فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲٬۶۷۱ مورد.
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
18 - 33
حوزه های تخصصی:
شکل گیری حکومت صفویه (907-1135ه.ق./1501-1722م.) به مدد حضور و قدرت نمایی نظامیان قزلباش وابسته به ایلات و عشایر ترکمانی تحقق یافت که با پیوند مذهبی طریقت صوفیانه صفویه در اردبیل، رابطه ای مرید- مرادی را با شیوخ و شاهان صفوی برقرار کردند. این رابطه با رسمیت مذهب شیعه در ایران در قالب پیوند شاه الهی- غازی، رزمنده پرشور شیعی- صوفی تقویت شد. این نظامیان به سبب نقش آفرینی نظامی در پیکارهای شاه اسماعیل (907-930ه.ق./1501-1524م.) با خاندان های حکومتگر، حکام داخلی و سلسله های حکومتی رقیب مانند عثمانیان و اوزبکان و تلاش در استقرار، تثبیت و تداوم حکومت صفوی به امتیازات گوناگونی در این حکومت دست یافتند؛ و پس از خاندان سلطنتی در جایگاه دوم هرم اجتماعی و ساختار قدرت قرار گرفتند. هدف این پژوهش، بررسیِ جایگاه و امتیازات نظامیان قزلباش در حکومت شاه اسماعیل اول، به روش توصیفی- تحلیلی و براساس داده های منابع کتابخانه ای است. اساس بررسی بر این پرسش قرار دارد که عامل تعیین کننده جایگاه و امتیازات نظامیان قزلباش در حکومت شاه اسماعیل صفوی چه بوده است. مفروض پژوهش بر توان نظامی و پشتوانه قبیله ای نظامیان به عنوان عامل تعیین کننده تأکید دارد. یافته های پژوهش نشان داده که اساس قدرت شاه اسماعیل به حضور و قدرت نظامیان قزلباش مربوط می شد. نقش های گوناگون این نظامیان در عرصه نظامی گری، مناسبات داخلی، حکومت ایالات، لَلگی شاهزادگان و حتی در عرصه روابط خارجی که نشان از تکثر وظایف و مسئولیت های نظامیان در این دوره داشت، جایگاه و دامنه نفوذ آنان را در حکومت شاه اسماعیل افزایش داد و به مقامات اصلیِ حکومت راه یافتند.
زمینه ها و جلوه های همگرایی موالی و فرودستان ایرانی با خوارج در نبرد با خلافت اموی و عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
84 - 97
حوزه های تخصصی:
با گسترش فتوحات اعراب، از یک طرف یکپارچگی مسلمانان با ظهور گروه های معارضی چون خوارج به چالش کشیده شد؛ و از طرف دیگر، موضع گیری بخش هایی از ایرانیان به سمت نوعی رویارویی پیش رفت. برخی طبقات همانند موالی که در موقعیت فرودستی قرار داشتند، ظهور فرقه های سیاسی- مذهبی مانند خوارج و شیعه را فرصتی برای کسب شرایط مناسب تری تلقی می کردند. این مقاله در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی، به این سوال پاسخ دهد که چه زمینه هایی در همگرایی موالی و فرودستان ایرانی با خوارج نقش داشته و نیز آنها چه جایگاهی در نبردهای خوارج با خلافت اموی و عباسی دارا بوده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تقابل همه جانبه ی خوارج با خلافت در مراحل آغازین، در مراحل بعدی به عدم توجه به عقاید رادیکالی، به منظور همگرایی ایرانیانی چون موالی و فرودستان منتهی شده است. این امر ترجمان نوعی دگردیسی عقیدتی در نزد خوارج بود که به عواملی چون دور شدن از مناطقی مانند کوفه و بصره و گذر زمان بستگی داشت. ظهور عباسیان نیز در دگردیسی مذکور نقش داشت؛ زیرا برآمدن خلفای بغداد که به عنوان ساسانیانی با خون تازی در نظر گرفته می شدند، با کمرنگ ساختن عرب گرایی امویان و بهبود وضع موالی نیز همراه بود.
