فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
110 - 127
حوزه های تخصصی:
اهل «تقوی» در لسان قرآن به «متقین» نام بردار هستند. این واژه در زمره واژگان پربسامد قرآنی است و در نظام معنایی قرآن در ارتباط با کلمات دیگر صبغه معنا شناسانه ویژه ای می یابد. طیف وسیع و گستردگی مفهوم متقین در قرآن و بررسی ساختار و سیاق آیات متمرکز بر فهم «تقوی» سبب فهمی درست و جامع از آیات قرآن می شود .نوشتار حاضر ضمن استخراج فهم ساختاری متقین با توجه به سیاق مقامی و مقالی ، در پی پاسخ گویی به این سؤال است که مطابق آیات قرآنی کدام یک از واژگان و مفاهیم با «متقین» بر محور هم نشینی ، دارای رابطه معنایی یا تقابل معنایی اند. بررسی توصیفی تحلیلی معنای لغوی «تقوی» در قرآن حکایت از آن دارد که تمامی معانی گفته شده برای آن ازجمله: حفظ، ستر، خوف، حذر، تجنب ذیل این معنا قرار می گیرند. از ره گذر تحلیل کاربردها و مفاهیم هم نشین با این واژه مشخص شد که مفاهیمی مانند: ترساندن از عذاب الهی تا القای مفاهیم نیکوی اجتماعی نظیر: عدالت، قول سدید، عدم عصیان، عدم تعصب را در برمی گیرد. در حقیقت، مفهوم «تقوی» در بافت سوره های قرآن، مفهومی همه گیر است بدین معنی که همه نیکی ها را شامل شده و همه بدی ها را از خود نفی می کند و در حقیقت اهل تقوا اختصاص به مؤمنین ندارد بلکه در قرآن مشرکان و کفار هم دعوت به تقوا شده اند.
تبیین عصمت امام در پرتو آیه 3۵ سوره یونس
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
101 - 112
حوزه های تخصصی:
مسئله ی عصمت امام از جایگاه ویژه ای در علم کلام برخوردار است و در ضمن آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است که یکی از این آیات، آیه ی 3۵ سوره ی یونس (معروف به آیه ی «هدایت») است. هدف از نوشتار حاضر، تبیین عصمت امام در پرتو این آیه است. مفسران شیعه در رابطه ی با عصمت امام در ذیل این آیه ی شریفه، تبیین های گوناگونی دارند. نوشته ی حاضر ضمن تبیین دیدگاه مفسران، آرای آنان را با توجه به آیات متناظر تبیین کرده است. این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی برای تبیین و تحلیل دیدگاه های مفسران فریقین نگاشته شده است، به این نتیجه دست یافته است: براساس دلایل مختلف، دیدگاه شیعه مبنی بر دلالت آیه ی 3۵ سوره ی یونس بر عصمت امام، بر دیدگاه مخالف ترجیح دارد و قابل دفاع می باشد.
روش شناسی حکمت صدرائی در تحلیل اوصاف خبری در تشبیه و تنزیه بر پایه توحید خاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله تحقیق در این نوشتار بررسی نظر ملاصدرا پیرامون صفات خبری خداوند است و اینکه آیا وی به کدام یک از سه نظریه تشبیه، تعطیل و تنزیه ملتزم است؟ روش این مقاله کتابخانه ای و اسنادی-تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد صدرالمتألهین ضمن انتقاد از ظاهرگرایان، روش فیلسوفان و متکلمانی که به سرعت آیات الهی را تاویل می کنند نیز نادرست می شمارد. وی معتقد به حفظ اصالت متن و پرهیز از دست کشیدن از ظواهر است و راه رسیدن به این هدف را آموزه توحید خاصی یا وحدت شخصی و نظریه ارواح معانی می داند. طبق این تفسیر از توحید خاصی اطلاق محض بودن خداوند سبب می شود در هر تعینی حضور داشته باشد و احکام آن را بپذیرد و همین اطلاق محض سبب می شود که محدود به این تعین نباشد. اگر چه بخشی از این روش در آراء شماری از عرفا نیز دیده می شود، لکن همچون دیگر مباحث عرفان نظری که در حکمت متعالیه مبرهن شده، صورت بندی و انتظام علمی آن مرهون تلاشهای صدراست.
