فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۸۱ تا ۲٬۷۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر بخشی از یک پژوهش گسترده تر است که با هدف کشف و توصیف چگونگی مواجهه زنان میانسال با پیری و تغییرات بدنی مرتبط با آن انجام شده است. جهت تحقق این هدف، از روش شناسی کیفی نظریه زمینه ای استفاده گردید و با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند، تعداد20 زن میانسال40 تا60سال به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و با توجه به مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. شش مقولة اصلی و یک مقولة هسته از خلال کدگذاری داده ها استخراج شدند. راهبردهای مقابله ای که توسط زنان میانسال استفاده می شدند و از مصاحبه ها استخراج شدند شامل: ارزیابی مجدد موقعیت های هنجاری، بازسازی و ارتقای بدنی، توسعه هویت منزلتی، مقاومت و انکار هویت سنی، پیشگیری و جستجوگری اطلاعات، وفاق و سازگاری بود. مقوله هسته پدیدار شده، ""بازاندیشی هویت زنانه در بستر بدن زمانمند"" می باشد. به طور کلی در این مقاله راهبردهای مقابله ای زنان در چهار سنخ دسته بندی شده است که عبارتند از ""راهبرد معطوف به خود- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به خود- مساله محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- هیجان محور""، ""راهبرد معطوف به بدن- مساله محور"". انتخاب نوع راهبرد مقابله ای می تواند برای زنان پیامدهای مختلفی داشته باشد که سلامت جسمی و روانی آنها را تحت تاثیر قرار دهد لذا توجه به آنها در عصر کنونی اهمیت زیادی دارد. واژگان کلیدی: تغییرات بدن، پیر شدن، میانسالی، نظریه زمینه ای، راهبرد مقابله ای، زنان.
تأملی نظری در باب موانع توسعه فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه عوامل تحریف کننده فمینیسم اسلامی در کشورهای مسلمان واقع در قاره آسیا انجام شده و به منظور وارسی فرضیات تحقیق از روشِ تحلیل ثانویه داده های مراکز اطلاعات جهانی و گزارش سازمان ملل (2015) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دادند دو مانع مهم و تبیین کننده در عینیت بخشیدن به اصول فمینیسم اسلامی عبارت است از: 1) درونی شدن ارزش های مردسالارانه در حکومت و تقویت فقه ایستا که زنان را به یک سوژه منفعل سیاسی مبدل کرده است؛ 2) استعمار غرب و سلطه فمینیسم سکولار که مانع استقلال هویت فمینیسم در کشورهای اسلامی شده است. در چنین شرایطی تقویت و ترویج فمینیسمِ هرمنوتیک ضرورت دارد که مبتنی بر بر تفسیر زنانه بومی است. نتایج این مطالعه نشان داد؛ در شرایطی که شکاف جنسیتی (توسعه و توانمندسازی جنسیتی) در جامعه افزایش یابد، آزادی های سیاسی و حقوق مدنی زنان کاهش یابد شود و همزمان یا اصول فقهی در ارتباط با مسائل زنان ایستا باشد یا جامعه تحت استعمار گفتمان فمینیسم سکولار باشد، زمینه تعامل با مبانی فمینیسم اسلامی در جامعه کاهش می یابد. با توجه به این شاخص ها، در گروهی از کشورهای اسلامی-آسیایی فقه ایستا و در موارد دیگر، قدرت عملگری استعمار مهمترین عوامل تحریف فمینیسم اسلامی به شمار می روند. اگرچه فمینیسم برای مولد بودن نیازمند حفظ پیوندهای بین المللی است، اما تا زمانی که از استعمار گفتمان غرب رها نشود و با توجه به معیارهای فقه پویا مورد بازاندیشی قرار نگیرد، نمی تواند اصالت خود را به عنوان یک اندیشه رهایی بخش بومی در راستای به رسمیت شناسی حقوق زنان مسلمان نقش مؤثری ایفا کند.
