مقالات
حوزه های تخصصی:
نقش مایه ها در هنر سفالگری حامل مفاهیم و مضامینی است، که تجلی گر جهان بینی جوامع بشری به شمار می آیند؛ نقوشی که بر سفال نقش می بندد، بیانگر میراثی است که در آن بستر به وجود آمده اند. تحقیق پیش رو، به بررسی و تحلیل نقوش جاندار برروی سفالینه های نیشابور در دوره سامانیان می پردازد؛ که جزو زیباترین و اسرارآمیزترین نقوش سفالینه های اسلامی محسوب می شوند. اهداف این پژوهش عبارتند از: شناخت مفاهیم و مضامین آن ها و مشخص کردن عواملی که در نقش کردن نقوش جاندار برروی سفالینه های دوران مزبور دخیل بوده اند. لازم به ذکر است که تاکنون در رابطه با این نقش مایه ها در هنر سفالگری اسلامی، نظریه های گوناگون مطرح شده است؛ اما اغلب آن ها مصادیق مستدل و مستندی را در این زمینه ارائه نکرده اند. بدیهی است که اطلاعات مستخرج از نمونه های به کار رفته در سفالگری نیشابور در دوران سامانی، می تواند تا حدود زیادی راهگشای بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه و شناخت هرچه بیش تر نقوش جاندار بر روی این سفالینه ها باشد. از همین رو می کوشیم، ابعاد مختلف مفهومی و محتوایی و نمادین نقش مایه های مزبور را به صورت مستند، با روش پژوهشی توصیفی – تحلیلی، و تکیه بر روش کتابخانه ای مورد بحث و تحلیل قرار دهیم. بنابر مهم ترین یافته های تحقیق، عامل واحدی را نمی توان به عنوان تنها عامل نقش کردن نقوش جاندار بر سفالینه های نیشابور ذکر کرد؛ بلکه مجموعه ای از عوامل و منابع شناخته و ناشناخته در نقش کردن آن ها دخیل بوده اند که از مهم ترین منابع شناخته شده آن ها، رواج و رونق ادبیات و فرهنگ ایران زمین در دوره سامانی، علاقه خاندان پادشاهی سامانی به فرهنگ و هنر و اساطیر ایران باستان و ابداعات هنرمندان طراح سفال از محیط و طبیعت اطراف خود می باشد. گردآوری اطلاعات نیز، از طریق کتابخانه ای، منابع مکتوب، تصویری و الکترونیکی صورت گرفته است.
بررسی رسانه های هنری جدید در آثار چهار هنرمند زن بین المللی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های هنری جدید (ویدیو آرت، چیدمان، عکاسی، هنر مفهومی، هنر دیجیتال، هنر اجرا و ...) در بازگویی دغدغه های زنان هنرمند، نقش مؤثری داشته اند. هنرمندان زن معاصر با استفاده از امکانات رسانه های جدید ضمن نحوه ارائه هنرها فراتر از عرصه موزه ها و گالری ها با مخاطبین بیش تری ارتباط برقرار کرده و در بیان محتوا مؤثرتر عمل کرده اند. در این راستا، هنرمندانی از جمله مونا حاتوم[i] که دغدغه ذهنی او برقراری ارتباط میان سیاست و هنر با استفاده از هنر رسانه ای نو بوده است؛ همچنین سندی اسکاگلند[ii] هنرمندی که در آثارش به نقد زندگی و فرهنگ مصرف گرا و روزمره آمریکایی پرداخته است؛ و دیگری لورنا سیمپسون[iii]هنرمندی که نژادپرستی و جنسیت، موضوع اصلی آثارش را تشکیل داده است؛ و خانم جنی هولتزر[iv]که معتقد به آموزش توسط هنر بوده است، مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند. اصلی ترین هدف این مقاله، بررسی تحولات ابزارهای بیانی هنری و چگونگی عملکرد هنر رسانه ای نو در هنر زنان معاصر است. این تحقیق درصدد پاسخ به این سؤالات است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: رسانه های هنری جدید کدامند؟ کاربرد رسانه های هنری جدید در هنر زنان معاصر و تأثیرگذاری بیش تر در ذهن مخاطب چگونه بوده است؟ پس از پژوهش و تحلیل به نتایج ذیل دست یافتیم: رسانه های هنری جدید در بازگویی دغدغه های زنان هنرمند معاصر، به شکل مؤثری عمل نموده اند و به عنوان ابزار هنری باعث شده اند که هنرمندان زن، امکانات جدید و متفاوتی برای ارائه مفاهیم و پیام های خود داشته باشند. رسانه های هنری جدید، به دلیل امکانات متفاوت و بهره گیری از فنّاوری جدید باعث شده اند که پیام هنرمند صریح تر و واضح تر بیان شود و در ارتباط با اقشار متنوعی از مخاطبین قرار گیرد و تاثیرگذارتر باشد. تا کنون هنر زنان از دیدگاه فمینیسم و رسانه به طور عام در حوزه های علوم انسانی و رسانه های فرهنگی مانند تلویزیون، اینترنت و...مورد مطالعه قرارگرفته است؛ اما پژوهش حاضر منحصراً به رسانه های هنری جدید و تحلیل محتوایی آثار چهار هنرمند شاخص پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، به شیوه کیفی و با رویکرد تصویری انجام گرفته است. نحوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و از طریق بررسی اسناد و منابع موجود و مکتوب و مشاهده آثار از طریق منابع الکترونیکی بوده است.
تفاوت تکنیک های طنز در تبلیغات محصولات غذایی ایران و انگلستان در سال های 94-84(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبلیغات مهم ترین نیازمندی بازار کالا برای جلب مشتری بیش تر و فروش بیش تر است. یکی از این شیوه ها، استفاده از بیان طنز در تبلیغ است. این روزها، در اکثر تبلیغات رگه هایی از طنز دیده می شود. این پژوهش، در پی پاسخ گویی به این سؤال است که، تبلیغات تجاری مواد غذایی ایران و انگلستان در نوع تکنیک های طنز به کار رفته و میزان استفاده از آن ها، چه تفاوتی با هم دارند؟ روش این پژوهش، کمی از نوع تطبیقی با رویکرد اثبات گرایانه است. نظریه ها و تئوری های کاربرد طنز در تبلیغات از طریق مطالعه کتابخانه ای گردآوری شدند. تکنیک های طنز به کار رفته در نمونه های پژوهش با جدول تکنیک های طنز بیجزن[i] و همکار(2004، 153-154) ارزیابی شدند. هدف ما، بررسی تفاوت در نوع تکنیک های طنز و میزان استفاده از آن ها در تبلیغات تجاری محصولات غذایی ایران و انگلستان است. نتایج حاصل نشان می دهد، تکنیک هایی که جنبه تصویری آن ها بیش تر است (طنز در منطق و طنز در ظواهر)، در تبلیغات طنز هر دو کشور، بیش ترین کاربرد را داشته است. تکنیک های طنزی که اجرای آن ها دشوار است و آن هایی که با عرف و فرهنگ جامعه مورد نظر، مغایرت دارند (طنز در احساس و طنز در رفتار) کم ترین کاربرد را داشته اند. مقایسه میانگین های کاربرد طنز در هر یک از تکنیک ها و دسته بندی ششگانه طنز، نشان داد که به کارگیری تکنیک های طنز در تبلیغات دو کشور، اختلاف چندانی ندارد.
