فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۴۴۱ تا ۱۴٬۴۶۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
کلام اسلامی ۱۳۷۱ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
تجلی توحید در نفس انسانی از منظر ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین اسلام بر توحید حق تعالی تاکید می کند و از آن جا که متفکران مسلمان غالباً انسان را خلیفه خدا می دانند که مجلای صفات الهی و دارای صورت الهی است و از طرفی حقیقت انسان را « نفس ناطقه» می دانند، بنابر این نفس انسـانی –گرچه قوای متعدد دارد- همانند حق تعالی دارای وحدت است. البته از این توحید نفس تفاسیرمتعددی که مبتنی بر مبنای فکری خاص هر متفکری است ارائه شده است. ابن عربی معتقد است چنان که حق تعالی واحدی است که در کثرات تجلی یافته است و کثرت ها نمایشگر وحدت اویند،نفس انسانی نیز واحدی است که در قوای مختلف که بمنزله اسباب و آلات او هستند تجلی کرده است. ملاصدرا رابطه نفس با قوا و افعالش را مانند مساله توحید افعالی می داند. از نظر وی نفس انسانی، تمام قوای حسی، وهمی، خیالی و عقلی است و هر که عارف به حقیقت وجود و اطوار آن باشد، این مطلب دقیق را خواهد فهمید.
ارزیابی نظریه وقوع نسخ در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه نسخ از مهم ترین مسائل قرآنی است که دانشمندان علوم قرآن و تفسیر درباره وقوع یا عدم وقوع آن، دیدگاه های متفاوتی ارائه داده اند. غالب عالمان در اعتقاد به وجود نسخ همداستان و متفق بوده و اختلاف آن ها تنها در تعداد و چگونگی آیات منسوخ است. از سویی دیگر، برخی از دانشمندان به خصوص متاخّران، به مقولة «عدم نسخ آیات قرآن» گرایش نشان داده و بر این باورند که هیچ یک از آیات قرآن نسخ نشده اند. در این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی، ابتدا نظریه قائلان نسخ مورد واکاوی قرار گرفته و با تأکید بر عدم همداستانیِ آن ها در انواع نسخ و تعداد آیات منسوخ، و نیز اختلاف معنای نسخ بین متقدمان و متاخران، همچنین تحلیل محتوائیِ دو آیة معروف به «آیة نسخ» و «آیة تبدیل» (البقره: 106 و نحل: 101) و عدم دلالت آن بر نسخ آیات قرآن، این نظریه نقد شده است. سپس با ارائة دلائلی این نتیجه مطرح می شود که نسخ به معنای نسخ حکم آیات، در قرآن واقع نشده، زیرا قرآن ناگزیر باید از لحاظ الفاظ و مفاهیم، بدون تغییر باشد تا جاودانگی آن لطمه نخورد، چرا که قبول نسخ حکم آیات برابر با محدود کردن محتوای برخی از آیات به زمان خاص است و این مهم با جاودانگی و همگانی بودن قرآن در تعارض است. از این رو نسخ تنها بدین معناست که قرآن در مقام آخرین کتاب آسمانی جاودان، ناسخ شریعت ها، کتاب ها و معجزات پیشین می باشد.
بررسی فقهی حکم درآمدهای ناشی از رانت با استناد به آیه تجارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی بررسی حکم وضعیِ رانت خواری و درآمدهای ناشی از رانت است. در این مقاله با به کارگیری روش تحلیلی استنباطی پس از بررسی مفهوم رانت از یک سو و با اثبات عرفی بودن مفهوم باطل در آیه تجارت و با عنایت به دیدگاه های فقهی تفسیری، برخی اقسام مصطلح رانت منفی، شامل رانت اقتصادی و سیاسی قابل انطباق بر باطل و درآمد حاصل از رانت خواری، مصداق اکل به باطل دانسته شده است. اما صدق رانت اطلاعاتی بر موضوع باطل در آیه کریمه تجارت، در برخی مصادیقش عرفاً محل اشکال است و باید قائل به تفصیل شد؛ یعنی اینکه تنها در صورتی که رانت اطلاعاتی منجر به تضییع حقوق و ظلم به دیگران گردد، مصداق باطل بوده و درآمد حاصل از آن، اکل به باطل است. حاصل اینکه در تمام مواردی که اکل به باطل بودن درآمد حاصل از رانت ثابت گردد، شخصْ مالک آن درآمد نخواهد بود و نسبت به آن ضامن است.
