فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی در پیش دبستانی پویا
حوزه های تخصصی:
خلاقیت در آموزش عالی؛ گامی اساسی در جهت توسعه پایدار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آموزش عالی معرف نوع مهمی از سرمایه گذاری در منابع انسانی است که با فراهم آوری و ارتقای دانش، مهارت و نگرش مورد نیاز فراگیران، به توسعه پایدار کمک می کند. آموزش عالی موجب ترویج دانش می شود و با پیشرفت های تحقیقاتی و علمی، دانش جدید نیز به وجود می آورد. دانش جدید، مدیون تفکر خلاق بشر است. بنابراین، خلاقیت در زمره مهم ترین و فراگیرترین فعالیت های انسان به شمار می رود. خلاقیت توانایی فرد برای تولید ایده ها، نظریه ها، بینش ها یا بازسازی مجدد علوم و سایر زمینه هاست. آموزش عالی به عنوان نمودی از فرهنگ هر جامعه نقش بسیار زیادی در پویایی خلاقیت فراگیران دارد. هدف از این مطالعه، معرفی خلاقیت در آموزش عالی و بررسی نقش آن در توسعه پایدار بود.
نتیجه گیری: با تغییرات فراگیر در نظام آموزش عالی و تربیت افراد خلاق و نوآور می توان گامی در جهت تحقق و گسترش توسعه پایدار برداشت. تعلیم دهندگان به عنوان رکن اساسی نظام تربیتی، نقش بسیار مهمی در پرورش خلاقیت دارند. از این رو کلید تربیت فرهنگی را که خود کلید توسعه پایدار و ترقی جامعه است، باید در دست معلمانی نوجو و نوآور یافت که به الگوهای مختلف خلاقانه تدریس وفادارند.
مسأله برابری در آموزش و پرورش
حوزه های تخصصی:
بررسی عامل های مؤثر بر تمایل اعضای سازمان های فرهنگی- آموزشی برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی عامل های مؤثر بر میزان تمایل کارکنان سازمان های فرهنگی- آموزشی استان بوشهر برای تبدیل سازمان خود به یک سازمان یادگیرنده بود. جامعه ی آماری دربرگیرنده ی تمامی کارکنان سازمان های فرهنگی- آموزشی استان بوشهر به تعداد 13327 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد390 نفر به عنوان افراد نمونه انتخاب شد و داده ها به وسیله ی یک پرسشنامه ی پنجاه سؤالی محقق ساخته بر اساس مقیاس لیکرت جمع آوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بین عامل هایی چون؛داشتن رهبران آگاه درسازمان، ساختارپویا، تشویق به خلاقیت ونوآوری، بینش مشترک، کارگروهی و تعاون، واگذاری اختیار، ارتباط مستمر با محیط پیرامون و میزان تمایل کارکنان برای تبدیل سازمان خود به سازمانی یادگیرنده رابطه ای معنی دار درسطح اطمینان 95/ 0وجود دارد.
آموزشی، کمک آموزشی یا مفهومی؟
حوزه های تخصصی:
پیش دبستان خانگی!
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی برنامه ی درسی اجرا شده ی درس مطالعات اجتماعی آموزش متوسطه شاخه ی نظری،
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف کلی ارزشیابی برنامه ی درسی اجرا شده ی درس مطالعات اجتماعی آموزش متوسطه شاخه ی نظری با تاکید بر مدل روبیتایل انجام شده است. این پژوهش به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام گرفت و جامعه ی آماری آن دربرگیرنده ی تمامی دبیران مرد و زن درس مطالعات اجتماعی آموزش متوسطه شاخه ی نظری در استان گیلان به تعداد 272 نفر بود. حجم نمونه ی پژوهش 165 نفر بوده که به روش تصادفی خوشه ای گزینش شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ی 29 گویه ای بوده است . در زمینه ی روایی پرسشنامه، تأکید پژوهشگران بیش تر بر روایی محتوایی بوده که قضاوت و تأیید متخصصین و همچنین مشورت با جمعی از دبیران این امر را ممکن نمود. پایایی پرسشنامه براساس آزمون آلفای کرونباخ 82/0 محاسبه گردید. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی که دربرگیرنده ی فراوانی، درصد و میانگین بود و همچنین از روش آمار استنباطی آزمون خی دو استفاده شد. نتایج این پژوهش بیانگر آن بود که برنامه ی درسی اجرا شده ی درس مطالعات اجتماعی آموزش متوسطه شاخه ی نظری؛ 1- با هدف های نظام آموزشی متناسب است. 2- شرایط و امکانات متناسب را به میزان کمی در اختیار دانش آموزان گذارده است. 3- به میزان کمی به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه دارد. 4- به موفقیت تحصیلی دانش آموزان توجه دارد. 5- به میزان کمی اثربخشی لازم را داشته و نیازمند فعالیت های جبرانی است.
