فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۶۱ تا ۶٬۸۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بین اضطراب کرونا، تحریف شناختی و سرسختی روانشناختی با سلامت روان دانش آموزان در طی اپیدمی کرونا انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیف ی و از نوع همبستگی بود . جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان مدارس دوره دوم متوسطه شهرستان آستارا در سال تحصیلی 1400-1399 در شرایط اپیدمی کرونا بود. 150 دانش آموز، به روش نمونه گیری در دسترس و از طریق برنامه مجازی شاد در پژوهش شرکت کردند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های استاندارد سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1987)، ( GHQ )، اضطراب کرونا ویروس علی پور و همکاران (1398) ( CDAS )، تحریف شناختی حمامچی و همکاران (2004) ( PHI ) و سرسختی روانشناختی کوباسا (1982) ( ICDS ) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل همبستگی و رگرسیون چندگانه و از طریق نرم افزار 23 Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد سلامت روان دانش آموزان با اضطراب کرونا و تحریف شناختی رابطه معنادار منفی و با سرسختی روانشناختی رابطه معنا دار مثبت داشت (01/0> P )؛ اضطراب کرونا، سرسختی روانشناختی و تحریف شناختی توانستند 54 درصد واریانس سلامت روان دانش آموزان را تبیین کنند (01/0> P ) . با توجه به نتایج به دست آمده، روانشناسان و مسئولین مدارسان با در نظر گرفتن ویژگی های شناختی و شخصیتی دانش آموزان می توانند در کنترل سلامت روان آنها در شرایط اپیدمی کرونا نقش حائز اهمیتی را ایفا کنند.
اثر بخشی طرحواره درمانی شناختی بر نشانگان ترکیبی اضطراب و افسردگی در بیماران سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی شناختی بر کاهش اضطراب و افسردگی در زنان مبتلا به سرطان پستان در تهران انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود جامعه مورد مطالعه عبارت بود از کلیه ی زنان با تشخیص سرطان پستان مراجعه کننده به یکی از بیمارستان های شهر تهران که از بین 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس یا داوطلبانه انتخاب شدند . سپس در دو گروه 30 نفره آزمایشی و کنترل به صورت گمارش تصادفی قرار گرفتند . پروتکل دوازده جلسه ای طرحواره درمانی یانگ بر روی گروه آزمایشی اجرا گردید . هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) را تکمیل کردند . نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش اضطراب و افسردگی معنادار بود (001/0 p< ). بر این اساس میتوان گفت : طرحواره درمانی شناختی می تواند سبب کاهش اضطراب و افسردگی در زنان مبتلا به سرطان پستان شود. که برای تحقیقات آتی می توان این درمان را عاملی مؤثر در بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سرطان پستان و افزایش سلامت روانی آنان دانست.
عوامل اقتصادی-اجتماعی به عنوان عوامل تعیین کننده رفتارهای خودکشی در بزرگسالان در نیجریه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رفتارهای خودکشی در انواع اختلالات روانی دیده می شود و اعتقاد بر این است که خودکشی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به یک مسئله جدی تبدیل شده است. این مطالعه به منظور بررسی عوامل مرتبط با افکار و اقدام به خودکشی در بزرگسالان نیجریه انجام شد. مواد و روش ها: داده ها از مرکز پزشکی فدرال بیرنین کبی و وزارت بهداشت و رفاه در ایالت کبی جمع آوری شد. یک نمونه به نمایندگی از کل جمعیت کشور اخذ شد و با استفاده از روش خوشه بندی چند مرحله ای به کار گرفته شد. یافته ها: جنسیت زن، مطلقه بودن/بیوه شدن، تحصیلات و سطح درآمد پایین با افکار و اقدام به خودکشی مرتبط بود. همچین، تأثیر سن بر افکار خودکشی یک الگوی معکوس بر اساس جنسیت ارائه می دهد. رابطه مثبتی در مردان و رابطه منفی در زنان وجود داشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تحصیلات و سطح درآمد پایین، وضعیت تاهل، و سن با شیوع افکار و اقدام به خودکشی در زنان نسبت به مردان ارتباط بیشتری دارد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی مشاوره و روان درمانی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۷
45 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانواده های ازدواج مجدد شهر خرم آباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفته ای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با فرم اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمع آوری و با روش های آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران می توانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانواده های ازدواج مجدد برای بهبود ویژگی های روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری آسم یک مشکل عمده در اغلب نقاط دنیا می باشد که هنوز تشخیص و معالجه آن یک معضل بهداشتی است و سالانه تعداد زیادی از مبتلایان به آسم جان خود را از دست می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به آسم مراجعه کننده به کلینیک های آسم و آلرژی شهر بوشهر در سال 1398 بودند که تعداد 40 نفر از آنان به روش داوطلبانه انتخاب و در گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن، کامارک و مرملستین (1983)و ادراک از بیماری موس-موریس و همکاران (2002) استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم اثربخش بود (05/0>p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، می توان از این درمان در جهت کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم بهره برد و از این راه به کاهش تنش بیماران مبتلا به آسم کمک نمود.
