فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
شکوفاسازی ظرفیت های هنری دانش آموزان از رسالت های مهم آموزش و پرورش در سند تحول بنیادین است. از یک سو محورهای پنج گانه تربیت هنری متشکل از ارتباط با طبیعت، زیبایی شناسی، تولید هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و نقد هنری و از سوی دیگر ساختار محتوایی کتاب های درسی فرهنگ و هنر شامل هنرهای تجسمی، خوشنویسی، هنرهای سنتی، آوایی و نمایشی همگی موضوعاتی هستند که می بایست در پرورش توانمندی های بالقوه آدمی، مد نظر برنامه ریزان قرار گیرند. این مطالعه به شیوه تحلیل محتوا صورت گرفت. جامعه هدف عبارت بود از کتاب های درسی فرهنگ و هنر هر سه پایه دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 95-1394. واحد ثبت به متن، تصویر و فعالیت اختصاص یافت. کدگذاری به شیوه قیاسی و براساس محورهای موضوعی و ساختاری آموزش فرهنگ و هنر انجام پذیرفت. به منظور اعتباربخشی به فرایند کدگذاری، ده درصد از محتوا توسط ارزیاب دوم کدگذاری شد که میزان همبستگی برابر 89/0 بود. نتایج نشان داد که پرکاربردترین محورهای تربیت هنری به ترتیب عبارتند از تولید هنری، زیبایی شناسی، نقد هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و ارتباط با طبیعت. همچنین، اولویت های اول تا پنجم در ساختار محتوایی کتاب ها عبارتند از هنرهای تجسمی، هنرهای سنتی، خوشنویسی، هنرهای آوایی و هنرهای نمایشی. بررسی الگوی ساختار برنامه درسی نیز نشان داد که به هر سه وجه فعالیت های تجویزی، نیمه تجویزی و غیرتجویزی توجه شده، اما محتوای این کتاب ها به لحاظ تناسب فعالیت ها با محتوای آموزشیِ ارائه شده، شکل تلفیق، توازن و تنوع محتوایی و عدم تحریک و تهییج خلاقیت دانش آموزان نیازمند بازنگری است.
تحلیل محتوای کتاب های راهنمای معلم فیزیک دوره متوسطه بر اساس رویکرد به ماهیت علم – پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تحلیل محتوای کتاب های راهنمای معلم فیزیک متوسطه در ایران نسبت به ابعاد ماهیت علم است. روش گردآوری داده ها آخرین نگاشت کتاب های راهنمای معلم فیزیک درنظر گرفته شد. به همین علت کتاب های راهنمای معلم فیزیک2 (در سال 89) و فیزیک3 (در سال 89) و فیزیک4 (در سال 94)، که وزارت آموزش و پرورش براساس اهداف مصوب منتشر کرده است، انتخاب گردید. روش پژوهش تحلیل محتوای جهت دار بود. واحد تحلیل پاراگراف درنظر گرفته شد و متن پاراگراف ها براساس سه جنبه عمومی ماهیت علم شامل موقتی بودن، خلاقانه بودن و عملکرد و مقایسه نظریه و قانون به روش مقوله سازی تجزیه و تحلیل شد. داده ها به روش همسوسازی اعتباریابی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان جنبه های ماهیت علم مورد بررسی، بیشترین تأکید کتاب های راهنمای معلم فیزیک متوسطه بر جنبه موقتی بودن علم است که به طور آشکار ملاحظه می شود و جنبه خلاقانه بودن علم به طور ضمنی از مضامین مرتبط با ویژگی خلاقیت استنباط می شود. نتایج همچنین نشان داد ویژگی های مربوط به قانون و نظریه علمی در کتاب های راهنمای معلم فیزیک بخوبی معرفی و تبیین نشده است. از میان کتاب های راهنمای معلم فیزیک دوره متوسطه جنبه های ماهیت علم در پایه های سوم و چهارم کمتر از پایه دوم است.