بررسی رابطه ی میان جو سازمانی با تعهد سازمانی و روحیه از دیدگاه دبیران دوره ی راهنمایی مدارس دخترانه ی شهر مرودشت در سال تحصیلی 88-87
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین جو سازمانی با تعهد سازمانی و روحیه از دیدگاه دبیران مقطع راهنمایی مدارس دخترانه ی شهر مرودشت در سال 1388-1387 بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری تمامی دبیران مقطع راهنمایی مدارس دخترانه ی شهر مرودشت که 315 نفر بوده اند که تعداد 118 نفربه عنوان نمونه ی آماری انتخاب گردید. در این پژوهش از سه پرسشنامه جوسازمانی، تعهدسازمانی، روحیه، استفاده گردید.در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار (SPSS)استفاده شد. یافته های مهم پژوهش حاکی از آن بود که: بین بعد صمیمیت ، نشاط ، اعتماد ، ملاحظه گری از ابعاد جو سازمانی با روحیه و تعهدسازمانی رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد و بین بعد مانع ، تظاهر به کار با روحیه وتعهد سازمانی رابطه ی معنادار معکوس وجود دارد. بین بعد کناره جویی و تأکید بر تولید بر روحیه و تعهد سازمانی رابطه ای معنادار وجود ندارد. بین جو سازمانی ، تعهد سازمانی و روحیه رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد . بین بعد همدلی از ابعاد روحیه با ابعاد جو سازمانی به جز تأکید بر تولید رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد . بین بعد معقولیت از ابعادروحیه با ابعاد جو سازمانی به جز تأکید بر تولید و تظاهر به کار رابطه ی معنادار وجود دارد . بین ابعاد مربوط به تعهد سازمانی(هنجاری ، تداومی و عاطفی) بین بعد هنجاری با ابعاد جو سازمانی ( صمیمیت ، نشاط ، ملاحظه گری ، اعتماد) رابطه ی معنادار مثبت وجود دارد .
بررسی مقایسه ای وضعیت کیفیت خدمات در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، بررسی مقایسه ای وضعیت کیفیت خدمات دانشگاههای آزاد اسلامی استان گلستان براساس مدل سروکوال می باشد. روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان واحدهای علی آباد، گرگان و آزادشهر و حجم نمونه برابر 3000 نفر که با روش نمونه گیری طبقه ای و ساده انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مدل سروکوال بوده روایی و پایایی آنها مورد تائید قرار گرفت. نتایج: نتایج بدست آمده بیانگر این است که میان وضعیت موجود و مطلوب کیفیت خدمات در هر سه واحد، شکاف بسیاری وجود داشته و میزان کیفیت خدمات در هر سه واحد بسیار پائین است. همچنین با استفاده از آزمون T، مشخص گردید که میان وضعیت مطلوب و موجود کیفیت خدمات در هر سه واحد تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین جو سازمانی و مدیریت تعارض از دیدگاه دبیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین جو سازمانی و مدیریت تعارض از دیدگاه دبیران طراحی شده است. روش: جامعه ی آماری شامل کلیه دبیران دبیرستان های دولتی دخترانه شهر تهران بوده، ،نمونه ی پژوهش شامل 375 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. برای سنجش متغیرها از پرسشنامه جو سازمانی «هالپین و کرافت » و پرسشنامه مدیریت تعارض ""استفان رابینز"" استفاده شده است.نتایج: یافته های پژوهش حاکی از آن است که تنها 6 درصد تغییرات برخورد با تعارض به 2 مولفه ی جوّ سازمانی (روحیه و صمیمیت ) مربوط می شود و بقیه (94 درصد) به عوامل دیگر مربوط می شود. همچنین ضریب همبستگی چندگانه بین مولفه های روحیه و صمیمیت از جوّ سازمانی و مدیریت تعارض معادل 244/0 و معنی دار بوده است. در همبستگی های ساده بین مؤلفه های مدیریت تعارض با جو سازمانی نیز یافته ها نشان می دهد که بعد روحیه جو سازمانی با شیوه های همکاری و مصالحه در برخورد با تعارض ( مستقیم ) بین بعد مزاحمت جو سازمانی با شیوه همکاری ( معکوس ) ؛ بین بعد علاقه مندی جو سازمانی و استفاده از شیوه همکاری ( مستقیم ) و شیوه اجتناب ( معکوس ) ؛ بین بعد