بایسته ها و ویژگی های مشترک ادیان الهی از منظر آیت الله العظمی خامنه ای (مدظلّه العالی)
حوزه های تخصصی:
ازجمله موضوعات مورد تأکید دین مبین اسلام، مسأله وحدت و هم دلی میان پیروان ادیان الهی است. این مسأله که امروزه ازجمله دغدغه های اصلی رهبران دینی و اندیشمندان جوامع بشری است، به صورتی ویژه و با چهارچوبی خاص در کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله خامنه ای مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که نخستین گام به منظور دست یابی به یک وفاق عمومی مبتنی بر آموزه های آسمانی، ترسیم دقیق بایسته ها و ویژگی های مشترک پیروان ادیان الهی است تا از این رهگذر بتوان اصول اساسی مورد اتفاق و مجموعه وظایف پیروان نسبت به همدیگر را ترسیم کرد، از این رو در این مقاله تلاش شده مهم ترین ویژگی های مشترک پیروان ادیان الهی به مثابه بایسته هایی که می بایست توسط همه پیروان رعایت شود را از دیدگاه آیت الله خامنه ای کشف و شناسایی نموده و بایدها و نبایدهای لازم به منظور نیل به وحدت و صلح جهانی را تبیین کنیم. در این پژوهش از روش «تحلیل مضمون» برای استخراج بیانات و کدگذاری آن ها استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در مجموعه بیانات خود به ترسیم شش اصل مهم و ضروری مشترک برای همه پیروان ادیان الهی پرداخته اند که به ترتیب اولویّت و اهمیت عبارت اند از: اقامه عدل و مبارزه با ظلم، پیروی از تعالیم دینی و اعتقاد به معنویت، اعتقاد به ارزش های انسانی و احترام به مقدسات دیگران، حمایت از پیروان دیگر ادیان الهی، اعتقاد به ظهور منجی و گفت وگو برای تفاهم.
بررسی تفسیری مکلف بودن حیوانات و محشور شدن آنها در آیه 38 أنعام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۲۲۶-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
برخلاف تلقی رایج که «حیوانات، از نعمت عقل و فهم و از موهبت اختیار محرومند، بنابراین معقول و متصور نیست آنها مکلّف باشند و در آخرت محشور گردند»، از آیه 38 سوره انعام که حیوانات را امت هایی چون انسان ها می داند و سرانجامِ آنها را حشر الی الله معرفی می کند، استفاده می شود این موجودات، از برخی مراتب فهم و درک و از حدّی از اختیار برخوردارند، بنابراین می توان آنها را مکلّف به تکالیفی متناسب با شرایط و ساختار وجودی آنها دانست و نیز می توان گفت سرانجام آنها، حشر الی الله است. این دو امر، به وسیله روایات پرشماری که شاید بتوان آنها را متواتر معنوی دانست، تأیید می شود. البته نه در قرآن و نه در روایات، کمّ و کیف تکلیف شدن آنها و چگونگی محشور شدنشان تبیین نشده است.
بررسی و نقد روایات ناظر بر تفسیر آیه 24 سوره یوسف با تکیه بر شواهد درون متنی سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ذیل آیه شریفه <وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّأَیٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ> روایات نسبتاً پرحجمی در شماری از منابع تفسیری عامه گزارش شده که حاکی از آن است که حضرت یوسف؟ع؟ را به قصد ارتکاب گناه متهم می دارد، در حالی که آیات متعددی از سوره یوسف؟ع؟ با دلالت هایی روشن، حاکی از عدم ارتکاب هر نوع گناه توسط آن حضرت است. بر اساس این آیات، شش شاهد بر پاک بودن حضرت یوسف؟ع؟ گواهی می دهند: خدای متعال، خود آن حضرت، زلیخا، یکی از اقوامش، عزیز مصر و گروهی از زنان مصر. حتی خود آیه مورد بحث نیز بر اساس برخی تحلیل ها، حاکی از بی گناهی آن حضرت است. آیه 53 سوره یوسف نیز نه حاکی از اعتراف یوسف؟ع؟ به گناه، بلکه دلیل بر تواضع و اخلاص آن حضرت و ناشی از اندیشه توحیدی اوست.