جایگاه زنان در بازار کار کشورهای در حال توسعة مسلمان و غیرمسلمان (1995-2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ بشر زنان همواره نقش شایان توجهی در تحولات اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی ایفا کرده اند. امروزه با وجود پیش رفت های همه جانبه در علوم طبیعی و انسانی، در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سهم زنان در فعالیت های اقتصادی و اشتغال پایین است. در مطالعات توسعه، گاه این پرسش مطرح شده که آیا دلیل این مشارکت اندک زنان در این کشورها باورهای سنتی یا دینی است؟ در این مقاله با انتخاب 16 کشور در حال توسعه و توسعه یافتة اسلامی و غیراسلامی با ارائة تحلیلی آماری از وضعیت مشارکت زنان در بازار کار کشورهای بررسی شده، جایگاه زنان در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان مقایسه شده است. در نهایت با استفاده از روش تاکسونومی عددی نشان داده شده است که کشورهایی که از نظر وضعیت اشتغال شرایط بهتری را برای زنان فراهم کرده اند از نظر شاخص های اقتصادی در وضعیت مناسب تری قرار دارند و تفاوت های دینی در نرخ مشارکت زنان نقش نداشته است.
مقایسه سلامت اجتماعی، قدرت تصمیم گیری، مهارت های ارتباطی و عزت نفس در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیمی که امروزه در مباحث مربوط به حوزه سلامت از اهمیتی ویژه برخوردار است و دایره شمول موضوع های آن هر روز فراگیرتر می شود، مفهوم سلامت اجتماعی است. روی هم رفته، در بحث سلامت اجتماعی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث است، پدیده هایی است که پیرامون او وجود دارند و بر مجموعه و سیستم او تأثیر می گذارند.این مطالعه به مقایسه سلامت اجتماعی و عوامل کارآمد بر آن در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه انجام گرفته است. حجم نمونه را 384 نفر زنان خانه دار و 182 نفر زنان شاغل شهر یزد تشکیل می دهند که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردارند. از متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهای مهارت های ارتباطی، عزت نفس و قدرت تصمیم گیری با سلامت اجتماعی زنان شاغل و خانه دار رابطه ای معنادار داشتند. هم چنین، متغیرهای وضعیت تحصیل و درآمد با سلامت اجتماعی زنان شاغل رابطه ای معنادار داشت. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز متغیرهای عزت نفس، تحصیلات، مهارت های ارتباطی، قدرت تصمیم گیری در کل 34 درصد از واریانس سلامت اجتماعی زنان را در جامعه آماری تبیین کردند.
رابطه جهانی شدن فرهنگی و ارزش های ازدواج در بین ساکنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه میان جهانی شدن فرهنگی و ارزش های ازدواج است. این پژوهش با رویکردی کمی و با روش پیمایشی انجام گرفته است. پرسش نامه پژوهش از نوع محقق ساخته و برای سنجش اعتبار پایایی و اعتبار آن به ترتیب از آلفای کرونباخ و اعتبار محتوا استفاده شده است. داده های مورد مطالعه مربوط به 648 نفر از ساکنان شهر شیراز در سنین 18 تا 45 سال بوده که با شیوه نمونه گیری طبقه ای سهمیه ای انتخاب شده اند. این مطالعه دو مدل را مورد آزمون قرار داده است. یک مدل به بررسی مولفه های جهانی شدن فرهنگی بر ارزش های پرداخته است و مدل دوم، رابطه این مولفه ها را با عمل به ازدواج بررسی کرده است. یافته های پژوهش ضمن تأیید تاثیر جهانی شدن بر ارزش های ازدواج در بین پاسخگویان، بیانگر آن است که مولفه های جهانی شدن فرهنگی، مولفه های بازاندیشی و فناوری های نوین ارتباطی و داده ای بیش ترین تاثیر را بر ارزش های ازدواج و بویژه بُعد نگرش به ازدواج، داشته است، اما رسانه های جمعی داخلی تاثیری مستقیم در این ارتباط نداشته اند. افزون بر این، نتایج بررسی نشان می دهند که مولفه های جهانی شدن (بازاندیشی و فناوری های نوین ارتباطی و داده ای) بر ارزش های ازدواج تاثیر منفی داشته اند. در کل مدل نخست 19 درصد از تغییرات ارزش های ازدواج را تبیین کرده است. هم چنین، مدل دوم قادر به تبیین 14 درصد از تغییرات متغیر عمل به ازدواج بوده است.
