فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۲۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر، تعیین صلاحیت های حرفه ای معلمان در رویکرد یادگیری برای دانستن و ارائه راهکارهای اجرایی جهت تحقق آن می باشد. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان و صاحب نظران تعلیم و تربیت و بخش کمی معلمان مقطع متوسطه ناحیه 2 و 3 شهر اصفهان می باشند. روش نمونه گیری هر دو بخش به صورت هدفمند بود. در بخش کیفی 20 نفر از متخصصان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند زنجیره ای انتخاب شدند. در بخش کمی نیز به صورت هدفمند معلمان دارای مدرک ارشد و دکتری شهر اصفهان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته با 14 مقیاس از صلاحیت های حرفه ای مورد نیاز معلمان بود.یافته های کیفی با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه و یافته های کمی نیز با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد.
بررسی برخی مؤلفه های برنامه درسی تربیت معنوی در چارچوب سنت گرایی سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
320 - 355
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی برخی مؤلفه های برنامه ی درسی تربیت معنوی بر مبنای سنت گرایی سید حسین نصر است. مؤلفه های مورد بررسی اصول، روش ها و محتواهای تربیت معنوی هستند. این پژوهش از نوع فلسفی است و با روش استنتاجی فرانکنا انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد برخی از اصول تربیت معنوی در منظومه ی فلسفی-عرفانی نصر عبارتند از: اصل پیروی از سنت که متضمن عمل به آداب شریعت و طریقت نیز می باشد، تبعیت از استاد، شکوفاسازی داشته های فطری، حجاب و غفلت زدایی، حضور اجتماعی فعال و کثرت طریقت ها که متضمن تساهل و تسامح در امر تربیت است. روش های تفکر، تأمل معنوی، مراقبه، هرمنوتیک معنوی، مطالعه ی سه کتاب وحی، انسان و طبیعت؛ مطالعه ی علوم سنتی، مشق نظری و عملی هنرهای سنتی، عمل به آداب روحانی، عمل های صالح مبتنی بر نیکی، تقوا، توبه و مجاهده ی درونی از روش های تربیتی استنتاج شده اند. محتوای تربیت معنوی نیز شامل سنت و مؤلفه های آن یعنی وحی های الهی، میراث تصوف، علوم سنتی، ادبیات سنتی، هنرهای سنتی، اسطوره و نماد است. رویکرد نصر به تربیت معنوی توجه بیش تری به زیبایی شناسی، اخلاق، حیطه ی عاطفی، عشق و جوهره ی دین دارد و متضمن تعلیم وتربیت کثرت گراست.
طراحی الگویی برای تطبیق نظام های تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
224 - 259
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگویی برای تطبیق نظام های تربیت معلم انجام شده است. روش انجام پژوهش، روش نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و چک لیست های محقق ساخته است. جامعه مورد مطالعه شامل منابع مکتوب چون مقالات و کتب منتشره شده حوزه مطالعات تطبیقی در 20 سال اخیر و استادان، کارکنان و مسئولان دانشگاه فرهنگیان بودند. حجم نمونه علاوه بر 20 کتاب، 45 مقاله و 30 پایان نامه، 16 نفر از استادان وکارکنان و مسئولان ارشد دانشگاه فرهنگیان بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شده و پژوهشگر را به اشباع اطلاعاتی رساندند. نتایج تحلیل مصاحبه ها و منابع مکتوب در نظام های تربیت معلم به ترسیم الگویی مفهومی منتهی شد که در آن 12 مقوله در 3 بعد: عوامل زمینه ای، عوامل داخلی، عوامل میانی؛ وجود دارد. بعد عوامل زمینه ای شامل مقولات: جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که از 42 خرده مقوله استنتاج شده اند. بعد عوامل داخلی شامل مقولات: مؤلفه های نظام تربیت معلم، برنامه درسی، جذب دانشجو است که از 53 خرده مقوله به دست آمدند. بعد عوامل میانی شامل مقولات: الزامات تغییر، الگو برداری، بومی سازی است که مستخرج از 23 خرده مقوله بودند. این الگو به پژوهشگران تطبیقی در نظام های تربیت معلم کمک می کند تا به همه ابعاد ضروری در تطبیق توجه نمایند.