بررسی تکاپوهای تبلیغی و نظامی فاطمیان در ایالت جزیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
34 - 49
حوزه های تخصصی:
فاطمیان اسماعیلی پس از تثبیت قدرت و حکومت خویش در مصر (358-565ق./965-1171م.)، در اندیشه گسترش اندیشه اسماعیلی در سراسر دنیای اسلام و سیطره برآن، به ستیزه با خلافت عباسی (132-656ق./749-1258م.) پرداخته و در صدد براندازی آن بودند. از سیاست های آنها برای رسیدن به این هدف، گسترش فعالیت دعوه فاطمی در مناطق مختلف و تکاپوهای نظامی در مناطق زیر سلطه عباسیان برای پیشروی و نفوذ در این مناطق بود. یکی از مناطقی که می توانست به عنوان پایگاهی برای هر دو نوع فعالیت تبلیغی و نظامی فاطمیان قرار گیرد، ایالت جزیره بود که موقعیت سرزمینی و بافت اجتماعی آن، دست فاطمیان را در سیطره بر بغداد و براندازی عباسیان و روآوری آسان تر به قلمرو شرقی خلافت عباسی باز می کرد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا ضمن بررسی سیاست های فاطمیان به ویژه تکاپوهای نظامی آنان در ایالت جزیره، بدین پرسش پاسخ دهد که فاطمیان برای حضور در ایالت جزیره چه سیاستی را به کار بستند؟ یافته پژوهش نشان می دهد که به دلایل اهمیت جغرافیایی- راهبردی و بافت جمعیتی قبیله ای برخوردار از نیروی انسانی، فاطمیان هم از طریق فعالیت های داعیان خود و هم از طریق هم پیمانی با حکام محلی و فعالیت های نظامی فرماندهان حامی خود تلاش داشتند در ایالت جزیره حضور پیدا کنند.
دیرینه شناسی مناقشات مرزی چین و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلافات میان چین و هند یک مساله پیچیده تاریخی است. هفتادمین سالگرد روابط چین و هند در سال 2020 به یکی از سال های سرنوشت ساز در تاریخ روابط دوجانبه تبدیل شد. به دنبال شکل گیری اختلاف بین دو کشور بر سر مرزهای مشترک و ایجاد پست های نظامی، نیروهای چینی و هندی در 15 ژوئن 2020 در دره گالوان در نزدیکی لاداخ به شدت درگیر شدند که منجر به کشته شدن نیروهای هندی و چینی در نبردهای تن به تن شد. سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که منشا اختلافات مرزی میان دو کشور چه بوده و چه عواملی منجر به تداوم این اختلافات شده است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که میراث استعماری و عدم تمایل قدرت های بزرگ جهت تعیین دقیق مرزهای مشترک در گذشته موجب شکل گیری و تداوم شرایط بحرانی میان دو کشور شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگر چه زمینه های استعماری موجب مناقشات مرزی میان چین و هند شده است، لکن هیچ یک از طرفین نیز در مقاطع مختلف تاریخی از فرصت های بدست آمده جهت حل مساله استفاده نکرده و توفیقی در مذاکرات دوجانبه بدست نیاوردند. برای انجام پژوهش حاضر از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
نقش پاشاهای بغداد در جنگ های ایران عصر قاجار و عثمانی (مطالعه موردی بررسی سیاست های نجیب پاشا در کربلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
35 - 45
حوزه های تخصصی:
نقش والیان بغداد از موضوعات مهم در مناسبات ایران و عثمانی دوره قاجاریه است. اداره عراق به واسطه دوری از مرکز، وجود اقوام مختلف و اماکن زیارتی شیعه و همجواری با ایران دشوار بود و والیان منصوب تلاش می کردند با دامن زدن به اختلافات میان ایران و عثمانی قدرت سیاسی و مالی خود را تقویت کنند. از اواسط قرن نوزدهم و انجام اصلاحات در قلمرو عثمانی، تلاش شد با انتصاب والیانی همچون نجیب پاشا، اداره آنها با استانبول هماهنگ گردد. اما سیاست انقباضی پاشا در بغداد موجب ایجاد بحران سیاسی شد. براین اساس، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که نجیب پاشا در دوران والیگری خود بر بغداد در تفرقه افکنی میان ایران و عثمانی چه سیاستی اتخاذ کرد. براساس رویکرد توصیفی- تحلیلی و نگاه تمرکزگرایی، والیان بغداد و به تبع آن نجیب پاشا، تهدید امنیتی از ناحیه ی ایران و ایرانیان ساکن در عراق را برای جایگاه خود، بسیار مؤثر می دیدند. بنابراین، در جهت گیری سیاسی سعی داشتند از این فضای فکری دربار استانبول در راستای منافع خود استفاده کنند. همچنین، با تکیه بر اندیشه تمرکزگرایی و پیوند ناگسستنی امپراتوری و حذف عناصر از بین برنده ی آن، تلاش می کردند تا سرکوب و قتل عام مردم کربلا را مشروع و لازم قلمداد کنند.
