مقالات
حوزه های تخصصی:
سیاق آیه ی تطهیر از جمله موارد اختلاف میان علامه طباطبایی و ابن عاشور محسوب می شود، در این مقاله با استفاده از منابع تفسیری و بهره وری از روش توصیفی _ تحلیلی به این سؤال جواب داده شد که تفاوت بهره وری علامه طباطبایی و ابن عاشور در استفاده از سیاق آیه ی تطهیر چیست؟ از مطالب بیان شده این نتیجه به دست آمد که علامه طباطبایی در تفسیر آیه ی تطهیر، برخلاف باور ابن عاشور، سیاق برآمده از خود آیه و شواهد روایی را بر سیاق آیه با آیات قبل و بعد مقدم می دارد؛ ازاین رو آیه ی تطهیر را هم سیاق با آیات قبل و بعد نمی داند. ضمناً از بررسی آیات قبل و بعد به دست می آید که آیه ی تطهیر، مستقل از آیات گذشته نازل شده است، زیرا آیات قبل و بعد آن، اشاره به دستورات الهی در خطاب به همسران پیامبراکرم دارند، و پیامبر مأمور شدند که آن ها را به آنان ابلاغ کند؛ ضمناً از شواهد روایی می توان نتیجه گرفت که خداوند متعال عصمت و پاکی را فقط در حق پنج تن آل عبا اراده کرده است.
بررسی تناقضات موجود بین مفاد آیات و روایات جعلی(اسرائیلیات) مرتبط با «قصه ی حوا» و پاسخ به دو شبهه ی مربوطه
حوزه های تخصصی:
اسرائیلیات عقاید و داستان های خرافی است که در برخی از تعالیم امت های پیشین به خصوص بنی اسرائیل ریشه دوانده اند و توسط یهودیان به ظاهر مسلمان به متون دینی مسلمانان راه یافته و موجب انحرافاتی در متون دینی و حدیثی امت اسلامی شده است. راهیابی این جعلیات به منابع اسلامی موجب ایجاد شبهات و رواج خرافات بسیاری در میان مسلمانان شده که نه با قرآن و نه با سنت نبوی هیچ گونه سنخیتی نداشته و ندارد، اگرچه امروزه حساسیت نسبت به اسرائیلیات بیش از هرزمان دیگر است، اما آمیختگی نامرئی و جاری ابعاد گوناگون حیات فرهنگی ما خصوصا از بعد باور ها و برداشت های دینی با باور های برخاسته از اسرائیلیات، نیازمند به بازنگری جدی محسوس می باشد؛ در این مقاله که با روش توصیفی _ تحلیلی تدوین یافته است، سعی در آشکار ساختن تناقضات موجود میان این سلسله از روایات با قرآن و سنت شده است. مهم ترین نتیجه ی برآمده از این تحقیق این است که باور های منفی درباره ی زنان و خرافه ها در داستان آفرینش حضرت حوا در برخی از تفاسیر، ریشه در اسرائیلیات و روایات مجعول دارد و آنچه موجب برداشت و فهم نادرست در این حوزه شده است، همین نفوذ و رخنه است.
بررسی دیدگاه مفسران فریقین در مورد عصمت حضرت سلیمان و پاسخ به شبهات مربوطه
حوزه های تخصصی:
دشمنان اسلام به دو طریق اساسی «برون دینی» و «درون دینی» تلاش نموده اند تا بر عصمت انبیاء خدشه وارد نمایند. آنان با روش های مختلف سعی می کنند تا با گناه کار جلوه دادن آن بزرگواران، بر این اصل کلیدی دینی خدشه وارد نمایند. جا دارد در مورد عصمت انبیاء و شبهات پیرامون آنان، پژوهش هایی سامان یابد تا مسئله ی عصمت آنان را به صورت شفاف و مستند بیان تبیین شود و از این رهگذر به شبهات مربوطه نیز پاسخ داده شود. در این نوشته عصمت حضرت سلیمان از منظر مفسران فریقین واکاوی شده و با تمسک به ادله ی عام و خاص به اثبات رسیده و شبهات پیرامون آن حضرت مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. اطلاعات با روش اسنادی، گردآوری و با شیوه توصیفی - تحلیلی پردازش شد. دستاورد پژوهش این است: غالب مفسران فریقین به عصمت عملی حضرت سلیمان باور دارند. شیعه قائل به عصمت مطلق و اهل سنت قائل به عصمت نسبی آن بزرگوار می باشند و باور خویش را به ادله ی عام و خاص اعم از عقلی و نقلی مستند نموده اند. غالب شبهات مطرح شده در این حوزه، مرتبط به صدور ترک اولی از آن حضرت می باشند و برخی از آن ها حتی از گردونه ی ترک اولی هم خارجند. بر این اساس، عصمت آن حضرت، حقیقتی انکارناپذیر می باشد.