شناسایی مؤلفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم و میزان انعکاس آن در اسناد بالادستی انجام یافته است. روش: روش تحقیق، توصیفی (تحلیل محتوای کیفی) و از نوع قیاسی، با مراجعه به متن قرآن کریم، اسناد بالادستی و منابع علمی و پژوهشی بود. جامعه آماری شامل تمام سوره ها و آیات قرآن کریم، ترجمه و تفسیرهای آن، اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند برنامه درسی ملی بود. با توجه به ماهیت پژوهش نمونه برابر جامعه بود. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، چک لیست بررسی آیات قرآنی و اسناد بالادستی بود که روایی آن توسط 5 نفر از اساتید علوم تربیتی، گروه معارف و معلمان علوم قرآنی دانشگاه تبریز تایید و پایایی آن نیز از طریق ضریب توافق لاوشه با نظر خواهی از همین اساتید بررسی گردید. یافته ها: در بخش تحلیل اقدام به استخراج مولفه های تربیت اقتصادی در قرآن کریم شد که این مولفه ها در 3 حوزه اصلی تولید، توزیع و مصرف طبقه بندی شدند. در حوزه تولید، 9 مولفه اصلی و 119 مولفه فرعی، در حوزه توزیع، 24 مولفه اصلی و 56 مولفه فرعی و در حوزه مصرف، 6 مولفه اصلی و 52 مولفه فرعی شناسایی شد. در مرحله بعد، شناسایی مولفه ها از اسناد بالادستی و میزان انعکاس مولفه های استخراج شده از قرآن کریم با اسناد بالادستی بررسی گردید. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که میزان انعکاس مولفه های تربیت اقتصادی در اسناد بالادستی حدود 22 درصد در حوزه تولید، 12 درصد در حوزه توزیع و 20 درصد در حوزه مصرف بود که نتایج بسیار اندکی می باشد. واژگان کلیدی : تربیت، تربیت اقتصادی، قرآن کریم، اسناد بالادستی
واکاوی مولفه های معنایی علم بر پایه روابط هم نشین در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
267 - 289
حوزه های تخصصی:
یکی از روشهای کشف معانی واژهها، در نهج البلاغه توجه به مفاهیم همنشین است که نقش مکمل در فهم مقصود نهج البلاغه از ایراد واژگان دارد.پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی بر آن است که واژه علم را در نهج البلاغه بر پایه روابط هم نشین، مورد واکاوی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. واژه علم از پربسامدترین واژه ها در قالب های مختلف اشتقاقی در نهج البلاغه است. حضرت علی علیه السلام با بهره مندی از معارف بلند الهی و برای تعالی جایگاه انسان و ارزشهای انسانی، به سوی فراگیری علم نافع دعوت و از پرداختن به علم غیر نافع بر حذر میدارد. برآیند پژوهش نشان میدهد. مؤلفه های معنایی علم در دو محور آثار ونتایج قابل ارایه است. واژگانی از قبیل : حلم،تفکر، تعقل وعمل از لوازم علم و واژگان فهم، بصیرت، حکمت، معرفت، یقین،منفعت و خیر ازآثار ونتایج علم ودر رابطه تقابلی واژگان جهل وجاهل با مرکزیت علم، پیکرهای را تشکیل می دهند که اجزای آن در یک حوزه معنایی به صورت هم نشین برای تقویت معنی علم، در کنار این واژه قرار می گیرند. نتایج حاصل نشان میدهد، واژگان همنشین تفکر، تعقل،عمل و حلم با علم دارای رابطه معنا داری بوده و تشدید کننده آن می باشد.
