چکیده

در قیام جنگل، مهم‌ترین نقش را مردم سلحشور گیلان برعهده داشتند که نور حقیقت را در سیمای طلبه‌ای روشن‌ضمیر (میرزا کوچک‌خان)‌ دیدند و به‌زودی با پیوستن و حمایت گسترده از انقلابیون، حاشیه امنیتی قوی و مطمئنی را برای آنان ایجاد کردند تا آنجا که شکست و نابودی نهضت جنگل برای استعمار خارجی و ایادی داخلی آن به رویایی دست نیافتنی بدل شد. تمامی سرداران و چهره‌های برجسته جنگل از همان مردم عادی بودند که در کوران مبارزات انقلابی، گوهر وجودشان صیقل یافت و جلوه‌گر شد. در مقابل اما کسانی نیز در نهضت وارد شدند که حکم «نفوذی» را داشتند و تمام تلاش آنان مصروف ایجاد شکاف در صفوف به هم فشرده نهضت و به شکست کشاندن آن بود. اینان به مثابه بازوان استبداد داخلی و استعمار خارجی عمل می‌کردند. در این بخش به معرفی 5 تن از کسانی می‌پردازیم که در میان نهضت جنگل به ایفای نقش (مثبت و منفی)‌ پرداختند.

متن

گائوک (با نام مستعار هوشنگ)‌ از جمله یاران میرزا کوچک‌خان شمرده می‌شود. در مورد او به اشتباه تصور می‌رفت که یکی از اسرای جنگی آلمانی بوده که در واپسین مرحله جنگ [اول] به جنگلیان کمک می‌کردند، پیرامون هویت وی و انگیزه‌اش برای پیوستن به جنگلیان و شیفتگی کامل او نسبت به میرزا کوچک‌خان، هنوز سوالات زیادی باقی مانده است.
تاریخ‌نگاران شوروی به شکل توجیه‌ناپذیری در مورد او سکوت اختیار کرده‌اند. تنها منبع ایرانی که اطلاعاتی درباره او داده، یقیکیان است، که می‌گوید وی یک آلمانی از اتباع روسیه بود که چند سال در ژنرال کنسولگری امپراطوری روسیه در تهران شغل رایزنی داشت.
مـطابق یک یادداشت انگلیسیان، گائوک مسوول بایگانی سفارت بود و با یک زن یهودی زندگی می‌کرد. وی در ایام جنگ در اثر ارتکاب به عملیات غیرقانونی از شغلش معزول، دستگیر و برای محاکمه به بادکوبه فرستاده شد.
پس از انقلاب اکتبر 1917 مشارالیه به اتفاق زندانیان دیگر، از حبس آزاد گردید و به ایران بازگشت و مدتی به تبلیغات علیه انگلیسی‌ها و له عثمانی‌ها و آلمانی‌ها پرداخت تا این که از طرف نظامیان انگلیسی توقیف و به هندوستان فرستاده شد اما چون روسی بود، انگلیسی‌ها او را به اودسا اعزام کردند و به مقامات شوروی تحویل دادند.
در روسیه گائوک خود را به حزب اشتراکی نزدیک ساخت و توانست دوباره زمینه آمدن خود به ایران را مهیا کند.
در روز ورود ارتش سرخ به ایران (20 ثور [اردیبهشت] 1299)‌ گائوک نیز به عنوان مترجم با فرماندهان آن وارد ایران شد و در رشت به عضویت کمیته مرکزی انقلابی دولت شوروی ایران انتخاب گردید.
هنگامی که میرزا کوچک‌خان و همدستانش از رشت خارج شده و در جنگل‌های فومنات موضع گرفتند، گائوک از روس‌ها جدا شد و به میرزا کوچک‌خان پیوست.
بنا به گزارش‌ها، هوشنگ، چنان مجذوب شخصیت کوچک‌خان شد که از بازگشت به روسیه خودداری کرد و در شمار یکی از محارم رهبر جنگلی درآمد. کوچک‌خان او و میرصالح مظفرزاده را در اوت 1920 (مرداد 1299)‌ به مسکو فرستاد تا با لنین درباره اختلاف با رهبران حزب کمونیست ایران مذاکره کنند. در آن هنگام گائوک شرح مذاکرات را هر روز یادداشت می‌کرد.
وی پس از انتخابات به عضویت شورای جمهوری انقلا‌بی ایران، نام خود را به هوشنگ تغییر داد ولی او هردو اسم را به کار می‌برد و گاهی خود را «گائوک» و زمانی نیز «هوشنگ» معرفی می‌کرد. وی  از همراهی با کوچک‌خان دست نکشید و در جنگل ماند و خودش به همراه همسر و دخترش مسلمان شدند. او تا واپسین دم حیات در کنار کوچک‌خان ماند و همراه او بر اثر سرما یخ زد و جان سپرد.
منابع:

1. خسرو شاکری، میلاد زخم: جنبش جنگل و جمهوری شوروی سوسیالیستی ایران، ترجمه شهریار خواجیان، تهران: نشر اختران، 1386، صص 549 ــ 550.

2. گریگور یقیکیان؛ به کوشش برزویه دهگان، شوروی و جنبش جنگل: یادداشت‌های یک شاهد عینی، [تهران:] نوین، 1363، صص 11، 122، 331 ــ 332، 406.

  
پنجشنبه 14 آذر 1387          

تبلیغات