این مقاله به اهمیت برنامه ریزی نیروی انسانی ، تامین و توسعه نیروی انسانی و استفاده بهینه از مهارت ها و استعدادها در رشد و توسعه جامعه و نظراتی پیرامون آموزش و بازار کار .... می پردازد .
نتایج ارزیابی عملکرد اشتغال ایجاد شده در سالهای اخیر بیانگر عدم تحقق اهداف برنامه سوم توسعه درخصوص سیاستهای اشتغالزایی است و این امر در شرایطی رخ داده که نرخهای رشد تولید و سرمایهگذاری طبق هدف برنامه تحقق یافته است. نقد مدلهای تقاضای نیروی کار در برنامه سوم توسعه به منظور شناسایی نقاط ضعف آنها در پیشبینی سطح اشتغال و ارائه مدلهای مناسب گام مؤثری در جهت بهبود پیشبینی اشتغال در برنامه چهارم توسعه خواهد بود. مدلهای توابع تقاضای نیروی کار از جنبه دادههای آماری مورد استفاده، مدلسازی و شیوه برآورد دچار اشکالات قابل توجهی بوده که در این مطالعه موارد مذکور شناسایی و تحلیل شده است. در ادامه بحث پس از رفع اشکالات مدل برنامه سوم توسعه، مدل مناسب برای برآورد توابع تقاضای نیروی کار بخشی ارائه شده که این مدل از نوع پویا بوده، و متغیرهای ارزش افزوده، دستمزد واقعی و اشتغال با وقفه را در مدل وارد نموده است. در پایان، با استفاده از مدل مذکور برآوردی از درصد تحقق سیاستهای اشتغالزایی در چهار سال اول برنامه سوم توسعه ارائه شده است. براساس نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، حدود 70 درصد هدف برنامه از نظر سیاستهای اشتغالزایی تحقق یافته است.
ازسال 1381 دولت براساس دستورالعمل صندوق بین المللى پول، ساختار بودجه را به روش جدید تنظیم کرده است. در این روش، در تراز عملیات جارى و واگذارى خالص دارایى، نحوه تامین مالى بودجه را تغییر داده است. در این مقاله و براساس روش فوق و با استخراج داده هاى80-1358، اثرتغییر تامین مالى بودجه دولت بر رشد اقتصادى از طریق مدل خود برگشت با وقفه توزیعى و آزمونهاى برون زایى و ابربرون زایى سنجیده شده است. نتایج نشان مى دهد: اثر اندازه جارى بر رشد، منفى و اثر اندازه عمرانى دولت بر رشد، مثبت است. همچنین انتقال مازاد تراز واگذارى خالص دارایى براى تامین کسرى هزینه جارى، مخارج عمرانى را جیره بندى کرده و اثر مثبت اندازه عمرانى بررشد را کاهش مى دهد.