تاثیر روش و روش وارونه(معکوس) و دعوت به پژوهش شواب بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان پایه ی دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش تاثیر روش تدریس وارونه و دعوت به پژوهش شواب بر پیشرفت تحصیلی درس زیست شناسی دانش آموزان پایه ی دهم با تعدیل گری تفکر انتقادی می باشد.این پژوهش، از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل می باشد. وجامعه آماری آن شامل دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-96 می باشد. حجم نمونه متشکل از 69 دانش آموز پایه دهم بود که به کمک روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته در درس زیست شناسی بود. نتایج نشان داد که تفکر انتقادی تواسته است در پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که به روش دعوت به پژوهش شواب آموزش دیده اند به عنوان تعدیلگر عمل کند در حالی که در دانش آموزانی که به روش آموزش دیده اند نتوانسته است به عنوان تعدیلگر عمل کند.
تحلیل محتوای آموزش سواد اقتصادی در پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل جدید در آموزش و پرورش کشورهای پیشرفته، وارد کردن برنامه هایی برای تربیت اقتصادی و آموزش مفاهیم سواد اقتصادی به سیستم آموزشی در کنار آموزش مهارت های اولیه و ضروری است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش سواد اقتصادی در سیستم آموزشی ایران با استفاده از کتاب های درسی پایه ششم بوده است. روش پژوهش تحلیل محتوای کمَی، جامعه و نمونه آماری شامل کلیه ی کتاب های درسی پایه ششم یعنی فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، آموزش قرآن، ریاضی، مطالعات اجتماعی، تفکر و پژوهش، کار و فناوری می باشد. پایایی با توجه به ضریب توافقی بدست آمد که برابر با 88/0 بود. یافته ها نشان داد که 42 مورد در کتاب های درسی به مؤلفه های سواد اقتصادی پرداخته اند که بیش ترین ضریب اهمیت با 296/0، مربوط به مؤلفه مصرف و کم ترین میزان فراوانی و ضریب اهمیت نیز مربوط به مؤلفه تورم، بیکاری و سرمایه گذاری است که صفر می باشد. همچنین بیش ترین فراوانی در کتاب مطالعات اجتماعی مشاهده گردید و سایر کتاب های درسی، چندان توجهی به بحث سواد اقتصادی نداشته اند. بر این اساس بازنگری محتوای درسی در راستای توانمند ساختن افراد جامعه در بخش اقتصاد، ضروری به نظر می رسد.
تربیت اجتماعی و سیاسی به روایت کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
159 - 184
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تحلیل جایگاه ابعاد اجتماعی و سیاسی اهداف مصوب در کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری ایران به روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه پژوهشی، کلیه کتاب های درسی دوره دوم متوسطه نظری در سال تحصیلی 96- 1395 بود که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش کتاب های مطالعات اجتماعی به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوا بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.یافته ها نشان داد که تربیت اجتماعی و سیاسی موجود در کتاب های درسی ناهمسانی هایی با اهداف مصوب دارد که جامعه پذیری دانش آموزان را خدشه دار می سازد.
بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های تصویری بر توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی آموزش بازنمایی های تصویری بر توانایی حل مسائل کلامی ریاضی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بوده است. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل است. پس از مطالعه و طراحی آموزشی، 40 نفر از دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مشغول به تحصیل در یک آموزشگاه در سال تحصیلی 97-1396 در شهر یاسوج به صورت داوطلب آزاد در این پژوهش شرکت کردند. مشارکت کنندگان با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شده و گروه آزمایشی برای 9 جلسه (هر هفته یک جلسه) با استفاده از روش آموزش بازنمایی محور تحت آموزش قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در تحلیل محتوا از تکنیک آنتروپی شانون و در بخش نیمه آزمایشی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داده است، بیش ترین توجه برای توزیع و حضور مسائل کلامی به ترتیب به مسائل بازنمایی عریان، بازنمایی ضروری، بازنمایی کمک کننده و در نهایت به مسائل بازنمایی بی فایده شده است. همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که تفاوت معناداری در میانگین تمام مؤلفه های توانایی حل مسائل کلامی (05/0 P<) بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد؛ لذا آموزش بازنمایی های تصویری موجب افزایش توانایی حل مسائل کلامی ریاضی در دانش آموزان شده است. به علاوه نتایج نشان می دهد که استفاده از بازنمایی های تصویری در حل مسائل کلامی در طول زمان ثبات دارد؛ و نهایتاً نتایج مقایسه زوجی بازنمایی های متفاوت نشان می دهد اثرات بازنمایی های متفاوت یکسان نمی باشند.