آسیب شناسی نظام یاددهی- یادگیری دانشکده های فنی و حرفه ای تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش آسیب شناسی نظام یاددهی- یادگیری دانشکده های فنی و حرفه ای تهران بود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشکده های فنی و حرفه ای تهران تشکیل می داد که تعداد آن برابر آمار به دست آمده 17437 دانشجو بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه برابر با 376 نفر و بر اساس نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس نظام جامع یاددهی - یادگیری استفاده شده است. مقیاس مذکور بر اساس طیف 5 درجه ای لیکرت طراحی شده است که مشتمل بر سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی بوده که نظام جامع یاددهی- یادگیری را در آموزشگاه های فنی و حرفه ای تهران موردبررسی قرار می داد بعد مفهومی شامل مؤلفه های «موضوع و محتوای یاددهی- یادگیری، چیستی یاددهی- یادگیری، چگونگی یاددهی- یادگیری و اصول یاددهی- یادگیری»، بعد ساختاری شامل مؤلفه های «جهت گیری راهبردی، طرح سیستم یاددهی- یادگیری و فرهنگ یاددهی- یادگیری» و بعد عملکردی شامل مؤلفه های «اجرای فرایند یاددهی- یادگیری، رهبری و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری و ارزیابی اثربخشی یاددهی- یادگیری» می باشد. بررسی نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تک متغیره و به کمک نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل سؤال ها نشان داد در بعد مفهومی مؤلفه های چگونگی یاددهی- یادگیری و اصول یاددهی- یادگیری، در بعد ساختاری مؤلفه های جهت گیری راهبردی، طرح سیستم یاددهی- یادگیری و فرهنگ یاددهی- یادگیری و در بعد عملکردی مؤلفه های اجرای فرایند یاددهی- یادگیری، رهبری و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری و ارزیابی اثربخشی یاددهی- یادگیری از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و تنها در بعد مفهومی مؤلفه های «موضوع و محتوای یاددهی- یادگیری و چیستی یاددهی- یادگیری» از وضعیت مناسب برخوردار بودند. به عبارتی می توان گفت در هر سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی نظام یاددهی –یادگیری جاری در دانشکده های فنی و حرفه ای تهران نقص و آسیب وجود دارد.
ضدیت آموزشی منطق عینی میدان آموزش (مورد مطالعه میدان آموزش و پرورش ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که قوانین آشکار-مکتوب میدان آموزش، دارای چه ویژگی هایی است، کدام قوانین قدرت بیشتری در میدان آموزش دارند؟ و در نهایت آیا این قوانین با اهداف میدان آموزش هماهنگ هستند یا خیر. بدین منظور چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس نظریات بوردیو تدوین گردید. جهت گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه عبارت بودند از اسناد و قوانین رسمی میدان آموزش که استفاده از نمونه گیری هدفمند، تعدادی از این اسناد به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزاز maxqda و تکنیک های کدگذاری باز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که قوانین میدان آموزش عبارتند از: قوانین تسهیل کننده قبولی-فارغ التحصیلی، قوانین عدم مردودی نسبی، قوانین انضباطی ضعیف، منطق ضعیف سرمایه فرهنگی تجسم یافته-عینیت یافته، منطق عمومی، منطق مبتنی بر عادتواره نهادی و منطق قدرتمند سرمایه فرهنگی نهادی». دیگر نتیجه تحقیق آن است که قوانین مذکور دارای قدرت متفاوتی هستند به طوری که در زیر میدان تولید «منطق قدرتمند سرمایه فرهنگی نهادی» و در زیر میدان مصرف « قوانین تسهیل کننده قبولی-فارغ-التحصیلی » نسبت به سایر قوانین قدرت بیشتری دارند. به لحاظ ماهیت و ویژگی قوانین میدان آموزش، نتایج بیانگر آن است که این قوانین ماهیتی ضد آموزشی دارند و با اهداف میدان آموزش هماهنگ نیستند.
نقد رویکرد حاکم بر بخش آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رویکرد زیربنایی حاکم بر بخش های مربوط به آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی ایران می پردازد. روش بررسی در چارچوب رویکرد روش شناختی «نظریه انتقادی» می گنجد که هدف از آن آشکار کردن و سپس نقد سویه های ایدئولوژیک رویه ها و عملکردهای تربیتی در نظام های رسمی آموزشی است. داده ها از راه مطالعه اسنادی و جستجو در پایگاه های اطلاع رسانی رسمی به دست آمده اند. نتیجه بررسی حاکی از آن است که بخش های مربوط به آموزش زبان های خارجی در برنامه درسی ملی به دلیل توجه بیشتر به نظریه های نوین آموزش زبان دارای نقطه قوت است و از این رو پیشرفت در آن به چشم می خورد، اما هم زمان از دو مشکل بنیادین نیز رنج می برد: 1. قرار داشتن در سپهر ایدئولوژیک اسناد بالادستی؛ به ویژه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، 2. بی توجهی به کسری هنجارمندی موجود در نظریه های آموزش زبان که برنامه درسی ملی بر پایه آنها استوار شده است؛ چنان که آن را از وجوه اخلاقی و هنجارین تهی می سازد.