بررسی انتقادی تجرد حافظه در فلسفه ی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
می دانیم فلسفه ی صدرایی حافظه را مجرد و غیرمادی به شمار می آورد و از این جهت در برابر فلسفه های پیش از خود و نیز دانش های امروزی قرار می گیرد. در این نوشتار درصددیم به نوعی به داوری میان این دو دیدگاه مخالف بپردازیم. بدین منظور نخست به گزارش ادله ی فلسفه ی صدرایی پیرامون تجرد حافظه می پردازیم – خواه در فلسفه ی خود صدرا خواه در فلسفه ی شارحان او. پس از گزارش ادله ی تجرد حافظه، نشان خواهیم داد دیدگاه علمی رایج در مورد حافظه و چگونگی بقای صورت های حسی و خیالی بر تجرد صدرایی ترجیح فراوان دارد و پذیرفتنی تر است. پس با پیش نهادن یک تبیین مادی ساده ی بدیل به نقد ادله ی پیروان فلسفه ی صدرایی در این زمینه پرداخته و مغالطه های آن ادله را نشان خواهیم داد. هم چنین نشان خواهیم داد که اشکال خطای حافظه اشکالی است که حافظه ی مجرد و حضوری بودن یادآوری را به جد به چالش می کشد. در پایان خواهیم دید خود صدرا و برخی از شارحان او نیز همواره به لوازم تجرد این امور پای بند نمانده اند. بدین سان به روش عقلی و با ابزارهای منطقی دیدگاه ها را تحلیل کرده و سنجیده ایم و هر از گاهی به دستاوردهای دانش های امروزی نیز استناد کرده ایم.
احیاء فلسفه در محیطهای علمی غرب در دهه های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علم قدیم فلسفه بر علوم تجربی حاکمیت داشت و جهان بینی عالمان را فراهم می کرد،اما با حاکمیت پوزیتیویسم در محیط های علمی ،در نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم، دین و فلسفه به صورت رسمی کنار گذاشته شد و جواب هر سؤالی را از علم طلبیدند.اما با روشن شدن محدودیتهای علم تجربی در توجیه ارزشهای اخلاقی و عدم توانائی آن در دادن پاسخ به بعضی سؤالات مطرح در علم و سؤالات بنیادی بشرو پربار بودن آن از مفروضات متافیزیکی، برخی از سرآمدان علم روز به فلسفه (خصوصً متافیزیک) برگشته اند و حاکم کردن یک یک چتر فلسفی جامع نگر بر علم روز را توصیه کرده اند، و حتی برخی از آنها بر آن شده اند که جهان بینی دینی چنین چتری را فراهم می کند.
انگیزش زیست اخلاقی براساس جاودانگی انسان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کارکرد اخلاق در انسان برحسب نوع نگاه به ابعاد وجودی او فرق دارد. برخی انسان را تک ساحتی و مادی می پندارند که با مردن، نابود می شود و برخی دیگر انسان را دوساحتی (بدن و نفس) می دانند که با مردن، نیست نمی شود و همچنان به حیات خود ادامه می دهد. مسلّماً کارکرد اخلاق براساس این دو نگاه متفاوت است. براساس دیدگاه اول، کارکرد اخلاق کاملاً اجتماعی و بیرون از فاعل اخلاقی است و انسان با مردن تمام آنچه را به لحاظ زیست اخلاقی به دست آورده است همراه خود به عالم نیستی می برد. اما براساس دیدگاه دوم، اخلاق علاوه بر کارکرد بیرونی، کارکرد درونی نیز دارد و اخلاق با جان آدمی سروکار دارد و حقیقت انسان و شکل گیری هویت او با ارزش های اخلاقی تحقق می یابد و با مردن، گرچه ساحت مادی انسان در زیر خاک قرار گرفته، می پوسد، اما ساحتی که با ارزش های مثبت یا منفی اخلاقی شکل گرفته است، به حیات خود ادامه خواهد داد. به نظر می رسد انگیزه زیست اخلاقی در این دو نگاه بسیار متفاوت است. این مقاله کوشیده است علاوه بر نقش کارکرد اجتماعی اخلاق، نقش جاودانه بودن انسان از منظر قرآن در انگیزش زیست اخلاقی را تبیین کند.
واکاوی معنا و ترجمه عبارت «ألقی الألواح» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم توجه به معنای دقیق و بار معنایی خاص واژگان قرآنی که در سیاق های مختلف بر آن ها حمل شده است، می تواند موجب کج فهمی و خلل در کشف معنای مقصود از آیات قرآن کریم گردد. همین مسئله در عبارت قرآنی ﴿ وَأَلْقَی الْأَلْوَاحَ ﴾ در سوره (اعراف/ 105) موجب گردیده تا بسیاری از مفسران و مترجمان قرآنی، بدون توجه کافی به معنای اصلی آن، مفهوم خشونت و عصیانگری را از رفتار و شخصیت حضرت موسی (ع) بازتاب دهند که تضادی آشکار با عصمت انبیای الهی دارد و برخی با تأسی و تأثیرپذیری از اسرائیلیات، وی را اساساً پیامبری غیر حلیم و خشمناک معرفی کرده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از کتب لغت و تفاسیر در صدد برآمده است که معنای صحیح این عبارت قرآنی را کشف کند و شبهه بی اعتنایی و بی مبالاتی نبی خدا در برخورد با فرمان های الهی را بزداید. نتیجه اینکه بررسی اصل معنایی ماده «لقی» بیانگر معنایی غیر از (انداختن) است و همچنین صحیح نیست که معنای حاصل از رفتن آن به باب إفعال «ألقی»، در همه موارد به (انداختن) تفسیر شود. عبارت ﴿ أَلْقَی الْأَلْوَاحَ ﴾ در حالت استعمال حقیقی به معنای «نهادن یا افکندن الواح»، یعنی حرکت دادن آن از بالا به پایین است به نحوی که مستلزم اهانت نباشد و در حالت استعمال کنایی به معنای «منصرف شدن از تبیین فرمان های الواح مقدس» است. امکان جمع هر دو معنا با هم در ترجمه مناسب وجود دارد. بسیاری از مترجمان قرآن کریم در ارائه معنای صحیح این عبارت موفق نبوده اند.
واکاوی ترجمه ﴿قَسْوَرَه﴾ در آیه ﴿فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَه﴾، در ترجمه های فارسی و لاتین بر اساس مطالعه تاریخی و تبارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه ﴿ قَسْوَرَهٍ ﴾ در آیه ﴿ فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَهٍ ﴾ ، از واژگانی است که مترجمان، مخصوصاً مترجمان فارسی زبان معنای واحدی از آن ارائه نداده اند. بر خلاف ترجمه های فارسی، مترجمان لاتین تقریبا واژه را به صورت یکسانی ترجمه کرده اند، اما غالبا با علامت سؤال و گاهی تعجب که حکایت از تردید مترجم در معنای واژه دارد همراه است. علاوه بر مترجمان، مفسران نیز در معنای این واژه دیدگاه های مختلفی بیان کرده اند، به طوری که در تفاسیر، بالغ بر هفت معنا برای این واژه ذکر شده است. روایات فراوانی نیز در منابع تفسیری فریقین ناظر بر معنای قسوره آمده است. از این رو مفسران بر اساس روایات، هر یک تفسیری جدا از دیگری برای خود انتخاب کرده اند. این پژوهش با رویکرد تاریخی و زبان شناسی و با روش توصیفی - تحلیلی و با هدف دستیابی به علل و منشا اختلاف معانی این واژه در فرایند زمان و ارائه معنایی نزدیک به صواب صورت پذیرفته است. بررسی منابع لغت و سیر تاریخی تفاسیر و تحلیل روایات حامل معانی این واژه نشان می دهد که هم واژه پژوهان و هم مفسران در معنای واژه، نظر قطعی نداشته و در طول زمان برخی معانی بر معانی دیگر غلبه یافته و رفته رفته تثبیت گردیده و بعدها در ترجمه ها متبلور گردیده است. بررسی تبارشناسی واژه در زبان های سامی و شاخه سریانی، نشان می دهد این واژه در این زبان به معنای الاغ بی رمق است که می توان از این معنا در معناشناسی «قسوره» در آیه مورد بحث استفاده کرد.
تبیینی از اعتبارسنجی در اندیشه اسلامی: میان کنشی فقهی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی و نیاز به سامانه ها و نهادهای جدید، بر قانونگذاران لازم است متناسب با نیازهای روز، اقدام به قانونگذاری در زمینه استفاده از این تکنولوژی ها نمایند، تا سواستفاده مجرمین از تکنولوژی تا حد ممکن کاسته شود. یکی از مباحثی که جهان با آن در تقابل است، مفاسد اقتصادی است. مفاسدی چون پولشویی که نیازمند مقابله و راهکارهای قانونی می باشد. کشورها در راستای مبارزه با مفاسد اخلاقی و کاهش درگیری های حقوقی در این زمینه به استفاده از اعتبارسنجی مدنی روی آورده اند. در ایران، این طرح به صورت قانونی جا باز نکرده است و تنها موسسات مالی و اعتباری و بانک ها موظفند که نسبت به اعتبارسنجی مشتریان خود اقدام نمایند، لیکن اعتبارسنجی مدنی محدود به امور مالی نبوده و طیف وسیعی از مباحث را در خود جای داده است. موضوع این پژوهش جایگاه و نقش اعتبارسنجی مدنی در قواعد اخلاقی است. اخلاق، دستورالعمل برای زندگی ارزشمند و متعالی را پیش روی ما قرار می دهد. برای آنکه انسان به کمال لایق خود برسد باید این جنبه وجودی را نیز در خود شکوفا سازد؛ این کمال بواسطه عمل به یکسری قواعد اخلاقی میسر است ؛ در همه جوامع و اعصار، افراد روابط خود را در چارچوب قواعد و قوانینی تنظیم می کرده اند که عمده این ضوابط اخلاقی بوده اند. اخلاق از نیکی و زشتی یا شایستگی و ناشایستگی سخن می گوید. پژوهش حاضر به بررسی جایگاه اعتبارسنجی در قواعد اخلاقی خواهد پرداخت که چه تاثیری روی هم خواهند داشت.
نقش تفکر در آموزش مفاهیم دینی از دیدگاه استاد علی صفایی حائری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ تیر ۱۴۰۱ شماره ۲۹۵
49-56
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش تفکر در آموزش مفاهیم دینی از دیدگاه استاد علی صفایی حائری انجام شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بود. نتایج نشان داد که تفکر در لغت به معنای تأمل است و در اصطلاح و تعریف استاد صفایی به معنای حل مجهولات است. ایشان سه نوع دین ارثی سنتی، و احساسی عاطفی را مطرح کرده اند و دین اصیل نظر مختار ایشان بود. دین اصیل دینی است که مبنای آن شناخت است، شناختی که ابعاد مختلف انسان و هستی را روشن می کند. این شناخت به وسیله تفکر حاصل می شود و تفکر با طرح سؤال ایجاد می شود؛ منتها سؤالات باید حساب شده و مبنایی باشند و این وظیفه مربی است که بتواند راه را کوتاه و زمان را مغتنم بشمارد و با ایجاد سؤالاتی مبنایی و اساسی ذهن متربی را به جولان درآورد و او را یاری کند تا به پاسخ های این سؤالات برسد. اما لازمه و مقدمه واجب برای تفکرِ صحیح، داشتن معلومات یا مواد خام و آزادی از تقلیدها و تلقین ها و... می باشد. جمع آوری اطلاعات و معلومات با تدبر و رهایی از اسارت ها با تعقل مرتفع می گردد. لذا تفکر با همراهی تدبر و تعقل می تواند در آموزش مفاهیم دینی راهگشا باشد.
تبیین معرفت شناختی واقع گرایی، مبانی و مؤلفه های آن در گزاره های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
19-26
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاه ها پیرامون چیستی گزاره های اخلاقی، واقع گرایی است. در باور واقع گرایان، ورای گزاره های اخلاقی واقعیتی نهفته است و ارزش صدق و کذب آنها خارج از اذهان ماست. به تعبیری، اینکه ما چگونه می اندیشیم در وجود گزاره های اخلاقی و اصالت و واقعیت آنها بی تأثیر است. باور به واقع گرایی بر مبنای دیگری استوار است که از آن به شناخت گرایی تعبیر می کنند. شناخت گرایان بر این باورند که اولاً احکام اخلاقی صدق و کذب پذیرند و ثانیاً صدق شان در نهایت به وسیله واقعیت های در دسترس، به دست می آید. آن سوی واقع گرایی، ناواقع گرایی و در نتیجه، ناشناخت گرایی است که عواقبی همچون افتادن در دام نسبیت و بی معنایی احکام اخلاقی را در پی دارد. مقاله می کوشد به روش کیفی، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای به تبیین هویت معرفت شناسانه گزاره های اخلاقی بپردازد و ضمن بیان تعریف و مبانی واقع گرایی، نتایج ناواقع گرایی را بیان کند.
هنجارهای هشت گانه سلوک اجتماعی در سیره امام رضا(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
139 - 163
حوزه های تخصصی:
بی تردید هر مکتبی، شیوه زیستن ویژه ای را که مبتنی بر جهان بینی آن است، ارائه می دهد و شکل گیری جامعه مطلوب خود را در التزام به آن هنجارها قلمداد می کند. آیا می توان هنجارها، خصلت های مطلوب و اصول رفتارهای اجتماعی مورد انتظار از یک مسلمان را از گفتار و رفتار امام رضا(ع)، استخراج و به گونه نظام مند، تبیین کرد؟ این پژوهش ابتدا گفتارها و رفتارهای امام رضا(ع) را به روش کتابخانه ای گردآورده و سپس به شیوه توصیفی تحلیلی آن را سامان داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد هشت نکته بنیادین زیر بیشتر مورد توجّه و تأکید ایشان بوده است: 1. فراگیری و فرادهی 2. تکریم شاعران متعهّد و آگاهی بخش 3. پاسداشت اخوّت ایمانی 4. التزام به سخن پاک 5. مهرورزی به دیگران 6. سخاوت و انفاق 7.کتمان صدقه و گریز از تحقیر 8 .چشم پوشی و گذشت خردمندانه. و چون امام رضا (ع) به سجایا و رفتارهای اجتماعی مذکور به گونه کامل آراسته بود، از این رهگذر دوستى عام و خاصّ را به خود جلب کرد و به «رضا» نامبردار شد.
قصد انشاء مجنون ادواری در زمان مشکوک (مطالعه تطبیقی در فقه امامیه و فقه اهل سنت)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
جستارهای فقهی و اصولی سال هشتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
163 - 193
حوزه های تخصصی:
بی گمان همه فقهای مذاهب اسلامی اعمال حقوقی و تصرفات مجنون ادواری را در حالت جنون بی اثر و در حالت افاقه صحیح می دانند، اما گاهی از مجنون ادواری عمل حقوقی سر می زند و مشخص نیست آن عمل در زمان افاقه سر زده است یا در زمان جنون بوده است. فقیهان مذاهب مختلف و همچنین حقوق دانان در تعیین حکم این فرع فقهی دچار اختلاف شده اند. با توجه به این که در ادله لفظی اشاره صریحی به این فرع فقهی نشده است، برخی از اصولیان که تمسک به عام در شبهه مصداقیه را جایز می دانند، به عموم و اطلاق «أوفوا بالعقود» یا «أحل الله البیع» تمسک کرده اند و عقد را نافذ دانسته اند. اما از آن جا که مطابق نظر مشهورِ اصولیان تمسک به عام در شبهات مصداقیه جایز نیست، برخی با تمسک به «اصل استصحاب» و «اصل برائت» معامله را باطل دانسته اند و گروهی با استناد به «اصل صحت» به صحت این معامله حکم کرده اند. نویسندگان در این نوشتار پس از نقل اقوال و نقد ادله هریک از اقوال، با توجه به اتقان ادله فقهایی که این معامله را صحیح دانسته اند، به صحت چنین معامله ای باورمند هستند.
