شوخی صادقانه
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
پس از یک سال از اعطای فرمان مشروطیت در 14 جمادیالثانیه 1325 هجری قمری به یادبود اولین سال مشروطیت، مردم جشن عظیمی گرفتند و تکلیف بیشائبهای به عمل آوردند و آنچه توانستند از تزئین دکاکین و چراغانی و مهمانی، خودداری نکردند. اصناف هریک به نوبه خود طاقبندی کرده تا صبح هلهله و شادی مینمودند، سردر مجلس را هم به بهترین طرزی زینت کردند و طاقی و ایوانی درست کرده، برای وکلا محل نشستن معین نمودند؛ در همانجا آقای سیدحسن تقیزاده، وکیل جوان تبریز نطقی خطاب به ملت ایراد کرد.
در این جشن دو نفر انگلیسی هم شرکت کردند؛ یکی مستر «ماژور استوکس» آتاشه نظامی جوان سفارت دیگری مستر اسمارت، منشی سفارت (مستر اسمارت اکنون نماینده رسمی دولت و وزیر مختار انگلیس در مصر است). این دو انگلیسی از احساسات همشهریان «حاجیبابا» بسیار تعجب میکردند.
در این جشن، هیات دولت نیز از جمله ناصرالملک میرزا ابوالقاسمخان هم شرکت داشت. وی پس از دیدن این همه تکلف و پذیرایی ملت، آهسته به یکی از وکلا گفت: وضع این جشن مثل آن است که گرگها و وحوش، گوسفندان را میخوردهاند و اکنون گوسفندان آزاد شده و در جشن آزادی خود، وحوش و درندگان را وعده گرفتهاند [دعوت کردهاند.]
اطلاعات ماهانه، سال 2، (1328)، ش 17؛ صفحات 22ــ 25 و 45
پنجشنبه 08 مرداد 1388
در این جشن دو نفر انگلیسی هم شرکت کردند؛ یکی مستر «ماژور استوکس» آتاشه نظامی جوان سفارت دیگری مستر اسمارت، منشی سفارت (مستر اسمارت اکنون نماینده رسمی دولت و وزیر مختار انگلیس در مصر است). این دو انگلیسی از احساسات همشهریان «حاجیبابا» بسیار تعجب میکردند.
در این جشن، هیات دولت نیز از جمله ناصرالملک میرزا ابوالقاسمخان هم شرکت داشت. وی پس از دیدن این همه تکلف و پذیرایی ملت، آهسته به یکی از وکلا گفت: وضع این جشن مثل آن است که گرگها و وحوش، گوسفندان را میخوردهاند و اکنون گوسفندان آزاد شده و در جشن آزادی خود، وحوش و درندگان را وعده گرفتهاند [دعوت کردهاند.]
اطلاعات ماهانه، سال 2، (1328)، ش 17؛ صفحات 22ــ 25 و 45
پنجشنبه 08 مرداد 1388