نقش اشکانیان در نبرد تالاس (36 ق.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
67 - 83
حوزه های تخصصی:
در سال 36 ق.م. یگانی از ارتش امپراتوری هان در آسیای مرکزی و کرانه رود تالاس کنونی به خیونگ نوها که یکی از قدرت های محلی آنجا بودند حمله و آنان را مغلوب کرد. مدتی پیش از آن، چینیان از شرق آسیا و اشکانیان از غرب آسیای مرکزی سعی در بسط نفوذ خود در این منطقه داشتند و اقوام کوچ رو منطقه می توانستند نقش دشمن یا متحد را برای دو قدرت ایفا کنند. در میان نیروهای خیونگ نو دسته ای از سربازان رومی حضور داشتند که مدتی قبل توسط اشکانیان در جبهه غربی اسیر شده بودند. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که اشکانیان چه نقشی در درگیری مذکور داشتند؟ یافته ها نشان می دهد که اشکانیان در دوره مورد بحث در تلاش برای بسط نفوذ خود از راه عملیات مستقیم یا غیرمستقیم نظامی و همچنین مداخله سیاسی در آسیای مرکزی بودند و از طرفی تقابل منافع آنان با امپراتوری هان در آسیای مرکزی و دشمنی با اقوام کوچ رو منطقه آنان را وادار به مداخله در مناسبات سیاسی این ناحیه می کرد و لذا عامدانه دسته ای از نیروهای خود را برای جلوگیری از پیشرفت چینیان به منطقه گسیل کردند که در نهایت با عدم موفقیت به اتمام رسید.
راهبردهای نظامی پیامبر اکرم (ص) و تأثیر آن بر مناسبات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
79 - 94
حوزه های تخصصی:
پیامبر اکرم (ص) در مناسبات سیاسی خود، راهبردهای مختلفی به کار می گرفت که یکی از این راهبردها، راهبرد نظامی بود؛ ولی این پرسش مطرح است که پیامبر از چه راهبردهای نظامی استفاده کرد و تا چه حد این راهبردها را برای اهداف خود و تنظیمات مناسبات سیاسی به کار برد. این نوشتار اثبات می کند که پیامبر (ص) از حمله ی نظامی کمترین استفاده را می کرد و بیشتر از موضع دفاعی بهره می برد؛ که آثار آن بر مناسبات سیاسی ایشان مشهود است. بر این اساس، هدف از این مقاله ارائه ی شواهد در اثبات ادعای به کارگیری راهبرد دفاعی، نظامی و بازدارندگی آن حضرت در مناسبات سیاسی و تثبیت حکومت اسلامی است. نویسندگان به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با بررسی منابع تاریخی در راستای این موضوع به پژوهش پرداخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد با اینکه اقدامات نظامی پیامبر اکرم (ص) صرفاً دفاعی بوده، به قدری دقیق تاکتیک های خود را در سریه ها و غزوات به کار برده است که توانسته مناسبات سیاسی در جزیره العرب را تغییر دهد و مردم را به پذیرش اسلام تشویق کند.
بهره برداری از ترورهای بیولوژیک در مناسبات سیاسی و نظامی حکمرانان در تاریخ اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
50 - 62
حوزه های تخصصی:
در عرصه حوادث سیاسی تاریخ اسلام و ایران؛ برای حذف مخالفان و رقبا و تحقق اهداف سیاسی و نظامی از ترور بیولوژیک استفاده می شده است. این نوشتار تلاش دارد شگردهای مسموم سازی، کاربرد زهر و تدبیرهای پیشگیری از آن را در عرصه سیاسی- نظامی تمدن اسلامی بررسی کند. مطالعات نشان می دهد مسموم سازی رجال سیاسی، بزرگان دینی و نظامی، تغییر نتایج جنگ ها به روش ترور بیولوژیک فرماندهان و مسموم سازی سپاه در درگیری های نظامی و چالش های سیاسی مورد توجه صاحبان قدرت بوده است. مسئله این پژوهش بررسی کاربرد سم و زهر به عنوان سلاح بیولوژیک در حوادث مهم تاریخی اسلام و تحلیل شیوه های بهره برداری از این روش به عنوان ساده ترین راه حذف فرماندهان نظامی و سیاسی و تغییر در نتایج جنگها و رویدادهای سیاسی بر اساس این پرسش است که چگونه ترور بیولوژیک سرنوشت حوادث سیاسی و نظامی را در عرصه حوادث تاریخ اسلام تغییر می داده است؛ و روشها و عوامل دستیابی به اهداف سیاسی و نظامی در مسموم سازی چگونه بوده است؟ دستاوردهای پژوهش نشان داد که ترور بیولوژیک تأثیرات مهمی را در مقاطع سیاسی و نظامی حساس در تاریخ اسلام داشته است و توانسته سرنوشت بسیاری از رویدادها را تغییر دهد.