مدل علّی افسردگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس براساس سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
45 - 64
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه سیستم های مغزی رفتاری بیان می کند سطح فعالیت این سیستم با طیف وسیعی از اختلالات هیجانی ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی بیماران ام.اس براساس سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی در قالب مدل علّی بود. روش: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران ام.اس. شهر مشهد بودند و نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (1972)، سیستم مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) و اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی ساختاری و نرم افزار 21Amos و 21SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد سیستم مغزی رفتاری فعال ساز و انعطاف پذیری شناختی رابطه منفی و معناداری با افسردگی دارند. سیستم مغزی رفتاری بازدارنده، اجتناب شناختی رابطه مثبت و معناداری با افسردگی دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که اثر غیرمستقیم استانداردشده سیستم رفتاری فعال ساز بر افسردگی معنادار است و سیستم بازدارنده نیز به واسطه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی بر افسردگی اثر غیرمستقیم معناداری دارد. سیستم رفتاری فعال ساز به طور منفی و سیستم رفتاری بازدارنده به طور مثبت می تواند افسردگی را پیش بینی کند.
نگرش به مرگ و معنای زندگی در بیماران مبتلا به سرطان در آستانه مرگ: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
65 - 82
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوه مواجهه آدمی با مقوله مرگ تأثیر شگرفی بر شیوه زیستن او دارد به گونه ای که می تواند انسان را به سوی زندگی اصیل و معنادار سوق دهد یا موجب ناامیدی، پوچی و بی معنایی زندگی باشد. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به نگرش این بیماران نسبت به مرگ و معنای زندگی بود. روش: در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. 11 نفر از بیماران تحت مراقبت تسکینی در بیمارستان فیروزگر و مرکز کنترل و پیشگیری از سرطان آلاء به روش هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تفسیر داده ها به روش کلایزی انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه در 6 خوشه اصلی "مرگ، گذاری به دنیایی جدید"، "مرگ، پلی رو به روشنایی"، "مرگ به مثابه عبور از حریم امن"، "مرگ، قطع دلبستگی از تعلقات"، "مرگ، آغاز یا پایان راه" و "نگرش به زندگی" و 13 خوشه فرعی دسته بندی شد. نتیجه گیری: زندگی دشوار همراه با بیماری و مرگ قریب الوقوع منجر به از بین رفتن معنای زندگی در بیماران می شود و بر نگرش آن ها نسبت به مرگ نیز تأثیر می گذارد؛ بنابراین، مرگ اندیشی و معنادرمانی جهت یافتن معنای زندگی و حل تعارضات وجودی در این بیماران ضروری جلوه می کند.
اثربخشی آموزش حل مسأله به روش شناختی- اجتماعی بر خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
52 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش حل مسئله به روش شناختی اجتماعی بر خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گ روه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه (دوره دوم) شهرستان تبریز در سال تحصیلی 97-96 بود. از جامعه مورد نظر، تعداد 60 نفر دانش آموز به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزم ایش(30 نفر) و کنترل(30 نفر) قرار داده و پرسشنامه های خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی بعنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. در طی این مدت بر روی گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. در نهایت همان مقیاس ها بعنوان پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی گروه آزم ایش بیشتر از گروه کنترل است. لذا، آموزش مهارت حل مسأله کارایی بالایی در افزایش خود توانمندسازی اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دارد.
