مقالات
حوزه های تخصصی:
"تحقیق حاضر با هدف بررسی متغیرهای موثر بر احساس امنیت در شهر تهران صورت پذیرفته است. متغیرهای مطرح در این پژوهش شامل عوامل فردی و خانوادگی، میزان بروز جرایم، در معرض جرم واقع شدن، عملکرد پلیس و پرداخت رسانه ای می باشد. چارچوب نظری تحقیق بنا به تناسب موضوع به رویکرد نظری آسیب پذیری، تجربه جرم در خصوص احساس امنیت را مورد استفاده قرار داده و فرضیه های تحقیق استخراج شده است. بر این مبنا مدل تحقیق ساخته و پرداخته و سوالات و فرضیات تحقیق تدوین گردیده است. روش تحقیق در این بررسی از نوع پیمایشی و اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر تهران می باشد که تعداد 778 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. در این تحقیق برای پایایی از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی از تکنیک گروههای شناخته شده استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و EQS استفاده شد. عمده ترین یافته ها عبارتند:
- میزان احساس ناامنی از حیث جنسیت، منطقه محل سکونت، تاهل، سن پاسخگویان متفاوت است.
- بین میزان احساس ناامنی و متغیرهای میزان بروز جرایم، پرداخت رسانه ای، هویت و اعتماد رابطه معنی دار وجود دارد"
نگاهی به جوانان علاف در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوانان، در کشورهای با رشد ناکافی اشتغال و میزان قابل توجه بیکاری و اشتغال ناقص، بیش از سایر اقشار صدمه دیده، مایوس و سرخورده می شوند و با احتمال بیشتری در معرض بلاتکلیفی اقتصادی و اجتماعی و آینده نامعلوم قرار می گیرند. هر چند برای بیان وضعیت جوانان در بازار کار و پیش بینی فرصت های شغلی مورد نیاز آنان معمولا به نرخ بیکاری جوانان و به ویژه میزان این نرخ در مقایسه با نرخ بیکاری بزرگسالان توجه می شود اما واقعیت این است که این نماگر تنها می تواند بخشی از نیروی کار بالقوه جوانان را که به دلیل شرایط اقتصادی یا سایر دلایل نتوانسته بالفعل شود، نشان می دهد. بخش دیگری از ذخیره پنهان نیروی کار جوان، جوانان غیرفعالی هستند که علی رغم عدم اشتغال به تحصیل و بعضا حتی علی رغم تمایل یا آمادگی برای انجام کار به منظور کسب درآمد، به دلیل فراهم نبودن شرایط مناسب وارد بازار کار نشده و غیرفعال مانده اند. به این ترتیب بایستی علاوه بر جوانان بیکار، جوانان غیرفعالی که به هر دلیل علی رغم میل خود غیرفعال مانده اند را نیز به عنوان بخش آسیب پذیر جمعیت جوان کشور تلقی نمود و مجموع سهم آن ها در کل جمعیت جوان کشور را به عنوان تقریبی از نیروی کار بالقوه جوانان که بلا استفاده مانده است، تلقی نمود. در این مقاله از نماگر میزان جوانان غیرفعال غیرمحصل استفاده شده است که در ادبیات بین المللی بازار کار تحت عنوان جوانان علاف نامیده می شود و به عنوان تقریبی از بخش غیرفعال جمعیت جوانان آسیب پذیر تلقی می شوند. بخشی از جمعیت جوان کشور که روال طبیعی گذار از تحصیل به کار را طی نکرده اند. با تشریح ویژگی های اجتماعی اقتصادی این زیر گروه از جوانان کشور، تصویری از بخش مغفول مانده و پنهان نیروی کار بالقوه جوانان ارایه می شود. به این منظور اطلاعات فردی و خانواری مربوط به جوانان 15-24 ساله کشور حاصل از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1385 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این مطالعه نشان داد که نزدیک به 30 درصد جوانان کشور علاف هستند به این مفهوم که به تحصیل اشتغال ندارند، کار نمی کنند و به دنبال کار نیز نیستند که نشان دهنده به هدر رفتن بخش قابل ملاحظه ای از بهترین سرمایه های انسانی کشور است