ارزشیابی برنامه درسی بر اساس توجه به شایستگی ها از دیدگاه دانشجویان رشته مهندسی فناوری اطلاعات دانشگاه صنعتی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
224 - 244
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز، اکثر سازمان های آموزشی به دلیل پاسخ گو نبودن برنامه های درسی سنتی، به سمت تدوین برنامه های درسی شایستگی محور، روی آورده اند. هدف این مطالعه نیز، ارزیابی وضعیت موجود برنامهدرسی مهندسی فناوری اطلاعات بود که به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. به این منظور، 35 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز که در شرف اتمام دوره تحصیلی بودند از تعداد کل 120 نفر جامعه آماری به عنوان نمونه آماری و با رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری آگاهی دهندگان کلیدی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس محقق ساخته برنامه درسی شایستگی محور مبتنی بر عناصر چهارگانه برنامه درسی بود که بر اساس مبانی نظری و پژوهشی طراحی شده بود. پس از محاسبه روایی و پایایی، مقیاس بین نمونه توزیع و داده ها با آزمون آماری تی تک نمونه ای و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر، تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هدف، محتوا، روش های تدریس و روش های ارزشیابی به کار رفته در برنامه درسی رشته مهندسی فناوری اطلاعات، در حد متوسط قادر به تحقق شایستگی ها در دانشجویان هستند. همچنین از نظر میزان تحقق شایستگی ها در دانشجویان، تفاوت معنی داری بین هدف محتوا، روش های تدریس مشاهده نشد ولی این تفاوت در عنصر ارزشیابی، معنادار به دست آمد.
الگویی برای رهبری برنامه درسی در دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه و تبیین الگویی بومی از «رهبری برنامه درسی دوره ابتدایی» در شکل مدل پارادایمی «نظریه برخاسته از داده ها» با رویکرد سیستماتیک انجام شده است. در انجام پژوهش حاضر داده های لازم از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از اساتید و پژوهشگران حوزه علوم تربیتی، تحلیل اسناد بالادستی آموزش و پرورش و نتایج پژوهش های داخلی و خارجی به دست آمده است. با تحلیل داده ها، 16 مقوله کلی الگو در 6 بُعد مدل پارادایمی نظریه برخاسته از داده ها شامل شرایط عِلّی (1مقوله)، شرایط زمینه ای (2مقوله)، شرایط مداخله ای (2مقوله)، راهبردها (8مقوله)، پیامدها (2مقوله) و یک مقوله اصلی، به همراه 63 مقوله فرعی و 532 ویژگی مربوط به آنها ارائه گردید. نتایج نشان داد الگوی تدوین شده می تواند مطابق با ویژگی های نظام آموزشی متمرکز ایران در قالب یک چارچوب علمی تبیین شود و گذشته از این که در برنامه ریزی برای اجرای هر چه بهتر برنامه های درسی در سطوح ملی، استانی، منطقه، مدرسه ای و کلاسی تسهیل گر باشد، تدوین کنندگان برنامه درسی دوره ابتدایی و اجراکنند گان آن نیز می توانند از جنبه های نظری و عملی آن بهره گیرند.
الگویی برای برنامه درسی محیط کار بر مبنای رویکرد هیوتاگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگردیسی جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی از دهه 1970 و به تبع آن ظهور و توسعه سازمان های دانش بنیان موجب شد تا سازمان ها و محیط های کار به عنوان عرصه هایی ارزشمند برای یادگیری و توسعه کارکنان به رسمیت شناخته شوند. بر همین اساس امروزه عناوینی چون "یادگیری محیط کار" و "برنامه درسی محیط کار" واژه های چندان غریبی محسوب نشده و نمایانگر پژوهش های گسترده ای هستند که ابعاد مختلف یادگیری در سازمان ها را مورد واکاوی قرار داده اند. این مقاله با درک اهمیت محیط کار به عنوان زمینه ای ارزشمند جهت یادگیری و توسعه، تلاش دارد تا بر مبنای رویکرد هیوتاگوژی (یادگیری خودفرمانگر) الگویی را جهت برنامه ریزی درسی در محیط کار عرضه دارد. پژوهش حاضر را از حیث روش شناختی می توان در زمره "پژوهش های نظریه ای" در حوزه مطالعات برنامه درسی محسوب نمود که هدف آن ارائه الگوئی نو در این حوزه می باشد. برای اعتباربخشی الگو سعی شده است از نظرات خبرگان این عرصه بهره برداری شده و در عین حال عناصر الگو به طور دقیق با مبانی نظری، مفروضه ها و اصول ادعایی انطباق داده شوند. به طور خلاصه مولفه های اصلی این الگو عبارتند از: تحلیل چهارسطحی(S3M Analysis) یا آگاهی محیطی، هدف گذاری سه سطحی(SPL)، خودآگاهی، تدوین فرصت های یادگیری چهارگانه(AVST)، و ارزشیابی توانمندساز. این مولفه ها تحت یک چتر سه عنصری(همگویی، همکاری، همفکری) اجرا می شوند.