مقایسه اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با آموزش تنظیم هیجان بر کاهش هیجان خواهی و خودآسیب رسانی در نوجوانان مستعد اعتیاد ساکن در مراکز شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
111 - 126
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با تنظیم هیجان بر هیجان خواهی و خودآسیب رسانی در نوجوانان مستعد اعتیاد انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری بود. تعداد 45 نفر از نوجوانان ساکن در مراکز شبه خانواده اداره بهزیستی شهر تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. هر یک از گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه آموزش داده شد و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. داده ها با پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد وید و بوچر، هیجان خواهی آرنت و خود-آسیب رسانی کلونسکی و گلن جمع آوری شدند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در مقایسه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر بیشتری بر کاهش هیجان خواهی و خود آسیب رسانی دارد و این تأثیر در دوره پیگیری ماندگار است (05/0>p). بر اساس یافته ها، جهت کاهش مشکلات روان شناختی نوجوانان مستعد اعتیاد از روش های شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجان در قالب کارگاه های آموزشی و درمانی استفاده گردد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی بیماران پیوند کبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
109 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی در بیماران کبدی بود. روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با طرح پژوهشی پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل تمامی بیمارانی بودند که بنا به تشخیص پزشکی، عمل جراحی پیوند کبد را تجربه کرده و در طی یک سال گذشته، کبد دریافت کرده باشند. 30 بیمار پیوندی براساس ملاکهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس افسردگی بک و پرسشنامه امید به زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 23 و جهت از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمایش از لحاظ سطح افسردگی به طور معنادار پائینتر از گروه کنترل قرار داشتند (001/0>p ) همچنین سطح امید به زندگی در گروه آزمایش به طور معنادار افزایش یافته است (001/0>p ).بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در بیماران پیوند کبدی شده است.
اثربخشی کلاس وارونه بر نگرش، درگیری، و عملکرد دانشجویان در درس تولید محتوای الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
123 - 135
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش اثربخشی کلاس وارونه بر نگرش، درگیری و عملکرد دانشجویان در درس تولید محتوای الکترونیکی انجام گرفت. بدین منظور از طرح نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) استفاده شد. جامعه پژوهش، کلیه دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه تبریز در درس تولید محتوای الکترونیکی در نیمسال اول سال تحصیلی 1398-1397 بودند که به طور تصادفی در دو گروه 24 نفری آزمایش و کنترل گمارده شده اند. گروه آزمایش مهارت"تولید محتوای الکترونیکی از طریق نرم افزار استوری لاین" را براساس روش کلاس وارونه آموزش دیدند و گروه کنترل آموزش این مهارت را براساس روش آموزش متداول دریافت کردند. دوره های آموزش به مدت 12 جلسه در سایت کامپیوتری اجرا شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد سنجش نگرش و درگیری، و پرسشنامه محقق ساخته سنجش عملکرد استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون t مستقل، تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کاربست کلاس وارونه به نگرش مثبت دانشجویان به دوره آموزش موضوع عملی می انجامد، و درگیری و عملکرد آنان را در دوره افزایش می دهد.
نقش منزلت های هویت تحصیلی و ادراک فعالیت های کلاسی در پیش بینی جهت گیری اهداف تسلطی و عملکردی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۲
150 - 162
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش منزلتهای هویت تحصیلی و ادراک فعالیتهای کلاسی در پیشبینی جهتگیری اهداف تسلطی و عملکردی دانشآموزان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانشآموزان پسر دوره متوسطه ناحیه 4 در سال تحصیلی 99-1398 در شهرستان تبریز بودند که از این جامعه، تعداد 190 نفر دانشآموز به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه اهداف پیشرفت میگدلی و همکاران (1988)، منزلت هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008)، ادراک از فعالیتهای کلاسی جنتری و همکاران (2002) استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه (همزمان) در نرمافزار SPSS.21 تحلیل گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای ادراک از ساختار کلاس درس، منزلتهای هویت تحصیلی قادرند تغییرات جهتگیری هدف تسلطی و عملکردی را در دانشآموزان پیشبینی کنند؛ بنابراین ادراک فعالیتهای کلاسی و هویت تحصیلی نقش مهمی در جهتگیری اهداف یادگیری دارند.
