فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
351 - 368
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تلفیق فناوری در روش ایفای نقش و تأثیر آن بر درگیرسازی شناختی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی در درس علوم تجربی انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان دیواندره به تعداد 895 نفر بود که از این تعداد، 60 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به شکل انتساب تصادفی در سه گروه ایفای نقش، تلفیق فناوری در ایفای نقش و سخنرانی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه درگیرسازی Tinio (2009) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی Jinks and Morgan (1999) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها نشان داد که تلفیق فناوری در روش ایفای نقش بر درگیرسازی شناختی دانش آموزان بیشتر از روش ایفای نقش و روش سخنرانی است و تفاوت معنی داری بین روش سخنرانی و ایفای نقش بر درگیرسازی شناختی وجود ندارد. همچنین، تأثیر تلفیق فناوری در روش ایفای نقش در مقایسه با روش سخنرانی و تأثیر روش ایفای نقش در مقایسه با سخنرانی بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان بیشتر است. در نتیجه معلمان با تلفیق فناوری (فیلم) در روش ایفای نقش می توانند فرصت های یادگیری برای دانش آموزان در درس علوم تجربی را ایجاد کنند که علاوه بر درگیرسازی شناختی با محتوای درس، حس کفایت، صلاحیت و اعتقاد به توانایی یا به عبارتی خودکارآمدی تحصیلی را در آنها افزایش دهد.
Psychometric Properties of Abbott’s Creative Self-efficacy Inventory for Iranian Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Aim: Taking into account the importance of creativity and the effective role of creative self-efficacy (CSE) in it, several attempts have been performed to develop appropriate measures. One of the multi-dimensional tools to assess CSE is Abbott’s (2010) creative self-efficacy inventory. The current study is an attempt to investigate factor structure and psychometric properties of Abbott’s CSE Inventory (2010) in Persian sample. The other objectives were to examine the differences in CSE regarding age and gender.Methods: The participants of this study were students in the age range of 13-19 years and also were schooling in 7th-12th grades of West Azerbaijan high schools (N= 400). Abbott’s CSE Inventory (2010) and intellect/imagination subscale of five factors personality Mini-IPIP scale were used. CFA was executed using AMOS and the data was analysed by SPSS software.Results: Reliability coefficients of raters for creative thinking self-efficacy (CTSE) and creative performance self-efficacy (CPSE) were 0.96 and 0.97 respectively (p<0.01). In addition, internal consistency of the whole scale, CPSE, and CTSE based on Cronbach’s alpha was 0.95, 0.88, and 0.93 respectively. The results showed that two factors were identified by the EFA, with eigenvalues greater than 1. These two factors were retained with 59.529 % of the total variance. The CFA supported construct validity of the CSE Inventory and its multi-factor structure. Also, there was no difference between the genders in terms of CSE, while CSE and age were directly related.Conclusion: The current research revealed that the structure and psychometric properties of the CSE Inventory for the Iranian sample are adequate
Investigating the Path Analysis Model of Interpersonal Trust, Controlling Behaviors, Marital Distress, and Job Satisfaction of Dual-Earner Couples(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Aim: Due to the employment of female partners in the workforce, the number of couples who are both employed has increased recently. This problem has an impact on marital life and even job performance, even if it helps to improve family income. This study aimed to investigate the path analysis model of interpersonal trust, controlling behaviors, marital distress and job satisfaction in the dual-earner couples. Methods: The research is the correlational and structural equations type, and the statistical population of the research includes dual-earner couples working in the city of Isfahan in 1402, from which 120 people were selected by convenience sampling method. To measure the variables, the interpersonal trust scale (Johnson George and Swap, 1982), the controlling behavior scale (Graham Kwan and Archer, 2005), the marital distress questionnaire (Schneider, 1979) and the job satisfaction scale (Judge and Bono, 2000) were used. For data analysis, Pearson's correlation coefficient and structural equation modeling were used using SPSS software version 25 and Smart-Pls software version 3. The mediation analysis was done by bootstrap test. Results: The findings show that based on the value of 0.465 for the index G.O.F., the path analysis model of interpersonal trust, controlling behaviors, marital distress and job satisfaction is suitable, and the bootstrap test and confidence interval showed that controlling behaviors mediates the relationship between interpersonal trust and marital distress, and marital distress mediates the relationship between interpersonal trust and controlling behaviors with job satisfaction. Conclusion: It is recommended that in order to lessen marital misery and enhance work satisfaction, couples should get training aimed at fostering trust and reducing controlling tendencies.