شناسایی و اعتبار سنجی ویژگی های معلم اثربخش دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی ویژگی های معلم اثربخش در دوره ابتدایی میباشد.در بخش اول از روش کیو استفاده شد،جامعه آماری در این بخش کلیه اساتید علوم تربیتی دانشگاه های تهران بوده(349= N ) که20نفر به صورت هدفمندوگلوله برفی انتخاب گردید.ابزار گردآوری داده ها، نمودار کیو می باشد که روایی آن با بررسی40سند و نظرات3 نفر از اساتید دانشگاهی مورد تائید قرار گرفت و به روش آزمون مجدد، پایایی آن نیز84/0 به دست آمد.بخش دوم مبتنی بر تحلیل عاملی اکتشافی بوده که جامعه ی آماری آن کلیه اساتید علوم تربیتی دانشگاه های تهران،اعضای انجمن مطالعات برنامه درسی و گروه های آموزشی دوره ابتدایی تهران می باشد(987= N ) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 325 نفرانتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها،پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن مورد تائید 3 نفر از صاحب نظران قرارگرفت و پایایی آن(96/0= α ) بدست آمد.عمده نتایج بیانگر شناسایی65ویژگی بوده که در7 بعد ویژگی های شخصیتی،تربیت دینی-اخلاقی،کاراندیشی، صلاحیت و شایستگی ها،تدریس مؤثر،مدیریت کارآمدکلاس و نظارت و ارزشیابی دسته بندی گردید.7بعد مذکور اعتبارداشته ولی از بین65 ویژگی، 5ویژگی از اعتبار لازم برخوردار نبوده است.
طراحی الگوی نظام دستیابی به صلاحیت های موردانتظار معلمان هنر (دوره های ابتدایی و اول متوسطه) در دوره کارشناسی آموزش هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
109 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی نظام دستیابی به صلاحیت های موردانتظار معلمان هنر (دوره های ابتدایی و اول متوسطه) در دوره کارشناسی آموزش هنر است. برای نیل به این مقصود از رویکرد پژوهش آمیخته و روش کیو استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع نظری، نمونه ای به حجم 15 نفر از متخصصین دانشگاهی در رشته های هنر و برنامه درسی انتخاب شده و با ایشان مصاحبه نیمه ساختار یافته کیفی انجام شد. در بخش دوم (کمی) از مشارکت 15 نفر از معلمان هنر باسابقه برای وزن دهی و دسته بندی صلاحیت ها کمک گرفته شد. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کیو مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفت. یافته های این پژوهش، صلاحیت های موردانتظار دانش آموختگان دوره کارشناسی رشته آموزش هنر را در چهارسطح به صورت یک نظام مارپیچی معرفی می کند و آنها را با نظام صلاحیت های معلمی معرفی شده توسط کهلر (2006) و مهرمحمدی (1392) مقایسه می کند. یافته های این پژوهش علاو ه براینکه می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی درسی مبتنی بر صلاحیت های معلمان هنر مورد استفاده قرار گیرد، چشم اندازی جامع نسبت به آنچه که در طی دوره کارشناسی رشته آموزش هنر باید کسب شود، ارائه می دهد.