بررسی تاثیر برخی عوامل اجتماعی ، جمعیت شناختی بر پذیرش مسئولیت اجرایی تنظیم خانواده در جمعیت شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر برخی عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی بر میزان پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده و در پی پاسخ گویی به سوالات زیر صورت گرفته است: - پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده به عهده کیست (زن، مرد یا هر دو)؟ - چه عوامل اجتماعی و جمعیت شناختی می تواند بر پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده از سوی زن یا مرد تاثیر گذار باشد؟ - آیا نابرابری قدرت تصمیم گیری پیرامون امور زندگی مشترک بر پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده تاثیر گذار می باشد؟ بوردیو نابرابری را حاصل ترکیب نسبی انواع سرمایه (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نمادی) در یک میدان و میزان سهم هر فرد در این ترکیب و از هر نوع خاص سرمایه می داند. وی معتقد است اگر قشربندی جنسیتی را به درون روابط خانوادگی بیاوریم می توان با تعیین میزان سهم بری هر یک از زوجین از سرمایه های مختلف، موقعیت وی را مشخص کرد. در واقع نحوه سهم بری افراد از این سرمایه ها میزان نابرابری جنسیتی را مشخص می کند. بسیاری از جامعه شناسان معتقدند که الگوهای فرهنگی و سنتی برای زنان و مردان نقش های متفاوتی قائل است و بسیاری از جوامع پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده را از جمله وظایف و مسوولیت های زنان می دانند. در حالی که عدالت توزیعی در واقع به توزیع منافع و بار مسوولیت ها گفته می شود و این که آیا این توزیع به حق صورت گرفته است یا نه. در بعد نظری برای رسیدن به اهداف تحقیق از نظریه های جامعه شناسی پی یر بوردیو و بلوم برگ در خصوص نابرابری جنسیتی استفاده شده است. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین زنان متاهل در سنین باروری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اهواز در سال 86 انجام شده است. روش نمونه گیری خوشه ای بوده و حجم نمونه پژوهش 384 نفر می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهند که زنان به گونه ای محسوس بیش از مردان مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده را بر عهده دارند. میزان قدرت تصمیم گیری پیرامون امور مشترک زندگی و پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده بین قومیت های مختلف به طرز معناداری متفاوت می باشد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی r پیرسون نشان دهنده وجود رابطه معکوس و معنادار بین متغیرهای مستقل قدرت تصمیم گیری، پایگاه اجتماعی، اقتصادی و متغیر وابسته پذیرش مسوولیت اجرایی تنظیم خانواده می باشد.
عوامل موثر بر توسعه گردشگری روستایی ( مطالعه موردی روستاهای حاشیه زاینده رود بخش سامان استان چهار محال و بختیاری )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قالب نگرشی جامع و نظاموار و مبتنی بر واقعیات منطقه به منظور رسیدن به چارچوبی علمی و کاربردی برای مطالعه و تحلیل محور مطالعاتی سطح بندی فضایی ضروری می نماید. براین اساس سامانه بندی گردشگری بخش سامان در سه سطح (ماکروسامانه مزوسامانه، میکروسامانه که در این مقاله به عنوان سطح برنامه ریزی محسوب می شوند و بر اساس حوضه آبریز، سرشاخه های اصلی و فرعی رودخانه زاینده رود تقسیم بندی گردیده اند) قابل سطح بندی و مطالعه است. به این ترتیب کل محدوده (بخش سامان) تشکیل یک ماگرو سامانه توریستی را می دهد و کل حوزه مطالعاتی را شامل می شود. این محدوده به لحاظ طبیعی و انسانی تشکیل حوزه ای همگن را می دهد، ماکرو سامانه گردشگری سامان در سطح میانی به چند مزو سامانه گردشگری تبدیل می گردد که همپوشی کاملی را در سطح محدوده مطالعاتی ارایه می دهد. این مزو سامانه ها که منطبق بر مرز حوضه های آبخیز و عوامل ترپوگرافیک به عنوان شاخص ترین عناصر طبیعی