انسان دانش خود را از هستی به دو طریق کسب میکند: استنتاج منطقی و تجربه عملی، و تحقیق تلاشی آگاهانه و سیستماتیک برای دستیابی به حقیقت هستی است. حقیقت هیچگاه نمیتواند به طور کامل بیان شود و ما همواره به تقریبی از آن دسترسی داریم. پارادایم ها واسطه بین انسان و حقایق هستی هستند. انسان به واسطه پارادایم هاست که جهان را می بیند و آن را برای خود تعریف میکند. پاردایم ها مبنای برداشت ها و اقدام های انسان هستند.در یک فعالیت تحقیقاتی باید قبل از هر چیز، پارادایم مناسب موضوع تحقیق مشخص و بدینوسیله بین مبانی فلسفی و متدولوژی تحقیق، سازگاری ایجاد شود. در غیر این صورت (چنانچه موضوع تحقیق در بستر یک رویکرد فلسفی تعریف و کار تحقیق با ابزار رویکردهای دیگر انجام شود)، تحقیق دچار ناسازگاری خواهد شد. در این مقاله اصول فلسفی و روش های تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است و طی آن پارادایم های مختلف تحقیق از دید معرفت شناسی، هستی شناسی و همچنین روش شناسی ارائه و با یکدیگر مقایسه می شوند. منظور اصلی مقاله این است که محقق را متوجه مبانی و اصول فلسفی تحقیق ساخته و شناخت عمیق تری از رویکردهای تحقیق و چگونگی گزینش آنها را فراهم سازد. بدون این شناخت، کار تحقیق ممکن است به یک فرآیند سطحی و شکلی از به کارگیری ابزار تحقیق تنزل یابد.
گرچه شیعیان عراق، حدود سه چهارم عربهاى آن کشور را تشکیل مىدهند، ولى اهل سنت عراق، در طول تاریخ، حضور سیاسى ضعیفى را براى آنها فراهم آوردهاند . بر عکس، اقلیت عرب سنى از زمان عثمانىها، رهبرى عراق را در دست داشتند، و با سوق دادن شیعیان به سوى یک توزیع نابرابر جغرافیایى، از مزایاى انحصارى قدرت سیاسى بهره گرفتهاند . به این معنا که، شیعیان را همواره در مناطق روستایى فقیرنشین جنوب عراق متمرکز کردهاند، اما خود اغلب در شهرهاى عمده و بزرگ، بویژه در پایتخت (بغداد) ساکن شدهاند، در نتیجه، در موقعیتى قرار گرفتند که بهتر مىتوانستند از آموزش و پرورش غیرمذهبى سود برده، دسترسى بیشترى به حرفههاى مدرن و عضویت در هیات حاکمه را داشته باشند . افزون بر آن، اکثر حاکمان عراق با متعهد ساختن خود به ایجاد یک جامعه لائیک، محرومیتبیشترى را بر جامعه شیعه مذهب عراق، در دستیابى به مزایاى اجتماعى و سیاسى فراهم کردند . واکنش شیعیان به این موقعیت اسفبار چه بوده است؟ آیا جامعه شیعى تلاشى براى رفع محرومیتسیاسى و اقتصادى خود انجام نداده است؟ این مقاله در صدد پاسخگویى به این پرسشها است .