فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۷٬۵۲۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
از آغاز هبوط آدم به کره خاکى جدال میان حق و باطل درگرفت و طرفداران حق با جان و دل از آن دفاع کردند. دین خاتم نیز مورد آماج مشرکان و کافران قرار گرفت و در نیمه دوم قرن اول مى رفت که تا به نابودى کشیده شود. ولى فرزنددلاور على و فاطمه در برابر حزب کافر اموى قد علم کرد و ازکیان شریعت خاتم صیانت کرد. پس از رخداد حماسى سیدالشهدا(ع) در کربلا اسلام جانى تازه یافت وکربلا و عاشورا یک مکتب شد که همیشه از شریعت مقدس اسلام صیانت مى کند. آنچه پیش روى شماست دورنمایى ازآن واقعیت عظیم است.
بازجستی در تحلیل مورخان مسلمان از نبود علی (ع) در غزوه تبوک ؛ مقدمه ای روش شناختی
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله حاضر بر آن است که مورخان مسلمان همچون سایر مورخان کلاسیک ، در تحلیل های خود از رویدادهای تاریخی ، مسائل ، علل و ابعاد سیاسی را در نظر می گرفتند و بندرت به ابعاد و انگیزه های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و به ویژه عاطفی توجه می کردند. این امر باعث پدید آمدن مجموعه ای از تاریخ نگاشته ها شده است که کاملاً تحت تسلط گفتمان سیاسی اندیشی قرار دارد و به سبب این غلبه ، مورخان معاصر مسلمان نیز به رغم پیدایش و رواج سنت ها و گفتمان های جدید در تاریخ نگاری ، همچنان از پرداختن به سهم عوامل غیرسیاسی در تحلیل های خود خودداری می کنند. نویسنده در این مقاله با بررسی یک نمونه عینی تحلیل های سیاست اندیشانه بیشتر مورخان قدیم و جدید مسلمان از عدم حضور علی (ع) در غزوه تبوک را با تحلیلی از عبدالحسین زرین کوب که برخلاف همه ، سهم بیشتری به عواطف بشری پیامبر داده مقایسه کرده است .
بررسی و تحلیل آموزه های عرفانی دعای عرفه امام حسین(ع)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال سوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۱
97-134
حوزه های تخصصی:
عرفان و آموزه های عرفانی، یکی از راه های تکامل انسان و معرفت خداوند و رسیدن به ساحت ملکوتی اوست. از آن جا که کسب آموزه های عرفانی باید از راه صحیح به دست آید تا بتوان به درستی و خلوص آن اعتماد پیدا کرد، برای شناخت وسایل و مراحل این سیر و سلوک عرفانی ضروری است به کتاب و سنت و صاحبان معرفت الهی یعنی معصومان: مراجعه شود. امام حسین(ع) در دعای عرفه، مراحل سیر و سلوک إلی الله را به خوبی در قالب دعا بیان فرموده است که می توان با تحلیل آن، به آموزه هایی هدایت بخش دست یافت. این جستار درصدد است با روش توصیفی _ تحلیلی و بهره گیری از منابع مختلف لغوی و تفسیری و شروح مربوط به ادعیه، مهم ترین آموزه های عرفانی دعای عرفه را استخراج و تبیین نماید و به این نتیجه دست یافته است که در دعای عرفه، به آموزه های عرفانی عملی خاصی مانند توبه، فقر، رضا، ایمان، یقین، توکل، اخلاص و معرفت و توحید می توان دست یافت که هر یک باید در مرحله ای خاص طی شود تا به مرحله بعدی برسد؛ یعنی میان این آموزه ها ترتیب، تقدم و تأخر وجود دارد.
وهابیون و هویت شیعی در عربستان
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۲۸
حوزه های تخصصی:
بررسی منابع سیره نبوی؛ بازخوانی آرای رژی بلاشر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دهه های پایانی قرن نوزدهم میلادی، چند تحقیق درباره تاریخ زندگی حضرت محمد6 با رویکرد بررسی انتقادی منابع انجام گرفت که حاصل آن تشکیک در روایت های سیره و بی اعتمادی به همه منابع روایی و تاریخی اسلام بود. در چنین فضایی، رژی بلاشر در اثر خود، «مسئله محمد» ضمن تشریح مشکلات موجود برای استفاده از قرآن و داده های کتاب های سیره به عنوان منابع شرح حال نویسی ادعا دارد که هر چند مستنداتی که امکان نگارش تاریخ زندگی پیامبراسلام6 را با جزئیاتی دقیق و منسجم فراهم سازد در دست نیست، با این وجود می توان به کمک قرآن، تنها منبع معاصر پیامبر6، شرایط و فضایی را که رسالت پیامبراسلام6 در آن تکوین و تکامل یافت، باز آفرینی کرد. بلاشر در «مسئله محمد» که تحقیقی انتقادی درباره زندگی نامه پیامبراسلام6 است، شرح حال پیامبر6 را فقط بر اساس شواهد قرآنی تدوین می کند، و از اخبار و اطلاعات سیره، تنها به منظور تأیید داده های قرآنی بهره می گیرد.