نقش و تأثیر زنان در جنگ های دوره ی مغول بر اساس تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
46 - 32
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، جنگ به عنوان پدیده ای اجتماعی عموماً امری مردانه بوده و با نقش آفرینی فعال مردان در خط مقدم آن گره خورده است؛ و زنان و کودکان در آن بیشتر جایگاه قربانیان بی گناه را دارند. در تاریخ ایران عصر مغول این جایگاه انفعالی زنان، متأثر از برابری نسبی زن و مرد در فرهنگ ترکان، تا حدی بر هم خورده است. برهمین اساس، پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، به بحث زنان در جنگ های این دوره بر اساس تاریخ جهانگشای جوینی پرداخته است؛ تا دریابد نقش فعال یا انفعالی زنان در جنگ های عصر مغول تا چه میزان و چگونه بوده است. بر اساس نتایج، نمودهای حضور زنان در جنگ های ذکر شده در تاریخ جهانگشای جوینی را می توان به دو کلان روایت زنان قدرتمند و زنان تحت سلطه تقسیم کرد که در اشکالی چون حضور و تأثیر مستقیم خاتونان سلطه گر و زنان جنگاور؛ و نقش های غیرمستقیمی چون همسران سیاسی، همسر-گروگانها، کنیزان تصاحب شده و ابزار لذت جویی در جنگ ها منعکس شده است. همچنین جوینی در مقام یک مورخ ادیب، برای نقل زیبایی شناسانه ی جنگ ها، طنز انتقادی-سیاسی نسبت به حاکمان بی کفایت یا بیان کلیشه های فرهنگی و تعریض به رجال سیاسی خائن، بعضاً از زنان استفاده ی نمادین و ادبی-هنری داشته است.
انقلاب ثور 1357 و شورش های مردمی در افغانستان؛ زمینه ساز حمله شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
63 - 81
حوزه های تخصصی:
کودتای ثور/ اردیبهشت 1357 که در ادبیات سیاسی افغانستان بانام انقلاب ثور مشهور است؛ با اتحاد دو گروه چپ گرای «خلق» و «پرچم»، علیه دولت محمد داوودخان، صورت گرفت که موجب روی کار آمدن دولت های تحت حمایت شوروی شد. متعاقب این انتقال قدرت، تغییرات وسیعی در زمینه های اقتصادی و اجتماعی در قالب اصلاحات انجام شد؛ موجب واکنش های منفی و شورش های گسترده مردمی شد. این قیام ها به صورت غیرسازماندهی،خودجوش و با حداقل امکانات بود. با این حال دولت کمونیستی نتوانست شورش ها را سرکوب کند و می رفت که کنترل کشور را از دست دهد. سرانجام در سال 1979/1358، ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی به عنوان حامی حکومت کمونیستی، به افغانستان لشکرکشی کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که انقلاب ثور چه تحولاتی در افغانستان ایجاد نمود که منجر به حمله شوروی به این کشور شد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد به دنبال عدم رضایت از حکومت جدید و اصلاحات ساختارشکنانه در جامعه ی سنتی افغانستان، موجب مقاومت مردم و بروز شورش های گسترده در اکثر مناطق کشور شد. از اینرو شوروی به عنوان حامی اصلی این حکومت، برای تثبیت اوضاع و جلوگیری از بروز حوادث بعدی، ناچار به حمله نظامی به افغانستان شد.
