خالوی خائن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
خالو قربان از اهالی هرسین دره گاماسب در 1293 ق نزدیکی بیستون کرمانشاه متولد شد. درباره پیشینه او اطلاع چندانی در دست نیست. لیکن وی سالهای زیادی را در خانه مخبرالدوله و دیگر شخصیتهای سیاسی در تهران به فراشی پرداخت و آنگاه در قزوین و گیلان به شغل جمعآوری کتیرا مشغول شد تا این که در 8 شوال 1336 ق/ 27 خرداد 1297 ش به خاطر حکایاتی که از سودآور بودن اشتغال در جنبش جنگل شنیده بود جذب آن جنبش گردید و به حاجی احمد پیوست. 1متن
خالو قربان در 1337 ق/ بهار 1297 ش با دکتر حشمت در لاهیجان بسر میبرد و مسوولیت گروهی از اکراد و الوار را بر عهده داشت و در 1338 ق / 1298 ش به همراه حاجی احمد به کوچکخان ملحق شد.2
خـالـو قـربـان کـه قـبلا در نواحی کردستان و کرمانشاهان به نفع عثمانیان و آلمان عمل میکرد و با روسها میجنگید، با بروز ضعف آلمان در جنگ و تفوق روس و انگلیس، به دنبال پناهگاهی میگشت که همراه افرادش و اسلحه و مهمات و دو عراده توپ که از روسها گرفته بود به گیلان رفت و در سایه میرزا کوچکخان قرار گرفت.
به موازات تغییر جهت عدهای از اعضای جنگل (از جمله احسانالله خان) به روسیه، خالو قربان نیز رنگ عوض کرد و از میرزا فاصله گرفت. وی با به دست آوردن مقداری مهمات و تقسیم بین چریکهای تحت فرماندهی خود به صف مخالفین میرزا کوچکخان پـیـوسـت. در شـوال 1338 ق/ تـیـرمـاه 1299 به سرسختترین گروه بلشویکها مربوط شد که با کوچکخان منازعه داشت و در دولت کمونیستی که در آنجا تشکیل گردید به وزارت جنگ رسید.3
با متلاشی شدن انقلاب سرخ و اعلان جمهوری موقت در گیلان مجددا به میرزا کوچکخان نزدیک شد. در این هنگام به دلیل تفرقهای که ایجاد شده بود نهضت جنگل به تدریج محدود و ضعیف شد. در شرایط جدید، رضاخان میرپنج که پس از کودتای 1299 یکهتاز میدان سیاست شده بود، تصمیم به قلع و قمع نهضت گرفت.4 لیکن امپریالیسم انگلیس که احساس کرد توسط رضاخان نمیتواند انقلاب گیلان را از بین ببرد درصدد برآمد آن نهضت را از درون متلاشی سازد. برای این کار از چندی قبل افرادی را به گیلان اعزام داشته و آنان به ایجاد نفاق بین سران جنگل پرداختند و ماهرانه بین زعمای جنبش، تفرقه انداختند.5
در این هنگام خالو قربان نیز که نهضت را رو به ضـعـف مـیدیـد بـا اعـزام نماینده خویش به مقر سرفرماندهی نیروهای دولتی در جاده منجیل ــ رشت آمادگی خود و طرفدارانش را برای همکاری با حکومت مرکزی اعلان کرد. در 10 اکتبر رضاخان عازم گیلان شد و خالو قربان را مورد تفقد قرار داد و دستور پیشروی نیروهای دولتی به سوی رشت را صادر کرد.6
خالو قربان نیز که با همراهی حاجی محمدجعفر کنگاوری نزد سردار سپه رفته بود، سلاح کمری خود را باز کرده و تحویل وی داد. وزیر جنگ کلت خالو را به او پس داد و درجه سرهنگی به او اعطا کرد. از نکات جالب تـوجـه لـشکرکشی سردار سپه به گیلان، حضور کلانتروف آتاشه نظامی سفارت شوروی در تهران برای مجاب کردن جناح بلشویکی جنبش جنگل به تسلیم در برابر سردار سپه بود و او در این جریان نقش مهمی ایفا کرد.