بررسی تأثیر تکنیک آموزش فراشناخت برابعاد تاب آوری دانش آموزان خوب
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش تکنیک فراشناخت بر ابعاد تاب آوری دانش آموزان خوب می باشد. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. متغیرهای پژوهش شامل یک متغیر مستقل )راهبردهای فراشناختی) و دو متغیر وابسته )تاب آوری و استرس) می باشد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم می باشد که تعداد آن ها 4292 نفر است و نمونه شامل 60 نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم که به صورت هدفمند انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RISC) و پاسخ به استرس کوه و همکاران استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون مانکوا و تحلیل کوواریانس یک راهه در متن مانکوا نشان داد که آموزش تکنیک فراشناخت باعث کاهش استرس و افزایش تاب آوری در دانش آموزان می شود.
مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک (CBT) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان پرداخته اند. اما پیرامون مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک ( CBT ) و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBSR ) بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: مقایسه اثربخشی دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر شیراز بود. روش: پژوهش از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران دیابتی نوع دو حاضر در مراکز درمانی و بیمارستانی شهر شیراز در سال 1397 بود. 36 نفر از بیماران دیابتی به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان توسط گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (۲۰۰۱)، جلسات درمانی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (موس و همکاران، 2015) و درمان شناختی رفتاری (مولودی و فتاحی، 1390؛ به نقل از صمدزاده و همکاران، 1397). تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: دو درمان شناختی رفتاری کلاسیک و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی تأثیر معنی داری بر راهبردهای تنظیم هیجان بیماران داشت (0/001 > P ). بین دو درمان از لحاظ تأثیر بر راهبردهای تنظیم هیجان تفاوت معناداری وجود نداشت (0/001 > P ). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات درمان شناختی رفتاری و درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند راهبردهای تنظیم هیجان مثبت بیستر و راهبر تنظیم هیجان منفی کمتر را تجربه کردند.
بررسی و انطباق مؤلفه های سنجش هوش های چندگانه با نگاه بومی برای دانش آموزان دورۀ اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نظریه گاردنر، پایه و اساسی را برای تشخیص توانایی ها و استعدادهای متفاوت پی ریزی می کند؛ اما ارزیابی هوش های چندگانه کاری بسیار دشوار است و ابزارهای موجود از درستی آزمایی و قابلیت اعتماد مطلوبی برخوردار نیستند و بر اساس فرهنگ ایرانی طراحی نشده اند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و انطباق مؤلفه های سنجش هوش های چندگانه با نگاه بومی برای دانش آموزان دوره اول ابتدایی بود. روش: طرح حاضر از نظر هدف جزو طرح های تحقیق و توسعه و از نظر شیوۀ گردآوری داده ها از نوع توصیفی است. جامعۀ آماری را معلمان دورۀ اول مقطع ابتدایی شاغل به تدریس در سال 1399 در شهرستان تهران تشکیل می دهند که از آن میان، 318 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان داد ساختار هشت مؤلفه ای بر اساس روش تعمیم یافته کمترین مجذورات و روش ایکوامکس مناسب ترین و ساده ترین ساختار برای این داده ها است. تحلیل عاملی تأییدی نشانگر آن بود که ساختار تحلیل عاملی اکتشافی از شاخص های مناسب برازش برخوردار است. افزون بر آن، خرده مقیاس ها از ضرایب همگونی درونی مناسبی برخوردارند و دامنۀ آنها بین0/79 (هوش موسیقیایی) تا 0/92 (هوش بین فردی) است. نتیجه گیری: به طورکلی، نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با توجه به ویژگی های روان سنجی مطلوب فرم معلم مقیاس هوش های چندگانه برای دانش آموزان دوره اول ابتدایی، از آن می توان برای شناسایی هوش های چندگانه دانش آموزان در مجموعه های آموزشی در جامعه ایرانی استفاده کرد.