صدای صلح در شعر جنگ: تطبیق متن محور گزیده اشعار قیصر امین پور و ویلفرد اوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
73 - 85
حوزه های تخصصی:
"شعر جنگ"قرن بیستم میلادی در بسیاری موارد صدای صلح را در بطن خویش دارد. اشعار قیصر امین پور (1386-1338)و ویلفرد اوون(1918-1898)شاعران جنگ شناخته شده این قرن برای مطالعه تطبیقی انتخاب شدند.مسئله این پژوهش توصیفی-تحلیلی بررسی وجودیاعدم وجود صدای صلح طلبی در اشعار جنگ در چارچوب ادبیات تطبیقی(مکتب آمریکایی)است.نخست نود و پنج سروده با مضمون جنگ از دو شاعربررسی، سپس سیزده شعر از هرکدام از آنها برگزیده شد.انتخاب نهایی متمرکز بر مرتبط ترین اشعار با موضوع "صدای صلح" گردید. چهارشعرتطبیق شده پژوهش نشان میدهند شاعران مذکور هردو در اشعار جنگی مورد بحث ندای صلح طلبی سر داده اند اما تفاوت در نوع بیان آنها مشهود است. به عبارت دیگر تحلیل اشعار ذکر شده نشان میدهد گویندگان در شعر امین پور به صراحت و بی واسطه صدای صلح طلبی خویش را درگوش مخاطبین طنین انداز می کنند.درحالیکه سخن گویان شعر اوون با به تصویر کشیدن وحشت جنگ وطرح آلام ناشی از آن صدای صلح طلب خودرا به شکل غیرمستقیم به ضمیر ناخودآگاه مخاطب انتقال می دهند. یافته های این جستار میتواند در بررسی ادبیات جنگ با تمرکز بر رویکرد تطبیقی بخشهای ناگفته یا نهفته ای را آشکار سازد که در آثار منظوم یا منثور جنگ مستور مانده و نیاز به رونمایی دارند.
نقش تدابیر نظامی در تثبیت قدرت سیاسی موحدون در اندلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
17 - 32
حوزه های تخصصی:
مسئله اندلس برای دولت هایی که در مغرب اسلامی روی کار می آمدند، همواره اهمیت داشته و برای استقرار و استمرار قدرت سیاسی خود در آنجا تدابیر و برنامه هایی در نظر می گرفتند. از جمله دولت هایی که در مغرب اسلامی قدرت یافت و حاکمیتی مقتدر ایجاد کرد، موحدون بود که در قرن ششم هجری/ دوازدهم میلادی مطرح گشت و موفق شد قدرت سیاسی خود را در اندلس استقرار بخشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش ها است که چه رویکردی در ساختار قدرت موحدون با توجه به شرایط قرن ششم هجری در خصوص اندلس اتخاذ شد؛ و موحدون چگونه موفق شدند حاکمیت خود را در اندلس حفظ کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که موحدون، با اتخاذ تصمیمات و تدابیر نظامی مناسب ضمن اینکه موفق شدند حاکمیت خویش را در اندلس تثبیت کنند، توانستند در جهت تداوم قدرت با مدعیان سیاسی و مسیحیان روبه رو شوند؛ مسئله ای که با استفاده از برنامه های نظامی عملیاتی شد و در راستای استقرار قدرت سیاسی موحدون نقش آفرینی کرد. این امر در نحوه ی مواجهه موحدون با مدعیان سیاسی و مسیحیان در آن منطقه به خوبی قابل تحلیل است.
تأثیر سپاه اتابکان زنگی بر قوای صلاح الدین ایوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
43 - 54
حوزه های تخصصی:
پس از آنکه صلاح الدین توانست خلافت فاطمی را منقرض کند، بخش عمده ای از توان نظامی ایوبیان صرف سرکوب قوای نظامی مصر شد که هنوز به خلافت فاطمیان وفادار بودند. تلاش صلاح الدین برای سرکوب و تبعید نیروهای فاطمی سبب شد که حکومت تازه تأسیس ایوبی در برابر صلیبیان و باقی مانده حکومت های متشتت زنگیان در شام و جزیره با خلأ نیروی نظامی مواجه باشد. تلاش های صلاح الدین در ابتدای حکومت خود برای منظم کردن جزیره از آن جهت بود که بتواند نیروی اقطاعی لازم را برای مقابله با صلیبیان به دست آورد. اما این نیروی اقطاعی با توجه به عدم اقتدار صلاح الدین در میان سپاهیان خود و عدم دستیابی به پیروزی قاطع در کوتاه مدت، غالباً نیرویی موقت به شمار می رفتند. در این مقاله تعداد نبردهای صلاح الدین ایوبی، تعداد سپاهیان او، میزان موفقیت های او در نبردها و نقش گروه های مؤثر در پیروزی های او بررسی شده و بر همین اساس ناکامی های او نیز تحلیل می شود. بر اساس یافته های این پژوهش از بین بردن نیروهای خلافت فاطمی سبب شد تا صلاح الدین به تنها نیروی نظامی مسلمان منطقه در جزیره متکی شود. حضور موقت این نیروها در بهار و تابستان سبب شد تا وی نتواند بعد از حطین به طور کامل صلیبیان را از شام رانده و همین امر سبب تصرف مجدد سواحل شام به دست صلیبیان شد.