بررسی ویژگی های عام و خاص «امت ها» و «امت اسلامی» از منظر آیات قرآن
حوزه های تخصصی:
یکی از آموزه های قرآن کریم توجه به برتری امت اسلام بر سایر امت ها است؛ این آموزه قرآنی از طرق مختلف قابل اثبات است، از جمله آنها، بررسی «ویژگی های عامّ امت ها» و «ویژگی های خاص امت اسلامی» است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع لغوی، تفسیری، علوم قرآنی و روایی صورت گرفت؛ به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که: ویژگی های عامّ و خاص «امت ها» و «امت اسلامی» از منظر آیات قرآن چیست؟ داده های پژوهش این است: ویژگی های مشترک (عامّ) بین همه امت ها عبارتند از: داشتن رسول، برخوردار بودن از شرایع مختلف، هدایتگر یا مجادله گر بودن، صاحب اجل بودن، محشور شدن در سرای قیامت و شاهد داشتن؛ ویژگی های خاص امت اسلامی نیز عبارتند از: بهترین امت، امت وسط، شاهد بر مردم بودن و برخورداری از صفات نیک امت های قبل.
تبیین عصمت امام در پرتو آیه 3۵ سوره یونس
حوزه های تخصصی:
مسئله ی عصمت امام از جایگاه ویژه ای در علم کلام برخوردار است و در ضمن آیات متعددی از قرآن به آن اشاره شده است که یکی از این آیات، آیه ی 3۵ سوره ی یونس (معروف به آیه ی «هدایت») است. هدف از نوشتار حاضر، تبیین عصمت امام در پرتو این آیه است. مفسران شیعه در رابطه ی با عصمت امام در ذیل این آیه ی شریفه، تبیین های گوناگونی دارند. نوشته ی حاضر ضمن تبیین دیدگاه مفسران، آرای آنان را با توجه به آیات متناظر تبیین کرده است. این مقاله که با روش توصیفی - تحلیلی برای تبیین و تحلیل دیدگاه های مفسران فریقین نگاشته شده است، به این نتیجه دست یافته است: براساس دلایل مختلف، دیدگاه شیعه مبنی بر دلالت آیه ی 3۵ سوره ی یونس بر عصمت امام، بر دیدگاه مخالف ترجیح دارد و قابل دفاع می باشد.
تحلیل اصول تعلیمی برآمده از قصه ی حضرت موسی و خضر
حوزه های تخصصی:
بی تردید، بهره گیری از اصول تعلیم و تربیت قرآنی به عنوان یکی از زمینه های ارتقای معنویت و راه کاری مقابله با سبک زندگی غربی دارای اهمیت است. قرآن کریم در خلال قصه های مختلف، بار ها از اصول تعلیمی سخن به میان آورده؛ از جمله در قصه ی همراهی حضرت موسی با حضرت خضر. این داستان، حاوی اصول تعلیمی ارزشمندی است که در نظام آموزشی بسیار کاربرد دارد. این نوشتار که با هدف دستیابی به اصول تعلیمی برآمده از این قصه و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی تدوین یافت، در پی پاسخ به پرسش است که: اصول تعلیمی برآمده از داستان حضرت خضر و موسی چیست؟ مهم ترین نتیجه ای که از انجام این پژوهش به دست آمده این است که این قصه، آمیخته با اصول تعلیمی متعددی همچون: اصل آمادگی، اعتماد؛ اطاعت پذیری، قانون مداری، حق پذیری، تدریج، مداومت، تشویق و تنبیه می باشد؛ و این اصول به سه دسته قابل تقسیم می باشند: اصول تعلیمی مشترک بین معلّم و متعلّم، اصول تعلیمی خاص متعلّم، و اصول تعلیمی خاص معلّم.