مقالات
حوزه های تخصصی:
واژه منفعت در قلمرو اقدام به اداره امور، به طور عام و در قلمرو دانش اداره و حکمرانی به طور خاص، برای تأمین منافع عامه جامعه، از جایگاه ویژهای برخوردار است و در فراگرد خطمشیگذاری عمومی، به منزله معیار تعیین شاخص ارزشیابی عملکرد حکمرانان، نقشی محوری ایفا میکند. خطمشیگذاران بنا به شرایط زمان اجرای خطمشی، تعابیر گوناگونی از واژه منفعت عمومی داشته و درجات ناهمگونیرا مدنظر قرار میدهند. اصطلاح منفعت عمومی در مباحث خطمشیعمومی از اهمیت بالایی برخوردار بوده، در پرتو آراء و نظریههای متعددی، باز تعریف میشود. پرسش اصلی این پژوهش آن است که «مفهوم منفعت عمومی چیست و شاخصهای مفهومپردازی از آن براساس قانون اساسی ایران کدامند؟» بنابراین، با مراجعه به خبرگان، ضمن بررسی دیدگاههای آنان، مفهوم منفعت عمومی و شاخصهای آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از طریق تحلیل محتوا و ابزار مصاحبه رصد شدند. این شاخصها و مؤلفهها در قالب 12 مضمون تعریف شدند و در امتداد آن، مدل خام پژوهش تهیه شد و در پایان، راهکارهای عملی برای تبیین مفهوم منفعت عمومی در مدیریت دولتی، به مثابه مفهوم محوری خطمشی در دانش پیشنهاد شد.
روش شناسی گونه شناسی: رهنمونی بر نظریه پردازی در دانش مدیریت
حوزه های تخصصی:
گونه شناسی (سنخ شناسی) به عنوان روشی که پیش از این در نظریه پردازی ها و تحقیق های برخی اندیشمندان مطرح علوم اجتماعی به کار رفته است، در کنار دیگر انواع روش های طبقه بندی، خود می تواند به مثابه روشی برای تبیین و تولید مفاهیم در تحقیقات نظری و حتی کاربردی استفاده شود. هدف این مقاله، بررسی چیستی، چرایی و چگونگی گونه شناسی و همچنین مرور نمونه های مشهور گونه شناسی مکاتب دانش مدیریت بوده است. بدین منظور، ضمن بررسی ریشه های هستی شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی گونه شناسی در مقام بیان چیستی، به بررسی انواع طبقه بندی، خوشه بندی، رده بندی و در مقام چرایی به اهداف، مزایا و معایب آن پرداخته و در بیان چگونگی ساخت گونه شناسی ضمن اشاره به مواردی همچون گونه های نماینده، ایدئال و ممتاز، راهبردهای قیاسی، استقرایی و عملیاتی در ساخت گونه شناسی معرفی شده است. در نهایت، برخی از مطالعات گونه شناسی در دانش مدیریت، معرفی و تحلیل شده اند. یافته ها، نشان می دهند به مسأله گونه شناسی نظریه های مدیریت از دهه 60 قرن بیستم میلادی بیشتر توجه شده است. در سال های اولیه، ساخت گونه شناسی ها مبنای استقرایی داشته اند اما به نظر می رسد در سال های اخیر، رویکرد قیاسی و عملیاتی در ساخت آن ها پررنگ تر شده است.
ارتقای عملکرد نوآورانه مدیران فدراسیون های منتخب ورزشی از طریق هوش فرهنگی و شخصیت: نقش میانجی رهبری کارآفرینانه
حوزه های تخصصی:
اگرچه تأثیر شخصیت و هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی بسیار توجه شده است، اما مطالعات بسیار اندکی در زمینه عملکرد نوآورانه و ویژگی های خاص محیط های ورزشی صورت گرفته است. پژوهش حاضر الگویی است برای آزمودن روابط میان شخصیت، هوش فرهنگی، رهبری کارآفرینانه و عملکرد نوآورانه مدیران فدراسیون های ورزشی. این پژوهش از نوع توصیفی و مبتنی بر مطالعه همبستگی است. بر اساس هدف پژوهش، از روش معادلات ساختاری برای آزمودن الگو استفاده شده است. داده ها بر اساس پرسش نامه و از 152 نفر از مدیران فدراسیون های ورزشی گردآوری شده است. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای آزمودن پایایی و روایی های همگرا و واگرا برای تعیین روایی ابزار اندازه گیری به کار گرفته شده است. نتایج پژوهش بیانگر تأثیر مثبت هوش فرهنگی و پنج عامل بزرگ شخصیت بر عملکرد نوآورانه است و نقش میانجی رهبری کارآفرینانه در الگو نیز تأیید شده است. برای بررسی پایایی پرسش نامه ها، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین، روایی پرسش نامه و سازه های پژوهش، بر مبنای روایی همگرا و روایی واگرا سنجیده شده است. این متغیرها، تبیین کننده 5/78 درصد از واریانس عملکرد نوآورانه بوده اند. پژوهش حاضر، بینش مناسبی را در خصوص نقش بالقوه ویژگی های شخصیتی در محیط های ورزشی نشان می دهد و به شناخت بهتر عوامل مؤثر بر عملکرد فدراسیون های ورزشی کمک می کند.