واکاوی علل ناکامی سازمان اطلاعاتی پهلوی اول در تقابل با انگلستان و روسیه (با تأکید بر اسناد وزارت دفاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
63 - 78
حوزه های تخصصی:
اگرچه پهلوی اول با تلاش برای ایجاد ارتش نوین و نهادهای بوروکراتیک سراسری شناخته می شود، همانطور که شواهد تاریخی نشان می دهد، ساختار و برنامه های حفاظتی- امنیتی رضاشاه برای مقابله با فعالیت های اطلاعاتی قوای بیگانه و به طور خاص انگلستان و روسیه نتایج مطلوبی نداشته است. بر همین اساس، چرایی ناکامی سازمان اطلاعاتی پهلوی اول در مقابله با کشورهای انگلستان و روسیه سئوال اصلی پژوهش حاضر را تشکیل داده است. بررسی های این مقاله نشان می دهد در حالی که تسلط بر زیرساخت های ارتباطی، استفاده گسترده و سازمان یافته از منابع آشکار و در نهایت جاسوسی انسانی به عنوان راهبرد کلی انگلستان مطرح بوده است، استفاده از نهادها و افراد دیپلماتیک راهبرد اصلی روسیه را تشکیل داده بود. یافته های این پژوهش سندمحور که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد حاکمیت اجبارهای عرفی-فرهنگی دوره قاجار در قلب نهادهای مدرن، اولویت منافع رضاشاه بر اهداف ملی و فقدان قواعد و قوانین سراسری در ساختارهای جدید، امکان مقابله مناسب با فعالیت اطلاعاتی کشورهای خارجی را از بین برده بود.
پارادایم های تبیین در مطالعات تاریخی جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
55 - 72
حوزه های تخصصی:
نقش برسازنده ی جنگ در حیات جوامع انسانی، مطالعات تاریخی را به ارائه تبیین های متکثری از این پدیده اجتماعی سوق داده است. اگر بپذیریم که این آشفتگی و کثرت تبیین ها برآیند چشم اندازهای معرفتی متفاوت مورخان است، در آن صورت بازشناسی مبانی پارادایمیِ مدل های تبیین، راه غلبه بر این آشفتگی خواهد بود. با عطف نظر بدین مهم پژوهش حاضر در صدد پاسخ بدین پرسش برآمد که کاربست صحیح مدل های تبیینی در مطالعات تاریخ جنگ بر اساس چه معیاری تعیین می شود. اگر بپذیریم که هستی شناسی اجتماعی مورخان واجد الزامات روش شناسانه ای است که با یک مدل تبیینی سازگاری بیشتری دارد، در آن صورت می توان مسأله مقاله را با صورت بندی سه پارادایم تبیینی در مطالعات تاریخی جنگ پاسخ داد: بر اساس پارادایم تفهمی، کاربست مدل تفهمیِ تبیین مستلزمِ پذیرش پاسخ اتمیستی به مسأله عاملیت و ساختار و انکار نقش تعیّن بخش کل های اجتماعی در وقوع جنگ است. در پارادایم قیاسی قانون شناختی، کاربست مدل قانون فراگیر تبیین تنها در شرایطی صحیح خواهد بود که تأکید هستی شناسی کل گرایانه بر نقش تعیّن بخش ساختارهای اجتماعی و فرهنگ مسلم انگاشته شود. در پارادایم روایی نیز تبیین پدیده اجتماعی جنگ مستلزم آن است که با استناد به ساختمندگرایی، عاملیت و ساختار را ثنویتی متداخل تلقی نموده و روایت را با لحاظ کردن تأثیر دوسویه موقعیت های اجتماعی و پاسخ عاملان تاریخی به موقعیت طرح اندازی نماییم.