خفتگان در بقیع(3)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقد گونهاى بر کتاب تاریخ فاطمیان
حوزه های تخصصی:
ترجمه کتاب اخبار ملوک بنى عبید و سیرتهم از ابوعبداللّه محمد صنهاجى (متوفاى636 ق) که به همت آقاى حجتاللّه جودکى انجام شده، داراى پارهاى نارسایىها و کاستىهاست. ایرادهاى کلى وارد براین کتاب، افزون بر ضعف در نگارش، در دو مقوله افزودن بر متن اصلى و کاستن از بخشهایى از آن و نیز عدم مراجعه به نسخههاى مختلف چاپى خلاصه مىشود. همچنین نزدیک به چهل مورد ترجمه مغلوط و نارسا در این کتاب وجود دارد.
وهابیت در آیینه تاریخ
بررسی جامعه شناختی فرایندِ تغییراتِ ارزشیِ جامعه اسلامی در عصر معاویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم شاهد تغییرات اجتماعی گسترده ای به ویژه در زمینة ارزشها بود که در عصر معاویه (41 60 ق.) به نقطه اوج خود رسید. این رویداد را از منظرهای مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد. نوشتار حاضر کوشیده است از منظر جامعه شناختی و مستند به داده های تاریخی که با روش اسنادی کتابخانه ای گردآوری شده است به بررسی این موضوع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معاویه به عنوان نخستین حاکم اموی با بهره گیری از غفلت توده مردم از یک سو و استفاده از استراتژی زور وتزویر از دیگر سو توانست ابتدا قداست ارزشهای الهی را خدشه دار نماید و سپس از طریق باورهای ابداعی فرقه هایی مانند مرجئه و جبریّه، ارزشهای جاهلی و نژادپرستانه پیش از اسلام را زنده و مسیر حاکمیت دو باره آنها را هموار سازد. مقاله با حفظ نگاه تاریخی و رویکرد جامعه شناختی خود با این جمع بندی به پایان می رسد که حادثة جانسوز عاشورای سال 61 ق. مهمترین پیامد این تغییرات اجتماعی بود.
روابط ایران و عثمانی به مثابه الگوی روابط شرقی ـ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط ایران و عثمانی به رغم استمرار و گستره زمانی آن ـ بیش از پنج سده ـ و اشتراکات فراوان فرهنگی، تاریخی و دینی دو کشور همسایه از مقولاتی است که از نظر تحقیقات اصیل و پرمغز به سان طفلی نوپاست که به تازگی قدم در راه نهاده است. آنچه از روابط ایران و عثمانی در نگاه نخست برداشت می شود، شرح جنگ های خونین دو همسایه پرتوان است که هر یک سعی می کردند با توسل به ایدئولوژی خاص خود طرف مقابل را به زانو درآورند.چنین چشم اندازی بیشتر از وقایع نامه های ایران و عثمانی ناشی می شود که به تحقیقات تاریخی هم سرایت کرده است. با بررسی تحقیقات انجام گرفته در این حوزه چنین به نظر می رسد که حجم مطالعات مربوط به روابط ایران و عثمانی نه تنها در عرصه تاریخ نگاری سیاسی، بلکه در دیگر عرصه ها چون تاریخ اقتصادی، تاریخ اجتماعی و فرهنگی فوق العاده اندک و ناچیز است. واقعیت آن است تا یک سنت پژوهشی قویم و فرانگر در این عرصه چهره نبندد، تک نگاری ها و مطالعات موردی نمی تواند چندان راهگشا باشد.با توجه به چنین نقصانی، مطالعه و تبیین نظری روابط ایران و عثمانی در چهارچوب متد علمی و تبیین گر از ضروریات این حوزه مطالعاتی است. لذا مقوله نظری «الگوی روابط شرقی اسلامی» که موضوع مقاله حاضر است تلاشی در همین راستا است که می کوشد با تعریف ایستارها و الگوهایی، که از بطن این روابط برخاسته اند به ترسیم چهارچوب و ساختار روابط ایران و عثمانی بپردازد و مولفه های این رابطه را در دو مقوله همگرایی و واگرایی بررسی و تحلیل کند. پژوهش حاضر تلاشی کوچک است برای نظام مند و عینی کردن مباحث مربوط به روابط ایران و عثمانی به دور از هرگونه تعمیم ناروا و صرفا در سایه حقایق برآمده از تاریخ