پژوهشی در اختلاف پوشش الهه آناهیتا در نقوش برجسته نقش رستم و طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش برجسته یکی از مصادیق جاودانه نمودن صحنه تاج گذاری در دوره ساسانی بود که، باعث ایجاد چندین نقش از این دست شده است. پادشاهان ساسانی، صحنه های نقش برجسته زیادی ایجاد کردند. این نقوش، بازگو کننده اعتقادات مذهبی و اندیشه های سیاسی پادشاهان ساسانی در مدت بالغ بر چهار قرن بود. الهه آناهیتا، جزوی از این باور اعتقادی به شمار می رفت که از زمان نرسی، تصویرسازی آن بر نقوش برجسته آغاز گردید. هدف پژوهش حاضر، بررسی نحوه نگرش هنرمندان ساسانی به وضعیت محیطی در زمینه ایجاد نقوش برجسته می باشد؛ به صورت مطالعه موردی، به نحوه پوشش آناهیتا در دو نقش می پردازیم. اقلیم، یکی از تاثیرگذارترین عوامل در نحوه ارائه پوشش در نقوش برجسته آناهیتا در نقش رستم و طاق بستان بوده است. در طاق بستان، آناهیتا پوشاک گرم متناسب با آب و هوای سرد کرمانشاه دارد؛ حال آن که، لباس نازک و چسبان این الهه در نقش رستم، احتمالاً در کنار سایر عوامل مذهبی، از محیط نسبتاً گرم منطقه فارس حکایت دارد. باورهای مذهبی و توصیفات متون زرتشتی نیز در کنار عوامل محیطی از جمله اقلیم، بر نحوه ارائه پوشاک آناهیتا در نقوش برجسته را نباید از نظر دور داشت. حجار و کارفرمایان ساسانی نقوش برجسته یاد شده، خود را ملزم به رعایت توصیفات اوستا از پوشاک و ظاهر آناهیتا دانسته اند. در مقاله پیش رو، در پی پاسخ گویی به این پرسش هستیم که، تفاوت پوشش الهه آناهیتا، در دو مکان نقش رستم و طاق بستان چه دلیلی داشته است؟ فرضیه متناظر با این پرسش نیز چنین است که، مهم ترین دلیل تفاوت در پوشش الهه آناهیتا، تفاوت در اقلیم و توجه بانیان امر به رعایت شعائر مذهبی وابسته به این الهه بوده است.
تحلیل تطبیقی عناصر خیر و شر در دو نگاره ابراهیم (ع) و سیاوش در آتش از استاد فرشچیان (با تأکید بر فرم و محتوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیر و شر، معنایی دو سویه از رسیدن به کمال تا انحطاط انسانی را در بردارد. انسان هرچه را که مایه سوق او به سوی خدا شود خیر، و آنچه را که باعث دورى او از ذات ربوبی شود، شر می داند. مبحث خیر و شر، گستردگی زیادی در علوم انسانی و دینی دارد. ولی در حیطه هنر، از حیث بررسی ارتباط فرم و معنا و حجم مطالعات، کم تر به این موضوع پرداخته شده است. در اکثر پژوهش ها، مضمون خیر و شر به صورت تحلیلی و یا توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که، در مقاله پیش رو هدف، تطبیقِ مفهوم خیر و شر در دو نگاره با محتوایی مشابه از نگاه یک هنرمند (استاد فرشچیان) می باشد. این مقایسه برای اثبات این فرضیه است که، حتی مضامین مشابه نزد یک هنرمند نیز نمی تواند، عاملی باشد برای خلق آثاری با اشارات و استعاره های تصویری یکسان؛ و این، نشان از پویایی و شکوفایی ذهن و قلم هنرمندان در طول زمان دارد. این مقاله، با تحلیل تطبیقی عناصر خیر و شر در دو نگاره ابراهیم (ع) و سیاوش در آتش، که هر دو اثر از استاد فرشچیان است، به بررسی محتوای خیرها و شرهای موجود در این داستان ها و نشان دادن زوایای تعالی بخش هر یک می پردازد. روش به کار رفته در این پژوهش، کیفی و به واسطه تشابه موضوعی بین این دو نگاره، به وجه تطبیقی انجام شده و جمع آوری مطالب نیز بر اساس مستندات کتابخانه ای صورت گرفته است.