اثر بخشی طرحواره درمانی بر کاهش تحمل پریشانی در زنان دارای همسر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
11 - 32
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی بر کاهش تحمل پریشانی زناشویی در زنان دارای همسر نظامی صورت گرفت. بدین منظور از شیوه گروه درمانی با روش تحقیق نیمه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمون و گواه استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش ، شامل کلیه زنان دارای همسر نظامی ساکن در منطقه 1 شهر تهران که به مراکز مشاوره و روان شناسی خانواده های نظامی مراجعه نموده اند. در این تحقیق، از مراکز مشاوره و روان شناسی ویژه خانواده های نظامی در سطح شهر تهران به عنوان گروه نمونه گیری انتخاب شد. با توجه به معیارهای ورود به نمونه نهایتا 32 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (16 نفر برای گروه آزمایش و 16 نفر برای گروه گواه) گمارش شدند. جلسات طرحواره درمانی براساس پروتکل طرحواره درمانی همتی ثابت، نوابی نژاد و خلعتبری (1395) بود که حدود 8 جلسه درمانی بود. جهت تعیین میزان تحمل پریشانی شرکت کنندگان در رابطه زناشویی در مراحل پیش و پس آزمون از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف استاندارد و برای تعیین اثر بخشی مداخله از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار spss 20 استفاده شد. سطح معنی داری در این تحقیق، 05/0 تعیین شد. نتیجه کلی تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش تحمل پریشانی در زنان دارای همسر نظامی تاثیر دارد
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانش آموزان مورد مطالعه، با اجرای پرسشنامه مثبت اندیشی، 57 نفر دارای مثبت اندیشی پایین، شناسایی و پس از احراز شرایط لازم و همتاسازی، 30 نفر به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه مثبت اندیشی در 8 جلسه روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از اتمام دوره آموزشی و برگزاری پس آزمون، داده های پژوهش با استفاده از مقیاس خویشتن داری و مقیاس خودآگاهی جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان دادند برنامه آموزش مثبت اندیشی موجب اثربخشی و افزایش خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان می شود و این اثر در مرحله پیگیری بعد از چهار ماه همچنان پایدار بود. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که آموزش مثبت اندیشی می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مناسب، برای ارتقای توانایی های خویشتن داری و خودآگاهی دانش آموزان استفاده شود.
نقش اعتیاد به بازی های رایانه ای در هویت زدایی و پرخاشگری نوجوانان
حوزه های تخصصی:
تأثیر بازی های رایانه ای بر سلامت روانی، از ابعاد مختلفی قابلی بررسی است. نگارندگان در این مختصر تلاش می کنند تا به بررسی نقش اعتیاد به بازی های رایانه ای بر هویت زدایی و پرخاشگری در نوجوانان بپردازند. در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی تطبیقی این مفاهیم و اثر متقابل دو متغیر هویت زدایی و پرخاشگری پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که اعتیاد به بازی های رایانه ای و استفاده مداوم از این بازی ها، می تواند در هویت زدایی از نوجوانان مؤثر باشد و منجر به پرخاشگری نوجوانان شود. ضمن اینکه هویت زدایی از این قشر خود می تواند اثر پرخاشگری را تقویت کند و در این روند تأثیرگذار باشد. با توجه به روند رو به بالای استفاده از بازی های رایانه ای، نمی توان انتظار یا اقدام به حذف بازی های رایانه ای را برای مقابله با اثرات منفی آن داشت؛ بلکه باید با راهکارهای مدیریت استفاده و دسترسی به این بازی ها و نیز تولید نمونه باکیفیت مطابق با فرهنگ داخلی و ملی همراه افزایش سواد رسانه ای، به پیشگیری و کم کردن اثرات بازی های رایانه ای مخرب پرداخت.
