شکل گیری اجتماعات انسانی پیرامون منابع آب، یکی از پایه های اصلی رشد تمّدن های بشری محسوب می گردد. فلات مرکزی ایران تا دوره نئولیتیک (نوسنگی) از شرایط اقلیمی متفاوتی برخوردار بوده و فراوانی جریان های سطحی آب در گذشته بسیار بیشتر از وضع موجود برآورد شده است، اما تغییرات اقلیمی به تدریج موجبات خشکی منطقه را فراهم آورد. ساکنان بخش هایی از این فلات که سابقاً متکی به جریان های آب های سطحی بوده اند، اندک اندک به منابع آب های زیرزمینی رو آوردند و آب مورد نیاز را از طریق سامانه ی قنات استحصال می کردند. نیاز ساکنان فلات ایران به منابع آب پایدار و ضرورت ابداع قنات در این سرزمین موجب گردید که ایران، خاستگاه این تکنیک در جهان معرفی شود. در این پژوهش نخست وضع طبیعی و ژئومورفولوژیک ایران مورد بررسی قرار گرفته، سپس تئوری «اورارتو، خاستگاه قنات» که نخستین بار هانری گوبلو در سال 1960 م. آن را مطرح کرد، تشریح می شود و سرانجام براساس نقطه نظرات مورّخان، اسناد مکتوب، مطالعات باستان شناسی و آخرین تحقیقات انجام شده پژوهشگران، نظریه ی مذکور بررسی و تحلیل می شود
موضوع پژوهش، بررسی سه جنبه از جنبش تاریخ نگاری مصر در قرن نوزدهم است. در وهله اول، مراحل متوالی این جنبش ردیابی و گرایش های مختلف آن خاطر نشان شده است. سپس تصویری روشن از موضوعات مختلفی که موضوع تحقیق مورخان مصری در این قرن بوده ارائه و پیش زمینه های فرهنگی اثرگذار بر روش تحقیق آنها برشمرده شده و در پایان به اهداف این جنبش و تاثیرات آن بر جامعه مصری پرداخته شده است.
ابوالفضل حسن آبادی یکی از پژوهشگران تاریخ معاصر هم اکنون در مقطع دکتری تاریخ محلی در دانشگاه اصفهان مشغول تحصیل است. وی علاوه بر موضوع تاریخ محلی بر سایر جنبههای تاریخ معاصر از جمله تاریخ شفاهی نیز اشراف دارد و تاکنون در سمینارهای مختلفی با موضوع تاریخنگاری شرکت کرده و مقالات علمی خود را ارائه داده است.
خانم مولود ستوده از جمله پژوهندگان تاریخ است که در مقطع دکتری تاریخ محلی در دانشگاه اصفهان مشغول تحصیل است. وی تاکنون مقالات متعددی را در حوزه تاریخ معاصر، تاریخ شفاهی و تاریخ محلی به مجامع علمی ارائه داده است.
تعطیلی مجلس شورای ملی (1326ق.) به فرمان محمد علی شاه، آغاز دوره استبداد صغیر بود. این وضع، موجب مخالفت های گسترده ای در میان مشروطه خواهان شد. از جمله این حرکتهای اعتراضی، قیام مردم جنوب ایران، بویژه بوشهر بود. نکته مهم در این قیام حضور و نقش دو چهره روحانی؛ یعنی آیت اله آخوند خراسانی و سید مرتضی اهرمی است. در این مقاله، بر اساس اسناد منتشر نشده، رهبری سید مرتضی اهرمی و نقش و حمایت آخوند خراسانی در این برهه از جنبش مشروطه خواهی مردم ایران توصیف و تبیین می شود. این بررسی پرتو بیشتری بر عمل و نظر رهبری مذهبی در جریان مشروطه خواهی ایرانیان می افکند و بویژه آگاهیهای نوی از نگرش آخوند خراسانی به عنوان رهبر روحانی مشروطیت ارایه نموده، بر تمایز منطقه ای حرکتهای مشروطه خواهی تاکید می کند.