سرریز مجموعهای از آشوبهای ایلی و عشایری، ویژگی اصلی تحولات کردستان در تحولات حاصل از فروپاشی نظام اداری ایران در پی واقعه شهریور 1320 بود. در حالی که تلاش مقامات دولتی برای اعاده نظم و آرامش در آن سامان بنا به دلایلی چند ـ از جمله مداخلات و ممانعت نیروهای خارجی ـ با دشواریهای فراوانی روبرو شد، گروهی از نخبگان شهری کرد نیز ـ به گونهای که در این بررسی ملاحظه خواهد شد ـ تلاش کردند با ایجاد یک حرکت سیاسی محلی، از ابعاد این آشوب و اغتشاش کاسته، تحولات آن حوزه را جهتی خاص بدهند.
مورگان شوستر آمریکایی در دوره مشروطه دوم (یعنی بعد از فتح تهران و برچیده شدن استبداد صغیر) در دورهای حدوداً هشت ماهه خزانهدار کل ایران بود. دولت وقت او را به ایران آورد تا نظام مالی نابسامان ایران را سر و سامانی بدهد. ورود شوستر از همان ابتدا با مخالفتهای روسیه و انگلیس همراه بود. کار تا آنجا پیش رفت که بعد چند ماه روسیه به دولت ایران اولتیماتوم داد که اگر شوستر از ایران بیرون نرود، به ایران حمله خواهد کرد. البته مجلس در برابر این تهدید مقاومت کرد، اما دولت تن داد و در نهایت با آمدن نیروهای روسیه تا قزوین، مجلس منحل شد و در نهایت مورگان شوستر در 22 دی ماه 1290 خاک ایران را ترک کرد. وی بعدها خاطرات خود را در کتابی تحت عنوان اختناق روسی در ایران به رشته تحریر درآورد. به مناسبت این رویداد گزارش زیر به بررسی روابط چهارصد ساله ایران و روسیه میپردازد.
شهر ایرانی و عناصرش را میتوان به مثابه یک الگوی ارتباطی بازخوانی کرد. الگویی که بافت کالبدی و توزیع فضاهایش نوع خاصی از ارتباطات را شکل میدهد. در اغلب شهرهای تاریخی ایران بیش از 50 درصد شبکه بافت شهری عامدانه و کاملا برنامهریزی شده به بنبستها ختم میشوند. در گذشته، هرچه ارتباط کالبدی یک نقطه با نقطه دیگر کمتر بود، آن نقطه ارزش اقتصادی بیشتری داشت؛ چرا که موجب میشد در واحد همسایگی (کوی و برزن) نوعی محرمیت شکل بگیرد.
تعطیلی مجلس شورای ملی (1326ق.) به فرمان محمد علی شاه، آغاز دوره استبداد صغیر بود. این وضع، موجب مخالفت های گسترده ای در میان مشروطه خواهان شد. از جمله این حرکتهای اعتراضی، قیام مردم جنوب ایران، بویژه بوشهر بود. نکته مهم در این قیام حضور و نقش دو چهره روحانی؛ یعنی آیت اله آخوند خراسانی و سید مرتضی اهرمی است. در این مقاله، بر اساس اسناد منتشر نشده، رهبری سید مرتضی اهرمی و نقش و حمایت آخوند خراسانی در این برهه از جنبش مشروطه خواهی مردم ایران توصیف و تبیین می شود. این بررسی پرتو بیشتری بر عمل و نظر رهبری مذهبی در جریان مشروطه خواهی ایرانیان می افکند و بویژه آگاهیهای نوی از نگرش آخوند خراسانی به عنوان رهبر روحانی مشروطیت ارایه نموده، بر تمایز منطقه ای حرکتهای مشروطه خواهی تاکید می کند.