اثر بخشی آموزش تاب آوری به روش پنسیلوانیا بر علایم اهمال کاری تحصیلی و اضطراب نوجوانان تیزهوش کمال گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
99 - 120
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی اثر بخشی برنامه درمانی تاب آوری پنسیلوانیا بر اهمال کاری و مؤلفه های اضطراب در نوجوانان تیزهوش کمال گرا شهرستان دزفول پرداخته شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و در قالب طرح پپیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران نوجوان تیزهوش 12 تا 16 سال در سال تحصیلی 1399-1398 بود که به فراخوان پژوهشگران پاسخ مثبت داده و پرسشنامه کمال گرایی را پر کردند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس بود. از بین کسانی که نمره کمال گرایی بالا داشتند 30 نفر انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. پیش آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید و مداخلات در 12 جلسه دو ساعته انجام شد و بعد از اتمام جلسات درمانی، پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های مقیاس اهمال کاری تحصیلی سولومون و راتبلوم و مقیاس اضطراب بک بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس تک متغیری و بررسی پیش فرض های تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه تاب آوری پنسلوانیا به کاهش اهمال کاری تحصیلی و اضطراب نوجوانان تیزهوش کمال گرا کمک می کند. پیشنهاد می شود این برنامه درمانی برای نوجوانان تیزهوش در جهت افزایش انگیزه های فردی و پیشرفت تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد
آزمودن مدل بهزیستی روان شناختی مبتنی بر هویت اخلاقی و تحمل آشفتگی با میانجی گری تاب آوری در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
183 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، آزمودن مدل بهزیستی روان شناختی مبتی بر هویت اخلاقی و تحمل آشفتگی با میانجی گری تاب آوری در دانش آموزان دختر بود. طرح پژوهش، همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر اهواز بودند. به این منظور 253 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف (2002)، هویت اخلاقی آکینو و رید (2002)، تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک روش الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 25 انجام شد. جهت آزمودن اثرات واسطه ای در الگوی پیشنهادی نیز از روش بوت استراپ استفاده گردید. الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با داده ها برخوردار بود. نتایج نشان داد تمامی مسیرهای مستقیم به جز رابطه هویت اخلاقی با بهزیستی روان شناختی معنی دار شدند. همچنین، بین هویت اخلاقی با بهزیستی روان شناختی از طریق تاب آوری و نیز بین تحمل آشفتگی با بهزیستی روان شناختی از طریق تاب آوری رابطه غیرمستقیم وجود داشت. می توان از نتایج پژوهش در جهت بهبود بهزیستی روان شناختی دانش آموزان بهره جست.