بررسی تأثیر حجاب در حفظ بهداشت روانی جامعه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی افزایش آستانه ادراکی مردان در برخورد با جذابیتهای فیزیکی بود. حجم نمونه شامل 2000 نفر از دانشجویان دختر و پسر 5 دانشگاه کشور بود که به تصادف انتخاب شده بودند. پس از تهیه تصاویر لازم و تراز کردن آنها در سطح گروه داوران، این تصاویر به دانشجویان ارائه و قضاوت آنان درخواست شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده دلالت بر آن دارد که ملاحظه تصویر زنان جذاب، آستانه ادراکی مردان را بالا برده، آنان را مشکلپسندتر می سازد. کاربری از پوشش زیبا، زیورآلات و رایحههای دلانگیز نیز بر میزان جذابیت زنان کاربر می افزاید. نتایج حاصل از پژوهش دلالت برآن دارد، حجاب از سویی به دلیل پوشانیدن جذابیتهای فیزیکی زنان و از سوی دیگر به سبب محدود ساختن تنوع پوشش زنان و کاهش کاربری از زیورآلات و استفاده از عطرها توسط آنان، در عمل مانع افزایش آستانه ادراکی مردان میگردد و این امر نیز ضمن به ممانعت از متزلزل شدن خانواده و حفظ هرچه بیشتر بهداشت روانی جامعه خواهد انجامید.
بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس؛ از واقعیت تا نمایش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و در همة حوادث مهم کشور، بخصوص جنگ تحمیلی سهم بسزایی داشته اند. با توجه به همه گیر بودن رسانة سینما و تأثیر آن بر مخاطبان، بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس بر اساس واقعیت، اهمیت بسیاری در رفع خلاءهای موجود دارد. این مقاله ضمن بیان مبانی نظری بازنمایی، به بررسی حضور واقعی زن در جنگ پرداخته، با بهره گیری از روش تحلیل کیفی، چگونگی بازنمایی حضور زنان، در سینمایی دفاع مقدس را مورد کنکاش قرار داده است. سؤال اصلی پژوهش این است که بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس تا چه میزان به واقعیت حضور زن در دفاع مقدس و نقش وی به عنوان کنش گر اصیل توجه داشته است؟ یافته ها حاکی از آن است که بازنمایی در سه عرصه : فعالیت زنان در پشت جبهه، حضور در میدان نبرد و نیز نقش زنان پس از جنگ به صورت کامل انجام نشده و در برخی عرصه ها، زن به عنوان کنش گر اصیل نه تنها بازنمایی نشده، بلکه بیشتر به سمت کلیشه سازی و طبیعی سازی سوق پیدا کرده است.
فراتحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر باروری در ایران .محسن نیازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نرخ باروری در ایران طی چند دهه اخیر، تحولات چشمگیری داشته و خانواده ها را با چالش های متعدد در زمینه فرزندآوری روبه رو ساخته است. گروه های مختلف مردم از تلاش های صورت گرفته برای افزایش جمعیت استقبال نکرده اند. استمرار این روند جمعیتی پیامدهایی چون رسیدن جمعیت به زیر سطح جانشینی و سالخوردگی جمعیت در طی دهه های آتی را در پی خواهد داشت. بر این مبنا، پژوهش حاضر در نظر دارد با روش فراتحلیل به شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر بر رفتار باروری خانواده در مطالعات ایرانی بپردازد. برای فراتحلیل، 60 پژوهش مرتبط در زمینه باروری در یک دهه اخیر (از سال 1380 تا به حال) که در فصلنامه های معتبر داخلی به چاپ رسیدند، انتخاب شد. پس از بررسی 60 پژوهش، 36 مقاله به سبب نداشتن معیارهای اساسی برای ورود به فراتحلیل حذف شدند و 24 پژوهش انتخاب شد. براساس نتایج یافته های فراتحلیل، متغیرهای جمعیت شناختی مربوط به سن، تحصیلات به ویژه تحصیلات زنان، بعد خانواده، پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده، راهبردها و مسائل تنظیم خانواده و جلوگیری از بارداری به ترتیب با بیشترین تعداد آزمون و با ضرایب اندازه اثر 253/1، 111/0- ، 371/0، 810/0و 169/0 مورد توجه پژوهشگران ایرانی در تبیین تغییرات نرخ باروری بودند. مقایسه نتایج حاصل از فراتحلیل با نظریات تبیین کننده تغییرات رفتار باروری نشان می دهد نظریه اجتماعی اقتصادی باروری بیش از سایر نظریات روند تحولات رفتار باروری خانواده های ایرانی را در یک دهه اخیر تبیین می کند.
بررسی انتقادی فمینیسمِ لیبرال – رادیکال و مارکسی – سوسیالیستی با الگوی فطرت گرایانه در مطالعات زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه های فمینیسم لیبرال و فمینیسم مارکسیتی- سوسیالیستی، علیرغم تفاوت های بنیادی که با یکدیگر دارند اما از این لحاظ که رهایی «زن» را در گرو شبیه گردانیدن او به مرد می دانند با یکدیگر متشابهند. این دسته از نظریات فمینیستی با نادیده گرفتن استعدادهای متفاوت زنان و مردان، خواهان تشابه وضعیتی این دو جنس، در همه عرصه ها هستند. این تشابه وضعیتی، نه تنها رهایی زنان از بند محدودیت های اجتماعی را در پی ندارد بلکه موجب تحقیر جنس زن خواهد شد. فمینیست های رادیکال نیز نه تنها تفاوت های «جنسیتی» میان زن و مرد را به رسمیت نمی شناسند بلکه نافی تفاوت های «جنسی» نیز هستند. کرامت و شأن «زن» به عنوان مخلوقی الهی که بهره مند از امکانات فطری است در نظریات فمینیستی جایگاهی ندارد. الگوی فطرت محور با بهره گیری از نصّ صریح قرآن، در صدد به دست دادن تعریفی از «زن» بر می آید که از «مرد» منتزع نیست. در این الگو رابطه مکمل و اعتلای زن و مرد از استلزامات وجودی هر یک از دو جنس به شمار می آید. همچنین در الگوی فطرت محور، پویایی رابطه میان زن و مرد، بر بستر نهاد خانواده است، نهادی که مبانی وجودی اش به واسطه اشاعه ی نظریات فمینیستی به مخاطره افتاده است
بررسی دیدگاه زنان کُرد نسبت به الگوی ازدواج خویشاوندی در مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر، نهاد خانواده تغییرات بسیاری را تجربه کرده است. با توجه به ماهیت متفاوت جوامع انسانی، انتظار نمی رود تغییرات همه جا یکسان صورت گرفته باشد. هدف از این مقاله بررسی میزان عمومیت الگوی ازدواج خویشاوندی در میان زنان کُرد همسردار شهر مهاباد و تبیین دیدگاه آن ها نسبت به این الگوی ازدواجی است. داده ها با استفاده از پیمایشی که در سال 1391 در شهر مهاباد انجام شد و در آن 700 زن همسردار مورد مصاحبه قرار گرفتند گردآوری شده است. نتایج نشان می دهد که 9/36 درصد ازدواج ها از نوع خویشاوندی است که در این میان، 2/23 درصد زنان با خویشاوندان نزدیک خود ازدواج کرده اند. بر پایه این بررسی، ازدواج خویشاوندی با سطح تحصیلات زنان رابطه ای معکوس دارد. زنانی که ازدواج خویشاندی را تجربه کرده اند، بیش تر از سایرین موافق ازدواج فرزند شان با خویشاوندان می باشند و تفاوتی در نگرش آن ها نسبت به ازدواج فرزندان دختر و یا پسر با فردی از افراد فامیل وجود ندارد. تحلیل های چند متغیره نشان داد زنانی که از استقلال بیش تری برخوردارند، سرمایه فرهنگی بالاتری دارند و نیز آن هایی که تحصیلات دانشگاهی دارند، بیش تر از سایرین مخالف ازدواج فرزندشان با خویشاوندان می باشند. نتایج، گویای آن است که تأثیر نیروهای نوسازی در تغییر الگوهای ازدواج در شهر مهاباد به طور همزمان در همه لایه های اجتماعی ظهور و بروز نیافته است.