بازگشت خالو قربان به رشت
در روز 22 مهر 1300 که نیروهای قزاق به آن شهر وارد شدند، وی سنگرهای خود را به قزاقهای تحت فرمان سردار سپه تحویل داد و خود به انزلی رفت که به مرکز تجمع احسانالله خان و همه نیروهای بلشویکی تبدیل شده بود. طرفداران میرزا در رشت با نیروهای قزاق درگیر شدند اما بزودی عقبنشینی کردند و رضاخان رشت را کاملا متصرف شد.
در این حال، میدان جنگ قوای قزاق و جنگلیان به فومنات ــ مقر کوچک خان ــ منتقل شد و سردار سپه از خالو قربان مطابق با تعهدی که در امامزاده هاشم مبنی بر کمک رسانی به قوای قزاق گرفته بود، استمداد طلبید. در این هنگام خالو قربان 30 شرط برای همکاری عنوان کرد که رضاخان تمامی آن شروط را پذیرفت.7
بـا حـمـلـه نـیروهای دولتی، میرزا کوچکخان شکست خورد و به کوههای طالش پناه برد و در اثر سرما و برف جان سپرد. پس از مرگ کوچکخان، خالوقربان فرصت را غنیمت شمرد و سر میرزا را از بدنش جدا کرد و نزد سردار سپه فرستاد. وی آنگاه به دعوت رضاخان به تهران آمد و لقب <سالار مظفر> گرفت. خالوقربان در آذرماه 1300 برای جنگ با اسماعیل سمیتقو به منطقه میاندوآب اعزام شد ولی در این درگیری مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
پینوشتها:
1. فورتسکیو، رجال تهران و برخی ولایات شمال غرب ایران، محمدعلی کاظم بیگی، تهران، مرکز اسناد تاریخی دیپلماسی، ص 98. 2. همان. 3. فورتسکیو، ص 98. 4. ترورهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران، 1/ 357 5. حیدرخان عمواوغلی، 2/187 ــ 185 6. غلامحسین میرزاصالح، جنبش میرزا کوچکخان، ص 53 7. عباس رمضانی، میرزا کوچکخان، صص 131 ــ 130.
پنجشنبه 14 آذر 1387
خـالـو قـربـان کـه قـبلا در نواحی کردستان و کرمانشاهان به نفع عثمانیان و آلمان عمل میکرد و با روسها میجنگید، با بروز ضعف آلمان در جنگ و تفوق روس و انگلیس، به دنبال پناهگاهی میگشت که همراه افرادش و اسلحه و مهمات و دو عراده توپ که از روسها گرفته بود به گیلان رفت و در سایه میرزا کوچکخان قرار گرفت.
