توانمندسازی و توسعه قابلیت) و مؤلفه انطباق پذیری (شامل ایجاد تغییر، مشتری گرایی و یادگیری سازمانی) بر جو اخلاقی سازمان مؤثر هستند.
تحلیل نظام مند پژوهش های حوزه خط مشی گذاری سلامت در کشورهای در حال توسعه: رهنمودهایی برای پژوهشگران
حوزه های تخصصی:
علی رغم توسعه مبانی نظری تحلیل از سیاست گذاری عمومی در حوزه سلامت کشورهای توسعه یافته و استفاده فراگیر از آن، کاربست این مبانی در کشورهای در حال توسعه در مرحله ابتدایی به سر می برد. در این مقاله بر مبنای مرور روایتی مقالات منتشرشده در حوزه تحلیل از سیاست گذاری سلامت در این کشورها بین سال های 1994 تا 2017، گستره موضوعی، رویکرد روش شناسانه و رویکرد تحلیلی مورد استفاده پژوهشگران بررسی و تحلیل شده اند. هدف از تدوین این مقاله آن است که از طریق نشان دادن نقاط ضعف روش شناختی و رویکرد تحلیلی مقالات و تشویق پژوهشگران حوزه سیاست گذاری سلامت کشور به انجام پژوهش های بیشتر در این زمینه، به توسعه این حوزه نظری کمک کند. برای این کار مقالات بر اساس ۵ اولویتِ جستجو شناسایی و موارد منطبق با معیارهای ورود، شامل مجموعاً ۱۵ پژوهش انتخاب، مطالعه و تحلیل شدند. مقالات به لحاظ تعداد کم و به لحاظ گستره موضوعی متنوع بودند. اکثر مطالعات فارغ از بررسی چرایی تغییر سیاست ها به توصیف روایت وار رویدادها، ایجاد نظم مفهومی میان عوامل تأثیرگذار و یا آزمون مجموعه ای از فرضیات بسنده کرده بودند. به لحاظ روش شناسی نیز عمده پژوهش ها در قالب مطالعه موردی و بر روی یک سیاست خاص انجام شده و طرح پژوهش دارای نواقص زیادی بود. به لحاظ رویکرد تحلیلی نیز اکثر مطالعات از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به جای تبیین فرایند عمدتاً بر توصیف رویدادهای تاریخی و آزمون فرضیات تمرکز کرده بودند. این در حالی است که درک عمیق موقعیت ها و چگونگی شکل گیری سیاست ها و پیامدهای حاصل از آن به واسطه تبیین پدیده تغییر سیاست می تواند به تقویت تدوین و اجرای سیاست ها کمک کند. بررسی این مطالعات نشان داد که تلاش های صورت گرفته تاکنون به لحاظ روش شناسی و رویکرد تحلیلی برای تبیین تغییرات سیاست در حوزه سلامت این کشورها بسیار محدود بوده است؛ به گونه ای که درک پدیده سیاست گذاری در این کشورها به طرح ریزی پژوهش های عمیق کیفی برای توسعه نظریه های موجود یا ارائه نظریه های جدید یا قدرت تبیین کنندگی بالا نیاز دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش پژوهشگران را به مطالعه سیاست گذاری به عنوان یک پدیده بسیط با بهره گیری حداکثری از رویکردهای پژوهش استقرایی برای حرکت به سمت توسعه مدل های نظری جدیدتر با قدرت تبیین کنندگی بالاتر یا تلاش برای بومی سازی نظریه های موجود برای تبیین دقیق تر تغییرات سیاست سلامت در کشور رهنمون می سازد.
رویکرد رفتاری به شناسایی و رتبه بندی عوامل تعیین کننده پذیرش همکاری الکترونیک در دانشگاه سیستان و بلوچستان
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر همکاری الکترونیک به عنوان یکی از استراتژی های جدید تعامل و رقابت در دستور کار سازمان ها به ویژه دانشگاه ها قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل تعیین کننده پذیرش همکاری الکترونیک در دانشگاه سیستان و بلوچستان است. ماهیت تحقیق توصیفی- پیمایشی است و حجم نمونه مورد مطالعه 102 نفر است که به روش نمونه گیری قضاوتی هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده های پرسشنامه از آزمون های t، همبستگی پیرسون، فریدمن و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از میان عوامل مورد مطالعه، کنترل رفتاری درک شده بیشترین تأثیر و تصویر ذهنی کمترین تأثیر را بر پذیرش همکاری الکترونیک دارد. سایر عوامل اثرگذار بر پذیرش همکاری الکترونیک به ترتیب میزان اثرگذاری عبارتند از: وضعیت منابع تسهیل کننده، مزیت نسبی، سهولت استفاده درک شده، اعتماد، تسهیم اطلاعات، سودمندی درک شده، خودکارآمدی، قابلیت سازگاری درک شده و پیچیدگی. انتظار می رود جامعه مورد مطالعه این پژوهش با اتخاذ راهبردهای مناسب رفتاری امکان پذیرش بیشتر و توسعه همکاری های الکترونیک را فراهم آورند.
