فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۷٬۷۲۴ مورد.
بررسی اوضاع زردشتیان اصفهان در دوره صفویه با تکیه بر سفرنامه ها
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی پیرامون اقلیت های دینی و مذهبی از اهمیت زیادی در پژوهش های تاریخی برخوردار است. اهمیت این موضوع را از آنجا می توان دریافت که از طریق آن می توان به سیاست های مذهبی یک حکومت پی برد. هدف این پژوهش بررسی اوضاع زردشتیان اصفهان در دوره حکومت شیعی صفوی با تکیه بر سفرنامه های این دوره است. زردشتیان اصفهان، از زمان شاه عباس اول (1038 ـ 996ق) در این شهر سکونت کردند، زیرا او در سال 1018 قمری شماری از آن ها را از یزد و کرمان به اصفهان کوچاند. شاه عباس، آن ها را در بیرون این شهر و در محلی دورافتاده موسوم به «گبرآباد» ساکن کرد. زردشتیان اصفهان که آداب و مناسک خاص خود را داشتند از زندگی بسیار ساده و فقیرانه ای برخوردار بودند و از طریق زراعت و کشاورزی روزگار می گذراندند. یافته های اساسی پژوهش حاکی از آن است که با توجه به سیاست مذهبی سخت گیرانه در دوره صفویه، زردشتیان به جز دوران پادشاهی شاه عباس اول از اوضاع مساعدی برخوردار نبودند و اغلب تحت اجحاف شاهان این سلسله قرار داشتند. به دلیل همین شرایط، آن ها هنگام هجوم افغان ها به یاری مهاجمان پرداختند و در براندازی صفویان با آن ها همدست شدند.
راهنماى کتابخانه هاى خطى زبان هاى عربى، فارسى، ترکى و اردو در هندوستان؛ نویسنده: عمر خالدی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه منابع و کلیات
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه سند شناسی و سندپژوهی کلیات و منابع
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها مجموعه های کتابخانه ای و منابع کتابخانه ای و اطلاعاتی نسخ خطی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری فهرست نویسی و رده بندی کتاب
بازیابی فرهنگ متعارف ایرانی در تاریخ نگاری ابن بلخی حکمت عملی و فرهنگ شعوبیه)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر پژوهشی در زمینه ی تاریخ فرهنگی ایران است و به لحاظ جست وجو در تاریخ نوشته ی ابن بلخی برای دست یابی به اندیشه ی مسلط بر آن، پژوهشی در حوزه ی معرفت شناسی به شمار می آید.نقش فرهنگ فرد مورخ و فرهنگ جامعه ی مورخ در تاریخ نگاری او به لحاظ درک رخدادهای تاریخی و چگونگی پردازش آن ها موضوعی در خور بررسی است. معرفت متعارف مسلط در روزگار ابن بلخی، رویکردی به اندیشه ی سیاسی ایرانیان و فرهنگ شعوبیه داشت که به هر دو رویکرد در فارسنامه می توان دست یافت.نتیجه ی تحقیق حاضر نشان می دهد معرفت متعارف جامعه در تاریخ نگاری مورخان- برای نمونه ابن بلخی- به لحاظ درک و تبیین معیارهای اعتباری مورخ بازتاب می یابد.نگرش ابن بلخی واکنشی به حضور ترکان در مسند قدرت در ایران بود؛ در حالی که با آداب ملک داری پارسیان آشنا نبودند و همچنین واکنشی بود به حضور اقوام «غیر»ایران در ایران زمین.او در مواجهه با بیگانگان، با هدف بازتولید دستاوردهای فرهنگی ایرانیان پیشین، به تاریخ نگاری «ایران مدار» روی آورد. استنباط های محقق با تفسیر و تحلیل مضمون و داده ها و کشف معیارهای اعتباری ابن بلخی، با در نظر گرفتن زیست گاه و صورت بندی معرفت او به دست آمده است.