بررسی لوگوس/کلمه در مجادله های کلامی مسیحیان و مسلمانان در سده های نخستین قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«لوگوس» (Logos) درازنای تاریخ در فرهنگها و مکتبهای فلسفی و برخی از دینها از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. این مفهوم در فلسفه ی یونان باستان، یهودیت و مسیحیت به گونه ای برجسته به چشم می خورد. در مسیحیت، عیسی(ع) با «لوگوس» یکی گرفته شده، از سوی دیگر، در اسلام (در قرآن) نیز عیسی کلمه ی خداوند نامیده شده است. این مسأله همواره در روابط مسیحیان و مسلمانان به ویژه در مجادله های کلامی مناقشه برانگیز بوده است؛ چرا که از یک سو بزرگان مسیحیت شرقی مثل یوحنای دمشقی باور داشتند که کلمه نامیده شدن عیسی(ع) در قرآن همچون لوگوس بودن وی در انجیل یوحنا، دال بر ازلی و الوهی بودن او است. از سوی دیگر، متکلمان مسلمان همواره با تأکید بر قرآن، کلمه را به معنای «کن» قلمداد و هرگونه الوهیت و ازلیت را از وی سلب می-کردند. همین فرآیند تا سده های بعدی نیز ادامه یافت، به گونه ای که قاضی عبدالجبار معتزلی در سده ی پنجم قمری، همان دیدگاه پیشین قبلی را درباره ی «کلمه» برگرفته است. افزون بر این، درباب کلمه نامیده شدن عیسی در قرآن از دیرباز میان پژوهشگران جای گفتگو بوده است. برخی پژوهشگران آن را همانند باور نسطوریان درباره ی لوگوس و حتی برگرفته از نسطوریه دانسته اند و برخی دیگر آن را مانند باور ابیونی ها قلمداد کرده اند. اما با بررسی منابع و مجادله های معتبر سده های نخستین قمری چنین برمی آید که کلمه در آیه های مسیح-شناختی، بدون هیچ قصد و غرضی به کار رفته است و به دیگر سخن، برگرفته از نسطوریه نیست.
شافعیان و منطق پژوهی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
حرکت پرفراز و نشیب دانش منطق میان شافعیان، آن سان که سزاوار است تاکنون مورد بررسی و کاوش ویژه قرار نگرفته است. اگر شماری از پیشوایان این مذهب فقهی، ستودن این دانش را بدانجا رسانیدند که هم دست یابی به سعادت جاویدان بشری را بر فراگیری علم منطق متوقف دانستند و هم اطمینان را از دانسته های ناآشنایان به این دانش زدودند؛ گروه فراوانی از بزرگان همین مذهب نیز دیده می شوند که با دست یازی به دلایلی که بیشتر خاستگاهی غیرفقهی دارند و شمار آنها دست کم به نُه دلیل می رسد، روی آوری به دانش منطق را ناروا دانسته اند. نوشتار پیش رو کوشیده است پس از پی گیری این دلایل و تحلیل و بررسی آنها، نادرستی، سستی و ناکافی بودن آن دلائل را آشکار می سازد.
شک غزالی و دکارت
نگاهی به چگونگی نقل آیات در تفسیر کشف الاسرار و عدة الابرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در ترجمه و تفسیر قرآن کریم، مهمتر از همه چیز، اطمینان یافتن از نقل درست و بىکم و کاست آیات وحى است.اهمیت این موضوع تا جایى است که از دیرباز، مفسیرین و دانشمندان علوم قرآنى کوشیدهاند تا اختلاف قرائتها را ضبط کنند و راه را بر هر گونه دخل و تصرف نابجا در آیات وحى فروبندند.
در تفسیر کشف الاسرار میبدى که به سال 1331، با همت و پشتکار مرحوم على اصغر حکمت تصحیح گردیده، برغم همه کوششهاى ستودنى آن زنده یاد و همکارى وى اشتباهات چشمگیرى دیده مىشود.با اینکه این اثر، طى سالیان گذشته بارها تجدید چاپ شده است، متأسفانه غبار لغزشها بر چهره گرانبهاى این تفسیر فرو مانده است.
نگارنده در این مختصر، تنها نمونههایى از اشتباهات و لغزشها را با عناوین زیر بر شمرده و سپس با استفاده از معجم الفاظ قرآنى و نص صریح قرآن کریم، صورت صحیح آنها را با ذکر آیه و سوره بیان داشته است.
