فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۷٬۵۲۷ مورد.
آیین اخلاق در قرآن
حوزه های تخصصی:
بنیان گذاران و مبلّغان سبّ و لعن با نام و نشان در اسلام
حوزه های تخصصی:
امروزه در بخش هایی از جامعه مسلمانان سخنانی در قالب سبّ و شتم و یا لعنِ با نام و نشان و حتی تکفیر دیگران شنیده می شود. به نظر می رسد در گذشته های دور نیز این رفتار پیشینه داشته است و در سده های پیشین نیز داعیه داران حکومت و تفکرات مذهبی چنین رفتارهایی داشته اند. از نخستین حرکت های هدفمند در راستای تخریب رقیب، شیوه بنی امیه در ترویج سبّ و لعن آل ابی طالب× بوده است. گروه های دیگر نیز هریک با توجه به گرایش های خود واکنش هایی در برابر حرکت بنی أمیه نشان دادند. کیسانیه یکی از همین گروه هاست که با پیکان حملات زبانی، دو خلیفه اول و دوم را نشانه رفت. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد دو گروه بنی امیه به عنوان نظام حاکم و کیسانیه به عنوان یک جریان، به گسترش سبّ و شتم و لعنِ با نام و نشان دامن زده اند. بنی عباس نیز که میراث خوار کیسانیه بوده اند تا پیش از به قدرت رسیدن، در ترویج آن کوشیده اند.
تأثیر تعاملات نهاد خلافت و سلطنت در واگرایی دو فرقه اشاعره و حنابله در بغداد عصر سلجوقی
حوزه های تخصصی:
هم گرایی و واگرایی فرقه های اسلامی در بغداد عصر سلجوقی، زمینه مناسبی را برای تولید فکر و گاه بحران و تنش فراهم می نمود. در این بین دو فرقه اشاعره و حنابله نسبت به سایر فِرق و مذاهب اهل سنت، در مسائل فکری و اعتقادی، از اشتراکات بیشتری برخوردار بودند؛ ولیکن نباید از منازعات این دوفرقه در عهد سلجوقی غافل ماند. این منازعات که متأثر از گرایش های کلامی نظیر گرایش حنابله به «تجسیم» و گرایش اشاعره به «تصوف» و «اعتزال» بوده، با رقابت دو نهاد قدرت، یعنی خلافت و سلطنت بین سال های 467 تا 512 ق شدت بیشتری یافت؛ زیرا سلاطین سلجوقی با حمایت از اشاعره و خلافت عباسی با عنایت و توجه خود به حنابله، منازعات این دو فرقه را به صحنه جنگ و خون ریزی کشاندند. در این پژوهش سعی برآن است تا در خلال بررسی تعامل و تقابل نهاد خلافت و سلطنت در عصر سلجوقی، تأثیر هم گرایی و واگرایی این دو نهاد قدرت، بر هم گرایی و واگرایی اشاعره و حنابله مشخص گردد.
رویکرد عاطفی به واقعه ی کربلا در متون فارسی پیش از قرن نهم (مطالعه ی موردی: آثار حسن شیعی سبزواری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان نگارش روضة الشهداء در907ق، تا حدود سده ی اخیر، رویکرد غالب در روایت شفاهی و کتبی واقعه ی کربلا در میان فارسی زبانان، رویکردی عاطفی و هماهنگ با ذائقه ی عمومی بوده است، اما بررسی برخی آثار فارسی به جا مانده از پیش از قرن دهم، از قدمت بیش تر این قرائت در میان فارسی زبانان، خبر می دهد.
حسن بن حسین شیعی سبزواری(زنده در 757ه)، از جمله مهم ترین نمایندگان قرائت مورد نظر از واقعه ی کربلاست که آثار خود را حدود دو قرن پیش از روضة الشهداء، به رشته ی تحریر در آورده است.
در مقاله ی حاضر، رویکرد سبزواری به واقعه ی کربلا در سه اثر به جا مانده ی او (راحة الارواح، مصابیح القلوب و بهجة المباهج) به شیوه ای توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که غلبه ی رویکرد عاطفی در انعکاس واقعه ی کربلا در متون فارسی، نه تنها از قدمتی بیش از قرن نهم برخورداربوده، که قرائت مذکور در میان شیعیان خراسانی قرن هشتم (از مهم ترین مراکز شیعیان فارسی زبان در ادوار کهن)، از چنان پذیرشی بر خوردار بوده است که حتی حکومت شیعه مذهب سربداران نیز، آن را به عنوان قرائتی مقبول از واقعه ی کربلا تلقی می کرده است.
درآمدی بر سنجش ظرفیت های تمدن سازی فقه
حوزه های تخصصی:
درباره نسبت دانش فقه با تمدن دیدگاه های مختلفی وجود دارد؛ برخی میان این دو نسبتی نمی بینند، گروهی قائل به نسبتی حداقلی بین فقه و تمدن بوده و گروهی فقه را شرط اساسی تمدن سازی قلمداد می کنند. نسبت فقه و تمدن با دو نگاه قابل بررسی است. نگاهی در قلمرو متون و منابع فقه و نگاهی دیگر معطوف به متون و منابع کمال یافته تر، شاید بتوان آن را فقه مطلوب نامید. با محوریت نگاه نخست، کوشیده شده با مروری بر کتاب ها، ابواب و مسائل و موضوعات فقهی اثبات شود، می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های فقهی و تمدن سازی سخن گفت. هرچند نمی توان ادعا کرد همه نظام های اجتماعی مورد نیاز تمدن به صورت کامل و آماده الگوبرداری در فقه فعلی موجود است، اما وجود چارچوب های اصیل و ساختاری تمدن در آن قابل انکار نیست. این نکته که نظام سازی از طریق فقه، به مثابه گام نخست برای تمدن سازی در گرو تشکیل و تدوین فقه حکومتی است نیز مورد بحث قرار گرفته است.
اخلاق و آداب
حوزه های تخصصی:
دگرگونی نظام قشربندی اجتماعی در ایران از سقوط ساسانیان تا پایان امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود اسلام به ایران دگرگونی هایی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به وجود آورد و بخشی از قشربندی اجتماعی ایران دستخوش دگرگونی شد. این پژوهش صرفاً تأثیر ورود دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران را از سقوط ساسانیان تا سقوط امویان بررسی می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که ساخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی ایران از ورود اسلام تا پایان دوران امویان، چه نقشی در تداوم یا تغییر قشر بندی اجتماعی ایران داشت؟ براین اساس فرضیة اصلی پژوهش آن است که ورود اسلام به ایران تغییرِ حاکمیت سیاسی و ساخت اجتماعی ـ فرهنگی ایران تا پایان دوران امویان را در پی داشت و در نتیجه بخشی از قشربندی اجتماعی ایران متحول شد. این پ ژوهش با استفاده از روش جامعه شناسانهٔ تدا اسکاچیول و با بهره گیری از نظریات تالکوت پارسونز ، گی روشه و ماکس وبر انجام شده است. پژوهش حاضر براساس محورهای نظام قشربندی و تقسیم بندی اقشار اجتماعی ایران پس از ورود اسلام، تأثیر دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران، و بررسی عناصر «اعتبار»، «حیثیت» و «منزلت» اقشار اجتماعی ساماندهی شده است. نتیجة پژوهش حاضر آن است که ورود اسلام به ایران حاکمیت ارزش ها و هنجارهای جدید اجتماعی و تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی را منجر شد که در نتیجة آن جایگاه و پایگاه برخی از اقشار اجتماعی ( بالا و متوسط) دگرگونی شد، اما تداوم ساخت اقتصادی ایران به تثبیت و تداوم بخشی از اقشار اجتماعی (فرودست) انجامید.
بررسی مفهوم امامت از دیدگاه دو فرقه زیدیه و امامیه
حوزه های تخصصی:
امامت نخستین مسئله بحث برانگیز و اختلاف آفرین در تاریخ اسلام بود که پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) اولین دسته بندی ها و انشعابات را در میان مسلمانان به وجود آورد. اگرچه مسلمانان پیرو نظریه امامت خود بعدها به طور کلی به سه شاخه اصلی زیدیه، اسماعیلیه و اثناعشریه تقسیم شدند. این تحقیق بر آنست تا با تکیه بر روش تاریخی امامت از دیدگاه دو فرقه زیدیه و اثناعشریه (امامیه) را مورد بررسی قرار دهد. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در طی فرآیند تکامل تاریخی دو فرقه هر چند هر دوSی آن ها نقاط اشتراک فراوانی در موضوع امامت با یکدیگر داشتند اما حوادث تاریخی و برداشت های متفاوت متکلمان هر دو فرقه از آن ها باعث به وجود آمدن اختلافاتی در این زمینه شده است؛ اختلافاتی همچون شیوه گزینش امام و ویژگی های او نیز تعداد امامان و وظایف و اختیارات آن ها از این جمله اند.