جایگاه مدارس نظام در تحول آموزش نظامی دوره قاجار و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مدارس نظام» از انواع مدارس نظامی بود که از اواسط دوره قاجار با هدف توسعه آموزش های نظامی ایجاد شدند و در دوره پهلوی اول با عنوان مدارس کل نظام توسعه پیدا کردند. این مدارس در کنار سایر آموزشگاه های نظامی در راستای اصلاحات دولت مردان برای تحول ساختاری- محتوایی در آموزش نظامی و تشکیل یک ارتش مدرن ایجاد شد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی این پرسش است که مدارس نظام چه نقشی در توسعه و تحول آموزش نظامی دوره قاجاریه و پهلوی اول داشته است. بدین منظور با روش تحلیل تاریخی به زمینه ها و ضرورت های شکل گیری مدارس نظام پرداخته شده و سپس با بررسی ساختار و عملکرد این مدارس در دوره قاجار و پهلوی اول، نقش آنها در روند مدرن سازی و تحول آموزش نظامی ایران تحلیل شده است؛ و به این نتیجه رسیده که مدارس نظام دوره قاجاریه در اصل در رقابت با مدرسه دارالفنون و غالباً با اهداف سیاسی و شخصی تأسیس شده است. با اینکه این مدارس به سبب محدود بودن و عدم تنوع و ساختار بسته آموزشی، منشأ تحول خاصی در آموزش نظامی دوره قاجار نشدند، در دوره پهلوی به دلیل تشکیلات منسجم خود و کیفیت آموزشی مورد قبول و تربیت دانش آموزان، در روند نوسازی آموزش نظامی و غیرنظامی سهم قابل ملاحظه ای ایفا کردند.
بررسی ترکیب جمعیتی، ساختار سپاه و سلاح های سلجوقیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملک قاورد سلجوقی پس از پیروزی بر بقایای دیلمیان حاضر در کرمان، حکومت محلی قدرتمندی را پایه گذاری کرد که حدود یک قرن و نیم (583-442 ه.ق) دوام آورد. آنچه مسلّم است تشکیلات نظامی و ساختار سپاه سلجوقیان کرمان تأثیری غیرقابل انکار در دوام این حکومت داشت. در همین راستا نوشتار حاضر با بهره گیری از روش مطالعات تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که تشکیلات نظامی و ترکیب جمعیتی سپاه سلجوقیان کرمان چگونه بوده و آنان از چه تاکتیک های نظامی و افزار و ادوات جنگی استفاده می کردند؟ یافته های پژوهش نشانگر آن است که سلجوقیان کرمان در تشکیلات سپاه خود، ساختار نظامی حکومت های قدرتمندی همچون سلجوقیان بزرگ و غزنویان را الگو قرار داده و سپاهی چندقومیتی را ایجاد کرده بودند. البته آنچه در ساختار نظامی و ترکیب جمعیتی سپاه سلجوقیان کرمان به ویژه در اواخر این حکومت تاثیرگذار بوده، اقتدار روزافزون اُمرا و اتابکان و دخالت های فراوان آن ها در امور سپاه است. اتابکانی همچون خواجه مؤیدالدین ریحان، خواجه علاءالدین بزقش و خواجه قطب الدین محمد که هر کدام فوجی از غلامان زرخرید خود را وارد سپاه کرده و با تغییر در ترکیب جمعیتی سپاه، منافع خود را می جستند.
واکاوی دلایل و پیامدهای نبرد هلوله در سده ی هفتم پیش از میلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبرد هلوله به سال 691 پ.م. بین امپراتوری آشور از یک سو و ائتلاف بزرگی از پادشاهان ایلام و بابل و متحدانشان از جانب دیگر رخ داد. گزارش های منابع آشوری و بابلی دارای تضادهایی در ذکر رویدادهای این نبرد مهم هستند و همین مسئله نتیجه گیری در مورد زوایای پنهان این نبرد را بغرنج تر می نماید. پژوهش حاضر براساس اسناد و گزارش های تاریخی و با روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به این سؤال اصلی پاسخ بدهد که دلایل بروز نبرد هلوله، نتایج و پیامدهای آن در تاریخ عهد باستان چه بوده است؟ آشوری ها پس از تصرف بابل در زمان تیگلات پیلسر سوم با ایلامی ها هم مرز شدند. پس از آن ایلامی ها برای اینکه در برابر تعرضات آشوری ها به زاگرس مانعی ایجاد کنند، به حمایت از شورشیان بابلی علیه آشوری ها پرداختند؛ همین امر باعث ایجاد نبرد هلوله شد. نتایج این پژوهش نشان خواهد داد که جدا از حس جنگجویی آشوری ها و دست یابی به غنائم منطقه زاگرس، سلطه بی واسطه یا باواسطه طرفین بر سرزمین بابل باعث ایجاد نبرد هلوله شد. در این نبرد آشوری ها گرچه به اهداف خود نرسیدند، پس ازآن سیاست پادشاهان آشور بر تصرف بابل و نابودی ایلام متمرکز گردید.