صمیمیت جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس )، همکاری ( رابطه مستقیم ) ، اجتناب و گذشت (رابطه معکوس) ؛ بین بعد ملاحظه گری جوسازمانی با شیوه های همکاری(رابطه معکوس) ، اجتناب و گذشت (رابطه مستقیم) ؛ بین بعد فاصله گیری جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس) و مصالحه (رابطه معکوس) ؛ بین بعد نفوذ جوسازمانی با شیوه های همکاری (رابطه مستقیم) و گذشت (رابطه معکوس) ؛ بین بعد تاکید بر تولید جوسازمانی با شیوه های رقابت (رابطه معکوس) ، همکاری و مصالحه (رابطه مستقیم) رابطه معنی داری مشاهده شده است.
ذهنیت فلسفی مدیران مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی ذهنیت فلسفی مدیران مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش را تمام مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهند. با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای و طبقه بندی تعداد 558 نفر از مدیران واحدهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت از پرسشنامه محقق ساخته ذهنیت فلسفی است نتایج تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون پیگردی LSD نشان داد که: 1- بین ذهنیت فلسفی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی به تفکیک منطقه تفاوت معنی دار وجود دارد. 2- میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران منطقه 8 از مدیران مناطق 2، 3، 4، 5، 7 ،10 و منطقه 12 بزرگتر است و برعکس میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران سایر مناطق ذکر شده به همان اندازه از میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران منطقه 8 کوچکتر است. میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران منطقه 9 از مدیران منطقه 12 بزرگتر است. برعکس میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران منطقه 12 به همان اندازه از مدیران منطقه 9 کوچکتر است. همچنین میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران منطقه 11 از مدیران مناطق 2، 4، 5، 7 ،10 و 12 بزرگتر است و برعکس میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران سایر مناطق ذکر شده به همان اندازه از میانگین نمره ذهنیت فلسفی مدیران منطقه 11 کوچکتر است.
بررسی و مقایسه ی مهارت های زندگی دانش آموزان دختر و پسر شاخه های نظری، فنی حرفه ای و کاردانش دوره ی متوسطه ی شهرستان گرمسار بر اساس الگوی وایلز و باندی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه ی مهارت های زندگی دانش آموزان دختر و پسر سه شاخه ی نظری، فنی حرفه ای و کاردانش مقطع متوسطه ی شهرستان گرمسار بر اساس الگوی وایلز و باندی در سال 88-1387 بوده است. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی و جامعه ی آماری3041 دانش آموز از سه مقطع متوسطه ی شهر گرمسار بود. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ،342 نفر تعیین شد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که ضریب پایایی آن بیش از 85/0 محاسبه شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های کریسکال والیس و یومن ویتنی تجزیه و تحلیل گردید. در سه شاخه ی نظری، فنی حرفه ای و کاردانش در متغیرهای پیشرفت تحصیلی، اهمیت سازمان، حل مشکل، جستجوی دانش، عادت های خوب عقلی و جسمی، خویشتن پنداری، جهت یابی به خانواده و جهت یابی به آینده اختلاف معنی داری مشاهده نشد، ولی در متغیرهای رفتار همکارانه و آماده برای تغییر اختلاف معنی دار بود. در مورد متغیرهای پیشرفت تحصیلی، جستجوی دانش، عادت های خوب عقلی و جسمی، رفتار همکارانه وجهت یابی به آینده بین دختران و پسران با اطمینان دست کم 95/0 و در متغیر آماده برای تغییر، بین دختران و پسران با اطمینان 932/0 اختلاف وجود داشت، ولی درمورد متغیرهای اهمیت سازمان، حل مشکل، خویشتن پنداری و جهت یابی به خانواده تفاوتی معنادار مشاهده نشد.