1.در هم ریختگى آیات 2.افزودن کلمات به نص آیه و یا کاستن از آن 3.لغزشهاى اعرابى و چاپى."
سفرهای حدیث پژوهی شیعیان به عراقین (کوفه و بصره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به مدارس حدیثی نشان می دهد که تاثیرگذاران این مدارس، همگی اهل آن شهر نبودند و معمولاً، بزرگان و محدثان، در چند مدرسه حضور داشتند و به تعلیم و تعلم پرداختند. آنچه مسلم است اینکه علمای اسلام از عصر صحابه به رحله های حدیثی اهتمامی ویژه داشتند و در این مسیر سختی های بسیاری را برخود هموار نمودند. ما در اکثر بلاد اسلام شاهد تاثیر جدی مسافران هستیم. پس از حرمین (مکه و مدینه) که بدلیل مرکزیت دینی و اجتماع مسلمین، مورد توجه مسافران حدیث بوده است، عراقَین نقش ویژه ای در این مقوله داشته و محدثان دیگر بلاد را به خود جلب کرده و در غنای یکدیگر تاثیر فراوانی داشته است.
انسان در عالم ذرّ: آراء و اقوال دانشمندان قرن 14
منبع:
سفینه ۱۳۸۸ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
معرفت خدا در عالم ذرّ و اقرار بر معرفت، در آیات و روایات مطرح شده و اندیشمندان بزرگ در این مورد سخن گفته اند. در این نوشتار، نظریه های پنج تن از دانشمندان قرن 14 با دیدگاههای مختلف، نقل و نقد و بررسی شده است:سیّد حبیب الله خویی، میرزا مهدی اصفهانی، سیّد عبدالحسین شرف الدین، شیخ مجتبی قزوینی، علاّ مه عبدالحسین امینی.
دلال و ادب مواجهه با آن در لسان ادعیه اهل بیت علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلال به معناى ناز و عشوه در کنار اظهار نیاز و در خواست حاجت، دو روى یک سکه در لسان ادعیه اهل بیت علیهم السلام به کار گرفته شده اند. دلال گاهى به صورت ندیدن خود یا کم مطرح کردن خود و کارهاى خود بیان مى شود؛ گاهى با زبان گله و شکایت؛ گاهى با درد دل کردن و گاهى به صورت اظهار مخالفت با محبوب نمود پیدا مى کند. هدف نوشتار، تبیین ادب اظهار و بیان این گونه تعابیر در پیشگاه ربوبى است.
ریشه و بنیان دلال را مى توان در عشق بازى با خداوند و ناز کردن به منظور جلب توجه بیشتر در بارگاه ربوبى جست وجو کرد. ازاین روى، کسى که به این مقام قرب دست پیدا کرده است اجازه دارد با این ادبیات با محبوب خود سخن گوید.
ادب در پیشگاه ربوبى اقتضا دارد کسى که به مقام قرب ره نیافته است، حریم ها را نگه دارد و کلام دلال گونه پیشوایان دین را از زبان آنان و به نیت ایشان به زبان جارى کند.
حجیت و عصمت ذاتی عقل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن و جهانی سازی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «جهانیشدن»، موضوع مباحث بسیاری در حوزه علوم سیاسی، اقتصاد، روابط بین الملل و جامعه شناسی است که اندیشمندان متعددی به طرح دیدگاه های خود پیرامون آن پرداخته اند. هدف این مقاله، بررسی تفاوت جهانیشدن و جهانیسازی، و نیز جهانیسازی اسلامی است. اساسا جهانیشدن فرایندی است که در طول تاریخ شکل گرفته و انسان ها از آغاز تاکنون در آن مشارکت داشته اند. جهانیسازی نیز به طرحی اشاره دارد که نظام سلطه برای سوءاستفاده از جهانیشدن، دست به اقدام میزند. اسلام، هم آرمان و ایده ای جهانی دارد و هم برای تحقق آن، که آرمان همه بشریت نیز هست، طرح و برنامه اجرایی خود را دنبال میکند؛ از این رو، میتوان از آن به «جهانیسازی اسلامی» تعبیر کرد. اگر جهانیشدن فرایندی است که ریشه در تاریخ زندگی اجتماعی انسان دارد، جهانیسازی جریانی است که هدف آن یکسان سازی جهان در جنبه های فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی است. این نوشتار، با استفاده از روش تحلیل مفهومی و روش توصیفی، به واکاوی مفهوم جهانیشدن و جهانیسازی و نیز دیدگاه اسلام در این زمینه میپردازد.