عملکرد حکومت محلی میسور در قبال دولت انگلیس و طرح اندیشه مقاومت و اتحاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایالت میسور، جنوب شبه قاره هند، حکومتی محلی شکل گرفت که آخرین مقاومت مردم در برابر دولت انگلیس بود. بررسی عملکرد دو حاکم محلی میسور در تقابل با دولت بریتانیا که آخرین کانون مقاومت مردم شبه قاره با حضور استعمار بریتانیا بود، مساله اصلی پژوهش حاضر است. حضور حیدر علی و فرزندش تیپو سلطان-که شیعه مذهب بودند- مانعی جدی بر اقدام دولت انگلیس که آن را «هند بریتانیا» می خواند، بود. شاخص ترین عملکرد این دو حکمران، مقابله با حضور انگلیس در هند بود. در تاریخ شبه قاره، از حیدر علی و تیپو سلطان به عنوان قهرمان مقاومت و ستیز با استعمار نام برده می شود. مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی برمبنای مطالعه کتابخانه ای عملکرد دو حاکم میسور در تقابل با دولت انگلیس را واکاوی کرده است. رهیافت پژوهشی مقاله آن است که اندیشه و عمل اتحاد اسلامی به عنوان آخرین تلاش در جهت مقابله با هجوم سیاسی و نظامی دول استعماری از جانب دو حاکم محلی شبه قاره انجام گرفت ،اما متاسفانه به جهت غفلت، بی تدبیری، و جبن سلاطین مسلمان در آن برهه تاریخی بسیار حساس به نتیجه ای نیانجامید؛ و این آخرین جبهه مقاومت در شبه قاره برای مقابله با استعمار از دست رفت.
مأموریت های افواج نظامی قاجار در زمان صلح؛ مطالعه موردی فوج کمره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ششم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۲)
85 - 100
حوزه های تخصصی:
ایران در دوره قاجار از داشتن ارتشی منظم، منسجم، حرفه ای و کارآزموده محروم بود. در حالی که برای سالیانی دراز با مخاطرات جدی سرزمینی و فراسرزمینی دست و پنجه نرم می کرد و هر از چندی با تهاجمی خارجی یا شورش و آشوبی داخلی روبه رو بود. در آن شرایط هسته مرکزی و اصلی ارتش قاجار را عناصر جنگجوی ایلی و محلی تشکیل می داد. ارتش مزبور از ده ها فوج تشکیل می شد که هرکدام از آنها به ولایت یا ایالتی خاص تعلق داشتند. تکلیف افواج در زمان حمله خارجی روشن بود، اما پرسش این است که واحدهای نظامی مورد نظر در زمان صلح و آرامش از چه وظیفه یا وظایفی برخوردار بودند و مأموریت شان چه بود؟ برای پاسخ به این پرسش در مقاله ی حاضر برخی از مأموریت های دوره صلح یکی از افواج ارتش یا قشون قاجار به نام فوج کَمَرَه بررسی شده است. فوج مزبور مانند سایر افواج با آموزش های بسیار محدود عمدتاً در دو نوع مأموریت به خدمت گرفته می شد؛ یکی مأموریت مرزداری و دیگری، سرکوب آشوب ها و ناآرامی های داخلی. البته فراگیری و تمرین مهارت های نظامی نیز از جمله مشغولیت های این واحدهای نظامی در دوره ی صلح بوده است. برای یافتن پاسخ پرسش مورد نظر این پژوهش، با بهره گیری از اسناد و منابع مکتوب، از روش توصیفی– تحلیلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شکل گیری فوج کمره همچون سایر ارکان نظامی دوره قاجار متأثر از نیازهای زمانه و دارای فرماندهی نظامی مستقلی بود که توسط شاه یا برخی شاهزادگان انتخاب می شد. این فوج پس از جنگ هرات و برخی درگیری های مرزی منطقه سیستان، برای سال های دراز در سرکوب شورش های منطقه دلفان، بختیاری، آذربایجان و فارس حضور مؤثری داشت.