ورود اسلام به ایران دگرگونی هایی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به وجود آورد و بخشی از قشربندی اجتماعی ایران دستخوش دگرگونی شد. این پژوهش صرفاً تأثیر ورود دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران را از سقوط ساسانیان تا سقوط امویان بررسی می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که ساخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی ایران از ورود اسلام تا پایان دوران امویان، چه نقشی در تداوم یا تغییر قشر بندی اجتماعی ایران داشت؟ براین اساس فرضیة اصلی پژوهش آن است که ورود اسلام به ایران تغییرِ حاکمیت سیاسی و ساخت اجتماعی ـ فرهنگی ایران تا پایان دوران امویان را در پی داشت و در نتیجه بخشی از قشربندی اجتماعی ایران متحول شد. این پ ژوهش با استفاده از روش جامعه شناسانهٔ تدا اسکاچیول و با بهره گیری از نظریات تالکوت پارسونز ، گی روشه و ماکس وبر انجام شده است. پژوهش حاضر براساس محورهای نظام قشربندی و تقسیم بندی اقشار اجتماعی ایران پس از ورود اسلام، تأثیر دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران، و بررسی عناصر «اعتبار»، «حیثیت» و «منزلت» اقشار اجتماعی ساماندهی شده است. نتیجة پژوهش حاضر آن است که ورود اسلام به ایران حاکمیت ارزش ها و هنجارهای جدید اجتماعی و تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی را منجر شد که در نتیجة آن جایگاه و پایگاه برخی از اقشار اجتماعی ( بالا و متوسط) دگرگونی شد، اما تداوم ساخت اقتصادی ایران به تثبیت و تداوم بخشی از اقشار اجتماعی (فرودست) انجامید.