تدوین الگوی ساختاری طلاق عاطفی بر اساس صفات سه گانه تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض با میانجی گری دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
444 - 471
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مدل یابی معادلات ساختاری طلاق عاطفی بر اساس صفات تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض با میانجی گری دلزدگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متأهل رده سنی 25-50 سال دانشگاه آزاد تهران واحدهای یادگار امام (ره)، ابوالفتوح رازی (مادران) و تهران شمال در نیمه نخست سال 1400 تشکیل دادند که از طریق روش نمونه-گیری در دسترس به صورت آنلاین (بدلیل شیوع ویروس کرونا) انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (EDQ،1994)، مثلث تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II، 1983) و دلزدگی زناشویی پاینز(CBM،1996) بود. تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مدل مفروض پژوهش با داده های تجربی برازش دارد(063/0=RMSEA). بین صفت ماکیاولی (149/0= β)، سبک سازنده (441/0-=β ) و سبک غیرسازنده (264/0=β) با طلاق عاطفی رابطه معناداری مشاهده شد. ضریب مسیر غیرمستقیم دلزدگی زناشویی در ارتباط بین صفت خودشیفته (007/0 = sig) و سبک های سازنده حل تعارض(043/0 =sig) با متغیر وابسته طلاق عاطفی معنادار بود اما نقش میانجی دلزدگی زناشویی در ارتباط بین سبک های غیر سازنده با طلاق عاطفی تأیید نشد (536/0 = sig). نتیجه گیری: صفات تاریک شخصیت و سبک های حل تعارض سازنده علاوه بر اثر مستقیم بر طلاق عاطفی می توانند با اثرگذاری بر دلزدگی زناشویی به طور غیر مستقیم بر آن تأثیرگذار باشند.