فراتحلیل اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1077-1094
حوزه های تخصصی:
زمینه: صمیمیت به تعاملی میان زوج ها اشاره دارد که منجر به احساس نزدیکی و عشق می شود. زوج ها برای حفظ و افزایش صمیمیت در رابطه شان به مهارت هایی نیاز دارند. برای آموزش این مهارت ها به زوج ها رویکردهای مختلف غنی سازی ازدواج وجود دارد. در حالی که پژوهش ها مؤثر بودن این برنامه ها را نشان می دهد و با توجه به کاربرد روزافزون این مداخلات پیشگیرانه، فراتحلیلی در مورد برنامه های غنی سازی ازدواج و شناسایی برنامه ای که بر صمیمت زوج ها اثربخشی بیشتری داشته باشد، انجام نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر پاسخ به دو سؤال اساسی شامل تعیین این که آیا برنامه های غنی سازی ازدواج اثربخش هستند و در این صورت، کدام برنامه غنی سازی ازدواج، اندازه اثر بالایی دارد، بود. روش: در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شد. جامعه آماری این فراتحلیل شامل 44 مقاله مرتبط با موضوع پژوهش بود که در پایگاه های اطلاعاتی ایرانی و لاتین شناسایی شدند. سپس، براساس معیارهای درون سنجی این پژوهش، 17 مقاله (18 اندازه اثر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل و پژوهش های مربوط به موضوع بود. یافته ها: نتایج فراتحلیل نشان داد که به طور کلی، برنامه های غنی سازی ازدواج بر صمیمیت زناشویی با وزن اندازه اثر 1/295 مؤثر بودند. بر این اساس مشخص شد برنامه غنی سازی ازدواج هیجان مدار بالاترین اندازه اثر را در ارتقای صمیمیت زناشویی دارد (4/080 = d ). نتیجه گیری: نتیجه نهایی مبیّن اثربخشی برنامه های غنی سازی ازدواج بر ارتقای صمیمیت زناشویی بود. بنابراین، برنامه های غنی سازی ازدواج به ویژه برنامه غنی سازی هیجان مدار به مشاوران خانواده و ازدواج جهت ارتقای صمیمیت زناشویی پیشنهاد می شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون خزانۀ لغات انگلیسی با استفاده از تحلیل داده های شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (مهر) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
1131-1046
حوزه های تخصصی:
زمینه: علم شبکه به عنوان یک حوزۀ نوین در اندازه گیری روانشناختی بستر مناسبی را برای انجام تحلیل های آزمون سازی فراهم می آورد، اما در ایران پژوهش در خصوص تحلیل سوالات آزمون با استفاده از تحلیل داده های شبکه ای مغفول مانده است. هدف: این پژوهش با هدف معرفی تحلیل داده های شبکه ای به عنوان یک تکنیک روان سنجی-ریاضیاتی و استفاده از آن در فرآیند تحلیل سؤالات پرسشنامه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است، جامعۀ آماری کلیۀ زبان آموزان ده موسسۀ برتر آموزش زبان شهر تهران در سال 1398 بود که از بین آن ها 1556 زبان آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به آزمون خزانه لغات انگلیسی (نیشن و وارینگ، 1997) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط بستۀ نرم افزاری qgraph تحت نرم افزار R انجام شد. یافته ها: گراف حاصل از شبکۀ ارتباطی سؤالات مبتنی بر الگوریتم فراچترمن-رینگولد ترسیم گردید، رابطۀ والد-فرزندی سؤالات بر اساس شبکۀ بیز مشخص شد و ویژگی های توصیفی آزمون و شاخص های مرکزیت شبکه استخراج گردید. نتیجه گیری: معرفی تکنیک تحلیل داده های شبکه ای و استفاده از آن به منظور فرآیند تحلیل سوالات، یکی از دستاوردهای این پژوهش است. با استفاده از مزایای علم شبکه مانند قابلیت ساده سازی، مدیریت، ذخیره و مجموعه سازی داده های با حجم بالا و تحلیل سوالات آزمون براساس نقشه و شاخص های کاملا منطبق بر آن، می توان به ارتباط درونی سوالات مختلف آزمون پی برد و با در نظر گرفتن اهمیت سوالات در ساختار شبکۀ ارتباط خالص بین سوالات، می توان به ارتقاء روش های آزمون سازی پرداخت. انجام مطالعات مشابه و پژوهش هایی به منظور مقایسۀ نتایج حاصل از تحلیل داده های شبکه ای با ویژگی های روانسنجی که بر اساس شیوه های مرسوم و کلاسیک بدست می آیند پیشنهاد می گردد.