بررسی و مطالعه نقوش تزئینی سنگ قبور قبرستان مادرزلیخا از شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقوش تزئینی سنگ مزارها، بازخوردی از شرایط فرهنگی، اجتماعی و دینی است، که در قالب نقوش حیوانی، انسانی، هندسی، کتیبه نگاری و نقوش نمادین تجلی می یابد. بر اساس مطالعات میدانی به عمل آمده، قبرستان قدیمی مار زلیخا (مادر زلیخا)[i] در شهرستان دره شهر، یکی از مناطقی است که به رغم فرسودگی سنگ قبور آن به دلایل مختلف، از منظر مطالعات هنری و مردم شناسی، قابلیت بررسی و مطالعه روشمند و علمی را دارد. از اهداف اصلی این پژوهش ضمن دسته بندی و تفکیک نقوش تزئینی سنگ قبرهای مار زلیخا (مادر زلیخا)، تحلیلی بر نقوش تزئینی سنگ قبور فوق الذکر بر اساس مطالعات مردم شناسی است. سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از: 1. چه نوع نقوشی بر سنگ مزارهای مادر زلیخا به تصویر کشیده شده است؟ 2. این نقوش در فضای فرهنگی این منطقه، چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، سنگ های قبرستان مادر زلیخا، بر اساس نقوش تزئینی آن ها، به دو دسته سنگ قبر مردان و سنگ قبر زنان قابل تقسیم و نقوش تزئینی به کار رفته در تزئین این سنگ مزارها، نقوش حیوانی (بزکوهی و اسب)، انسانی، کتیبه نگاری(شهادتین و کتیبه هایی با مضمون معرفی شخص متوفی، سال فوت و طایفه ایشان)، نقوش نمادین مذهبی(مهر و تسبیح) و نقوش نمادین غیرمذهبی(ابزار روزمره زندگی) است. براساس مطالعات مردم شناسی، هرکدام از این نقوش تزئینی ضمن اشاره به جنسیت فرد متوفی، بیانگر فرهنگ ایلی و عشایری منطقه است؛ حجاران با توجه به حجم کم فضای سنگ قبر، نقوش را به تصویر کشیده اند. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای به سرانجام رسیده است.
واکاوی نشانه های آیین مهر در نقوش آثار سنگی تمدن باستانی جیرفت 5000 سال پیش از میلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ژانویه 2001 میلادی، سیلی در استان کرمان، شهر باستانی جیرفت متعلق به 5000 سال پیش از میلاد را آشکار کرد و در آن، گنجینه ای از اشیا، با حکاکی های ممتاز کشف شد. با توجه به ناشناخته ماندن این تمدن باستانی و اهمیت آن، نقش مایه های به جامانده از این تمدن، تنها منابع قابل دسترس هستند که مطالعه آن ها، می تواند اطلاعات ارزشمندی درباره عقاید، آداب و رسوم و ... از این تمدن در اختیار بگذارد. هدف از این مقاله، شناسایی عقاید تمدن جیرفت در 5000 سال پیش از میلاد است. به نظر می رسد، نشانه ها یی از آیین میترا در نقوش آثار تمدن جیرفت وجود دارد. بررسی وجود نشانه های آیین مهر در نقوش تمدن باستانی جیرفت، مساله اساسی این پژوهش است. در این مقاله، ابتدا موقعیت جغرافیایی و تاریخی تمدن جیرفت و سپس طبقه بندی آثار برجای مانده جیرفت بیان شده است و پس از آن، ضمن معرفی آیین مهر و نشانه های آن، ارتباط نقوش تمدن جیرفت با آیین مهر بررسی شده است. در این راستا، به مقایسه نشانه های آیین مهر و نقوش مهرکده های باستانی با نقوش ظروف سنگ صابونی تمدن جیرفت پرداخته شده است. در این مطالعه، شباهت های زیادی بین نشانه های آیین مهر و نقوش مهرکده ها با نقوش باستانی تمدن جیرفت دیده می شود. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق، محتمل است که دین تمدن جیرفت در 5000 سال پیش قبل از میلاد، مهر پرستی و آیین میترا باشد. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانه ای است.