تبیین عوامل موثر بر کیفیت تدریس در دانشگاه فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضرتبیین عوامل موثربرکیفیت تدریس وتعیین وزن هریک ازعوامل میباشد.دراین پژوهش ازروش ترکیبی استفاده شد.جامعه آماری کیفی شامل کارکنان ستادی و پژوهشگران برتردانشگاه فنی بوده از طریق نمونه گیری ترکیبی انتخاب شدند.جامعه آماری بخش کمی این مطالعه رامعاونین آموزشی،مسئولین اداره پژوهش وآموزش،مدیران گروه واساتیدموظف کلیه آموزشکده هادرسال1395 تشکیل می دهند.دربخش کیفی برای گردآوری اطلاعات ازمصاحبه های اکتشافی ومصاحبه نیمه ساختمند استفاده شد.در بخش کمی ازمقوله های شناسایی شده حاصل ازکدگذاری داده های کیفی استفاده نموده ونسبت به ساخت پرسشنامه های مقایسات زوجی که حاوی مولفه هاوعوامل موثربرکیفیت تدریس بوداقدام ونتایج بااستفاده ازروش AHP موردتحلیل قرارگرفت. نتایج پژوهش حاکی ازآنست که سهم عوامل مربوط به مدرس،محیط آموزش ودانشجویان به ترتیب برابربا41،33و26درصد برآوردشده است.ازبین مولفه های مرتبط بامدرس،مهارت های حرفه ای مدرس به عنوان مهمترین مولفه باوزن 361؛از بین مولفه های مرتبط بادانشجو،سوابق و تجربیات تحصیلی باوزن385واز بین مولفه های مرتبط بامحیط آموزش،کیفیت محیط وشرایط آموزشی باوزن 341 محاسبه شد.
ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه شایستگی های فناورانه هنرجویان فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
31 - 64
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف ساخت، اعتباریابی و رواسازی پرسشنامه شایستگی های فناورانه هنرجویان فنی و حرفه ای کل کشور انجام شده است. به منظور دستیابی به این هدف، ابتدا در بخش کیفی این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند، مؤلفه های شایستگی فناورانه از کتب، مقالات و اسناد شناسایی و با استفاده از نرم افزار Maxqda12 کد گذاری و پرسشنامه ای در زمینه شایستگی های فناورانه تهیه شد. در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، نمونه ای 375 نفری از هنرآموزان کل کشور انتخاب و ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه شایستگی های فناورانه با 150 سئوال اجرا شد. روش های به کار رفته برای تحلیل گویه ها (ضریب هولستی)، و برای رواسازی از روایی صوری، محتوایی (نظر خبرگان) و سازه (تحلیل عاملی) و برای اعتبار (محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه و عامل ها) استفاده شد. در نتیجه ی این پژوهش، پنج عامل اصلی شناسایی شد که عبارتند از: شایستگی فنی و تکنیکی، فراشایستگی ها، توانمندسازها، شایستگی بازار کار و شایستگی های راهبردی (استراتژیک). اعتبار این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد. پرسشنامه نهایی با کمک نرم افزار SPSS19 و Amos24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه نشان داد که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده است.
