زمینه: مقابله با تنیدگی یکی از چالش های حرفه ای معلمان به شمار می رود. این پژوهش با هدف مقایسه سبک های مقابله ای معلمان مجرد و متاهل در مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی شهر تهران انجام شد.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 200 نفر در 2 گروه 100 نفری انتخاب شدند. داده ها با مقیاس سبک های مقابله ای چند بعدی لیونه، مارون و کاپلان (1996) جمع آوری و براساس تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تاثیرات و مقایسه های زوجی مورد پژوهش قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد بین سبک های مقابله ای معلمان مجرد و متاهل تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0 P>). افزون بر این، بین سبک های مقابله ای مبتنی بر تاخیراندازی در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت معنی داری به دست آمد (001/0 P< )، اما بین سبک های مقابله ای مبتنی بر توکل به خدا، عدم درگیری و روش مواجهه مستقیم در معلمان دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0 P>).
نتیجه گیری: معلمان مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی نسبت به معلمان مدارس عادی از اصول روان شناختی و علوم تربیتی استفاده بیشتری نموده و از این طریق تلاش می کنند با بهره گیری بیشتر از سبک مقابله به تاخیراندازی؛ مقاومت و طرح عملی خود را برای مقابله با منابع فشارزا افزایش دهند.
انطباق پذیری شغلی به عنوان ساختار چندبعدی تعریف می شود که با ظرفیت افراد جهت تغییر و انتقالات موفقیت آمیز ارتباط دارد، ظرفیتی که از دوران کودکی و در خانواده فرد به تدریج شکل گرفته است. هدف این مقاله بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان می باشد (7279 نفر ) که تعداد 415 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور (1987) و پرسش نامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس و پرفلی (2012) می باشد. که پس از توزیع و جمع آوری، داده ها با نرم افزار spss نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و دغدغه، اعتماد،کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0p<). هم چنین بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و دغدغه مسیر شغلی همبستگی منفی معناداری وجود دارد و با اعتماد و کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0p<). به-علاوه بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا با دغدغه مسیر شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و با اعتماد مسیر شغلی رابطه وجود ندارد و با بعد کنترل و کنجکاوی مسیر شغلی رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). از نتایج این تحقیق می توان استنباط کرد که سبک-های دلبستگی نقش مهمی در انطباق پذیری مسیر شغلی دارند و هم-چنین تبیین کننده ابعاد انطباق پذیری مسیر شغلی می باشند که باید به آن ها توجه شود.
پژوهش حاضر، با هدف بررسی الگوی علّی روابط بین آرزوهای شغلی، جامعه پذیری سازمانی، و تعهد سازمانی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعة آماری شامل کلیة اعضای هیئت علمی دانشگاه است و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هریک از دانشکده ها 185 نفر به عنوان نمونة آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامة استاندارد آرزوهای شغلی، بر اساس مدل شاین؛ جامعه پذیری سازمانی، بر اساس مدل تائورمینا؛ و تعهد سازمانی، براساس مدل بالفور و وکسلر استفاده شده است. داده های پژوهش، پس از جمع آوری، بااستفاده از نرم افزارهای آماری لیسرل و اس.پی.اس.اس. تحلیل شدند. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم آرزوهای شغلی بر روی تعهد سازمانی(05/0) مثبت و معنی دار نیست، ولی اثر مستقیم جامعه پذیری سازمانی بر روی تعهد سازمانی(96/0)مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم آرزوهای شغلی بر روی جامعه پذیری سازمانی(59/0) نیز مثبت و معنی دار است. اثر غیرمستقیم آرزوهای شغلی بر روی تعهد سازمانی با میانجی گری جامعه پذیری سازمانی(57/0) و نیز اثر کل آرزوهای شغلی بر روی تعهد سازمانی(52/0) مثبت و معنی دار است.
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین خودتنظیمی هیجانی با دلزدگی و صمیمیت زناشویی در میان زوجین یکی و هردو شاغل انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای است. در این پژوهش 180 زوج یکی و هردو شاغل ادارات دولتی شهر کرمانشاه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های مربوطه را تکمیل نمودند. یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های t مستقل، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از وجود رابطه میان راهبردهای تنظیم هیجان، دلزدگی و صمیمیت زناشویی است. نتایج نشان می دهد که میانگین راهبردهای تنظیم هیجان، دلزدگی زناشویی و صمیمیت زناشویی در دو گروه زوجین یکی و هردو شاغل دارای تفاوت معنی داری است، بدین صورت که زوجین هردو شاغل از راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی کمتر و راهبردهای منفی تنظیم هیجان و دلزدگی زناشویی بالاتری نسبت به زوجین یکی شاغل برخوردار می باشند. همچنین بین راهبردهای تنظیم هیجان و دلزدگی زناشویی، راهبردهای تنظیم هیجان و صمیمیت زناشویی و نیز صمیمیت زناشویی و دلزدگی رابطه معنی دار وجود دارد.
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده اند و نسبت آنان در جامعه تحصیل کرده، هم چنان رو به تزاید است، اما هنوز سهم شایسته ای در اقتصاد ملی به دست نیاورده اند. جوان بودن ترکیب سنی، افزایش سهم حضور زنان در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و از طرفی پایین بودن نسبت نرخ فعالیت زنان، کمبود شغل و افزایش بیکاری، تصاویری را پیش رو قرار میدهد که دیگر نمیتوان در سطح شعار و اندرز محدود شد. شرط توسعه در دنیای پرشتاب کنونی استفاده از همه منابع موجود و توان افزایی کلیه ظرفیت های در اختیار است، انتخاب این مسیر مستلزم فراهم ساختن بستری است که امکان بروز و ظهور ابتکارات و تدابیر خلاقانه و فعالیتهای کارآفرینانه را فراهم سازد. در این تحقیق ضمن بررسی اشتغال زنان ایران، موانع اشتغال زنان بررسی شده در میان موانع مطرح شده که اغلب جنبه بیرونی دارند، عدم وجود خودباوری و اعتماد به نفس در میان زنان مورد بررسی دقیق تری قرار گرفته و به عنوان یک راهکار فوری جهت تخفیف این مساله مشارکت زنان در قالب شرکتهای تعاونی پیشنهاد گردیده است.