بررسی رابطه ی ادراک از رفتار معلم با خودپنداره ی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ی راهنمایی شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی ادراک از رفتار معلم با خودپنداره ی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره ی راهنمایی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری تمامی دانش آموزان دوره ی راهنمایی شهر شیراز بوده اند که با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از میان نواحی چهارگانه ی شیراز، ناحیه ی 4 و از فهرست مدارس ناحیه ی 4، مشتمل بر 14700دانش آموز و 85 کلاس، 6 مدرسه (3 مدرسه ی دخترانه و 3 مدرسه ی پسرانه) انتخاب شد. این مدارس دربرگیرنده ی 8 کلاس دخترانه و 8 کلاس پسرانه(به تفکیک پایه، 6 کلاس سوم، 6 کلاس دوم و 4 کلاس اول) بود. در مجموع تعداد افراد نمونه 473 نفر بوده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه های ادراک از رفتار معلم، خودپنداره ی تحصیلی و عملکرد تحصیلی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آزمونt گروههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ادراک از رفتار معلم و خودپنداره ی تحصیلی و عملکرد تحصیلی به طورکلی و نیز به تفکیک جنسیت و پایه، در مجموع رابطه ای معنادار وجود داشت، اما در پایه های اول دختر و پسر و سوم دختر رابطه ی بین ادراک از رفتار معلم و خودپنداره ی تحصیلی معنادار نبود؛ افزون بر این، در پایه ی اول دختر و پسر بین ادراک از رفتار معلم با عملکرد تحصیلی رابطه ای معنی دار وجود نداشت و بین گرایش (به خود، خانواده، همسالان، مدرسه و معلم) و ادراک از رفتار معلم رابطه مثبت و معنادار بود؛ در حالی که بین ادراک از رفتار معلمان علوم و ریاضی تفاوت معنادار نبود.
مدیریت مؤثر یادگیری در کلاس های چندپایه
حوزه های تخصصی:
تحلیل عملکرد تخصیص بودجه به دانشگاههای دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل عملکرد تخصیص بودجه به دانشگاههای دولتی ایران از دو منظر هزینه و درآمد است. برای این منظور، ابتدا الگوی رفتاری جدیدی با عنوان «مرزتصادفی بودجه» با رویکرد «تخصیص مبتنی بر ستانده» ارایه شده است؛ این الگوی رفتاری از دو منظر هزینه و درآمد، با استفاده از داده های 52 دانشگاه دولتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سالهای 1385، 1386 و1387، تخمین زده و تحلیل شده است. تخمینها و تحلیلهای «مرزتصادفی بودجه» نشان می دهند که در هر دو الگوی درآمد و هزینه، فرضیه صفر در خصوص ضرایب کمیت و کیفیت بیشتر ستانده ها رد نمی شوند؛ این بدین معناست که در حال حاضر متغیرهای یاد شده نقشی در تخصیص بودجه به دانشگاهها بازی نمی کنند. فرضیه صفر ناکارایی در الگوی هزینه رد می شود، اما این فرضیه در الگوی درآمد رد نمی شود. از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که اولا، رویکرد «تخصیص مبتنی بر ستانده» در ایران به طور جامع اجرا نمی شود؛ ثانیا، اگر بودجه با رویکرد «تخصیص مبتنی بر ستانده» به منظور جبران هزینه های یک دانشگاه پرداخت شود، تخصیص بودجه ناکارا خواهد بود، اما اگر بودجه به مثابه درآمد حاصل از «خرید تضمینی ستانده های دانشگاه توسط دولت» پرداخت شود، تخصیص بودجه کارا خواهد بود.