شایستگی های کانونی مربی تربیت جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف شناسایی شایستگی های کانونی مربیان تربیت جنسی طراحی گردید و جهت تعیین شایستگی های کانونی، از روش پنج مرحله ای بیهام و مایر، بهره گرفته شد. جامعه ی پژوهش حاضر، کلیه متخصصان تربیت جنسی و مربیان عفاف گرایی و تربیت جنسی شهر مشهد، در نظر گرفته شدند که با روش نمونه گیری هدفمند، مورد گزینش قرار گرفتند و مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسش نامه، ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش بودند. با بررسی ادبیات و آرای صاحب نظران و منابع علمی مختلف در خصوص شایستگی های کانونی مربیان و یافته های حاصل از مصاحبه ها و پرسش نامه ها، فهرستی مشتمل بر 785 مفهوم استخراج و گردآوری گردید و مفاهیم به دست آمده در قالب 109 مقوله دسته بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده، شایستگی های مربیان تربیت جنسی در قالب 16 مضمون و پنج محور قرار گرفتند. مضامین رابطه ی مربی با خدا، رابطه ی مربی با خود و رابطه ی مربی با دیگران، در محور ویژگی های پایه ی مورد نیاز مربی جای گرفتند. مبانی تربیت جنسی، غرب و تربیت جنسی و مفهوم شناسی امر جنسی در محور مباحث نظری مورد نیاز مربی، گنجانده شدند. مضامین مربوط به محور تبیین و توصیف آسیب های جنسی، زمینه سازهای فساد جنسی، آسیب شناسی جنسی و پیامدهای منفی ناشی از آسیب های جنسی، معرفی شدند. مضمون باور های اساسی در محور باور های مورد نیاز در تربیت جنسی و مضامین سواد رسانه ای، چگونگی پاسخگویی به سؤالات و شبهات نوجوانان، مهارت پیشگیری و مواجهه صحیح با سوءاستفاده جنسی، مواجهه با پدیده خودارضایی، روان شناسی مسائل جنسی و توانایی به کارگیری راهبردها و راهکارهای خویشتنداری جنسی نوجوانان نیز، در محور مهارت های مورد نیاز برای مربی تربیت جنسی قرار گرفتند.
بازشناسی و ارائه طرح برنامه درسی مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی برای آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله بازشناسی، تبیین مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی و ارائه طرح برنامه درسی مبتنی بر آن مؤلفه است که با روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو بخش کیفی (سنتزپژوهی) و کمی (روش دلفی) با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. تجزیه و تحلیل در بخش کیفی، کدگذاری و در بخش کمی، روش ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR) است. جامعه مورد مطالعه در بخش کمی، متخصصان و در بخش کیفی، مقالات در دسترس پیرامون اقتصاد مقاومتی بوده و نمونه گیری نیز به صورت هدفمند بوده است. در نتیجه پس از استخراج زیرمؤلفه ها و مفاهیم مرتبط با آنها، با بهره گیری از طرحواره سه عنصری برنامه درسی گودلد (عنصر محتوایی- عنصر سیاسی، اجتماعی – و عنصر فنی و حرفه ای) مدل برنامه درسی مبتنی بر مؤلفه اصلاح الگوی مصرف اقتصاد مقاومتی ارائه شد. مدل ارائه شده به آموزش و پرورش جهت پرداختن ویژه به موضوع بسیار مهم و حیاتی اصلاح الگوی مصرف بخصوص در جهان امروز که با کمبود منابع مواجه هستیم پیشنهاد می شود.
مطالعه ی پدیدارشناختی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی از برنامه درسی علوم تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
113 - 139
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب و ادراک معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز از برنامه درسی علوم تلفیقی انجام یافته است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش، تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز بودند که با رویکرد نمونه گیری هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها )16( نفر ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش کدگذاری موضوعی و استفاده از روش اسمیت بود. روایی پژوهش از نوع روایی درونی بود که آنالیز داده ها توسط دو نفر از نویسندگان مقاله به منظور بازسازی واقعیت انجام گردید. سپس داده ها و تفسیر از آن ها در اختیار معلمان قرار گرفت، تا صحت داده ها و تفسیر از آن ها را تأیید کنند. برای افزایش پایایی، مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام گرفت. از تحلیل داده ها، 16 مضمون فرعی استخراج شد و این مضامین به ترتیب در 5 مضمون اصلی (مفهوم شناسی تلفیق، اصول آموزشی تلفیق، اصول یادگیری تلفیق، آثار تلفیق در برنامه درسی، وضعیت تلفیق) طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق نشان داد برنامه درسی علوم تلفیقی از دیدگاه معلمان دارای مفهوم، اصول، آثار و وضعیت مختلفی است که نشانگر برداشت های آنان از مقوله ی برنامه درسی تلفیقی در عمل و کیفیت اجرای آن در نظام آموزشی است.