تببین اهداف تربیت اقتصادی دوره ابتدایی در ایران مبتنی بر سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۸
39 - 62
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تببین اهداف تربیت اقتصادی در دوره ابتدایی انجام شده است و در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد، که در آن از روش سنتزپژوهی استفاده شده است. تکنیک های متن کاوی که برای کاوش متن داده یا کشف دانش از متن شناخته شده، برای سنتزپژوهی به خدمت گرفته شده است. تکنیک های استفاده شده برای متن کاوی روی مجموعه اطلاعات متنی شامل: استخراج اطلاعات، خلاصه سازی، گروه بندی، خوشه بندی و مصورسازی اطلاعات می باشد. جامعه تحلیلی پژوهش مطالعه منابع پایه در زمینه اقتصاد اسلامی، نیازهای جامعه و بررسی ادبیات فارسی می باشد که بصورت هدفمند، بخش هایی از جامعه پژوهش که اهداف تربیت اقتصادی در دوره ابتدایی را پوشش می داده مطالعه شده است. یافته های حاصل از این پژوهش در چهار خوشه ویژگی های فردی، ویژگی های اجتماعی، مفاهیم اقتصادی و اخلاق اقتصادی ارائه شده است.
تاثیر آموزش اریگامی بر خلاقیت دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 18 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۸
85 - 106
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش اریگامی بر خلاقیت دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 18 شهر تهران انجام گرفته است. روش اجرای پژوهش روش نیمه تجربی است. جامعه آماری این پژوهش کل دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 را شامل می شود. بدین منظور 45 نفر دانش آموز پسر پایه پنجم 20 نفر گروه کنترل و 25 نفر گروه تجربی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ساخت اشکال به شیوه اریگامی طی 16جلسه45 دقیقه ای آموزش داده شد.ابزار اندازه گیری در این پژوهش آزمون خلاقیت تصویری تورنس (فرم B)بوده است که در گروه آزمایش و کنترل به صورت پیش آزمون و پس آزمون به اجرا در آمد و داده های جمع آوری شده با روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل آماری قرار گرفت..یافته های این پژوهش تاثیر آموزش اریگامی را در پرورش مولفه های خلاقیت شامل سیالی،انعطاف پذیری و اصالت تأیید کرده است اما تاثیر آموزش اریگامی برمولفه بسط مورد تایید قرار نگرفت.
سنتز پژوهی در مطالعات تطبیقی نظام های تربیت معلم ایران وجهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه نظام مند و ارائه فراترکیبی از الگوهای نظری و پژوهش های انجام شده در حوزه تطبیق تربیت معلم ایران و کشورهای مختلف جهان است. رویکرد مورد استفاده، کیفی و از نوع سنتز پژوهی است که با روش تحلیل محتوا و به کمک فراترکیب این پژوهش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کتاب ها، مقالات، پایان نامه ها و پژوهش های حوزه آموزش وپرورش تطبیقی به ویژه درزمینه تربیت معلم است. بیش از 10 کتاب آموزش وپرورش تطبیقی که در 15 سال اخیر در ایران نگارش یافته اند و3 کتاب به زبان انگلیسی،53 مقاله، پایان نامه و پژوهش به زبان فارسی وانگلیسی از منابعی بودند که به صورت هدفمند به عنوان حجم نمونه مورداستفاده قرار گرفتند. نتایج این تحلیل و سپس ترکیب آن ها، چارچوب مفهومی را درحوزه تطبیق نظام های تربیت معلم شکل دادند که حول 3 محور اصلی هست: برنامه جامع تربیت معلم، الگوهای اجتماعی، الگوهای اقتصادی. این محورها نقش اساسی در روند تربیت معلم کشور ایفا می کند و می تواند مبنایی برای پژوهشگران تطبیقی در حوزه تربیت معلم باشد.
راهنمای عملی روش فراترکیب در شناسایی شایستگی های حرفه ای معلمان در تدریس ماهیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
75 - 108
حوزه های تخصصی:
فراترکیب، تفسیر یکپارچه و ترکیب یافته های حاصل از مطالعات کیفی است به گونه ای که تصویری کلی از پدیده ها، مفاهیم یا وقایع ایجاد کند. با گسترش روزافزون مقالات کیفی و به سبب تنوع یافته های آنها، ضرورت انجام پژوهش های فراترکیب به منظور دستیابی به سطح ادراکی و مفهومی جدید و یا توسعه ی نظریه های موجود آشکارتر شده است. در مقاله ی حاضر اصول، گام ها، فنون و جزئیات روش فراترکیب با مبنا قراردادن گام های شش گانه ی فراترکیب، معرفی شده توسط سندلوفسکی و باروسو (2007)، شرح داده شده است. همچنین به عنوان مصداقی برای چگونگی انجام پژوهش فراترکیب، 50 مقاله با هدف کشف الگوی شایستگی های حرفه ای معلمان در تدریس ماهیت علم، مورد بازنگری قرار گرفته اند که در نهایت، این الگو با سه مؤلفه ی شایستگی های دانشی، شایستگی های مهارتی و شایستگی های نگرشی ارائه شده است. این مقاله می تواند به عنوان راهنمای علمی برای پژوهشگرانی که به دنبال ارائه ی مدل های مفهومی از مطالعات موجود هستند، مفید باشد.