و بهترین محدوده برای برنامه ریزی صنعت گردشگری می باشند، مبنای علمی و اجرایی برای سامانه بندی گردشگری ارایه می دهند و در صورت برخورداری از کانون های جذاب و نقطه ای امکان برنامه ریزی و توسعه گردشگری را در سطح محدوده مطالعاتی فراهم می نمایند. برای شناسایی جایگاه و نقش هر یک از مزوسامانه می بایست روشی به کار گرفته شود که ضمن معرفی توانمندی های هر مزو سامانه جایگاه آن را نیز، در نظام اولویت بندی مشخص سازد. براین اساس اقدام به طراحی 25 شاخص در زمینه قابلیت های طبیعی - اکولوژیک، اجتماعی فرهنگی و قابلیت های خدماتی گردید. و برای اینکه نحوه ارتباط میان سطح دو (مزو سامانه ها) و سطح سه (میکروسامانه ها) یا کانونهای جاذب برقرار گردد می بایست با یکی از روش های ممکن به استانداردسازی امتیازها در هر شاخص اقدام شود. به این ترتیب پس از انجام بررسی های لازم روش Z.Scour برای استانداردسازی شاخص ها انتخاب و اعمال می شود. به این ترتیب با کمک نرم افزار Spss/ps، Exell در توزیع Z انحراف معیار هر یک از مقادیر مربوطه به شاخص طبیعی – فرهنگی - اجتماعی و خدماتی نسبت به میانگین بدست آمده و پس از حصول نمره Z اقدام به تشخیص و تبیین سطح زیر منحنی برای هر یک از نمرات بدست آمده، Z می شود تا نمره نهایی برای بدست آوردن نمره (S) که جمع نمرات آن بیانگر رتبه هر مزو سامانه می باشد و در نهایت خدمات قابل پیش بینی را لازم دارد، بدست آید
نقش ویژگی های ساختاری و عناصر رابطه ای در شکل گیری انواع گرایش های دینی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسان و اندیشمندان هر یک بسته به گرایشات فکری خود و با رویکردهای گوناگون به ارایه تیپ های مختلف دینداری پرداخته و رابطه آنها را با متغیرهای فردی و اجتماعی بررسی نموده اند. این عده بر این باورند که در عصر جدید برای مطالعه وضعیت دینداری باید از دو شقی معمول دینداری و بی دینی گذر کرده و به جای آن از انواع متنوع گرایشات دینی صحبت کرد. اما شکل گیری انواع گوناگون دینداری مستلزم مقدماتی است که بررسی ویژگی های ساختاری تنها یکی از آن مقدمات می باشد. عناصر رابطه ای وجه دیگری در تعیین انواع دینداری است که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده است. مقاله حاضر بر آن است که به منظور شناخت شرایط و زمینه های تعیین کننده این تنوع، به بررسی رابطه ویژگی های ساختاری و عناصر رابطه ای با انواع گرایشات دینی پرداخته و در این رابطه به توضیح نقش هر یک در کنار دیگری بپردازد. جمعیت آماری تحقیق حاضر را دانشجویان شاغل به تحصیل (به دلیل مواجهه بیشتر با محیط علمی و مدون) در نیمسال اول 1385-86 در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تهران تشکیل داده اند. جمعیت نمونه 313 نفر بوده که به روش طبقه بندی متناسب توزیع شده است. تحلیل یافته ها نشان داد که هر دو عامل ویژگی های ساختاری و عناصر رابطه ای بر گرایش افراد به انواع دینداری موثرند اما نقش عوامل شبکه ای یا عناصر رابطه ای به مراتب چشمگیرتر می باشد
تحول نفس در داستان های عامیانه صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ین مقاله، تعامل بین تصوف و فرهنگ ایران را توصیف می کند. علیرغم تحولات فرهنگی و زبانی در طی 150 سال اخیر و تاثیر پذیرفتن از فرهنگ جهانی و سبک های جدید زندگی که تحت تاثیر شبکه ارتباطات جهانی شکل گرفته، هنوز بسیاری از ارزش ها و اصطلاحات و واژگان صوفیان، رایج است. پس عجیب نیست که حضور صوفی و درویش بر قصه های عامیانه ما سایه افکنده باشد. صوفی (درویش) اغلب نماد اعتماد و توکل بر خدا و رهایی از بندگی قدرت، منزلت، ثروت، قومیت و حتی زمان و مکان است. این مقاله به بعضی جنبه های قصه های عامیانه صوفیان نظر دارد که راه تربیت و ریاضت نفس، خودسازی و تحول نفس را نشان می دهد.