بررسی نقوش ، نمادها و ریشه یابی آنها در پته معاصر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پته دوزی، نوعی سوزن دوزی در شهر کرمان است. این هنر، تجلی گاه باورهای اعتقادی و فرهنگی مردم این خطه با حفظ ارزش های هنری و نمادین آن است. زنان هنرمند کرمانی با مهارت های خود، شال را صحنه جلوه گری نیازها، آرمان ها، آلام و خواسته هایی می سازند که، ریشه در اعتقادات ایشان دارد. در حقیقت، نقوش پته حکایت از ارتباط این هنر با باورها و فرهنگ مرسوم منطقه دارد که، به مدد سوزن و ریس به منصه ظهور می رسد. این پژوهش، بر مبنای این فرضیه که نقوش در هنر پته دوزی کرمان، مبتنی بر فرهنگ و اقلیم مردم منطقه شکل گرفته است؛ و با رویکردی نمادشناسانه به مطالعه و بررسی آن نقوش پرداخته می شود. درصدد یافتن رابطه معنادار میان نقوش پته، به تحلیل و یافتن مفاهیم آن ها با مراجعه به فرهنگ، اعتقادات و باورهای رایج مردم کرمان پرداخته شده است. ماحصل این جستجو، نشان دهنده جایگاه تعیین کننده اعتقادات مردم و اقلیم منطقه در شکل گیری نقش های پته است. تا آن جا که، هنرمند در صدد نشان دادن تصویر آرمانی خود از طبیعت، به نقش پردازی بهشت گونه پته می پردازد؛ و آن جا که، خواسته ها و نیازمندی های خود را از طبیعت مطالبه می کند، از نقوش پرندگان -که در معنای نمادین خود نشان از طلب باران می باشند- بهره برده است؛ و در مواردی که، آلام و دردهای خود را بر پته می دوزد، زمینه شال را یک سره از نقوش بته ای -که در ژرفای خود، باردار معنای نمادین است- تصویرگری می کند. شیوه گردآوری مطالب و داده های مورد استفاده کتابخانه ای، اسنادی و میدانی بوده است که با رویکرد توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است.
بررسی نقوش سازها در ایران باستان وشناخت جایگاه و اهمیت موسیقی در آن دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران باستان به روایت های نوشتاری و نقوش بازمانده، موسیقی از جایگاه بالایی برخوردار بوده است، و اغلب شاهان و دولت مردان به موسیقی اهمیت می دادند. از این دوران، نام سازهای بسیاری باقی مانده است که نقوش برخی از آن ها، در نقش برجسته ها، طرح و نقش روی ظروف دوران مختلف، قابل شناسایی است. در این مقاله، به سازهای ایران باستان که روی ظروف و نقش برجسته ها باقی مانده، پرداخته شده است؛ با بررسی آن ها، اهمیت و جایگاه موسیقی در آن دوران، مورد پژوهش قرار می گیرد. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. با بررسی نقوش و متون دوران باستان، مشخص شد، موسیقی، هنری جداگانه نبود و همراه سایر رسوم اجتماعی، مانند مراسم مذهبی، جشن ها و جنگ ها اجرا می شد. با توجه به پیکرک های گلین نوازندگان عیلامی، می شود حدس زد که، از موسیقی در آیین های مذهبی بهره می بردند. در اولین هم نوازی جهان- که در مهر چغامیش دیده شد- همه نوازندگان، بانوان هنرمند عیلامی بودند. موسیقی در دوران هخامنشی به سه شکل بزمی، مذهبی و رزمی وجود داشته است؛ این مساله، اهمیت روز افزون موسیقی را در این دوران نشان می دهد و طبق اسناد مکتوب باقی مانده از دوران هخامنشی، اکثر نوازندگان در این دوره زن بودند. پیکرک های گلینی از نوازندگان دوران اشکانی به دست آمده که، اکثر آن ها زن هستند و اغلب آن ها، چنگ نوازانی هستند که، در حالت ایستاده، ساز می نوازند. با توجه به اهمیت موسیقی در این دوران و حضور گسترده زنان در عرصه موسیقی، می توان نتیجه گرفت که، زنان در ایران باستان از منزلت والایی برخوردار بودند. تنوع موسیقی و ساز در عصر ساسانی، رونق موسیقی و حرمت موسیقیدانان را نشان می دهد. با توجه به جایگاه اجتماعی موسیقیدانان، و این که نوازندگان در سفر و شکار، ملازم شاهان بودند و همچنین از اجرای موسیقی در جشن و شکار و مراسم های مذهبی، می توان به اهمیت موسیقی در این دوران پی برد.