نقش ابعاد حمایت اجتماعی در بهزیستی دانش آموزان دبیرستانی با واسطه گری قدردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
245 - 260
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد حمایت اجتماعی در بهزیستی دانش آموزان دبیرستانی شهرستان اشکذر با واسطه گری قدردانی انجام شد. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول اشکذر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. از جامعه مورد بررسی با استفاده از جدول مورگان کرجسی نمونه ای به حجم 274 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژهش از طریق پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت و همکاران، پرسشنامه قدردانی مورگان و همکاران و مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف جمع آوری شدند و با روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی به صورت مثبت و معنادار قدردانی (73/0 = β) و بهزیستی روانی (63/0 = β) را پیش بینی می کند. نتایج همچنین نشان داد که قدردانی به صورت مثبت و معنادار بهزیستی روانی (42/0 = β) را پیش بینی می کند. نتایج آزمون بوت استراپ نیز نشان داد که در رابطه بین حمایت اجتماعی و بهزیستی روانی، متغیر قدردانی می تواند نقش واسطه ای داشته باشد. در نهایت نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار می باشد. بنابراین با افزایش حمایت اجتماعی می توان بهزیستی روانی نوجوانان را ارتقاء بخشید.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری بر عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و مقایسه آن با زوج درمانی ساختاری بر عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود؛ جامعه آماری پژوهش حاضر 205 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز در شش ماهه آخر سال 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (1387)، 60 زوجی که از نقطه برش 150 نمره بیشتری گرفته بودند به شیوه در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه استنفورد، داینتون و هاس (2000) پاسخ دادند و در گروه های آزمایشی زوج درمانی هیجان مدار (10 زوج)، گروه آزمایشی زوج درمانی ساختاری (10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) و زوج درمانی ساختاری مینوچین (1974) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد زوج درمانی هیجان مدار (97/8=F و 005/0=P) و زوج درمانی ساختاری (04/10=F و 003/0=P) برافزایش عدالت زناشویی و زوج درمانی هیجان مدار (60/59=F و 001/0=P) و زوج درمانی ساختاری (29/19=F و 001/0=P) بر راهبردهای حفظ رابطه در زوجین متعارض مؤثر است و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود؛ نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که تفاوت بین دو گروه زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری در متغیرهای عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه معنادار نیست. نتیجه گیری: یافته ها شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی ساختاری برای افزایش عدالت زناشویی و راهبردهای حفظ رابطه در همسران دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
The role of self-compassion, patience and optimism with an attitude towards Islamic sources in predicting the tendency of couples to divorce
حوزه های تخصصی:
Objective: Divorce is one of the social and family problems that all sections of society are affected in some way. This study was conducted to investigate the effect of self-compassion, patience and Islamic optimism on the tendency to divorce couples in Rasht. Methods: The method of this research was correlational and the method of data analysis was practical in terms of purpose. This study was performed on 200 married men and women in Rasht in 2020. The respondents were selected by available random sampling. For data collection, Roosevelt, Johnson & Moro Divorce Tendency Scale, Nef Self-Compassion Questionnaire, Date Patience Scale and Nouri Islamic Optimism Questionnaire were used and then the data were analyzed by SPSS26 software. Results: Findings showed a significant and negative correlation between self-compassion (r = -0.43), patience (r = -0.17) and Islamic optimism (r = -0.32) with a tendency to divorce. Also, there was a significant negative relationship with confidence (P <0.05). The results of regression analysis showed that these three variables predict 23% of the variance of the tendency to divorce (P <0.05). Conclusion: According the results of this study, the couples experience less tendency to divorce with more compassion, patience and Islamic optimism. The study of the degree of self-compassion in couples and also the study of patience and optimism in them, provides a more complete understanding of the factors involved in the phenomenon of the tendency to divorce in couples. It can be concluded that self-compassion and religiosity have an effect on improving the strategies for maintaining the couple's relationship.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر فراهیجان مثبت، صمیمیت زناشویی و توانمندی های شخصیت زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
472 - 486
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر فراهیجان مثبت، صمیمیت زناشویی و توانمندی های شخصیت زنان سالمند انجام شد. روش پژوهش: روش این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان سالمند مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر بابل در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 زن سالمند (بالای 60 سال) بودند که با روش نمونه گیری دردسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله زوج درمانی را 12 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه فراهیجان مثبت میتمانسگروبر، بک، هافر و شوبلر (2009)، صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1993) و توانمندی های شخصیت پیترسون و سیلگمن (2004) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر فراهیجان مثبت، صمیمیت زناشویی و توانمندی های شخصیت تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر، مداخله زوج درمانی هیجان مدار باعث بهبود میزان فراهیجان مثبت، صمیمیت زناشویی و توانمندی های شخصیت زنان سالمند شد (001/0>p). نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله زوج درمانی هیجان مدار را به عنوان یک روش کارا جهت افزایش فراهیجان مثبت، صمیمیت زناشویی و توانمندی های شخصیت زنان سالمند پیشنهاد داد.