کاوش برنامه درسی اجرا شده دروس تربیتی؛ نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
75 - 112
حوزه های تخصصی:
دروس تربیتی از درس های مفید، کلیدی و ضروری دانشجویان دوره های تربیت معلم به خصوص آموزگاران دوره ابتدایی است، چنان چه محتوای این دروس متناسب با نیازهای حرفه ای معلمان تدوین شود، می تواند نقش مؤثری در بهبود عملکرد آنان داشته باشد. در همین راستا، هدف این مقاله، بررسی فرایند برنامه درسی اجرا شده دروس تربیتی کارشناسی پیوسته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بود تا از این رهگذر نقاط ضعف و قوت، شناسایی و اصلاحات لازم برای گروه تخصصی علوم تربیتی (آموزش ابتدایی) فراهم شود. این مطالعه با روش تحقیق کیفی انجام شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و نظری (مبتنی بر روند استخراج متغیرها و شکل گیری نظریه) و بکارگیری رویکرد اشباع نظری، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 31 نفر از استادان دروس روان شناسی تربیتی، ارزشیابی از یادگیری و اصول و روش های تدریس و 12 گروه کانونی دانشجویان، انجام شد. اعتبار و روایی داده ها با استفاده از دو روش تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار به دست آمد. مراحل کار به روش گراندد تئوری (نظریه برخاسته از داده ها) که مشتمل بر پارادایم کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) است، تدوین و نتایج تحلیل شد. از داده های این تحقیق از مجموع سه درس، 628 کد اولیه و در نهایت پس از چندین بار تقلیل و ادغام جهت رسیدن به تراکم مفهومی، 503 کد اولیه از مصاحبه با مشارکت کنندگان به دست آمد و در مراحل بعدی تجزیه و تحلیل، طبقه اصلی به نام «کیفیت برنامه درسی اجرا شده» به دست آمد. انتخاب عنوان «کیفیت برنامه درسی اجرا شده» به این دلیل بود که می توانست بخش قابل توجهی از گوناگونی داده های به دست آمده را تبیین نماید. نتایج نشان داد مجموعه ای از عوامل اعم از ویژگی های شرایط علی، شرایط مداخله گر، زمینه، راهبردهای یاددهی- یادگیری، شیوه های ارزشیابی و پیامدهای حاصل از این عوامل بر کم و کیف پدیده و مقوله اصلی یا همان «کیفیت برنامه درسی اجرا شده» تأثیرگذار است. نتایج مختص این گروه است و تعمیم آن ها به سایر گروه ها باید با احتیاط صورت پذیرد.
سنجش میزان تحقق اهداف برنامه درسی تفکر و پژوهش از دیدگاه آموزگاران پایه ششم شهرستان ایذه در سال تحصیلی 94- 93(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش میزان تحقق اهداف برنامه درسی تفکر و پژوهش از دیدگاه آموزگاران پایه ششم شهرستان ایذه در سال تحصیلی 94-93 بود. این پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل 119 نفر آموزگاران پایه ششم بود که 90 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از انتخاب گروه نمونه با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته که بر اساس طیف لیکرت در پنج گزینه تهیه شده بود، اطلاعات گردآوری و تجزیه و تحلیل شد. روایی پرسش نامه با استفاده از نظر متخصصان تأیید و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ برابر 88./. به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش آماری (تک نمونه ای) استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که اهداف برنامه درسی تفکر و پژوهش از دیدگاه آموزگاران پایه ششم شهرستان ایذه تحقق یافته است. بدین معنی که از دیدگاه آموزگاران توانایی استنباط، استدلال و نتیجه گیری، کنجکاوی، کسب صفات و ویژگی های منش تفکر، کسب نگرش های درست نسبت به یافته های علمی، توانایی قضاوت درباره اعمال و رفتار خود و دیگران در دانش آموزان از حد متوسط بالاتر است.
