فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۲۱ تا ۵٬۶۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۴۶ مورد.
۵۶۲۱.

مشروطه و بحران سیاسی کردستان

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۴۰
انقلاب مشروطیت ایران، تاثیرات متفاوتی در طی فرایند خود بر بخشهای مختلف جغرافیای سیاسی و انسانی ایران باقی گذاشت. از جمله در مورد وضعیت سیاسی و اجتماعی کردستان در این مقطع، باید گفت، خطه مذکور حتی از دستاوردهای اولیه مشروطه نظیر تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی بی نصیب ماند. البته شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کردستان در به دورماندن از دامنه های وسیع انقلاب مشروطه بی تاثیر نبود. کردستان به لحاظ هم مرزبودن با عثمانی و مواجهه دائم با تعرضات مرزی و نیز به لحاظ نوع مذهب و همچنین طی نکردن مرحله گذار از فئودالیسم به بورژوازی، در مقایسه با مناطقی همچون خراسان، آذربایجان، مازندران و فارس، تعامل کمتری با جریان مشروطیت پیدا کرد و همین مساله پیامدهای سیاسی و اجتماعی زیادی را برای مناطق کردنشین ایران به همراه داشت. یکی از مهمترین این پیامدها شکل گیری جریانهای ضدمشروطه در میان کردها و در نتیجه فراهم آمدن زمینه های اغتشاش و ناامنی در غرب ایران بود. در مقاله زیر مطالب بیشتری در این باب ملاحظه می فرمایید.
۵۶۲۲.

اشتباه هویتی روشنفکران

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۲
در روند جنبش مشروطیت ایران دو مساله چالش برانگیز اصلی وجود داشت که جامعه ایران را علیرغم نیاز به تحولات اساسی با شکست مواجه ساخت و ایده مترقی مشروطیت را در مسیر تباهی و تیرگی انداخت. یکی از این دو مساله مربوط به هویت ایرانیان و دیگری مربوط به استقلال ایران بود. شکافی که در انقلاب مشروطیت افتاد، از همین نقطه روی داد و الحق که هیچ کدام از طرفین حاضر و قادر به مماشات بر سر آن نبودند. کسانی که نهضت را از نقطه دیانت شروع کردند، نمی توانستند بپذیرند گروه مقابل اصرار کند مردم باید از نوک پا تا فرق سر فرنگی شوند، ازسوی دیگر گروه مقابل آنها نیز که فرنگ را قبله آمال خود قرار داده بودند، دین و دیانت را مزاحم نیات خود می دانستند. تقابل این دو گرایش، سرانجام باعث شد مشروطه خواهی به جایی برسد که از دشمن بی نیاز گردد. در این میان قربانی اصلی، جامعه ایران بود که فرایند تحولات آن در راستای تحکیم مفاهیمی چون هویت و استقلال، به خاطر تعارضات درونی، طولانی شد و این مفاهیم که می بایست بر مبنای خطوط تمایز با بیگانگان تثبیت می شدند، همچنان بر مدار تعارضات درونی فرایندی طولانی را تجربه کردند.
۵۶۲۳.

پایانی بر اتحاد ملی تبرستان

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸۵
حکایت «مشروطیت در مازندران» با حکایت آن در بسیاری از ایالتهای دیگر ایران آن روز متفاوت بود. هم دسته بندی های مشروطه خواهی و استبداد، نمایان و چشمگیر بود و هم پس از پیروزی مشروطیت غائله همچنان ادامه داشت؛ چنانکه حتی بر سر انتخاب وکیل برای مجلس شورای ملی اختلافات و کشمکشهای فراوانی رخ می داد. ماجرای اختلاف بین ساروی ها و بابلی ها بر سر فرستادن وکیل به طهران که در نهایت موجب رویارویی و مخالفت ساری با مشروطه شد، از جمله این حکایتها است. این اختلافات باعث بی ثباتی اوضاع مازندران و سربرآوردن سرکردگان محلی برله یا علیه مشروطیت و دولت مرکزی شده بود؛ چنانکه هر حاکمی از سوی دولت مشروطه به مازندران منصوب می گردید، در نهایت منفعل و مستاصل می شد. در نوشتار زیر با جزئیات بیشتری از تاریخ مشروطیت مازندران آشنا می شوید.
۵۶۲۴.

«تبشیری ها» در ایران

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۲۲
هنری مارتین، ژوزف ولف، و رابرت بروس از جمله مبلغان کارآزموده و سرشناس مسیحی بودند که هرکدام دوره ای از فعالیت تبلیغی خود را در ایران سپری کردند و در گسترش جنبش نوین مسیحی در ایران سهم عمده ای داشتند. آنان علاوه بر فعالیتهای دینی و فرهنگی و انجام خدمات رفاهی مانند کمکهای پزشکی و آموزشی در ایران، با نگارش سفرنامه های خود در شناخت ایران برای دنیای غرب سهیم شدند. مطالعه در مورد انگیزه ها و شیوه های تبلیغی آنان در ایران ما را در باور متداول درباره سکولاربودن تمدن غربی دچار تردید می کند؛ چراکه به خوبی معلوم می شود مبلغان مذکور تحت حمایت اشخاص و نهادهای سیاسی استعمار در کار خود موفقیتهایی به دست می آوردند و این می تواند موجب این سوال شود که چرا استعمار و مسیحیت دست در دست یکدیگر به سیاحت و نفوذ در شرق می پرداختند و چه رابطه تنگاتنگی میان آنها وجود داشته است؟ تفصیل جالبی پیرامون این موضوع در مقاله زیر فراهم گردیده است که تقدیم شما می گردد.
۵۶۲۷.

جعل تاریخ درباریان

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۰۳
مخدر کشور توسط وی، بر هیچ‌کس پوشیده نیستند اما شهبازی با سکوت درخصوص اشرف، تمام تلاش خود را متوجه انحرافات فرح دیبا و اطرافیان وی می‌سازد. او بخش زیادی از کتابش را به شرح جزئیات اعمال و قصد و غرضهای فرح اختصاص داده و در این راه در برخی موارد کم‌وبیش از جاده انصاف نیز خارج شده است. شهبازی فرح را این‌گونه معرفی می‌کند: «فرح دختر یک سروان (گروهبان) ژاندارمری بود که به مرض سل درگذشته بود. بازماندگان او (یعنی فرح و مادرش فریده دیبا) زندگی رقت‌باری داشتند و با راه‌انداختن خانه فساد و قمار، زندگی خود را سروسامان دادند. سرگرد عطاءالله نوبخت که جمعی گارد سابق بود، به یکی از فامیلهای خودش که ناهید دالایی نام داشت، در سال 1344 گفته بود که فریده دیبا که حالا مادر گرامی علیاحضرت است، بعد از مرگ شوهرش به‌خاطر فقر، با حمایت دوستان خانوادگی‌اش از جمله تیمسار شاه‌خلیلی که در آن زمان رئیس‌پلیس تهران بود، در خیابان عین‌الدوله یک قمارخانه خصوصی را اداره می‌کرده است.» (صص222 و 221)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان