مقالات
حوزه های تخصصی:
آگاهی تفصیلی از چیستی «سیاق» در تفسیرِ متن و در مقام سنجش اعتبار تفسیرهایی که مفسران متن با استناد به سیاق ارائه داده اند، ضرورتی آشکار است؛ اما آنچه با عنوان تعریف «سیاق» در حوزه دانش تفسیر متن ارائه شده از جهاتی محل نقد و نظر است. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی تعریف برخی محققان از «سیاق» ارائه و بررسی گردیده و چیستی سیاق، به مثابه نوعی دلالت کننده متمایز از سایر دلالت کننده های لفظی روشن می شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که «ساختار کلی کلمات یا جملات» که در اصطلاح دانش اصول، واجد وضع نوعی است، نمی تواند بیانگر چیستی سیاق باشد، بلکه «سیاق» عبارت است از: «روابط دلالتگر فاقد وضع نوعی که متکلم میان اجزای دلالتگر کلامش ایجاد می کند». کارآمدی این تعریف در عرصه فهم و نقد استنادات مفسران به سیاق برای نمونه، در استظهار متعلق تفکر در آیه 44 سوره نحل در پرتو طرح و نقد دیدگاه علامه طباطبائی و دفاع از صحت دیدگاه مشهور تطیبق و اثبات می شود.
نحو نص قرآنی؛ چیستی و چرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نحو قرآنی به نحو «تعلیمی»، «علمی» و «نصی»؛ و نحو رایج و معروف به نحو «علمی»، «تعلیمی» و «تعلیمی علمی» تقسیم می شود. تاکنون درباره نقش نحو رایج (نحو تعلیمی علمی) در تفسیر قرآن، پژوهش هایی انجام شده است. اما «نحو نص قرآنی» دارای ویژگی ها و نیز تفاوت هایی با علم نحو (نحو تعلیمی علمی) است و به نقش آن در تفسیر قرآن کمتر توجه شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، ویژگی های نحو نص قرآنی و تفاوت های آن با نحو تعلیمی علمی را بررسی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نحو نص قرآنی در مقایسه با نحو تعلیمی علمی، معنامحور بوده و قواعد آن متکی به قرآن و مؤید به نظم و نثر عربی است و در تفسیر قرآن از آن استفاده می گردد. در این نحو، اختلافات مفسران، مکاتب نحوی و نحویان در توجیه اعرابی آیات بر پایه قواعد نحوی موجود در آیات با لحاظ معنا و تفسیر آیات، تحلیل و حل و فصل می شود.
انگیزش زیست اخلاقی براساس جاودانگی انسان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کارکرد اخلاق در انسان برحسب نوع نگاه به ابعاد وجودی او فرق دارد. برخی انسان را تک ساحتی و مادی می پندارند که با مردن، نابود می شود و برخی دیگر انسان را دوساحتی (بدن و نفس) می دانند که با مردن، نیست نمی شود و همچنان به حیات خود ادامه می دهد. مسلّماً کارکرد اخلاق براساس این دو نگاه متفاوت است. براساس دیدگاه اول، کارکرد اخلاق کاملاً اجتماعی و بیرون از فاعل اخلاقی است و انسان با مردن تمام آنچه را به لحاظ زیست اخلاقی به دست آورده است همراه خود به عالم نیستی می برد. اما براساس دیدگاه دوم، اخلاق علاوه بر کارکرد بیرونی، کارکرد درونی نیز دارد و اخلاق با جان آدمی سروکار دارد و حقیقت انسان و شکل گیری هویت او با ارزش های اخلاقی تحقق می یابد و با مردن، گرچه ساحت مادی انسان در زیر خاک قرار گرفته، می پوسد، اما ساحتی که با ارزش های مثبت یا منفی اخلاقی شکل گرفته است، به حیات خود ادامه خواهد داد. به نظر می رسد انگیزه زیست اخلاقی در این دو نگاه بسیار متفاوت است. این مقاله کوشیده است علاوه بر نقش کارکرد اجتماعی اخلاق، نقش جاودانه بودن انسان از منظر قرآن در انگیزش زیست اخلاقی را تبیین کند.
بررسی نسبت مسئله همزیستی با غیرمسلمانان و آیات نهی از تولّی ایشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«همزیستی مسالمت آمیز» که همواره از نیازهای زندگی بشر بوده، امروزه اهمیت بیشتری یافته است و با رویکردهای گوناگونی بررسی می گردد. در این میان، نقش دین در ایجاد یا نفی همزیستی مسالمت آمیز همواره برجسته بوده است. از منظر برخی جامعه شناسان، دین مایه وحدت و قوام اجتماع می شود و از منظر برخی اندیشمندان، دین به خشونت و چنددستگی میان انسان ها دامن می زند و امکان همزیستی مسالمت آمیز را تضعیف می کند. یکی از استنادات گروه اخیر آن است که دین مرزهای اجتماعی براساس مرزهای عقیدتی ایجاد می کند و انسان ها را در اجتماع به «خود» و «دیگری» تقسیم کرده، عامل خشونت ورزی علیه دیگران می شود. از جمله آیاتی که چنین تقسیمی را القا می کند آیات نهی مسلمانان از تولّی غیرمسلمانان در قرآن است. این مقاله درصدد است جایگاه روابط اجتماعی با غیرمسلمانان را ذیل «نهی از تولّی غیرمسلمانان» در این آیات بررسی کند و نشان دهد که چنین آیاتی درصدد نفی حسن معاشرت و ایجاد مرزهای اجتماعی میان مسلمانان و غیرمسلمانان نیست. در این مسیر، مقاله نشان می دهد که اصولاً ملاک مواجهه اجتماعی در نگاه قرآن، نه اعتقادات گروه های مقابل، بلکه نوع رفتار عملی ایشان است و آنچه مایه ایجاد مرز اجتماعی می گردد «عداوت» است و نه «کفر». این مقاله به روش تفسیر «قرآن به قرآن» مسئله مزبور را بررسی می کند.
نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان از دیدگاه قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی نقش شناخت در ترجیح امیال متعالی انسان با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شناخت های بنیادین بر حسب متعلقاتش در شناخت مبدأ، معاد، راهنما و انسان خلاصه می شود. انسان با شناخت اسما و صفات الهی، تمسک به آنها، شناخت رابطه بین خالق و مخلوق و در نتیجه افزایش محبت به خداوند، هنگام تزاحم امیال، انتخاب صحیح تری خواهد داشت. شناخت ماهیت و ویژگی های زندگی اخروی، مثل آگاهی از ارجحیت حیات اخروی، بروز ملکات در آن عالم و تجسم اعمال و نیز آگاهی نسبت به ثواب و عقاب الهی موجب ترجیح امیال متعالی خواهد بود. آگاهی از جایگاه راهنمایان دین و شاهد بودن آنان نسبت به اعمال جوانحی و جوارحی و نیز آگاهی از تعالیم آنان زمینه ترجیح امیال عالی را برای انسان فراهم می سازد. کسب آگاهی نسبت به سرشت مشترک انسان و کرامت ذاتی و اکتسابی او نقش بسزایی در هنگام تزاحم امیال ایفا می نماید. این مقاله به شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی و تحلیلی این موضوع را بررسی می کند.
مقایسه تفسیر شهید مطهری و علامه مصباح یزدی از آیه یازدهم سوره «رعد» درباره سنت تغییر سرنوشت جوامع(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقش رفتار جوامع در سرنوشت خویش و تأثیر رفتار انسان ها بر وضعیت آینده خود، از موضوعات مهم جامعه شناختی قرآن به شمار می رود. یکی از پربسامدترین آیات محل استناد در این بحث، کریمه «إِنَّ اللَّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» است. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی به دو دیدگاه عمده در برداشت از این آیه، برای موضوع «نقش داشتن جوامع در سرنوشت خود» پرداخته است. علامه طباطبائی و آیت الله مصباح یزدی با استناد به سیاق، ضمن نفی عمومیت از این آیه، نسبت به تغییر شرایط از نیک به بد و از بد به نیک، آن را محدود به تغییر شرایط از مطلوب به نامطلوب کرده اند؛ اما شهید مطهری و برخی دیگر از مفسران با برداشتی فراسیاقی، این آیه را شامل هر دو گونه تغییر (نیک به بد و بد به نیک) می دانند. این مقاله با دفاع از دیدگاه دوم، به مستندات این برداشت فراسیاقی پرداخته و ضمن نقد دیدگاه اول (مخالفان تعمیم)، شواهد قرآنی و روایی برداشت گسترده از آیه مدنظر را ارائه داده است.