آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

ابن خلدون در مقدمه ی خود گونه ای از اندیشه ی تاریخی را مطرح کرده است که با تاریخ نگاری رایج عصر خود و حتی پس از آن، تفاوت های آشکاری دارد.در این شیوه به جای تأکید بر وقایع و فقط نقل اخبار، بر یافتن سرشت وقایع تاریخی، علت وقوع آن و تأثیرات آن بر حوادث دیگر تأکید می شود.این رویکرد به تاریخ که می توان تاریخ علمی، سنجیده و اندیشیده و به بیان دیگر منطق تاریخ خواند، روشی دارد که مقدمه ی ابن خلدون در بیان گام ها و چند و چون آن صراحتی ندارد.هرچند محتوای مقدمه ی ابن خلدون، تأسیس علمی تحت عنوان علم عمران است که بتوان به کمک آن تاریخ نقلی را به سطح تاریخ برهانی و عقلی ارتقاء داد، اما ابن خلدون جدای از فقراتی که به نقل اخبار گذشته اختصاص می دهد، هیچ گاه به صراحت از روش چگونگی توضیح و تبیین تاریخی سخن نمی گوید.بدین ترتیب علم عمران متکفل شناخت سرشت اجتماعات بشری و طبایع انسانی می شود که خود به فهم تاریخی ما کمک می کند.اما مسئله ی دشوار این است که پس از آگاهی از سرشت و طبایع جوامع انسانی چگونه به نقد اخبار تاریخی و تبیین واقعیت های تاریخ بپردازیم؟به بیان دیگر علم عمران ابن خلدون، چه رویکردی برای تبیین خبر تاریخی، چه از دیدگاه منفی و نقادی و چه از دیدگاه مثبت و ایجابی دارد؟در این مقاله کوشیده ایم از خلال مقدمه، به منطق تبیین و علیت تاریخی در اندیشه ی ابن خلدون پی ببریم.نتیجه ی بررسی مقدمه نشان می دهد که منطق علم عمران، نوعی حکمت در معنای عام است که واجد ضرورت مادی و طبیعی است، نه ضرورت عقلی و نظری.هدف علم عمران نیز برهانی کردن تاریخ است، ولی ماده ی این برهانی سازی تنها عقل نیست، بلکه هم علوم عقلی(مانند فلسفه ی طبیعی) و هم علوم نقلی(نظیر فقه و نصوص دینی) در این برهانی سازی به کمک مؤلف مقدمه می آیند.

تبلیغات