مدل یابی تاثیر عوامل فردی، آموزشی و خارجی موثر بر بهزیستی روان شناختی در کودکان با نقش میانجی آموزش رسانه ای مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ ویژه نامه ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷) مجموعه مقالات حوزه خانواده و فرزند
3 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عوامل فردی، آموزشی و خارجی مؤثر بر بهزیستی روان شناختی در کودکان با نقش میانجی آموزش رسانه ای مهارت های زندگی انجام گرفت. روش پژوهش: این تحقیق به لحاظ هدف از نوع توصیفی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات جزء مطالعات پیمایشی بحساب می آید. برای انجام تحقیق، در ادبیات کلیه عوامل مرتبط با موضوع بهزیستی روان شناختی در کودکان با تکیه بر مبانی نظری و ادبیات شناسایی شده و در ادامه، جهت اعتبارسنجی گویه ها بارهای عاملی گویه ها ارائه شد. جامعه آماری تحقیق خبرگان و کارشناسان حوزه روان شناسی بودند که به طور ویژه مطالعاتی در حوزه کودکان داشتند. برای انتخاب افراد شرکت کننده از روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی استفاده شده و در نهایت 20 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. تحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل ساختاری تفسیری انجام گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که عوامل زمینه ساز بهزیستی در سه بُعد فردی، آموزشی و خارجی تقسیم می شوند که عواملی از قبیل هوش هیجانی، ویژگی های شخصیت، خودتنظیمی، مسئولیت پذیری، خودکارآمدی، تنظیم هیجان، حمایت اجتماعی ادراک شده، ذهن آگاهی، الگوهای ارتباطی، استرس و اضطراب اجتماعی برای بُعد فردی، آموزش مدیریت والدین، عملکرد تحصیلی، آموزش هوش مثبت، آموزش مهارت های زندگی و عملکرد خانواده برای بُعد آموزشی و در نهایت، ارتباط والد-فرزند، انسجام و انعطاف پذیری خانواده، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شبکه های اجتماعی، اشتغال والدین، اعتیاد اینترنتی و بازی های رایانه ای به عنوان عوامل خارجی مؤثر بر بهزیستی روان شناختی کودکان در مدل مطرح شده اند. نتیجه گیری: بنابراین توصیه می شود که خانواده ها با افزایش حضور در محیط های اجتماعی و اعتماد کردن به کودکان خود، روحیه ابراز احساسات و تجربیات را در کودکان خود تقویت کنند، چرا که این مسئله باعث تقویت بهزیستی روان شناختی در کودکان می شود.
تدوین الگوی ساختاری طلاق عاطفی بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض با میانجی گری دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
444 - 471
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مدل یابی معادلات ساختاری طلاق عاطفی بر اساس صفات تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض با میانجی گری دلزدگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متأهل رده سنی 25-50 سال دانشگاه آزاد تهران واحدهای یادگار امام (ره)، ابوالفتوح رازی (مادران) و تهران شمال در نیمه نخست سال 1400 تشکیل دادند که از طریق روش نمونه-گیری در دسترس به صورت آنلاین (بدلیل شیوع ویروس کرونا) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (EDQ،1994)، مثلث تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II، 1983) و دلزدگی زناشویی پاینز(CBM،1996) بود. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مدل مفروض پژوهش با داده های تجربی برازش دارد(063/0=RMSEA). بین صفت ماکیاولی (149/0= β)، سبک سازنده (441/0-=β ) و سبک غیرسازنده (264/0=β) با طلاق عاطفی رابطه معناداری مشاهده شد. ضریب مسیر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی در ارتباط بین صفت خودشیفته (007/0 = sig) و سبک های سازنده حل تعارض(043/0 =sig) با متغیر وابسته طلاق عاطفی معنادار بود اما نقش میانجی دلزدگی زناشویی در ارتباط بین سبک های غیر سازنده با طلاق عاطفی تأیید نشد (536/0 = sig). نتیجه گیری: صفات تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض سازنده علاوه بر اثر مستقیم بر طلاق عاطفی می توانند با اثرگذاری بر دلزدگی زناشویی به طور غیر مستقیم بر آن تأثیرگذار باشند.