یک داستان کامل عامیانه طرح زندگی نامه واقعی تلقی می شود. بعضی دیدگاه های صوفیان حاکی است که ماجراها و شکست عشقی اساس و انگیزه تحول عمیق نفس است که روانشناسان آن را با اصطلاحاتی چون تصعید توصیف می کنند. اساس عملی و نظری حرکت صوفیانه به ویژه در حکایات عبارتند از: ریاضت، رویا و «واقعه»، آوارگی، تحمل و صبر و همزیستی با دیگر مذاهب، نخل وثلایق و خلایق، تسلا و رضا. صوفی (درویش) می تواند در قوانین طبیعت تصرف کند، حتی بر جن و پری و مرگ غلبه می کند. آرزوهای دیرینه پس از صبر برآورده می گردد. در داستان ها با تخیلات عجیب و گاه انحرافی روبرو می شویم که می تواند، از زوایای گوناگون بررسی شود، تعارضات فرهنگی، مسایل قومی، ارتباط بین انسان و خدا، انسان و جهان، انسان و خودش، انسان و طبیعت، انسان و انسان های دیگر"
نامه علوم اجتماعی : روند و رویه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نشریات ادواری، مطالعه غیرمستقیم قواعد حاکم بر فرایند تولید، پخش و بهره وری از اطلاعات علمی مکتوب و بیانگر ماهیت و روند توسعه یک رشته علمی است. با انجام تحلیل های مختلف بر روی مقالات منتشر شده در مجلات علمی، ضمن فهم روندها و رویه های تولید و انتشار علم در یک حوزه، می توان به فضا و شبکه های علمی آن حوزه نیز پی برد. این مقاله ضمن بازنمایی سهم حوزه های مختلف علوم اجتماعی به ارایه تنوع آثار منتشر شده، روش های مورد استفاده، میزان هم نویسی، وابستگی سازمانی و پراکندگی جغرافیایی نویسنده/ نویسندگان، جنس و ملیت نویسنده/ نویسندگان در «نامه علوم اجتماعی، می پردازد و سیمایی از نامه علوم اجتماعی را به اجمال نشان می دهد. این پژوهش بر مبنای هدف مطالعاتی اش از نوع پژوهش های اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است و از حیث فرایند پژوهش از نوع مطالعات کمی است. بر مبنای منطق پژوهش نیز یک مطالعه استقرایی است و چنان که انتظار می رود نتایج حاصل از این پژوهش نیز آن را در زمره مطالعات کاربردی قرار می دهد. در «علوم اجتماعی» 415 اثر در حوزه های مختلف علوم اجتماعی را 279 نویسنده (حقیقی / حقوقی) با پراکندگی بین 1 تا 16 اثر در بازه زمانی پاییز 1347 تا بهار 1387 در قالب 37 شماره با متوسط 11.2 اثر در هر شماره تولید نموده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد «علوم اجتماعی» یک مجله بین رشته ای است که بر حوزه جامعه شناسی، مقالات علمی پژوهشی، روش کمی با جهت گیری به سوی روش های کیفی و ترکیبی (کمی و کیفی)، تک نویسی با گرایش به سوی هم نویسی و جهت گیری از نوع «دونویسی» درون سازمانی تمرکز دارد. بازنمایی آثار منتشر شده در «نامه علوم اجتماعی» حکایت از یک تمرکزگرایی سازمانی 73 درصدی در دانشکده علوم اجتماعی، 76 درصدی در دانشگاه تهران و 93 درصدی در تهران دارد.