به موازات تغییر جهت عدهای از اعضای جنگل (از جمله احسانالله خان) به روسیه، خالو قربان نیز رنگ عوض کرد و از میرزا فاصله گرفت. وی با به دست آوردن مقداری مهمات و تقسیم بین چریکهای تحت فرماندهی خود به صف مخالفین میرزا کوچکخان پـیـوسـت. در شـوال 1338 ق/ تـیـرمـاه 1299 به سرسختترین گروه بلشویکها مربوط شد که با کوچکخان منازعه داشت و در دولت کمونیستی که در آنجا تشکیل گردید به وزارت جنگ رسید.3
با متلاشی شدن انقلاب سرخ و اعلان جمهوری موقت در گیلان مجددا به میرزا کوچکخان نزدیک شد. در این هنگام به دلیل تفرقهای که ایجاد شده بود نهضت جنگل به تدریج محدود و ضعیف شد. در شرایط جدید، رضاخان میرپنج که پس از کودتای 1299 یکهتاز میدان سیاست شده بود، تصمیم به قلع و قمع نهضت گرفت.4 لیکن امپریالیسم انگلیس که احساس کرد توسط رضاخان نمیتواند انقلاب گیلان را از بین ببرد درصدد برآمد آن نهضت را از درون متلاشی سازد. برای این کار از چندی قبل افرادی را به گیلان اعزام داشته و آنان به ایجاد نفاق بین سران جنگل پرداختند و ماهرانه بین زعمای جنبش، تفرقه انداختند.5
در این هنگام خالو قربان نیز که نهضت را رو به ضـعـف مـیدیـد بـا اعـزام نماینده خویش به مقر سرفرماندهی نیروهای دولتی در جاده منجیل ــ رشت آمادگی خود و طرفدارانش را برای همکاری با حکومت مرکزی اعلان کرد. در 10 اکتبر رضاخان عازم گیلان شد و خالو قربان را مورد تفقد قرار داد و دستور پیشروی نیروهای دولتی به سوی رشت را صادر کرد.6
خالو قربان نیز که با همراهی حاجی محمدجعفر کنگاوری نزد سردار سپه رفته بود، سلاح کمری خود را باز کرده و تحویل وی داد. وزیر جنگ کلت خالو را به او پس داد و درجه سرهنگی به او اعطا کرد. از نکات جالب تـوجـه لـشکرکشی سردار سپه به گیلان، حضور کلانتروف آتاشه نظامی سفارت شوروی در تهران برای مجاب کردن جناح بلشویکی جنبش جنگل به تسلیم در برابر سردار سپه بود و او در این جریان نقش مهمی ایفا کرد.
بازگشت خالو قربان به رشت
در روز 22 مهر 1300 که نیروهای قزاق به آن شهر وارد شدند، وی سنگرهای خود را به قزاقهای تحت فرمان سردار سپه تحویل داد و خود به انزلی رفت که به مرکز تجمع احسانالله خان و همه نیروهای بلشویکی تبدیل شده بود. طرفداران میرزا در رشت با نیروهای قزاق درگیر شدند اما بزودی عقبنشینی کردند و رضاخان رشت را کاملا متصرف شد.
در این حال، میدان جنگ قوای قزاق و جنگلیان به فومنات ــ مقر کوچک خان ــ منتقل شد و سردار سپه از خالو قربان مطابق با تعهدی که در امامزاده هاشم مبنی بر کمک رسانی به قوای قزاق گرفته بود، استمداد طلبید. در این هنگام خالو قربان 30 شرط برای همکاری عنوان کرد که رضاخان تمامی آن شروط را پذیرفت.7
بـا حـمـلـه نـیروهای دولتی، میرزا کوچکخان شکست خورد و به کوههای طالش پناه برد و در اثر سرما و برف جان سپرد. پس از مرگ کوچکخان، خالوقربان فرصت را غنیمت شمرد و سر میرزا را از بدنش جدا کرد و نزد سردار سپه فرستاد. وی آنگاه به دعوت رضاخان به تهران آمد و لقب <سالار مظفر> گرفت. خالوقربان در آذرماه 1300 برای جنگ با اسماعیل سمیتقو به منطقه میاندوآب اعزام شد ولی در این درگیری مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد.
پینوشتها:
1. فورتسکیو، رجال تهران و برخی ولایات شمال غرب ایران، محمدعلی کاظم بیگی، تهران، مرکز اسناد تاریخی دیپلماسی، ص 98. 2. همان. 3. فورتسکیو، ص 98. 4. ترورهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران، 1/ 357 5. حیدرخان عمواوغلی، 2/187 ــ 185 6. غلامحسین میرزاصالح، جنبش میرزا کوچکخان، ص 53 7. عباس رمضانی، میرزا کوچکخان، صص 131 ــ 130.
پنجشنبه 14 آذر 1387