بررسی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره ابتدایی مبتنی بر دیدگاه معلمان و ارائه راهکارهای مطلوب از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی تربیت جنسی در دوره ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق ترکیبی از نوع اکتشافی است .در مرحله اول دیدگاه متخصصان به شیوه پدیدار شناسی بررسی ودر نهایت ویژگی مطلوب در عناصر چهارگانه استخراج گردید.در مرحله دوم روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد..یافته ها نشان می دهد که وضعیت تربیت جنسی در برنامه درسی دانش آموزان چندان مطلوب نیست،اهداف بیشتر ناظر بر بعد شناختی ودرحد نسبتا متوسط است که بعد عاطفی و مهارتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.محتوای بسیار اندک و ناچیز نتوانسته است فرصت مناسبی برای تربیت جنسی دانش آموزان فراهم آورد ونیاز به توجه مضاعف و بازنگری جدی دارد به تناسب روش های آموزشی وهمچنین ارزشیابی هم با توجه به کاستی و ضعف محتوای آموزشی نمی تواند چندان موثر باشد..بطور کلی نتایج حاصل بیانگر آنست برنامه ریزی منسجم ومنطقی در زمینه برنامه درسی تربیت جنسی وجود ندارد.
تجارب دانش آموزان پسر ابتدایی از اجرای سنجش توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تجارب عمیق دانش آموزان پسر پایه های چهارم و پنجم ابتدایی از اجرای طرح ارزشیابی توصیفی به شیوه ی کیفی و از نوع پدیدارشناسی بررسی شد. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 9 دانش آموز، داده های اخذ شده به اشباع رسید. داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 کدگذاری و تحلیل شد. یافته های حاصل از تجارب اینن افراد در 5 مضمون اصلی"ادراک مثبت از ارزشیابی توصیفی"، "ادراک منفی از ارزشیابی توصیفی"، "مناسب پایه های پایین"، "متضرر شدن دانش آموزان ضعیف" و " مورد پسند والدین دانش آموزان ضعیف" و چندین مضمون فرعی خلاصه شد.این یافته ها می توانند تصویری گویااز چگونگی برنامه توصیفی در حال اجرا، معایب و مزایای آن در اختیار مسوولین و برنامه ریزان قرار دهد. تا در جهت رفع اشکالات و بهبود، حذف یا جایگزینی این طرح اقداماتی انجام دهند.
تحلیل ساختاری مولفه های آموزش بالینی در تربیت و آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
171 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل ساختاری مؤلفه های آموزش بالینی در آموزش دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است و بدین منظور، از روش توصیفی برای جمع آوری اطلاعات از جامعه آماری مدرسان دانشگاه فرهنگیان استفاده شد و از نمونه ای به تعداد 123 نفر با بکارگیری یک پرسشنامه کسب اطلاع گردید. اعتبار ابعاد این مقیاس به روش ضریب آلفای کرونباخ (87/.) به دست آمد. برای تجزیه و تحللیل اطلاعات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار ایموس (نسخه 24) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که نتایج مدل یابی معادله ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد هر یازده مؤلفه مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر اجرای آموزش بالینی در تربیت و آماده سازی دانشجومعلمان هستند و از بین مؤلفه های تأثیرگذار، «ایجاد محیط آموزشی تعاملی» بیشترین تأثیر را بر اجرای آموزش بالینی دارد و سایر متغیرها در درجات بعدی اهمیت قرار می گیرند.