واکاوی وضعیت دانشگاه فرهنگیان بر حسب تجارب زیسته دانشجو-معلمان؛ یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
98 - 144
حوزه های تخصصی:
دانشگاه و نظام آموزش عالی نقش حیاتی را در تربیت نیروی انسانی و تامین سرمایه انسانی ایفا می کند. دانشگاه فرهنگیان نیز به عنوان سازمانی نو پا و هدفمند در راستای تحقق برنامه راهبردی خود در افق چشم انداز 1404 خود به جذب و تربیت دانشجو معلمان اهتمام ورزید. هدف پژوهش حاضر، واکاوی وضعیت دانشگاه فرهنگیان برحسب تجارب زیسته دانشجو- معلمان است و در قالب یک طرح آمیخته انجام گرفته است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بود. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمّی از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد. دامنه پژوهش شامل کلیه دانشجو-معلمان پردیس های دخترانه و پسرانه سنندج هستند که بر اساس آمار منتشر شده توسط دانشگاه، 1425 نفر هستند. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب، 20 نفراز دانشجو- معلمان (از دو پردیس فرهنگیان سنندج) طبق شیوه نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری نظری) تا آنجا که اشباع نظری صورت گرفت، انتخاب شدند و ابزارگردآوری یافته ها هم مصاحبه بود. همچنین جامعه آماری در بخش کمّی نیز، تمامی دانشجو-معلمان مقطع کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهر سنندج بودند که در سال تحصیلی 96-95، مشغول به تحصیل بوده، که براساس فرمول کوکران تعداد 458 دانشجو (160 دانشجوی دختر و 298 دانشجوی پسر) به عنوان حجم نمونه و روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته (متشکل از 7 قسمت) است که بر اساس یافته های بخش کیفی و ادبیات موضوع طراحی شد. جهت تحلیل داده ها نیز از آزمون های فریدمن و t دو گروه مستقل بهره گرفته شد. براساس نتایج حاصل شده در بخش کیفی، وضعیت آسیب پذیری دانشگاه فرهنگیان از دیدگاه دانشجو-معلمان، در هفت طبقه توصیفی گنجانده شده که عبارتند از: 1- وضعیت آموزشی 2- کارکرد پژوهشی 3- پتانسیل های نیروی انسانی 4- حوزه فضا و تجهیزات 5- حوزه مالی و اداری 6- برنامه درسی و سرفصل ها 7- سازوکارهای ورودی، فرایندی و خروجی.نتایج بخش کمّی پژوهش نیز نشان داد که از دیدگاه دانشجو-معلمان ترتیب اولویتی آسیب زای دانشگاه فرهنگیان به ترتیب عبارت بودند از: 1- برنامه درسی و سرفصل ها 2- کارکرد پژوهشی 3- سازوکارهای ورودی، فرایندی و خروجی 4- فضا و تجهیزات 5-وضعیت آموزشی 6- حوزه اداری و مالی و 7- ظرفیت های نیروی انسانی. همچنین براساس رشته تحصیلی اولویت بندی ابعاد آسیب پذیر دانشگاه فرهنگیان در بعد اول یکی بوده که به ترتیب عبارتند از برنامه درسی و سرفصل ها، بعد کارکرد پژوهشی و بعد سازوکارهای ورودی، فرایندی و خروجی. بین وضعیت ابعاد آسیب زای دانشگاه فرهنگیان از نگاه دانشجو-معلمان پسر و دختر نیز تفاوتی وجود ندارد. لذا مسئولان و متولیان این دانشگاه نوپا با برنامه ریزی دقیق و تخصیص منابع و اعتبارات مالی لازم در جهت اعتلا و ارتقای رسالت ها و اهداف این نهاد مهم آموزشی، تربیتی تلاش نمایند تا شاهد تحقق اهداف راهبردی دانشگاه فرهنگیان باشیم.