رژیم صهیونیستی اسرائیل ناقض حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
تحولات بین المللی بیانگر آن است که جنایات اسرائیل علیه مردم فلسطین همچنان در کانون توجهات جهانی قرار دارد. رژیم صهیونیستی اسرائیل از زمان تأسیس تاکنون جنایات زیادی را در سرزمین های اشغالی فلسطین مرتکب شده است. اسرائیل از ابتدای پیدایش و حضور در فلسطین، در کنار تمام مسائل نظامی و خشونت های کار گرفته در برابر مسلمانان سرزمین های اشغالی، به صورت گسترده به نقض حقوق بشر نیز پافشاری داشته است. اسرائیل بارها به دلیل نقض حقوق زنان در رتبه نخست گزارش حقوق بشری سازمان ملل قرار گرفته و در جایگاه نخست بزرگترین ناقض حقوق بشر جهان حضور یافته است. قطعنامه هایی که علیه اسرائیل در زمینه نقض حقوق بشر صادر شده است، مملو از «درخواست ها»، «محکومیت ها»، «ابراز نگرانی ها» و «ابراز تأسف ها» و همچنین دستور به «پایان دادن فوری» به نقض حقوق بشر بود. مقاله حاضر تلاش دارد با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از منظر حقوق بین الملل بشر دوستانه، موارد نقض حقوق بشر توسط دولت اسرائیل به ویژه در جنگ علیه غزه را مورد ارزیابی قرار دهد. دستاوردهای پژوهش حاکی از آنست که در این جنگ، رژیم صهیونیستی مرتکب جنایاتی از قبیل استفاده از سلاح های ممنوعه، حمله به جمعیت غیر نظامی و اموال غیر نظامیان، حمله به مدارس و مساجد و بیمارستان ها و نیروهای امدادگر و غیره شده است که نقض فاحش حقوق بین الملل و جنایت جنگی و جنایات علیه بشریت محسوب می شوند و طراحان، آمرین و عاملین آن مستوجب تعقیب، محاکمه و مجازات می باشند.
بررسی و تحلیل نقش و شخصیت زنان در «محبوب القلوب» میرزا برخوردار بن محمود فراهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثار منثور کلاسیک بازمانده از دوره صفوی، «محبوب القلوب» برجستگی بیش تری یافته و با عنوان های «شمسه و قهقهه» یا «رعنا و زیبا» نیز شهره شد. در این اثر زنان نقشی برجسته دارند و این امر از نظر جامعه شناختی بر ارزش آن افزوده. روش پژوهش در این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای می باشد. پس از مطالعه نسخه 1336 کتاب محبوب القلوب و استخراج موردهایی که زن در آن نقشی پذیرفته، بر اساس تعاریف شخصیت، مطالب طبقه بندی شد. در نزدیک به نیمی از مجموع 83 حکایتی که در این کتاب وجود دارد، زنان با نقش اصلی یا فرعی، هم راز، مخالف، مثبت یا منفی حضور دارند. در مجموع، در 19 حکایت نقش زن، مثبت و در20 حکایت منفی است. بنابراین، در این اثر هم به بعد منفی و هم بعد مثبت شخصیتی زن پرداخته شده است.