در بررسی نظام حقوقی دولت سلجوقی دوگونه محکمه بر اساس وظایف و حیطه های فعالیت هر کدام قابل تشخیص است: محکمه سلطانی یا همان دیوان مظالم که شخص سلطان و در مواردی نواب حکومتی وی در ایالات متولی و مسوول آن بودند، و محاکم شرع که توسط قضات و علمای دینی اداره می شد. در محاکم شرع به دعاوی و مرافعات خصوصی و عمومی بین اشخاص و در محکمه سلطانی به جرایم و دعاوی اداری و سیاسی مرتبط با حکومت رسیدگی می شد. وجود محکمه سلطانی، در سنت ایرانی به مظالم نشستن پادشاهان ریشه داشت و محاکم شرع برخاسته از سنتهای دین اسلام بود.
در 20 مارس 1890/27 رجب 1307 امتیاز انحصار کامل نظارت بر تولید، فروش و صدور تمام تنباکوی ایران به شرکت انگلیسی تالبوت واگذار شد.این امر با مخالفت و اعتراضات شدید مردم مواجه شد.بنابراین دربار ایران در 23 ژانویه 1892 م/22 جمادی الثانی 1309 ق مجبور به لغو امتیاز رژی شد.بعد از این، تنباکوی ایران به توسط دو شرکت خارجی خریداری و به خارج از کشور صادر می گشت.تنباکوی ایران به طور عمده توسط«کمپانی انحصار ادخال تنباکو در خاک عثمانی» از کشاورزان ایرانی خریداری و به کشور عثمانی صادر و از آنجا راهی ممالک دیگر می شد.در سال 1894 میلادی/1312 قمری دولت ایران طی قراردادی با خلیل پاشا خیاط انحصار صادرات تنباکو به مصر را برای مدت 22 سال به وی واگذار نمود.بر اساس قرارداد یاد شده، خلیل خیاط فعالیت تجاری خود را از سال 1897 آغاز و در سال 1919 به پایان برد.در این مقاله به 10 سال نخست (1906- 1897) این تجارت خواهیم پرداخت.بررسی بخش دوم تاریخچه تجارت یاد شده، که از انقلاب مشروطه تا سال 1919 را در بر می گیرد، در چهارچوب مقاله مستقلی ارائه خواهد شد. مهمترین پرسش پژوهش حاضر، به نحوه ی مدیریت و میزان موفقیت دولت ایران در این قلم از تجارت خارجی مربوط می شود.نحوه ی مدیریت دولت های ایرانی، به طور اعم، در این تجارت چنان با بی کفایتی همراه بود، که طرف مصری نه تنها بیشترین سود را سهم خود کرد بلکه همان مقدار ناچیز سهم دولت ایران را نیز به موقع نمی پرداخت و دولت ایران همواره طلب های معوقه ی خود را که هر سه چهار سال یک بار به تناوب اتفاق می افتاد، به زور حکم دادگاه اسکندریه و قاهره دریافت می کرد.
پس از تغییر حکومت و تاسیس سلسله پهلوی در ایران و تاسیس دانشگاه در کشور طبیعی بود که فعالیتهای دانشجویی شکل گیرد. این فعالیتها در ابتدا صورت صنفی و عمدتاً رفاهی داشت و به مرور که رژیم پهلوی در مقابل این خواسته ها از خود واکنش نشان داد، جنبش دانشجویی جایگزین فعالیتهای دانشجویی شد که برای رژیم پهلوی مشکلاتی را به همراه داشت.
جنبش دانشجویی در تعامل با جریانات سیاسی موجود در جامعه و تحت تاثیر آنها در مقاطع مختلف این دوران شیوه ها و روشهای خود را تغییر می داد که مهم ترین مقاطع این دوره عبارت بودند از: سالهای 1320 تا 1332، دهه 1332 تا 1342 و سرانجام مقطع 1342 تا 1357. در مقاله حاضر تلاش شده که مهم ترین تغییرات جنبش دانشجویی ایران پس از قیام 15 خرداد 1342 و ظهور امام خمینی در عرصه سیاسی اجتماعی کشور بررسی و سهم فرهنگ مبارزاتی مشارالیه در این جنبش مورد ارزیابی قرار گیرد.