ریخت شناسی و بازخوانی وجوه رفتارشناختی فراخوان در سازمان های دولتی
حوزه های تخصصی:
بر پایه نگاهی کلاسیک در حوزه دانش مدیریت دولتی، شایسته است اداره کنندگان امور عمومی خود را کسانی بدانند که برای خدمت به عامه فراخوانده شده اند. بر این اساس و با نگاهی استعاری، اگر امور عمومی به مثابه یک دعوت و فراخوان دانسته شوند، سزاوار است که اعضای سازمان های دولتی خود را در معرض چنین فراخوان و دعوتی ببینند. از آنجا که سازه فراخوان واجد درجه بالایی از انتزاع است، مادام که در معرض کالبدشکافی و ریخت شناسی نظری قرار نگیرد، مخاطبان دعوت به فراخوان دانی سمت های دولتی، فهم نامنسجم و گسیخته ای از قالب و محتوای آن خواهند داشت. مضاف بر اینکه، پیامدها و کارکردهای رفتاری آن نیز می تواند برای ایشان محل پرسش و بحث داشته باشد. مطالعه حاضر کوششی نظری است تا در کنار وصفی ریخت شناسانه (کندوکاو در تعاریف و حدود و ثغور، ویژگی ها و گونه ها) از پدیده فراخوان در سازمان ، در یک بازخوانی به بررسی وجوه رفتارشناختی آن بپردازد.
طراحی مدل سنجش اثربخشی دانشگاه های سازمانی دولتی (مورد مطالعه: مرکز علمی کاربردی کارخانه های مخابراتی ایران)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت دانشگاه های سازمانی، رقابت شدید این مؤسسات در سال های اخیر و همچنین بروز شبهاتی پیرامون نامطلوب بودن عملکرد آن ها در کشور، به کارگیری یک الگوی جامع به منظور ارزیابی اثربخشی این مؤسسات، امری اجتناب ناپذیر است. بنابراین، این پژوهش با هدف طراحی الگوی سنجش اثربخشی دانشگاه های سازمانی و سنجش اثربخشی دانشگاه علمی کاربردی کارخانه های مخابراتی ایران انجام شده است. در این زمینه با استفاده از روش مرور نظام مند و بر اساس رویکرد سیستمی الگویی متشکل از 3 بعد، 11 مؤلفه و 29 موضوع طراحی شد. در ادامه، به منظور سنجش اثربخشی دانشگاه علمی کاربردی کارخانه های مخابراتی ایران، بر اساس روش پژوهش توصیفی (از نوع پیمایشی) پنج پرسشنامه تدوین شد و در اختیار استادان، دانشجویان، مدیران، کارکنان دانشگاه علمی کاربردی کارخانه های مخابراتی ایران و همچنین مدیران کارخانه های مخابراتی ایران قرار گرفت. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان می دهد که میانگین کل اثربخشی این مرکز متوسط رو به بالا بوده است و این دانشگاه در موضوعاتی مانند شرایط کاری، توان علمی استادان، سلامت سازمانی، فرهنگ سازمانی، انگیزش شغلی استادان، کیفیت دانش آموختگان و رضایت شغلی استادان و مدیران، عملکرد مثبت دارد. هرچند در موضوعاتی مانند جایگاه عمومی دانشگاه و سطح حقوق و دستمزد کارکنان و استادان، نامطلوب ارزیابی شده است.
تحلیل نقش واسطه ای معنویت سازمانی در رابطه بین دین داری و پاسخگویی کارکنان (مورد مطالعه: کارکنان استانداری اردبیل)
حوزه های تخصصی:
دینداری و معنویت سازمانی دو مؤلفه ای است که در سازمان های دولتی ایران جایگاه ویژه ای دارد. بر این اساس، در پژوهش حاضر بررسی تأثیر این دو متغیر بر پاسخگویی مطالعه شده است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 230 نفر از کارکنان استانداری اردبیل است که از میان آن ها 140 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون الگو از معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین دینداری و معنویت سازمانی با پاسخگویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. معنویت سازمانی بر رابطه بین دینداری و پاسخگویی تأثیرگذار است و این رابطه را تقویت می کند. از بین ابعاد دینداری بعد اعتقادی و از بین ابعاد معنویت سازمانی، بعد احساس لذت از کار بیشترین تأثیر را بر پاسخگویی کارکنان داشته است. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادهایی به منظور توسعه و استفاده از ابعاد دینداری و معنویت سازمانی برای افزایش پاسخگویی کارکنان ارائه شده است.