بررسی اثربخشی کتاب های راهنمای تدریس علوم و ریاضی پایه ی ششم ابتدایی بر مبنای عناصر هشتگانه برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کتاب های راهنمای تدریس علوم و ریاضی پایه ششم ابتدایی بر اساس عناصر هشتگانه برنامه درسی بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان و معلمان پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی آموزش و پرورش ناحیه دو شهر ارومیه بوده که از میان آنها نمونه ای به حجم 135 نفر معلم و 38 نفر کارشناس به روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده ها به دو شیوه توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و ...) و استنباطی (تی تست گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر) تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان و کارشناسان، کتاب های راهنمای تدریس ریاضی و علوم با توجه به عناصر هشتگانه برنامه درسی از اثربخشی یکسانی برخوردار نیستند. همچنین، عناصر هشتگانه برنامه درسی اثربخشی یکسان نداشته و چهار عنصر (هدف ، محتوای آموزشی، شیوه تدریس و روش ارزشیابی)، در اولویت های اول تا چهارم قرار گرفته و عناصر، «مواد و منابع آموزشی» و «فضا وامکانات آموزشی» اولویت های هفتم و هشتم را به خود اختصاص داده اند. تفاوت موجود بین دیدگاه معلمان و کارشناسان در خصوص میزان اثربخشی کل کتاب راهنمای تدریس ریاضی در سطح (05/0 P≤) معنی دار، اما اثربخشی کلی کتاب راهنمای تدریس علوم غیر معنی دار است.
شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی استان فارس - رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
123 - 150
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شد به شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی استان فارس با یک رویکرد ترکیبی پرداخته شود. از این رو، از روش پژوهش آمیخته اکتشافی متوالی (کیفی-کمی) از نوع ابزارسازی استفاده شد. در این راستا از صاحب نظران و متخصصان موضوعی آموزش بزرگس الان، گروه های مرجع محلی، مدیران و کارشناسان سازمان نهضت سوادآموزی مناطق و شهرستان ها، مدیران و کارشناسان اداره کل آموزش پرورش استان، آموزش دهندگان و سوادآموزان با استفاده از «رویکرد هدفمند» و با «روش گلوله برفی و سرشماری» و استفاده از «معیار اشباع نظری» با 72 نفر به عنوان نمونه مصاحبه صورت گرفت. برای شناس ایی نیازها و علائق آموزش ی س وادآموزان از ابزارهای مختلف؛ پرسشنامه باز پاسخ، مصاحبه نیمه ساختارمند و بارش مغزی (فاز کیفی تحقیق) و پرسشنامهمحقق ساخته (فاز کمی تحقیق) استفاده شد. پرسشنامه بر اساس یافته های حاصل از مصاحبه تدوین و روایی و پایایی آن بررسی تایید شد. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نیز از فن تحلیل مضمون برای بخش کیفی و از آمار استنباطی (آزمون کولموگراف-اسمیرنف، t تک گروهی، فریدمن و تحلیل واریانس یکراهه) برای بخش کمی استفاده گردید. نتایج فن تحلیل مضمون استخراج سه مقوله اصلی (مهارت، دانش و نگرش) و نه مقوله فرعی بود که در بعد مهارتی سه مقوله فرعی به ترتیب اولویت؛ مهارت های اساسی زندگی، مهارت های عملی و مهارت های یادگیری به عنوان نیاز آموزشی سوادآموزان شناخته شد. در بعد دانشی چهار مقوله فرعی به ترتیب اولویت؛ مقوله اجتماعی- فرهنگی، علمی، معنوی (دین و اخلاق) و بهداشتی- درمانی و همچنین در بعد نگرشی دو مقوله فرعی به ترتیب نگرش فردی و اجتماعی به عنوان نیازهای اساسی شناسایی شدند. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که اولویت نیازهای شناسایی شده در سه بعد اصلی به ترتیب «بعد مهارتی- دانشی و نگرشی» است.