آموزش کارآفرینانه به عنوان رویکردی جدید در آموزش کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش «آموزش کارآفرینانه به عنوان رویکردی جدید در آموزش کودکان پیش دبستانی» است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است. روش انجام آن «نظرورزی» یا «جستار نظرورزانه» است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش حاضر با استفاده از ابزار بررسی مستندات جمع آوری شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تاملی «کرسول» بهره گرفته شده است. طبق یافته های این تحقیق سه دسته از روش های یاددهی-یادگیری شامل : دسته اول: روشهای یاددهی-یادگیری مبتنی بر بازی و فعالیت کودک، دسته دوم: روش های یاددهی-یادگیری مبتنی بر انجام پروژه، کسب تجارب مبتنی بر زندگی واقعی، اکتشاف و کاوشگری و دسته سوم: روش های یاددهی-یادگیری مبتنی بر خلاقیت و هنر به عنوان روش های مطلوب رویکرد «آموزش کارآفرینانه» انتخاب و معرفی شده است. رویکردی که از رشد همه جانبه کودکان در راستای گسترش توانمندی های آنان در قالب یک سبک زندگی کارآفرینانه به عنوان آنچه که لازمه زندگی کنونی و بزرگسالی آنان است، حمایت می کند.
بررسی و تحلیل برنامه درسی آموزش پیش از دبستان در ایران از حیث تطابق با معیارهای رویکرد شناختی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۱
105 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل برنامه درسی آموزش پیش از دبستان در ایران از حیث تطابق با معیارهای رویکرد شناختی است. روش پژوهش، کیفی و کمی است. معیارهای آموزش و پرورش شناختی در برنامه درسی آموزش پیش از دبستان طی یک فرایند سنتزپژوهش استخراج شده و بر اساس این معیارها، برنامه درسی فعلی در دو بخش اسناد و حوزه عمل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش اسناد، دو سند رسمی تحلیل شده و در بخش عمل، با 10 مدیر مرکز آموزش پیش از دبستان مصاحبه انجام شده و 15 مرکز مورد مشاهده مستقیم قرار گرفته است. روش نمونه گیری، هدفمند در دسترس است و ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و چک لیست محقق ساخته بوده است. روایی چک لیست توسط متخصصان تأیید شده و پایایی مرکب آن 93/0 بدست آمده است. بر اساس یافته ها، در عناصر مواد و منابع یادگیری، فضای آموزشی و ارزشیابی، کمترین تطابق و در بخش فعالیت ها و روش های یاددهی-یادگیری و زمان آموزش بیشترین تطابق با معیارهای آموزش و پرورش شناختی وجود دارد.
التقاط ناسازوار در جهت گیری های عملی برنامه درسی دانشجومعلمان: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف نوع جهت گیری عملی برنامه درسی و تبیین چگونگی شکل گیری آن در دانشجومعلمان با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد پژوهش، دانشجومعلمان ورودی 1391 دانشگاه فرهنگیان شهید هاشمی نژاد مشهد بود که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند (نمونه گیری موارد مطلوب)، تعداد 27 نفر از این دانشجومعلمان انتخاب و اشباع نظری مبنای کفایت نمونه قرار گرفت. در این پژوهش از ابزارهای مصاحبه باز و مشاهده مشارکتی مستقیم برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. نتایج ناظر بر سوال نخست نشان داد جهت گیری عملی برنامه درسی دانشجومعلمان، نوعی التقاط ناسازوار و فاقد جهت گیری عملی یکپارچه مشخص نسبت به برنامه درسی است و غالبا میان جهت گیری های برنامه درسی ایجادشده شباهت و هماهنگی وجود ندارد. عموما ترکیب جهت گیری های موضوعی/دیسیپلینی، انسان گرایانه و اجتماعی بیشترین گرایش را به خود اختصاص داده اند و جهت گیری عملی برنامه درسی با جهت گیری اسلامی اعلام شده نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران هماهنگ نیست. یافته ها در خصوص چگونگی شکل گیری جهت گیری عملی برنامه درسی در فرایند زیسته دانشجومعلمان نشان دهنده 7 مقوله کلی است که در قالب سه طبقه ویژگی های شخصیتی، تجارب یادگیری و تجارب عملی شکل گرفته است. تجارب یادگیری ناسازگار به عنوان مقوله محوری و کانون این فرایند، حاصل التقاط تجارب یادگیری متفاوت و متعارضی است که در فرایند زیسته دانشجومعلمان، قبل و بعد از ورود به تربیت معلم ایجاد و سبب شکل گیری جهت گیری های عملی التقاطی ناسازوار در آنان می شود.