زندگانی دوازده امام (ع) در کتاب شواهد النبوة جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد النبوة عبدالرحمن جامی (د. 898 ق) از جمله کتاب های نگارش یافته توسط یکی از دانشمندان اهل سنت است که با ذوقی صوفیانه نگاشته شده است. جامی در این کتاب به زندگانی پیامبر (ص)، دوازده امام (ع) و اصحاب، با رویکرد دلائل نگارانه پرداخته و در باره امامان (ع)، همان گزارش هایی را ارائه کرده که بی کم و کاست در منابع شیعی یافت می شود. رویکرد این کتاب تقریبی است و به گستردگی به نقل معجزات، کرامات و خوارق عادات ائمه پرداخته است. روند یاد کردن از مناقب ائمه که از قرن چهارم در کتاب های نخستین صوفیان، آغاز شده بود، در قرن نهم با تدوین کتاب هایی همچون شواهدالنبوة کامل گشت، به گونه ای که یکسانی و مشابهت اطلاعات در زمینه زندگانی ائمه در دو گروه منابع شیعی و سنی مشاهده می شود. این مقاله با بررسی بخش زندگانی و کرامات دوازده امام (ع) در شواهدالنبوة و مقایسه آن با مطالب مندرج در کشف الغمة علی بن عیسی اربلی (د. 692)، دانشمند شیعی قرن هفتم، در صدد نشان دادن، همخوانی و یکسانی منابع اهل سنت و شیعیان در خصوص گزارش زندگانی ائمه برآمده است.
تأثیر موقعیت شبه جزیره عربستان بر گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی از آغاز تا فرجام
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مکان در وقوع حوادث تاریخی این پرسش مطرح است که مناسب ترین نقطه زمین در سال 610 میلادی برای ظهور آخرین و کامل ترین دین توحیدی کجا می توانست باشد؟ نوشته حاضر در پی پاسخ به پرسش فوق، به بررسی تأثیر برخی از ویژگی های شبه جزیره عربستان همچون موقعیت جغرافیایی، ژئوپولیتیکی، سیاسی، اعتقادی و اقتصادی در شکل گیری، تقویت و گسترش اسلام و پیدایش تمدن اسلامی می پردازد که در طول تاریخ کم و بیش استمرار داشته است. در دوران معاصر نیز این ویژگی ها، توانایی های تأثیرگذاری شبه جزیره مذکور خاصه کشور عربستان سعودی را افزایش داده است. توانایی هایی که اگر در اختیار وحدت و همگرایی و منافع جهان اسلام قرار گیرد، نقش سازنده ای می تواند ایفا نماید و در غیر این صورت قدرتی است در اختیار تفکر افراطی و تکفیری و تروریستی، جهت لکه دار نمودن چهره اسلام، کشتار مسلمانان و واگرایی و تفرقه در جهان اسلام، تسهیل سلطه بیگانگان و مصائبی که امروزه شاهد هستیم.
بررسی برخی رفتارهای حاکم بر جزیرة العرب پیش از اسلام
حوزه های تخصصی:
جاهلیت اصطلاحی است که در دوران اسلامی، برای شناسایی عصر پیش از اسلام ابداع گردیده است. درباره ی واژه ی جاهلیت تفسیرهای مختلفی وجود دارد و آن را از منظرها و رویکردهای متفاوتی، می توان مورد بحث و بررسی قرار داد. جاهلیت مربوط به زمان و مکان خاصی نیست اما از آن جایی که جاهلیت اصطلاحی قرآنی و دینی است و اشاره به نوعی از ویژگی های اخلاقی و اعتقادی در تاریخ پیش از اسلام عربستان دارد؛ برخی از مورخین و پژوهشگران این واژه را برای اشاره به جامعه ی عربستان پیش از اسلام به کار می برند. جاهلیت به معنای نادانی و بی دانشی نیست؛ بلکه به این معناست که مردم پیش از اسلام از مکارم اخلاقی، بهره ا ی کامل نداشتند و زندگی آن ها در بت پرستی، جنگ های قبیله ای، تکبر و تفاخر، خرافه گویی و... خلاصه شده بود. با توجه به اهمّیتِ شناختِ اخلاق و آداب جاهلیِ مردم جزیرة العرب قبل از اسلام، جهت درک و تبیین نهضت پیامبر اکرم (ص) در ایجاد تغییر و تحول در ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه، نگارنده در این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی برخی رفتارهای جاهلی حاکم بر جزیرة العرب پیش از اسلام بپردازد.