سرشت تبیین تاریخی در اندیشه ی ابن خلدون
حوزه های تخصصی:
ابن خلدون در مقدمه ی خود گونه ای از اندیشه ی تاریخی را مطرح کرده است که با تاریخ نگاری رایج عصر خود و حتی پس از آن، تفاوت های آشکاری دارد.در این شیوه به جای تأکید بر وقایع و فقط نقل اخبار، بر یافتن سرشت وقایع تاریخی، علت وقوع آن و تأثیرات آن بر حوادث دیگر تأکید می شود.این رویکرد به تاریخ که می توان تاریخ علمی، سنجیده و اندیشیده و به بیان دیگر منطق تاریخ خواند، روشی دارد که مقدمه ی ابن خلدون در بیان گام ها و چند و چون آن صراحتی ندارد.هرچند محتوای مقدمه ی ابن خلدون، تأسیس علمی تحت عنوان علم عمران است که بتوان به کمک آن تاریخ نقلی را به سطح تاریخ برهانی و عقلی ارتقاء داد، اما ابن خلدون جدای از فقراتی که به نقل اخبار گذشته اختصاص می دهد، هیچ گاه به صراحت از روش چگونگی توضیح و تبیین تاریخی سخن نمی گوید.بدین ترتیب علم عمران متکفل شناخت سرشت اجتماعات بشری و طبایع انسانی می شود که خود به فهم تاریخی ما کمک می کند.اما مسئله ی دشوار این است که پس از آگاهی از سرشت و طبایع جوامع انسانی چگونه به نقد اخبار تاریخی و تبیین واقعیت های تاریخ بپردازیم؟به بیان دیگر علم عمران ابن خلدون، چه رویکردی برای تبیین خبر تاریخی، چه از دیدگاه منفی و نقادی و چه از دیدگاه مثبت و ایجابی دارد؟در این مقاله کوشیده ایم از خلال مقدمه، به منطق تبیین و علیت تاریخی در اندیشه ی ابن خلدون پی ببریم.نتیجه ی بررسی مقدمه نشان می دهد که منطق علم عمران، نوعی حکمت در معنای عام است که واجد ضرورت مادی و طبیعی است، نه ضرورت عقلی و نظری.هدف علم عمران نیز برهانی کردن تاریخ است، ولی ماده ی این برهانی سازی تنها عقل نیست، بلکه هم علوم عقلی(مانند فلسفه ی طبیعی) و هم علوم نقلی(نظیر فقه و نصوص دینی) در این برهانی سازی به کمک مؤلف مقدمه می آیند.
خلیج [فارس] در منابع یونانى و لاتینى؛ نویسنده: دکتر جواد على
حوزه های تخصصی:
نسبت اندیشه و عملکرد تقی ارانی و جریان «چپ»
حوزه های تخصصی:
تقی ارانی به عنوان یکی از شخصیت های تأثیرگذار در جریان روشنفکری ایرانی بخشی از نیروهای اجتماعی ایران در دوره ی پهلوی را فعال کرد. گروه او متشکل از دانشجویان و افراد تحصیل کرده بود که بعدها به گروه 53 نفر مشهور شدند. اندیشه های او همواره بین طیف های مختلف جریان روشنفکری مورد مناقشه بوده است. مقاله ی حاضر با توصیفی اجمالی از زندگانی و اقدامات سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی ارانی، اجمالاً و به صورت کلی به بخشی از آرا و اندیشه های وی خواهد پرداخت. همچنین نسبتِ این اندیشه ها و شرایط داخلی و خارجی ایران در دوره ی پهلوی اول را بیان و از این باب به سمت نقادی پیش خواهد رفت. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به موضوع مورد نظر پرداخته است. از جمله نتایج حاصل شده از این پژوهش شناخت ریشه های اجتماعی و فکریِ طیف سوسیالیست جریان «چپ» در ایران است.
ظهور نقوش انسانی در مُهرهای دوره قاجار (با تأثیرپذیری مهرها از سکه ها و مدال های آن دوره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: در مهرهای مورد مطالعه پوشش های سَر همان کلاه ها وتاج کلاه های شاهان قاجاری است که در سکه ها قابل مشاهده است. مقاله با هدف جستجوی تأثیرپذیری نقوش مهرها از سکه ها و مدال ها به تحلیل و مقایسه ی تصاویر آن ها پرداخته است.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش با ماهیت و روش تاریخی، توصیفی و تطبیقی، بر پایه ی منابع کتابخانه ای و میدانی به تطبیق نقوش مهرها با سکه ها و مدال های دوره قاجار می پردازد.
یافته ها ونتایج پژوهش: در دوره ی اسلامی نقوش انسانی - که پیش از آن متداول بود - از مهرها و سکه ها حذف شد. به دنبال ضرب تصویر فتحعلی شاه بر سکه ها و رواج سکه های مصور مهرهایی با صور انسانی ظهور یافتند. با مقایسه نقوش مهرها با سکه ها و با توجه به جمع آوری مهرهایی با نقوش انسانی از اسناد نظامیان قاجاری و مشخص بودن پیشه و درجه نظامی آن ها و همچنین معلوم بودن کلاه و لباس سربازان در دوره ی قاجار، نمی توان پوششِ سَر سربازان را که به تاج کلاه های شاهان شباهت دارد، به پیشه ی صاحبان مهرها نسبت داد. درنتیجه فرضیه فرعی پژوهش مبنی بر ارتباط نقوش حیوانات در مهرها با شغل اشخاص مورد تایید نیست، اما فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر تأثیرپذیری تصاویر مهرها از سکه ها و مدال های دوره ی قاجار مورد تایید است. تطبیق نقوش نشان داد این تأثیرپذیری در پاره ای از مهرها مستقیم از یک سکه یا مدال و در برخی دیگر متأثر از چند سکه بوده است. در پایان می توان گفت رواج سکه هایی با تصویر شاه علت و انگیزه ای بود تا اشخاص تصاویری شبیه به تصاویر شاهان بر مهرهای خود حک کنند.