واکاوی نقش فرهنگ در حریم خصوصی زوجین: یک مطالعه ی کیفی
حوزه های تخصصی:
هدف: حریم خصوصی نیاز افراد در عصر کنونی است که مجموعه ای از باورها، ارزش ها و هنجارها در قالب فرهنگ ارتباط تنگاتنگی با آن دارند. این موضوع در بستر زندگی زوجین به دلیل ایجاد مشترکات مختلف اهمیت و حساسیت بیشتری می یابد. لذا، هدف پژوهش حاضر واکاوی نقش فرهنگ در حریم خصوصی زوجین است. روش: پژوهش با روش کیفی از نوع تحلیل مضمون انجام گرفت. نمونه شامل 15 نفر از زنان و مردان بازه ی سنی 25 تا 40 سال شهر اصفهان بود که به روش هدفمند و با تعیین معیارهای ورودی و خروجی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه ها ی نیمه ساختاریافته تا مرز اشباع ادامه یافتند. سپس، با استفاده از روش براون و کلارک در قالب شش مرحله و با کمک نرم افزار داده های کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس داده ها در مجموع دو مضمون اصلی پیرامون نقش فرهنگ در حریم خصوصی زوجین شامل چالش ها با دو مقوله ی آگاهی و پویایی و راهبردها با دو مقوله ی دریافت خدمات مشاوره ی حقوقی و روانشناختی به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، فرهنگ نقش مهمی در تعیین چگونگی حریم خصوصی زوجین دارد. در این زمینه، متخصصان حقوقی و روانشناسی می توانند این موضوع را در مشاوره های پیش از ازدواج در نظر بگیرند و حتی برای آن مداخلاتی را در جهت آگاهی بخشی همسران تدوین کنند.
مقایسه بهزیستی مذهبی-معنوی، شخصیت تاریک و اضطراب والدگری در مادران با و بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
24 - 49
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی بهزیستی مذهبی-معنوی، شخصیت تاریک و اضطراب والدگری در مادران با و بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری انجام شده است. روش: طرح پژوهش علّی-مقایسه ای و جامعه ی آماری شامل مادران با و بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری که فرزندان در گروه سنی 7 تا 16 سال شهر اصفهان در سال 1399 بود. نمونه ای به تعداد 100 نفر (50 نفر مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری و 50 نفر مادران بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-جبری) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های وسواس مادزلی (1977) (برای انتخاب گروه نمونه)، جهت گیری مذهبی-معنوی آلپورت (1968)، پرسشنامه شخصیت تاریک جوناسون و وبستر (2010) و پرسشنامه سنجش استرس والدگری آبیدین (1990) بود. داده ها با استفاده از SPSS-24 و آزمون تی مستقل تحلیل شدند. نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در متغیرهای بهزیستی مذهبی-معنوی و شخصیت تاریک و مؤلفه های آن ها، مادران بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-جبری به صورت معناداری نمرات بالاتری نسبت به مادران دارای فرزندان با اختلال وسواسی-اجباری کسب کرده اند. در نتیجه ی دیگری می توان این طور بیان کرد که در اضطراب والدگری و مؤلفه های آن، مادران دارای فرزندان با اختلال وسواسی-اجباری به صورت معناداری نمرات بالاتری نسبت به مادران بدون فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-جبری کسب کرده اند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در تبیین مکانیسم های روان شناختی والدین دارای فرزند مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری مؤثر بوده و می تواند به درمانگران و پژوهشگران کمک کند.
The Role of Mindfulness on Problem Solving in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study aimed to investigate mindfulness's effectiveness on the problem-solving styles of secondary school students of Garmsar city. The statistical population of this research was all second-year high school students of Garmsar city in the academic year 2022-2023. The sample included 341 students who were selected by random cluster sampling. The research tools included a standard questionnaire on mindfulness and a questionnaire on problem-solving styles. The data was analyzed by Lisrel and SPSS software. Considering that the effect of the mediator variable is considered, structural equation modeling was used for data analysis. The results showed that the five components of observation, description, action, awareness, non-judgment, and non-reaction affected the problem-solving styles of secondary school students of Garmsar city. Based on the obtained results, mindfulness can affect problem-solving techniques. Based on the obtained results, mindfulness can influence problem-solving styles. Therefore, the results of this study can have important implications in the field of education, such as the effectiveness of mindfulness on problem-solving for educational professionals.