شناسایی عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه گردشگری ورزشی در حوزه کارکردی دولت (مورد مطالعه: وزارت ورزش و جوانان)*
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری ورزشی، صنعتی به نسبت جدید و از سریع ترین بخش های در حال رشد در صنعت گردشگری است که توجه بسیاری از برنامه ریزان و خط مشی گذاران را به خود جلب کرده است. بر این اساس هدف این پژوهش از یک سو تمرکز بر وظایف حاکمیتی وزارت ورزش و جوانان به منظور شناسایی معیارهایی است که منجر به توسعه گردشگری ورزشی شده و از سوی دیگر بررسی الزامات توسعه ورزشی و امکان سنجی تأمین این الزامات است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل محتوا، ابعاد و مؤلفه های گردشگری و گردشگری ورزشی و همچنین موانع ورود گردشگران ورزشی به ایران مورد شناسایی قرار گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در زمینه گردشگری مؤلفه های مربوط به گردشگری در سه بخش ساختاری، محیطی و مدیریتی قابل طبقه بندی هستند. همچنین به طور ویژه در زمینه گردشگری ورزشی مؤلفه ها در سه بخش زیرساختی، مدیریتی و سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جای گرفته و در زمینه موانع گردشگری ورزشی، مؤلفه ها در چهار بخش مدیریتی، زیرساختی، فرهنگی- سیاسی و ارتباطی- تبلیغاتی طبقه بندی شده اند.
تأثیر سیستم های کاری با عملکرد عالی بر توانمندسازی و وفاداری کارکنان بخش دولتی (مورد مطالعه: استان های فارس و بوشهر)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه منابع انسانی مهم ترین دارایی هر سازمان محسوب می شود، هدف این پژوهش سنجش تأثیر سیستم های کاری با عملکرد عالی بر توانمندسازی کارکنان و وفاداری کارکنان در سازمان های دولتی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه سیستم های کاری با عملکرد عالی، توانمندسازی کارکنان و پرسشنامه محقق ساخته وفاداری کارکنان جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش، 120 سازمان دولتی در دو استان منتخب فارس و بوشهر بوده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart Pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون ها نشان می دهد که سازمان های مورد بررسی از نظر هر سه متغیر وضعیت مناسبی دارند. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار سیستم های کاری با عملکرد عالی بر توانمندسازی و وفاداری کارکنان است. توانمندسازی کارکنان نیز بر وفاداری کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد تأثیر مستقیم سیستم های کاری با عملکرد عالی بر وفاداری کارکنان کمتر از حالتی است که از مسیر غیرمستقیم توانمندسازی کارکنان انجام می شود.
مقایسه جذابیت برند کارفرمایی بخش های دولتی و خصوصی: دیدگاه دانشجویان دانشگاه های فنی و مهندسی
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر بخش دولتی در رقابت با بخش خصوصی برای جذب افراد متخصص و مستعد با چالش های جدی روبه رو شده است، به طوری که سهم بخش دولتی در این رقابت رو به کاهش است. پژوهش حاضر، برندسازی کارفرما را به عنوان یک راهبرد مناسب برای بهبود و احیای جذابیت برند کارفرمایی بخش دولتی در جذب متخصصان و نخبگان مطرح کرده و با رویکردی توصیفی به مقایسه وضعیت جذابیت برند کارفرمایی بخش دولتی و بخش خصوصی در ایران پرداخته است. ابتدا از طریق مصاحبه های کیفی شاخص های جذابیت برند کارفرما از دیدگاه دانشجویان سال آخر دانشگاه های فنی و مهندسی برتر ایران بررسی و سپس در بخش کمّی پژوهش، تعداد 694 پرسشنامه از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای جمع آوری و تحلیل شد. برای آزمون فرضیه ها و بررسی تفاوت دیدگاه پاسخگویان، از آزمون مقایسه میانگین برای دو نمونه جفت شده استفاده شد. یافته ها نشان داد که بخش خصوصی در همه ابعاد برند کارفرما، نسبت به بخش دولتی جذابیت بیشتری دارد. همچنین، ارزش نوآوری و ارزش توسعه بیشترین شکاف ها را بین بخش خصوصی و دولتی داشت. مدیران منابع انسانی در بخش دولتی با در نظر گرفتن اولویت شکاف های وضع موجود، می توانند برای بهبود جذابیت برند کارفرمایی سازمان های دولتی در رقابت برای جذب استعدادها برنامه ریزی کنند.