نحوه بازنمایی زن در زیست جهان مدرن در فیلم های اصغر فرهادی (مطالعه موردی: چهارشنبه سوری، درباره الی و جدایی نادر از سیمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
147 - 170
حوزه های تخصصی:
فیلم های سینمایی، به طور ضمنی یا آشکار، تصویری از واقعیت های اجتماعی را بازنمایی می کنند؛ درواقع، بخشی از فرهنگ جنسیتی در رسانه ها بازتولید می شود.اصغر فرهادی از کارگردان هایی است که در فیلم هایش به مسائل و موضوعات خانوادگی و اجتماعی می پردازد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در فیلم های سینمایی اصغر فرهادی، «زنان» در زیست جهان مدرن چگونه بازنمایی می شوند؟ این پرسش در چارچوب رویکرد بازنمایی مطرح شده است. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی است و مضامین آشکار و پنهان موجود در فیلم های مطالعه شده شناسایی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد فیلم های مطالعه شده بازنمایی ای از زنان با مقولاتی چون«برساخت زن مدرن در آمیخته به سنت؛ تضاد استقلال و وابستگی زنان؛ دروغ گویی و پنهان کاری زنان، خشونت علیه زنان؛ حضور مناسبات جنسیتی و روحیه مردسالارانه نسبت به زنان و ناامنی روان شناختی زنان» را به تصویر می کشند. این مقولات در نهایت مقوله هسته ای «زن در کشاکش سنت و مدرنیته» را خلق می کند.
زنان، دین داری و مادری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
1 - 31
حوزه های تخصصی:
مادر شدن هم برای زنان و هم برای جامعه مهم است. مادری سنگ بنای خانواده و منبع عمده هویت زنانگی است و به همین دلیل نسبت آشکاری با تلاش زنان برای حضور در عرصه عمومی و نیز تغییرات اجتماعی فرهنگی جامعه دارد. دراین صورت، آیا نگرش زنان نسبت به مادری کردن در حال تغییر از سنتی به مدرن است؟ و آیا دین داری بر آن مؤثر است؟ در تحقیق حاضر، مادری براساس الگوی (A.G.I.L) پارسونز به مثابه یک نظام کنش صورت بندی شده است. در پژوهشی پیمایشی در شهر تهران تلاش شده با استناد به آن، به سؤالات یادشده پاسخ داده شود. نتایج بیانگر آن است که پاسخ هر دو پرسش مثبت است؛ هرچند روابط دو متغیر یادشده بسته به مؤلفه های بررسی شده آن ها متفاوت است، نگرش بیشترین نسبت پاسخ گویان به مادری و ابعاد آن نه سنتی و نه مدرن، بلکه ترکیبی از این دو است. این امر درخصوص بُعد اجتماعی به بیشترین حد (2 / 76 درصد ) و درخصوص بعد فرهنگی به کمترین حد (66 درصد) می رسد. سهم اصلی در تبیین تغییرات نگرش به مادری بیشتر برعهده دین داری ذهنی است (32 / 0) تا دین داری عملی (17 / 0). التقاطی و ترکیبی بودن نگرش غالب به مادری را می توان حاکی از شرایط گذار جامعه از سنتی به مدرن در بلندمدت و به تبع آن وقوع تضاد هنجاری در آینده تفسیر کرد.
عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
181 - 202
حوزه های تخصصی:
امروزه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یکی از شاخص های مهم توسعه به شمار می رود؛ این در حالی است که زنان، به ویژه در مناطق روستایی، به دلیل آسیب پذیری بیشتر نسبت به مردان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت پایین تری داشته باشند که این مسئله لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن را دو چندان می کند. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفی همبستگی با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را 13 هزار و 835 نفر از زنان 15 تا 64 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه تشکیل دادند که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر از آنان با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که چهار متغیر سن، تعداد اعضای خانوار، تعداد فرزند و سابقه زندگی مشترک رابطه منفی و معنا دار و دو متغیر سطح تحصیلات و زمان صرف شده برای ورزش روزانه رابطه مثبت و معنا دار با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی داشتند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بین میانگین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان بر حسب متغیرهای وضعیت تأهل، سرپرستی خانوار، داشتن بیمه و انجام دادن معاینات دوره ای پزشکی تفاوت معنا داری وجود داشت. در نهایت، شش مؤلفه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت شامل مدیریت تغذیه، حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری سلامتی، ورزش و فعالیت بدنی، مدیریت استرس و ارزشمند بودن زندگی 57 درصد از واریانس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی را تبیین کردند.
سنجش مقدار رضایت شغلی معلمان زن (مورد شناسی: شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اصلی بررسی مقدار رضایت شغلی معلمان زن انجام شده است. توجه به کارکنان سازمان ها به عنوان بزرگ ترین دارایی سازمان ها و جلب رضایت کارکنان و علاقه مند کردن آن ها نسبت به حرفه شان در موفقیت کاری و رسیدن به هدف های سازمانی سازمان ها، بسیار دارای اهمیت است. در این پژوهش از روش پیمایشی و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. هم چنین، برای سنجش از دو نوع اعتبار محتوا و اعتبار سازه و برای محاسبه پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. حجم نمونه 124 نفر بوده که این تعداد به شیوه تمام شماری از تمامی معلمان آموزش و پرورش شهرستان دامغان انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که: 1) مقدار رضایت شغلی حدود دو سوم معلمان زن شاغل در آموزش و پرورش شهرستان دامغان در حد زیاد و خیلی زیاد بوده است. معلمان با سابقه کار زیر دو سال بیش از سایر معلمان از شغل خود راضی اند. بین وضعیت تاهل، تحصیلات و رضایت شغلی معلمان رابطه ای معنی دار وجود ندارد. 2) حدود 16 درصد از معلمان زن در بعد بهداشتی از شغل خود رضایت دارند. 3) مقدار رضایت از بعد انگیزشی برای 77 درصد معلمان در حد زیاد و خیلی زیاد بوده است.
واکاوی رابطه ی انواع نظام های رفاهی با توانمندسازی اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی فرایندی است که با حضور در جریان زندگی زنان، حق انتخاب و آزادی عمل را برای آنان به ارمغان می آورد. شکل گیری فرایند توانمندسازی زنان نیازمند پیش شرط هایی است. یکی از مواردی که بیشتر صاحب نظران این حوزه بر آن تاکید داشته اند، نقش آفرینی «منابع» در جهت تحقق اهداف مطرح شده است. اما منظور از منابع، تنها تاکید بر سرمایه های اقتصادی زنان نیست. در ادبیات توانمندسازی، قوانین و سیاست گذاری ها نیز به عنوان یک منبع قابل اعتنا در نظر گرفته می شود که می تواند جایگاه زنان را بهبود بخشد. در پژوهش حاضر با عنوان «واکاوی رابطه انواع نظام های رفاهی با توانمندسازی اقتصادی زنان» ""سیاست گذاری های اجتماعی"" در انواع نظام های رفاهی به عنوان عاملی اثر گذار در جریان توانمندسازی زنان درنظر گرفته شده است و سعی بر آن است تا با مقایسه میزان توانمندی اقتصادی زنان در سه نوع از نظام های رفاهی لیبرال، محافظه کار و سوسیال دموکرات، معلوم گردد کدام نوع از سیاست گذاری های اجتماعی توانسته است موقعیت مناسب تری را برای زنان فراهم سازد.