بررسی روابط متقابل حس خلاقیت، ذهن آگاهی و صلاحیت آموزشی فارغ التحصیلان رشته آموزش زبان و غیر آموزش زبان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زبان رسمی بین المللی، زبان انگلیسی است که وسیله ارتباطی میان ملت های مختلف برای تحقق اهداف ارتباطی و آکادمیک است و مهمترین نقش آن ایجاد ارتباط میان مردم است؛ پیشرفت دانش آموزان در یادگیری زبان انگلیسی به طور مستقیمی به کیفیت و تخصص معلم ها وابسته است. عوامل مختلفی از جمله خلاقیت و ذهن آگاهی می تواند بر صلاحیت آموزشی معلمان تأثیر بگذارد. هدف پژوهش در این مطالعه بررسی رابطه متقابل حس خلاقیت و ذهن آگاهی با صلاحیت آموزشی بین فارغ التحصیلان TEFL و غیر TEFL بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود و بدین منظور 318 معلم به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و با روش کاغذی و آنلاین داده ها با استفاده از پرسشنامه آموزش مهارت خلاقیت رایان (2014) و پرسشنامه ذهن آگاهی پنج وجهی بائر و همکاران (2004) جمع آوری شد. داده های با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین خلاقیت و صلاحیت آموزشی در گروه TEFL و غیر TEFL رابطه معنی داری دارد (0/05= P )؛ همچنین بین احساس ذهن آگاهی و صلاحیت آموزشی در گروه TEFL رابطه معناداری مثبت وجود دارد (01/0= P )؛ ولی در گروه غیر TEFL تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05< P ). در ادامه نتایج نشان داد بین احساس ذهن آگاهی و خلاقیت در گروه TEFL و غیر TEFL رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد (0/01= P )؛ همچنین از نظر صلاحیت آموزشی بین دو گروه (معلمان TEFL و غیر TEFL ) تفاوت معنی داری به دست آمد (0/01= P ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که سوابق تحصیلی مستقیماً ذهن آگاهی را تحت تأثیر قرار می دهد؛ این پژوهش می ت واند به روش های مختلف به معلمان TEFL و غیر TEFL کمک کند و دانش معلمان را به روزتر کند؛ همچنین باعث می شود معلمان تصور کنند که داشتن خلاقیت در تدریس، داشتن ذهن آگاهانه و صلاحیت در امر آموزش می تواند به پیشرفت کلاس کمک کند.
رابطه حالت بی حوصلگی با آمادگی اعتیاد در بین نوجوانان پسر: نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
65-84
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانش آموزان نوجوان پسر منطقه 14 شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 بود. از بین آن ها، تعداد 379 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس بی حوصلگی، مقیاس استعداد اعتیاد و مقیاس بهزیستی معنوی را تکمیل کردند. داده ها با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد رابطه مثبت معنا داریو بین بهزیستی معنوی و آمادگی اعتیاد رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین، نتایج رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیل گر بهزیستی معنوی در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد را مورد تایید قرار داد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر نقش تعدیل کنندگی بهزیستی معنوی به عنوان یک مکانیسم مهم در رابطه بین بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد تاکید دارد. بنابراین، گسترش و توسعه بهزیستی معنوی در بین نوجوانان می تواند روش خوبی برای حمایت از آن ها در برابر بی حوصلگی و آمادگی اعتیاد باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش مثبت نگری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرخوردگی زناشویی، اسنادهای ارتباطی و تمایزیافتگی خود در مراجعین به مراکز روان شناختی شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
35 - 46
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی آموزش مثبت نگری و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ، سرخوردگی زناشویی، اسنادهای ارتباطی و تمایزیافتگی خود در افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بهبهان بود. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون_ پیگیری با گروه کنترل بود. حجم نمونه 45 فرد متأهل که از جامعه مذکور، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های چهار گانه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزارهای پژوهشی مورد استفاده شامل مقیاس اسناد ارتباطی (RAM)، ، پرسشنامه سرخوردگی زناشویی کایزر و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر بود. گروه آزمایشی مثبت نگری 12 جلسه و گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد 10 جلسه درمان دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر اسنادهای ارتباطی علی و مسئولیت پذیری، ، سرخوردگی زناشویی و تمایزیافتگی خود تأثیر معناداری داشته و منجر به بهبود این متغیرها در گروه های آزمایشی شدند مقایسه ی تطبیقی بین دو رویکرد آموزش مثبت نگری و مبتنی بر پذیرش و تعهد نشان داد که در متغیر تمایزیافتگی خود تفاوت معناداری به نفع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد مشاهده شد. نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی دو رویکرد مذکور به تفصیل مورد بحث قرار گرفت. نتیجه گیری: آموزش مثبت نگری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود سرخوردگی زناشویی، اسنادهای علی، اسنادهای مسئولیت و تمایزیافتگی خود افراد متأهل می شود.