پاسخ به شبهه ای قدیمی پیرامون عصمت پیامبر (ص) و ائمه شیعه (ع) بر اساس تمایز میان زبان عینی و زبان ذهنی
حوزه های تخصصی:
یک اشکال پیرامون عصمت پیامبر و ائمه شیعه وجود دارد که به برخی از آیات قرآن و دعاهای ائمه شیعه استناد می کند که پیامبر و ائمه در آن ها از گناهان خود به درگاه خداوند استغفار می کنند و بدین وسیله از او طلب بخشش دارند. اگر پیامبر و ائمه شیعه عصمت دارند نباید مرتکب گناه شوند و اگر گناه انجام نمیدهند چرا از انجام گناهان خود به درگاه خداوند استغفار می کنند؟ پاسخ های مختلفی ازسوی دانشمندان شیعه به این شبهه داده شده است. اکثر قریب به اتفاق این پاسخها پیشفرض گرفتهاند که جمله های ادا شدهی مشتمل بر «استغفار» و «گناه» از سوی پیامبر یا ائمه متون عینی هستند که از عالم بیرون و وقایع و افعالی (گناهانی) که در آن انجام گرفته شده است حکایت میکنند. پاسخ ارائه شده در این مقاله با آن پیش فرض موافق نیست. روش این تحقیق تحلیلی است و بر این فرضیه تکیه کرده است که جمله های ادا شده ی مشتمل بر «استغفار» و «گناه» توسط پیامبر و ائمه متون ذهنی هستند نه عینی. این مقاله تلاش می کند تا، با استناد به شواهدی از قرآن و نهج البلاغه، نشان دهد استغفار پیامبر و ائمه از چیزی است که به طرزتلقی ها، حالات و گرایشهای درونی و نفسانی پیامبر و ائمه وابستگی دارد، نه از چیزی (گناهی) که متعلق به دنیای واقعیات بیرونی است. یکی از مهم ترین دستاوردهای این مقاله این است که برای نخستین بار این فرضیه را به پیش می کشاند که تحلیل درست از زبان پیامبر و ائمه درگرو داشتن درکی درست از کاربرد آن زبان، و ذهنی یا عینی بودن آن، است.
سرمایه گذاری در بانکهای ایران از منظر فقه و قوانین بانکداری موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 18
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه گذاری در بانک های ایران با هدف کسب سودی تضمین شده و در عین حال مشروع از بانک، معقول و کم ریسک به نظر می رسد. هدف از پژوهش حاضر شفاف سازی قوانین موجود در بانک های ایران در سپرده پذیری و جذب سرمایه های خرد و کلان افراد و نیز در تخصیص و اعطای تسهیلات و تطبیق آن با فقه و قواعد مربوطه در حوزه معاملات و بانکداری است.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نظری و روش تحقیق در آن به صورت توصیفی تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای با مراجعه به کتب و مقالات استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در تمام مراحل نگارش مقاله، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: روش های تأمین مالی در نظام بانکداری ایران، برگرفته از نظام بانکداری اسلامی و مبتنی بر مشارکت است.
نتیجه : بانک های ایران اگر سیاست های خود در بخش تجهیز منابع و تخصیص تسهیلات را در اجرا، به صورتی کاملاً شفاف و منطبق با فقه و قوانین بانکداری اسلامی قرار دهند، با جذب سرمایه های خرد و کلان افراد و مشارکت دادن آن در تولید، ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی کشور، ضمن جلب اعتماد و رضایت سرمایه گذار در بهره مندی از بازدهی مطلوب و مشروع سرمایه، از تمایل سرمایه ها به سمت بازارهای غیر رسمی، رانت جوئی در اقتصاد و خروج منابع از کشور تا حد زیادی خواهند کاست.