بدین منظور با استفاده از داده های گزارش سازمان بین المللی کار در خصوص شکاف جنسیتی (2014) و به کارگیری روش تحلیل ثانویه به بررسی شاخص های توانمندی اقتصادی زنان در بین 18 کشور منتخب که بر اساس تقسیم بندی اندرسون در یکی از سه نوع نظام رفاهی مذکور قرار گرفته اند، پرداخته شده است.
نتایج نشان می دهد که تفاوت در نوع سیاست گذاری های اجتماعی-رفاهی در دولت های رفاه، میزان غیر همسانی از توانمندی های اقتصادی را برای زنان فراهم کرده است به گونه ای که درنظام های رفاهی محافظه کار با سیاست های اجتماعی مبتنی بر الگوی مرد نان آور، زنان از توانمندی اقتصادی ضعیف تری برخوردارهستند ومیانگین توانمندی اقتصادی زنان در دو گروه از کشورها با نظام های رفاهی لیبرال و سوسیال دموکرات بالاتر است.
تحلیل عرفانی نقش زنان در نخستین حماسه انگلیسی « بیوولف»
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲۷
55-71
حوزه های تخصصی:
«بیوولف» قدیمی ترین حماسه انگلیسی است که در قرن هشتم میلادی به زبان انگلیسی باستان نوشته شده است. شاید این حماسه ، کهن ترین اثر بزرگ در زبان های جدید اروپایی باشد. هدف این پژوهش یافتن اصول اخلاقی و کاربرد آن در سلوک عرفانی در زندگی بشر نخستین است. در بسیاری از سرزمین های جهان، زنان همواره یکی از عناصر اصلی نهضت های رهایی بخش به حساب می آیند که دوشادوش مردان جنگیده اند تا سرنوشت ملت خود را رقم بزنند. در این حماسه شخصیت شش زن به اشتراک گذاشته شده که هرکدام از آنها نقش های متنوعی را در طول این حماسه دارند. تجزیه و تحلیل دقیق بیولف نشان دهنده ی ارزشهای عرفانی و چگونگی شخصیت زن به عنوان موضوع اصلی در داستان و جامعه ی آن زمان در شعر است. تجزیه و تحلیل شخصیت زن از دیدگاه های مختلف در بیوولف قطعا نشان می دهد که چگونه با عرفان و خصوصیات ، اخلاق و ارزش ها تعبیه شده است.با وجود اینکه این حماسه تحقیق کامل قهرمانانه دوره آنگلوساکسون است، برخی از شخصیت های زن بخشی جدایی ناپذیراز طرح کل شعر می باشد.
ارزیابی و تحلیل تاثیر فلات شغلی در استرس شغلی زنان (مطالعه موردی: شعب بانک پاسارگاد در منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در صدد بررسی تاثیر فلات شغلی بر روی استرس شغلی زنان در سازمان به انجام رسیده است. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق، زنان شاغل در بخش ستادی شعب بانک پاسارگاد در منطقه 6 شهر تهران می باشند. این تحقیق از لحاظ نوع، توصیفی بوده و از لحاظ هدف نیز کاربردی است. جهت گردآوری داده های مورد نیاز در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. تحلیل و آزمون فرضیات پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام پذیرفته است. در بخش آمار استنباطی، با استفاده از مدل معادلات ساختاری و ضرایب تحلیل مسیر، به بررسی تاثیر فلات شغلی بر روی استرس شغلی زنان پرداخته شده است. مدل معادلات ساختاری در این پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل تعیین شده که بر اساس آن، فلات محتوایی و فلات ساختاری، با در نظر گرفتن نقش میانجی فلات زیستی زنان، تاثیر معناداری بر روی استرس شغلی زنان در جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش داشته اند.