The Effectiveness of Teaching Art (Motivational Painting) on Preschool Students' Cognitive Creativity and Social Skills(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This research examined the effect of teaching art (motivational painting) on preschool students’ cognitive creativity and social skills. The research design of this quasi-experimental study includeda pretest-posttest with a control group. 60 students aged 6 years old were selected by purposive sampling from all preschools and kindergartens in Tehran and divided into an experimental group (15 boys and 15 girls) and a control group (15 boys and 15 girls). The experimental group was subjected to the teaching art program of motivational paintings (Silver, 2000) for 12 sessions, two sessions a week, each 45 minutes. Cognitive creativity and social skills were measured by the Torrance Test of Creative Thinking [form B, 1974] and the Social Skills Rating Scale of Gresham and Elliot [parents' form, 1990]. The results were analyzed by Analysis of covariance (ANCOVA), T-test, and Spearman's correlation coefficient. The findings indicated that motivational painting instruction had significant positive effects on the students’ cognitive creativity (p<0.01) and two subscales of social skills, namely cooperation and responsibility. The research showed that teaching motivational painting can be used by instructors as a useful and productive method to develop new curricula in order to escalate the positive creativity and social skills of learners in pedagogical institutions.
Developing a Parental Self-harmonization Model based on the Sahmgozari Approach in Conflict Management with Adolescents(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: Adolescence is associated with significant psychological and physical changes, and the parent-adolescent relationship is mainly faced with increased conflicts, while the parents' behavior seems to be a critical factor for the quality of this relationship. Therefore, the present study was conducted with the aim of designing a parental self-harmonization model based on the sahmgozari approach in conflict management with adolescents in Tehran. Methodology: In this qualitative research, data was collected through grounded theory using semi-structured interviews. Through the purposeful sampling method, 12 parents in Tehran city in 2022 were selected among those with low conflict with their adolescents based on the inclusion criteria of until the theoretical saturation was reached. The data were analyzed using Strauss and Corbin's coding method based on grounded theory. Findings: In the coding process, a central category under the general title of "Parent's sahm-based self-harmonization in parent-adolescent relationship" was selected. The code "Parent's sahm-based attitudinal indicators" as a contextual factor, the code "Matrix-based parent's self-harmonization" as a causal factor, and the code "Parent's productive strategies in parent-adolescent relationship" as strategies were identified in this model. Conclusion: Given the experiences of sahmgozar parents with low conflict with their adolescents, sahme-based attitude of the parent may give the parent an opportunity to create self-harmonization in different dimensions and manage conflicts in the parent-adolescent relationship by using productive strategies. This provides both the parent and adolescent a formative, soothing and satisfying relationship.
Emotion Regulation Training on Psychological Resilience of Self-Harming Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The study aimed to investigate the effectiveness of emotion regulation training on the psychological resilience of girl students with self-harming behavior. The present study was a semi-experimental study with pre-and post-test with a control group design. The statistical population of the study included all female students aged 12-15 years studying in the elementary and middle school in Tehran in the academic year 2019-2020. Multi-stage random sampling was performed. The sample consisted of 36 girl students who had self-harming behavior that was randomly assigned to two groups (18people emotion regulation training group and 18 people control group). For data collection, we the used Self-Harm Inventory and the Connor‐Davidson resilience scale (CD‐RISC). The experimental group received their emotion regulation training in eight sessions of 60 minutes per week and the control group received no training. One-way analysis of covariance (ANOVA) on the SPSS software version 24 was used for data analysis. The results of the analysis of variance showed that emotion regulation training was effective in improving psychological resilience in students with self-harming behavior. Hence, by designing training programs for the regulation of emotion and including them in the curriculum of students, the necessary basis should be provided to strengthen related skills.