سیاست عشایری رضاشاه که بر تحقق رؤیای ناپختة پیدایش دولت مدرن در ایران استوار شده بود، بر استبداد، سرکوب و حذف از صحنه اجتماع، بنیاد نهاده شده بود. عشایر، قشر مولدی بودند که بنا به ذات زندگی خویش، می بایست کوچ رو باشند تا دام های خود را پرورش دهند و با ییلاق و قشلاق مستمر و مشقت آمیز زیست خود را تضمین نمایند. رضاشاه و حامیان فکری و عملی حکومت وی – در داخل و خارج – نه تنها در اندیشة رفع مشکلات و سختی های زندگی عشایر نبودند؛ که تمام هستی عشایر را هدف قرار دادند و از بین بردند. اسکان اجباری (تخته قاپو)، تغییر لباس و به تبع آن تغییر شکل و هویت، مسئله خدمت وظیفه یا همان اجباری، گرفتن و پاره کردن و سوختن سیاه چادرهای عشایر و مواردی از این دست، مردم را به ستوه آورده بود. بازتاب این سیاست ستمگرانه و متعدیانه، در ادبیات عامیانة بویراحمد متجلی و منعکس گردید و در اشعار و سروده های این قوم خود را نشان داد. با این حال بخش اعظم ادبیات و سروده های قوم به دلیل عدم کتابت و نیز وفات کسانی که دورة صعب رضاشاه را به چشم دیده بودند، از بین رفته است. به رغم این نقیصه، بخشی از اشعار و سروده های بویراحمد در باب سیاست عشایری رضاشاه، که هم زمان با رخدادها نقل و نشر شده، گردآوری و بررسی گردیده است. از آنچه تا امروز در مکتوبات و منقولات محلی بر جای مانده، برمی آید که وقایع مهم و شخصیت های مؤثر در ذهن و زبان عامه و شاعران این قوم محف وظ و بازتاب داشته است؛ اشعاری دربارة شخصیت های جنگجو و شجاع، نبردهای مهم و مؤثر، تغییر لباس و تغییر شکل و هویت، طرح اجباری (= سربازی). سروده های موجود، هم به زبان فارسی است و هم به گویش محلی. این مقاله که بر مبنای روش کتابخانه ای و جمع آوری میدانی و شیوه تحقیق تاریخی، توصیف و تحلیل گردیده، به گوشه ای از ادبیات و سروده های بومی بویراحمد در باب رخدادها، اقدامات و سیاست عشایری رضاشاه پرداخته است.
موروثی شدن حکومت توسط امویان و شهادت امام حسین(ع) عاملی برای افزایش فعالیت سیاسی قبیله بنی هاشم گشت؛ تا جایی که رهبران بنی هاشم، نماینده ی جبهه مخالف حکومت اموی به شمار می آمدند. در این میان خاندان عباسی که یکی از دو شاخه اصلی بنی هاشم به شمار می آمدند با استفاده از جایگاه اهل بیت(ع) و زمینه سازی قبلی علویان، بزرگترین قیام تاریخی علیه امویان را سازمان دادند و با توجه به آنکه بخش اصلی دعوت بنی عباس در منطقه ی خراسان و به طریق پنهانی و سازمانی انجام پذیرفت؛ این مقاله به بررسی سیر دعوت و چگونگی معرفی رهبر در جنبش عباسی، از طریق واکاوی گزارش-های تاریخی پیرامون دعوت عباسی پرداخته است.
دستاوردهای علمی جدید درعلوم مهندسی و در حوزه ی سامانه های پیچیده و تحلیل سامانه های غیرخطی می تواند علاوه بر علوم پایه و مهندسی، در علوم انسان، به ویژه در تحلیل مسائل اجتماعی و پژوهش های تاریخی نیز راه گشای مسائل مبهم گذشته باشد. در این مقاله، بر مبنای این دستاوردها روشی جدید در حوزه ی پژوهش در تاریخ، به مثابه ی تحولات حاکم بر یک سامانه ی باز، غیرخطی و متغیر با زمان، معرفی شده است؛ پس از تعریف کلی مفاهیم سامانه، سامانه های خطی و غیرخطی، سامانه های باز و بسته، قطعیت و عدم قطعیت، آشوب و اثر پروانه ای و پیچیدگی در سامانه ها، کارکرد و کاربرد این مفاهیم در حوزه ی تحقیق و تحلیل وقایع تاریخی بررسی شده و از هر یک مثال آورده شده است. با استفاده از این روش می توان با مطالعه ی جوامع انسانی به منزله ی سامانه های غیرخطی باز و متغیر با زمان، سیر تحولات آن ها را در طول زمان، که به نام «تاریخ» می شناسیم، تحلیل کرد.این نوع تحلیل می تواند راه گشای مسیر جدیدی در پژوهش های تاریخی باشد.