ظرفیت های تصویری به کار رفته در شخصیت سیاوش(اسطوره ایزد گیاهی ایران) براساس روایت فردوسی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی، یکی از آثار مهم ادبیات ایران است. پهلوانان از مهم ترین شخصیت های شاهنامه محسوب می شوند. در شاهنامه شخصیت های مثبت و منفی بسیاری آمده است. سیاوش از پهلوانان مثبت شاهنامه است که فرجام زندگیش زمینه ساز نبردها و قهرمانی های پهلوانان دیگر است. در این نوشتار می کوشیم ظرفیت های تصویری به کار رفته در شخصیت سیاوش به عنوان ایزد گیاهی در ایران براساس روایت فردوسی در شاهنامه را بررسی کرده، مهم ترین خصوصیات رفتاری و ویژگی ظاهری او مورد مداقه قرار گیرد. بر این اساس در این مقاله، خصوصیات رفتاری، ویژگی های ظاهری و جنبه های صحنه پردازی داستان سیاوش بررسی می شود. نتایج بررسی نشان می دهد، مهم ترین خصوصیات رفتاری سیاوش شامل شجاعت، چابکی، آزادگی، صداقت ، شهامت، وطن پرستی و مظلومیت است. سیاوش از فرّ یزدان آگاه بوده و قبل از مرگ، از سرنوشت شوم خود خبر می دهد. از خصوصیات ظاهری مشترک سیاوش با دیگر پهلوانان شاهنامه، داشتن وسایل رزمی مانند سپر، کوس، درفش، تیر ، تخت عاج و غیره است. برخی خصوصیات نیز منحصر به خود سیاوش است. مانند زره ای که در شاهنامه از آن یاد شده و خاصیتی سحرگونه دارد. مهم ترین صحنه پردازی های موجود در داستان سیاوش شامل رد شدن او از آتش و بخش شهادتش است. رفتار سیاوش در شاهنامه، نوعی تصور عارفانه از انسان کامل را یادآور می شود، او انسانی اسطوره ای با روحی پاک است که مورد ستم بیدادگران قرار می گیرد و با بی رحمی کشته می شود. جسم و روح پاک سیاوش سبب می شود که پس از مرگ نیز پاکی وجودش انوشه شود و تبدیل به گیاهی شود که راستی و صداقت وجود او را به همراه دارد. از خون او گیاهی موسوم به فّر سیاوشان روییده می شود. همین علت، سبب تبدیل این شخصیت به ایزد گیاهی شده است. رویش این گیاه از خون او نشانه ای از جاودانگی صداقت است، صداقتی که در عین ناجوانمردی حسودان پایمال می شود، اما نابود نمی شود و از جسم دنیوی آن گیاهی جاودان می روید که نشانه ای از انوشه شدن راستی و درستی دارد.