پوشش زن در ایران باستان
حوزه های تخصصی:
این مقاله با عنوان «پوشش زن در ایران باستان» سعی در بررسی سیر تحول پوشش زن در ایران باستان دارد. آنچه درخواهیم یافت این است که در دوره ماد، هخامنشی و اشکانی یکسانی خاصی در پوشش زنان مشاهده می شود؛ به طوری که نوع پوشش مادها در پوشش چین دار هخامنشیان بروز کرده بود و سپس پوشش زنان اشکانی تحت تأثیر سنن هلنیستی و هخامنشی شکل تازه ای به خود گرفت. اما در دوره ساسانی، این پوشش در طرح های متنوعی شکل گرفت و در طراحی لباس، تأثیر هنر یونان پایان پذیرفته و بازگشت به عصر هخامنشی احیاء شده بود.
سندهای بدون شرح
حوزه های تخصصی:
بررسی اسنادی کشمکش های والیان پشتکوه(ایلام) با حکومت عثمانی، بر سر معادن نمک(1255-1347 ق./1838-1928)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اختلافها و کشمکش های میان والیان پشتکوه و حکومت عثمانی، بر سر معادن نمک واقع در مرز ایران با عثمانی،در فاصله سال های(1255-1347ق./1838-1928) می باشد.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، بر پایه اسناد موجود و منابع کتابخانهای انجام شده و پس از ارزیابی داده های تاریخی و تجزیه و تحلیل آنها، به سازماندهی و استنتاج پرداخته است.
یافته ها و نتایج پژوهش: یافته ها حاکی از آن است که یکی از موضوعهای مورد اختلاف میان والیان پشتکوه(ایلام) و پاشایان بغداد- که تابع حکومت عثمانی بودند- معادن نمک بود. حدود تقریبی این معادن، در شمال غربی پشتکوه و در مرز ایران و عثمانی بود و به نام های دشتلگ، تاریکه، و داودر خوانده می شدند. اهمیت اقتصادی این معادن، و تلاش والیان پشتکوه و پاشایان بغداد، برای در اختیار گرفتن این معادن، باعث ایجاد کشمکش هایی میان دو طرف شد. حسنخان، اولین والی پشتکوه، و پسر او حیدرخان، به خوبی توانستند تسلط خود را بر معادن حفظ کنند و حتی حیدرخان پا را فراتر نهاد و معدن نمک واقع در خاک عثمانی را متصرف شد. اما عباسقلیخان، به دلایل متعددی نتوانست تسلط خود را بر این معادن حفظ کند و این معادن در زمان او به تصرف عثمانی ها درآمدند. پس از عباسقلیخان، پسر عموی او حسین قلیخان، مشهور به ابوقداره، به حکومت رسید. او، معادن نمک را از عثمانی ها باز پس گرفت و در زمان پسرحسین قلی خان، یعنی غلامرضا خان، این معادن بدون دغدغه جزء خاک پشتکوه باقی ماندند. این پژوهش، سعی دارد با مطالعه اسنادی به بازسازی روند اختلافها و چگونگی حل و فصل آنها میان دو کشور بپردازد.
بررسی روایات کشتار تیمور در سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی لشکرکشی های تیمور و نیز آثار مربوط به حکومت سربداران آورده اند که تیمور در سال 785ق/1383م، پس از سرکوب شورش مردم سبزوار و فتح شهر، دستور داد تا شورشیان را زنده زنده در لای گل و آجر قرار دادند و مناری برپا کردند. این گزارش در برخی موارد منشأ تحلیل های تاریخی نیز قرار گرفته است. در مقاله حاضر، با بررسی این واقعه در منابع مختلف دوره تیموری، روشن می شود که این سرکوب و کشتار، در شهر اسفزار هرات رخ داده که به سبزوار نیز مشهور بوده است. در واقع علت انتساب نادرست این واقعه به سبزوار، تنها تشابه اسمی این دو شهر بوده است.