طراحی الگوی برنامه درسی تربیت استاد تربیت معلم مبتنی بر شایستگی عمل فکورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
45 - 74
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف معرفی الگوی برنامه درسی تربیت استاد تربیت معلم مبتنی بر شایستگی عمل فکورانه، تدوین شده است. با استفاده از روش «پژوهش تلفیقی: سنتز پژوهی» متن اسناد و دست نوشته های در دسترس از اندیشمندان بزرگ و برجسته در حوزه تعلیم و تربیت، تربیت معلم و کارگزار فکور مورد مداقه قرار گرفت و پس از تحلیل گزاره های مستخرج از مبانی تعلیم و تربیت، مضامین «چندبعدی نگری، جامعیت و تعمق، توسعه خرد و فراشناخت و یادگیری تجربی و عمل در موقعیت» استخراج شد. در راستای رسیدن به چنین ویژگی های کلیدی در اساتید تربیت معلم، «رسیدن به خبرگی، کشف روش های جدید با تجربه مستقیم، ایجاد رغبت و انگیزه یادگیری، ارتقا قابلیت های شخصی و گروهی» موجب تحقق اهداف و «بسط مفاهیم آموزشی و اصول تعلیم و تربیت، تمایل به نشر دانش و تجربه معلمی، ساخت دانش جدید و همسویی با علوم انسانی و اخلاق» موجب تحقق دانش نظری و «ایجاد توانایی های فردی در کنار همکاری هایگروهی، عضویت در تشکل های نامتجانس، تحلیل موقعیت تربیتی و بسط تفکر در عمل» موجب تحقق دانش عملی و «ارزشیابی برای یادگیری بجای ارزشیابی از یادگیری، بازخوردازارزشیابی، نگاه به چند جوابی بودن مسائل برنامه درسی و ارزشیابی متمرکز بر موقعیت و بر پایه مبانی اخلاقی و ارزشی» موجب تحقق روش ارزشیابی خواهد شد.
طراحی راهبردهای یاددهی-یادگیری بر اساس رویکرد تفکیکی در مدارس استعداد درخشان: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
145 - 171
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش طراحی راهبردهای یاددهی یادگیری بر اساس رویکرد تفکیکی در مدارس استعداد درخشان شهر اصفهان بود. این تحقیق از نوع پژوهش های آمیخته یا ترکیبی و به روش اکتشافی متوالی انجام شده بود. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان استعداد درخشان شهر اصفهان در مقطع متوسطه دوم (1770 نفر) بود. روش انتخاب مشارکت کنندگان در بخش کیفی موارد نوعی (32 نفر) و در بخش کمی روش نمونه گیری تصادفی ساده (315 نفر) بود. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته استخراج شده از مصاحبه استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش مقوله بندی و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی، آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی ( تک نمونه، مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه) استفاده شد. نتایج بیانگر این بود که راهبردهای یاددهی یادگیری در مدارس استعداد درخشان شامل دو مقوله کلی «بعد فنی تدریس» و «بعد شخصیتی معلم» بود. در «بعد فنی تدریس» زیر مقوله هایی مثل «کاربردی بودن»، «استفاده از وسایل کمک آموزشی»، «راهبرهای فعال در یادگیری» و «روش اختصاصی برای هر درس»، و در «بعد ویژگی های معلم» نیز «بعد اخلاقی و شخصیتی» از مصاحبه ها استخراج شد. نتایج تحلیل کمی پرسش نامه استخراج شده از مصاحبه ها نیز نشان داد که دانش آموزان مدارس استعداد درخشان با این موارد موافق بودند. مقایسه نظرهای دختران و پسران نشان دهنده این بود که دختران بیشتر از پسران معتقد به استفاده از روش اختصاصی برای هر درس بودند. مقایسه براساس رشته تحصیلی نیز نشان داد که تنها در مولفه راهبردهای فعال تفاوت معنی داری میان دانش آموزان رشته های مختلف دیده شد.
استفاده از نوآوری آموزشی «مودل» برای افزایش تعاملات میان یادگیرندگان در برنامه درسی ترجمه شفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف رفع نواقص موجود در برنامه درسی که نویسندگان پیش تر برای «ترجمه شفاهی پیاپی» ارائه داده بودند انجام شد. برنامه بر اساس اصول ساخت گرایی اجتماعی طراحی و یک نیمسال به اجرا درآمد تا نواقصش مشخص شود. از آنجا که مشکل اصلی، ناکافی بودن تعامل فراگیران و محدود شدن تعاملات به تعداد کمی از دانشجویان بود، در نیمسالی که برنامه بازبینی شده به اجرا در آمد کلاس حضوری با کلاس مجازی که در نرم افزار مودل طراحی شد تلفیق شد تا کارایی آن در رفع نواقص بررسی شود. برای این منظور، سه تالار گفتگو در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که «تالار گفتگو» در افزایش تعاملات فراگیران مؤثر است. به علاوه، تفاوت میان میزان مشارکت دانشجویان با جنسیت، سن، و نیمسال ورودی مختلف معنا دار نبود. نتیجه حاکی از آن است که در تالار گفتگو، این تفاوت ها عواملی نبودند که مانع شکل گیری تعاملات میان فراگیران شوند.